مرد همسرکش: زنم با افراد غریبه ارتباط پیامکی داشت/ رئیس دادگاه: پرینت پیامکهای او نشان می دهد دروغ می گویی
مردی که همسرش را به پیامک به قتل رسانده بود در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد

به گزارش سایت دیدهبان ایران، اواسط سال ۱۴۰۳ گزارش مرگ مشکوک زنی به نام مریم به پلیس اعلام شد.
پدر مریم که مأموران را در جریان قرار داده بود در توضیح ماجرا گفت: «دخترم از چند وقت قبل با همسرش ناصر اختلاف پیدا کرده بود. صبح امروز چندباری با او تماس گرفتم اما جواب نداد نگران شدم و به خانه شان آمدم و بعد از ورود به خانه با پیکر خونین دخترم مواجه شدم. از شوهرش هم خبری نیست. من فکر میکنم ناصر در ماجرای مرگ دخترم نقش داشته است.»
با حضور پلیس در محل جنایت و بررسیهای اولیه، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. بررسیها نشان میداد که مریم از همسر اولش طلاق گرفته و یک دختر خردسال هم داشته اما پس از مدتی با ناصر ازدواج کرده بود.
در ادامه مأموران با تحقیقات و بررسیهای انجام شده ردپای ناصر را در این جنایت پیدا کرده و چند روز بعد نیز وی را ردیابی و دستگیر کردند.
ناصر بعد از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجوییهای اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «مریم 3 روز پیش از ماجرا با حالت قهر از خانه خارج شد و با پادرمیانی خانوادهاش روز حادثه به خانه برگشته بود که دوباره به خاطر اختلافاتمان باهم وارد مشاجره شدیم. این اواخر رفتارش مشکوک بود و من به او سوء ظن داشتم و فکر میکردم به من خیانت میکند. دیگر تحمل رفتارها و جوابهایش را نداشتم و در نهایت با چاقو یک ضربه به او زدم و از خانه خارج شدم.»
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: «من و همسرم درخواست قصاص داریم و اگر نیاز باشد حاضریم حق دیه فرزند صغیر دخترمان را هم پرداخت کنیم تا ناصر به سزای عملش برسد.»
سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهام قتل همسرش گفت: «من قبول دارم که همسرم را کشتم اما او دیگر به من توجهی نداشت و رفتارهایش آزارم میداد. آخرین بار وقتی تلفنش را بررسی کردم چند پیامک عجیب دیدم که نشان میداد با افرادی غریبه در ارتباط است وقتی موضوع را به او گفتم به جای عذرخواهی و پذیرش اشتباهش به من گفت که لازم نمیبینم به تو توضیحی بدهم چون دیگر دلم نمیخواهد با تو زندگی کنم.»
در این لحظه قاضی پرینت تلفن و پیامکهای مقتول را از داخل پرونده بیرون آورد و رو به متهم گفت: «من پرینت مکالمات و پیامکهای مقتول را بررسی کردم و هیچ مورد مشکوکی از ارتباط او با افراد غریبه ندیدم. حتی همسرت در اغلب پیامها با احترام و صمیمیت با شما صحبت کرده و شما را با کلمه «جان» خطاب میکرد.»
پس از آن متهم و وکیلش پرینت را گرفتند و مورد بررسی قرار دادند و وکیل متهم با نشان دادن یک پیامک گفت: «ببینید این پیام متعلق به یک مرد است که در آن یک شماره کارت و یک آدرس وجود دارد.»
قاضی گفت: «ارسال یک شماره کارت و آدرس به معنی خیانت نیست.» بدین ترتیب با پایان یافتن جلسه رسیدگی به این پرونده، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.