اصولگرایان به این زودی دست خود را رو نمیکنند/ رفتار مردم در انتخابات قابل پیشبینی نیست
در اردوگاه اصولگرایی طیفهای مختلفی وجود دارند که اینها همه جلسات دارند و در حال بحث و بررسی پیرامون انتخابات هستند تا به فرد واحدی برسند و بعد اعلان رسمی کنند. این امر در جبهه اصلاحطلبان هم صادق است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه آرمان با امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصوالگرا گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
به عنوان فردی که سابق عضویت در شورای شهر را دارید آیا به نظرتان عملکرد شورای چهارم که سه سال و اندی از عمرش را پشت سر گذاشته است، تجربه مثبت و موثری بوده است؟
اولین کسانی که میتوانند عملکرد سیستم مدیریت شهری را ارزیابی کنند، مردم هستند. در واقع هم پارلمان شهری و هم پارلمان ملی قسم یاد کردهاند که از منافع مردم حفاظت کنند و اگر فردی و گروهی بیاید و این اختیارات را نادیده بگیرد، بهترین قضاوت را مردم میتوانند داشته باشند.
طرح مبحث «املاک نجومی» و شائبههایی که در خصوص عملکرد نظارتی اعضای شورای شهر بر عملکرد شهردار و شهرداری ایجاد شد تا حدی سوال در ذهن مردم به وجود آورد که استقلال اعضای شورا خدشه پذیر است، این گزاره را تایید میکنید؟
در ارتباط با استقلال نمایندگان چه در مجلس چه در شورای شهر این استقلال در قانون تصریح شده است مگر اینکه نمایندگان خودشان این استقلال رای و نظر را زیر سوال ببرند. باید تاکید کرد که همه نمایندگان پارلمانهای ملی و شهری قسم یاد میکنند از منافع مردم حفاظت کنند. علاوه بر این نمایندگان شورای شهر فقط کارشان مچ گیری نیست و چه در مجلس و چه در شورا دو وظیفه دارند، یکی قانوگذاری است و یکی نظارت که اینها جز حقوق نمایندگان است و از این حقوق باید حفاظت کنند و اگر این فرد در سمت قانونگذاری و نظارت، بخواهد بر رفتار نهاد متبوع خویش نظارت کند این حق طبیعی اوست. ببینید مثلا میشنویم که در مجلس ۵۰ نفر طرح استیضاح وزیری را امضا میکنند اما ظرف دو روز، امضاها میشود ۵ تا. باید پرسید که چه اتفاقی میافتد؟ آیا روزی که نمایندگان این طرح را امضا میکردند، قصد استیضاح داشتند یا خیر؟ آیا این کار بر اساس شناخت عمیق و با رعایت اصول نظارتی بوده است یا خیر؟ اگر بوده چرا امضا را پس میگیرند، اگر نبوده چرا پا روی حق خود و مردم گذاشته میشود! تصورم این است که یک نماینده شورا یا مجلس باید وظیفه اولیهاش استیفای حقوق نمایندگی باشد و بس.
تعدادی از نمایندگان شورای شهر در جریان پرونده «املاک واگذاری شهرداری» تلاش کردند تا وظیفه نظارتی را انجام دهند اما نتوانستد...
چنانکه گفتم این حق نمایندگان است که از حقوقی که دارند بهره برند اما استفاده از این حق نباید شائبه تسویه حساب سیاسی، تهمت و تخریب داشته باشد. یک موضوعی طرح شده، حال این موضوع رفته است دادگاه و دادستان هم نظر داده. تا اینجا هر اقدامی که انجام گرفته است ارجاع شده است به دادگاه و از اینجا به بعد باید بسپاریم به محکمههای واجد صلاحیت تا تشخیص دهند چه کسانی احیانا قصور کرده اند، چه کسانی تخطئه کردهاند و بعد نظر نهایی را اعلام کند. ما با بضاعت محدود حقوقی مان نباید قضاوت کنیم و اشتباهی که برخی رسانهها انجام دادهاند را تکرار کنیم بلکه اگر به مر قانون قائل هستیم باید اجازه دهیم آن اتفاق بیفتد بدون جنجال و فضاسازی. البته من قصد دفاع از گروه یا تخطئه گروه دیگر را ندارم بلکه حرفم این است که آبروی افراد رعایت شود، انصاف رعایت شود و همه باید رعایت کنند. چنگ اندازی به حقوق دیگران را به هیچ وجه پسندیده نمیدانم.
