دفاع ۸ سال پیش هاشمی از نامهاش به رهبری/ واکنش رهبری به نامه بدون سلام هاشمی را بخوانید
پایگاه اطلاع رسانی مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام به بازخوانی بخشی از سخنان وی مبنی بر هشدار به حراج گذاشتن دستآوردهای سی ساله انقلاب توسط احمدی نژاد پرداخته است.
آقای هاشمی ، در جایی از این گفتوگو به قدرت خطبههاینماز جمعه اشاره کردید. قدرت نامه به عنوان یک ابزار ارتباطی نیز همینقدر زیاد بودهاست. شما در تاریخ انقلاب نامهنگاریهای زیادی انجام دادهاید. فرض بفرمایید در اینیک ساله گذشته، چقدر درباره نامه حضرتعالی به رهبری صحبت شد! چقدر در موردش نقد شد!تحلیل شد! شما به عنوان یک مدیر ارشد، قدرت نامه را چگونه میبینید؟
هر کدام یک خاصیت دارند. آدم گاهی یک مقاله مینویسدکه مخاطب مشخص ندارد، اما آن مقاله تأثیرات خاص خودش را دارد. گاهی به یک شخص نامهمینویسد، نامه خصوصی مینویسد، سرگشاده نیست و محدود به خودش است. گاهی نامه سرگشادهمینویسد که در حکم مقاله است ولی چون مخاطب مشخصی دارد، حواشی آن باعث میشود که آثاردیگری نیز داشته باشد؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. نمیتوانیم یک حکم کلی صادر کنیم. اطلاعرسانیاز این نوع مثل نامه نوشتنها، کنفرانسها، سخنرانیها، پیغامها و... جنبههای مثبتو منفی دارند و آنجا که در جهت اصلاح از این ابزارها استفاده شود، خوب هستند و کم وزیاد تأثیر دارند.
تا الان نامهای نوشتهاید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
نه.
انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چیزیشما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟
دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه میدانستندکه نسبت به دیگر نامزدها بیطرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی میدهند.ولی همه میدانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانهدر مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از اینبود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفادهمیکردند.
انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود کهرهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیترا مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشتو اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امامدر مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفتهاند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنهناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامهای تهیه کردم.چون میبایست جواب آن حرفها داده میشد. میگویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم.این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلافواقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود،برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه میدادم، روزنامهها چهارشنبه مینوشتند و اگرچهارشنبه میدادم، پنجشنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام میشد.
میخواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها،در رفت و آمد و اخبار مؤثق شور و اشتیاق مردم را میدیدم. از برنامههای محافل مجریانانتخابات هم خبر داشتم. به هر حال در همان فرصت باقیمانده برای رهبری معظم فرستادمو متأسفانه در آن فاصله 2 ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند. چون جوابیبه من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که میخواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتیرفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر میخواندم. یعنی پس از اینکهپخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند. پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظهای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدینژاد شخصشما را به فساد متهم نکرد و درباره بچههای شما گفت. گفتم: فضا بهگونهای بود که اگرچهاز من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظهای روی نامهندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر میکردم. گفتم: خواست خدا بودکهشما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر میخواندید و به من میگفتید، منتشر نمیکردمو این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر میکردم دو حالت داشت: اگر آقایاحمدینژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست.اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را درکام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل اینمنطق من اعتراض نکرد
ولی به نظر میرسد این نامه روابط شما را با ایشاندچار تغییرات کرده است.
نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظهایدرباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواببدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر میگذارد.ولی بعد از انتخابات جواب میدهم. حتی گفتند که به آقای احمدینژاد هم گفتم که حرفهایناحقی زدید و جواب شما را میدهم. واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند.چون روابط ما بهگونهای است که اگر گله هم داشته باشند، میگویند. الحمدلله همکاری60 ساله ما بهگونهای است که با هم رودربایستی نداریم.
ولی هنوز هم شاهدیم که میخواهند به بهانه آن نامهشما را مقابل رهبری قرار دهند.
اینها در سیاست طبیعی است. گروهی که وارد بازیهایسیاسی میشوند، از این حرفها زیاد میزنند، ولی همیشه واقعیتها خود را بر احتمالاتسیاسی تحمیل میکند و دیر یا زود همه چیز مشخص میشود...