دادسرا
-
دادگاه رسیدگی به پرونده کینگ مانی برگزار شد
ادامه دادگاه رسیدگی به پرونده مرسوم به رمز ارز کینگ مانی به اتهام کلاهبرداری با حضور متهمان، شکات و وکلای آنها در شعبه دوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی استان تهران امروز دوشنبه ۲۷ مرداد برگزار شد.
-
جزئیات جدید از پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسرش
رئیس کل دادگستری استان البرز از اعلام گذشت اولیای دم مرحوم داریوش مهرجویی و رقیه محمدیفر خبر داد.
-
پایان پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
پرونده پرابهام قتل داریوش مهرجویی، کارگردان سرشناس ایرانی و همسرش؛ وحیده محمدیفر با رسیدگی قضایی به پایان رسیده و محکوم به قصاص، توسط اولیای دم بخشیده شده است. شامگاه ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۲، مهرجویی و همسرش در ویلای شخصی خود در زیبادشت کرج به قتل میرسند.
-
جزییات پرونده قتل پسر ثروتمند در تهران با سم مار افعی
قضات دادگاه کیفری پس از برگزاری 3 جلسه محاکمه متهمان قتل پسر ثروتمند با تزریق سم مار افعی پرونده را برای رفع نقایص و تحقیقات بیشتر به دادسرا و پزشکی قانونی برگرداندند.
-
ارازل و اوباش جنت آباد دستگیر شدند
پلیس اطلاعات پایتخت از دستگیری ۳ شرور به اتهام قمه کشی و ایجاد ضرب و جرح در جنت آباد خبر داد.
-
اظهارات عجیب قاتل الهه حسیننژاد در دادگاه؛ «وقتی با تلفن حرف می زدآن زمان همسرم میآمد جلوی چشمهایم»/ وکیل الهه: حتی اگر موکلم با تلفن صحبت میکرد به قاتل ربطی نداشت
وکیل خانواده الهه حسین نژاد از آنچه در دادگاه گذشت، توضیحاتی ارائه داد.
-
ارسال کیفرخواست پرونده «پروژه مسکونی حکیم» به دادگاه
دادستان تهران از ارسال کیفرخواست پرونده «پروژه مسکونی حکیم» به دادگاه با بیش از ۱۳۰۰ شاکی خبر داد.
-
اژهای: تمام مسئولان قضایی موظفند بر زیرمجموعههای خود نظارت مستمر داشته باشند
رئیس قوه قضاییه گفت: تمامی مسئولان و مقامات قضایی موظف و مکلف هستند نسبت به زیرمجموعههای خود نظارت مستمر و مکرر داشته باشند.
-
کواکبیان: کاترین شکدم ۱۰۰ مورد صیغه را خودش اعتراف کرده +فیلم
کواکبیان در اظهاراتی جدید ادعای خود را تکرار کرد و گفت:کاترین شکدم ۸ سال در ایران بوده است و ۱۰۰ مورد صیغه را خودش چند جا اظهار کرده است.
-
سارق ۴۴ ساله: به خاطر دخترم طلاهای دوستم را دزدیم
؛ سارق ۴۴ سالهای که از منزل دوستش طلا سرقت کرده بود؛ درباره سرقتش میگوید: سال گذشته بود که توسط یکی از رفقایم با سعید، جوان دیگری آشنا شدم. او پیش پدر و مادرش زندگی میکرد؛ اما خیلی از آنها ناراحت بود و همیشه با هم دعوا میکردند، همین مسئله باعث شد او بیشتر به قهوه خانه بیاید و با من رفاقت کند. سعید همیشه پیش من درد و دل میکرد و از مشکلاتش میگفت، من هم همیشه سعی میکردم برای او دوست خوبی باشم تا اینکه در میان همین حرفها بود که از طلاهای زیادی که مادرش دارد، صحبت کرد. وی ادامه میدهد: من که در مورد طلاها کنجکاو شده بودم و وضعیت مالی بدی داشتم، رفت و آمد و رفاقتم را با سعید بیشتر کردم تا اینکه یک بار دقیقا محل نگهداری طلاهای مادرش در اتاق خوابشان را برایم تعریف کرد، همین مسئله باعث شد که کارهایی انجام دهم که او بیشتر به من اعتماد کرده و من را به خانه شان ببرد.