مدیریت شهرداری باید در دسترس مردم قرار گیرد و تحت نظر ناظران باشد و رسانهها حق دارند تا تخلفات نهادهای دولتی را افشا کنند. این قضیهای است که همه بزرگان و اساسا قانون بر آن تاکید دارد، حال دلیل برخورد با خبرنگار منتشر کننده اسناد تخلف را چه میدانید؟
ببینید اگر بناست راجع به اتفاقی که در شهرداری افتاد اظهارنظر کنیم من تاکید کردم که باید محکمه قضائی رسیدگی کند و حالا که رفته باید اجازه دهیم دادگاه رای نهایی را صادر کند. من قبول دارم این حق رسانههاست که نه تنها عملکرد شهرداری که همه نهادهای دولتی را رصد کنند و جایی که لازم است کمک کنند اما تا جایی که مطالعاتم اقتضا میکند این است که نباید نامه منتشر میشد و حال که این جریان تمام شده و پرونده به محکمه رفته باید اجازه دهیم روند قضائی این پرونده طی شود. در خصوص پرونده یاشار سلطانی هم دادگاه قضاوت میکند چرا که محاکم قضائی جای تظلم خواهی است و مشخص میکند یک فرد متخلف بوده یا خیر. بنابراین باید چه در میان اصولگرایان و چه اصلاحطلبان مر قانون حاکم باشد.
این پرونده سبب شد تا حواشیای برای شهردار تهران درست شود.
به نظرم اینها ملاک نیست و در عرصه مدیریت کلان کشور وقتی نگاه کنیم حرف و سخن و احادیثی علیه همه وجود دارد و اگر بخواهیم استناد کنیم به این صحبتها پس شاید باید بگوییم که شایعات علیه آقای روحانی هم بسیار وجود دارد. ما نباید مسائل را گره بزنیم و باید انصاف داشته باشیم. اینکه به افراد و خانودههای آنان افترا بزنیم این درست نیست و بخشی از این اقدامات هدفمند است. بنابراین این نوع رفتارها علیه هر فردی چه قالیباف چه روحانی یا هر کس دیگری ناجوانمردانه و غیرمنصفانه است و باید از این رفتارها به شدت پرهیز شود.
شما به عنوان فردی که سابقه فعالیت سیاسی و همچنین اجرایی دارید و در حوزه ورزش فعال هستید آیا ترمیمهای اخیر دولت یازدهم را راهگشا میدانید؟
فکر میکنم تغییرات قطعا سیاسی بوده است. برای تبیین این گزاره خاطرهای را بازگو میکنم. زمانی که محمود احمدی نژاد رئیسجمهور شد من در شورای دوم بودم. رئیسجمهور سابق یک روز برای خداحافظی از اعضای شورای شهر آمدند و زمانی که میخواستیم عکس یادگاری بیندازیم در زمان کوتاهی که داشتیم گفتم اگر بناست که موفق شوید باید دو کار انجام دهید: نخست اهتمام به تقویت ورزش در جامعه چرا که جامعه ایران جوان است و اگر ورزش توسعه یابد با هزینه کم بهترین آثار مترتب خواهد شد. در واقع ورزش تنها جایی است که آحاد مردم با آن برخورد دارند و حتی میتوان گفت که حوزه ورزش یک لکوموتیو قوی برای حرکت دادن دولت به سمت جلو و به نوعی سبب گسترش اقبال مردم به رئیسجمهور است. زمانی که مردم میبینند رئیسجمهور به ورزش اهتمام دارد به آن دولت روی میآورند.
با تغییر وزیر ورزش و جوانان موافقید؟ و اینکه آیا این تغییر میتواند همان لکوموتیو دولت باشد؟ اساسا نظرتان در خصوص آقای سلطانیفر را بیان کنید.
من معتقدم آقای سلطانیفر مدیر باتجربه و کارکردهای است و میتواند در این وزراتخانه موفق عمل کند. علاوه بر این معتقدم که اگر ایشان بخواهد راه موفقیت را طی کند باید فارغ از نگاههای سیاسی، نیروهای اثرگذار و موثر در حوزه ورزش را به کار گیرد و هراسی نداشته باشد. از آنجایی که عملکرد گذشته سلطانیفر را بررسی کردهام معتقدم که ایشان فردی شجاع است و امید است این نگاه تحولگرایانه منجر به تحول در ورزش شود و قطعا این کمک شایان توجهی به دولت میکند.
نکته دومی که به رئیس دولت قبل در آن جلسه پایانی گفتید چه بود؟ آیا آن هم موضوعی ورزشی بود و آیا ایشان به این توصیهها عمل کردند؟
به ایشان گفتم پیشرفت دولت و کشور در گرو بخش صنعت و تولید است و دولت موفق دولتی است که به امر اشتغال، تولید و صنعت اهتمام ورزد. اینکه عمل کرده یا نکردهاند را مردم قضاوت میکنند.
با این بخش سخنان شما که اولویت دولتها در ایران بحث اقتصاد و معیشت مردم است موافقم. انتقادات به ترمیم دولت در حوزه اقتصاد هم انتقادی وارد است اما این را باید در نظر گرفت که تحول اقتصادی مستلزم گذر زمان است و در کوتاه مدت حاصل نمیشود.
