قتل زنان

  • در گفت‌وگو با دیده‌بان ایران مطرح شد؛

    شیما قوشه، وکیل دادگستری با تاکید بر این که قوانین کنونی، قتل زنان را برای مردان آسان‌تر می‌کند، به دیده‌بان ایران گفت: وقتی یک زن به دست یک مرد کشته می‌شود، مابه‌التفاوت دیه زن با مرد در صورت قصاص، از صندوق تامین خسارات که بودجه آن از جیب مردم تامین می‌شود، پرداخت می‌شود. چرا باید افراد جامعه تقصیر یا عمد فردی که زنی را کشته است، جبران کنند؟ ما خواستار اصلاح این قانون هستیم. قانونگذار برای سرپوش گذاشتن روی انتقادات و این که ادعا کند من به مطالبات در زمینه برابری دیه زنان با مردان توجه کردم، باعث شد که جنبه مجازات یک فرد در قتل زنان به جامعه تعمیم داده شود و جامعه باید این اقدام او را جبران کند./ زنان در قتل‌های خانوادگی و ناموسی راحت کشته می‌شوند، چون مردان می‌دانند که قصاص نمی‌شوند و مدت زمان حبس آن‌ها هم زیاد نیست و نهایتا ۳ تا ۱۰ سال است و ارفاقات قانونی مانند آزادی مشروط، تعلیق مدت زمان مجازات و ... شامل حال آن‌ها می‌شود. اگر این ارفاقات از این‌گونه پرونده‌ها برداشته شود، قتل‌های زنان کاهش می‌یابد.

  • اوایل اسفند ماه جاری، رسانه‌ها اعلام کردند یک زن ۲۳ ساله که یک ماه قبل طلاق گرفته و به خانه پدرش برگشته، توسط پدرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. در این میان، رضوان حسینی، خواهر مقتول می‌گوید: «جان یکی دیگر از خواهرانش هم که قصد طلاق دارد در خطر است و وضعیت روحی و روانی خواهر کوچکشان که شاهد آثار جرم در اتاقش بوده نیز مناسب نیست و در حال حاضر در بیمارستان کودکان محمد کرمانشاهی بستری است.»

  • دیده‌بان ایران بررسی کرد؛

    بررسی سیر تاریخی لایحه‌ای که باید برای حفاظت و مقابله با خشونت از زنان، در دهه‌های قبل تصویب می‌شد، نشان می‌دهد که از زمان تدوین پیش‌نویس لایحه مذکور توسط حقوقدانان و فعالان حوزه زنان تا امروز، این لایحه با همه تغییرات، حذفیات یا اضافات آن، پس از ۱۲ سال همچنان در انتظار تصویب در مجلس شورای اسلامی قرار دارد. لایحه‌ای که یکی از مهم‌ترین اولویت‌های حقوق‌دانان، فعالان زنان و فعلان مدنی است، اما ظاهرا تلاشی خیره‌کننده برای تصویب نشدن آن در بخش‌هایی از حاکمیت وجود دارد. در همین راستا، المیرا بهمنی، پژوهشگر مطالعات جنسیت به دیده‌بان ایران می‌گوید: «زن‌کشی نوک کوه یخ است. یعنی در جامعه، مجموعه‌ای از مناسبات اجتماعی و قوانین نابرابر وجود دارد که معمولاً یا هنجارمند شده است یا آن‌قدر برای جامعه درونی یا تکراری شده که خشونتی که در آن‌ها نهفته است، دیده نمی‌شود و عموماً جامعه خیلی زود از آن عبور می‌کند. زن‌کشی منتهی‌الیه منطقی مجموعه خشونت‌های سیستماتیک علیه زنان است»