گزینشهای غیراصولی در آموزش و پرورش؛ زخمی که هنوز خونریزی دارد
انتشار نتایج آزمونهای استخدامی آموزش و پرورش، بار دیگر پرده از واقعیتی تلخ برداشت؛ واقعیتی که گویا حکایت از استمرار نگاههای تنگنظرانه و دستهبندیهای «خودی» و «ناخودی» در روند گزینش معلمان دارد. سالهاست که این سازوکار غلط، استعدادها را قربانی معیارهایی میکند که نه در چارچوب قانون میگنجند و نه در تراز نیازهای اساسی تعلیم و تربیت کشور هستند.

به گزارش سایت دیدهبان ایران، اینکه نیروهای توانمند و نخبه، صرفاً به دلیل اختلافنظرهای جزئی با گزینشگران یا برداشتهای شخصی از میدان خدمترسانی بیرون گذاشته شوند، چیزی جز خودزنی نظام آموزشی و تضعیف سرمایه انسانی کشور نیست. چه افرادی که در این چند دهه با سابقههای درخشان آموزشی و یا کسب نمرات بالای علمی و عملی صرفاً به خاطر مسائل سیاسی، جناحی یا عقاید شخصی مهر «رد» گزینش بر پرونده آنها خورده است. نخبگانی که یا مجبور هستند در جایی غیر از علاقه خود و یا در کشوری غیر از کشور خود به فعالیت کاری بپردازند. قربانی اصلی این فضای آلوده، نه فقط معلمان محرومشده از حق خود، بلکه دانشآموزانی هستند که ممکن است از آموزش نابترین نیروها بیبهره بمانند.
آیا حذف افراد کارآمد، خیانت آشکاری در حق کشور و نظام محسوب نمیشود؟ برنده نهایی این روند، نه جامعه ایران که دشمنانی هستند که از هر گونه تضعیف زیرساختهای علمی و فرهنگی ما استقبال میکنند.
اکنون که این چرخه معیوب ادامه دارد، انتظار میرود رئیسجمهور محترم که بارها در سخنان خود از افراد توانمند و مستعد دعوت کردهاند تا به میدان بیایند، با اقدامی عاجل و قاطع، دستور بازنگری جدی در فرآیند گزینش آموزش و پرورش و نهادهای مشابه را که متأسفانه به یکی از عوامل جدی دلسردی برخی نخبگان جوان کشور تبدیل شده، صادر کند. در این صورت امید آن می رود که عدالت و شایستهسالاری بر این نهادهای حساس حاکم شود.
آموزش و پرورش، میدان رقابت سیاسی یا محل اعمال سلیقه شخصی نیست؛ اینجا شریان حیاتی آینده ایران است.