ببینید گروههای مختلف سیاسی باور دارند که تیم اقتصادی دولت منسجم نیست چرا که شاکله موفقیت اقتصاد کشور برمی گردد به تولید. حال اگر عملکرد دولت صرفا در حد شعار و حرف باقی بماند و عملا در زندگی مردم لمس نشود، این مخرب است. اینکه میگویید زمانبر است درست، اما مردم تا کی باید منتظر بمانند که وعدههای دولت محقق شود. دولتها در تدوین برنامههای خود طرحهای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت را لحاظ میکند حال اگر هر سه این طرحها ملموس نشود پس باید تا کی مردم منتظر بمانند که نتایج حاصل شود؟ این حرفها منطقی نیست و باید دانست که مشکل اقتصادی و معاش مردم انکارناپذیر است و شعارهایی که دولت در ابتدای داده است ملموس نبوده و نیست. بنابراین این نشانه خطر است و برون رفت از این فضا باید در دستور کار دولت قرار گیرد. همچین یکی از اشتباهات دولت این بود که همه چیز را به برجام گره زد و اگرچه مسئولان دولت قائل به این نبودند که موفقیتها در گرو برجام است اما عملا حرفها و شعارها به این سو رفت. حال که مردم این تغییرات را حس نمیکنند این مساله به ضرر دولت تمام شده و دولت یازدهم باید بدون گره زدن مشکلات معیشت و اقتصاد مردم به برجام و موکول کردن حل مشکلات به زمانهای بعد، اولویت خود را مباحث اقتصادی قرار دهند.
با اینهمه من متوجه نشدم چرا اشاره کردید که تغییرات یا ترمیم کابینه سیاسی بوده است؟
من اشاره کردم که بخش قابل توجهی از رضایتمندی مربوط به اقتصاد و بخش دیگر مربوط به ورزش است. تغییر در وزارت ورزش و جوانان را از این نظر سیاسی میدانم چرا که به اهمیت این حوزه دولت پی برده است و حال ترمیم کابینه در بخش ورزش را هوشمندانه میدانم اگرچه کمی دیر بود. در حوزه اقتصاد هم اگر تغییر صورت میگرفت میتوانست تاثیرگذار باشد.
به عنوان یک فعال اصولگرا آیا اطلاع دارید که برآیند جلسات و نشستهای اصولگرایان پیرامون مباحث انتخاباتی سال ۹۶ چیست؟
در اردوگاه اصولگرایی طیفهای مختلفی وجود دارند که اینها همه جلسات دارند و در حال بحث و بررسی پیرامون انتخابات هستند تا به فرد واحدی برسند و بعد اعلان رسمی کنند. این امر در جبهه اصلاحطلبان هم صادق است و هنوز زود است که هر یک از این جناحها دست خود را رو کند بلکه سیاست اقتضا میکند که گروهها و جریانات منطقی عمل کنند. علاوه بر این برخی بداخلاقیهای سیاسی سبب میشود که افراد و گروهها تا زمان انتخابات سیاستها و استراتژیهای خود را مخفی نگه دارند.
خود شما مصادیقی در ذهن دارید که مناسب ریاست جمهوری باشد؟ لطفا نام ببرید.
این غیرمنصفانه است که فرد خاصی را معرفی کنم، البته افراد متعددی وجود دارند که مناسب ریاست جمهوری هستند اما ذکرنام نامزدها اصلا منطقی نیست. باید در نشستها مصادیق تعیین شوند. الان اسم بردن از افراد منطقی نیست. با اینهمه من تاکید دارم که هر دو جناح باید تلاش کنند در انتخابات حضور حداکثری داشته باشند.
شانس پیروزی این مصادیق را در برابر آقای روحانی چقدر میدانید؟
نکته ظریف در کشور این است که رفتار مردم در انتخابات قابل پیشبینی نیست. نامزدها هم باید وعدهای دهند که به آن عمل کنند و در واقع عملکرد این افراد است که تعیین میکند چه کسی بر سر کار آید. بنابراین باید دید در ماههای باقی مانده تا پایان دولت چه اتفاقاتی رخ میدهد و این مساله شانس آقای روحانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در مجموع من امیدوارم که هم دولت و هم نامزدهای گروههای مختلف به گونهای عمل کنند که زمینه حضور حداکثری مردم در انتخابات ۹۶ را فراهم کنند و در یک رقابت سالم و تنگاتنگ به فعالیت بپردازند. البته این هم مهم است که فردی که قدرت را در دست دارد در مصاحبهها و مناظرهها مسلطتر است و به منابع بیشتری دسترسی دارد اما واقعا مردم هستند که نتیجه انتخابات را رقم میزنند.