
- جایگاه شبکههای فرهنگی سنتی مانند مساجد و روحانیت افت کرده است/ دشمنان اسلام در حال بهرهبرداری از فضای مجازی برای تأثیرگذاری بر نسل جوان هستند
- فرانسه: هیچ دیداری میان اروپا و ایران در روز جمعه برگزار نمیشود
- ۶۵ مصدوم و ۶ کشته بر اثر طوفان و صاعقه در کشور
- هشدار قرمز هواشناسی خوزستان: توده گرد و خاک از عراق در راه است
- دستور فوری برای تخلیه ترمینال کالاهای خطرناک بندر رجایی/ علت؛ افزایش دما و شرایط حاکم بر بندر
عروس خون بس
-
دیده بان ایران بررسی کرد؛
روایتهایی از قصه دخترانی که خودسوزی میکنند/ دخترانی که درونشان میسوزد تا تمام شوند
روزی که خون جلوی چشم همه مردان را گرفته بود ریحانه به عنوان یک زن مجبور شد جای خونبها برود تا تمام شود این خونریزی مردانه و غیرعاقلانه. او عروس خون بس است... به قول خودش یک خونبها. با صدای لرزان و چشمی گریان از رنج و دردی میگوید که با گذشت سالها هنوز هم گلویش را میفشارد: «من از شهرم فرار کردم با افسردگی شدید و همه بلاهایی که سرم آمد. من تهرانم اما ضربههایی که خوردم کابوس و همراه همیشگی من است. میخواهم حرف بزنم تا دختران دیگر رنج نکشند و قربانی نشوند. دختران ۹ ساله ۱۰ ساله ما را جای خونبها میدهند وگرنه خون و خونریزی طایفهها ادامه پیدا میکند. باید این وسط یک نفر قربانی شود و آن یک نفر زن است. یکی از آنها من هستم که ۴۰ ساله هستم. من خیلی قوی بودم که خودم را نکشتم.»