کد خبر: 247297
A

پارک‌های علم و فناوری؛ موتور محرک نوآوری و توسعه اقتصادی ایران

در سال‌های اخیر، تحول فناورانه جهان و دگرگونی در منطق رشد اقتصادی به گونه‌ای رخ داده است که نوآوری نه فقط عامل کمکی، بلکه موتور اصلی توسعه شده است.

پارک‌های علم و فناوری؛ موتور محرک نوآوری و توسعه اقتصادی ایران

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ در سال‌های اخیر، تحول فناورانه جهان و دگرگونی در منطق رشد اقتصادی به گونه‌ای رخ داده است که نوآوری نه فقط عامل کمکی، بلکه موتور اصلی توسعه شده است. در چارچوب نظری رشد اقتصادی درون‌زا و فراتر از الگوهای کلاسیک، تحقیق و توسعه (R&D) دیگر صرفا نتیجه عوامل بیرونی نیست؛ بلکه محصول سازوکارهای درونی اقتصاد، تعامل میان دانش، بنگاه و سیاست عمومی است. به گفتۀ محمد‌نبی شهیکی معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری «در چارچوب نظری رشد درون‌زا، نوآوری و تحقیق و توسعه (R&D) نه نتیجه عوامل بیرونی، بلکه حاصل سازوکارهای درونی اقتصاد و تعامل میان دانش، بنگاه و سیاست عمومی است.»

در ایران، نهادهایی چون پارک‌های علم و فناوری در زمرۀ بازیگران اصلی این تحول‌اند. بر اساس آمار مربوطه، اکنون در کشور حدود ۵۹ پارک علم و فناوری، ۲۹۵ مرکز رشد و ۲۳ پردیس فناوری فعالیت دارند که برخی از آن‌ها موفقیت‌آمیز عمل کرده‌اند و برخی دیگر همچنان با ناکامی و کمبود اثر مواجه‌اند. ساختارسازی تخصصی و وزن دادن نهادی به این نهاد مهم در عرصه فناوری کشور، می‌تواند چارچوب نظری رشد درون‌زا را ایجاد و موتور محرّک نوآوری … را فراهم آورد.»

با این حال، چالش‌های بنیادینی بر سر راه تبدیل این پتانسیل‌ها به رشد اقتصادی پایدار و درون‌زا وجود دارد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها شکاف میان «تأسیس کمی» نهادها و «عملکرد کیفی» آن‌هاست. به گفته گزارش‌ها، پارک‌های علم و فناوری در ایران عمدتاً فضای استقرار فراهم کرده‌اند؛ اما نقش‌های کلیدی چون تجاری‌سازی، شبکه‌سازی، خدمات فنی تخصصی، پیوند دانشگاه–صنعت، تأمین مالی نوآورانه، و ایجاد مدارهای باز نوآوری به شکلی نهادینه نشده‌اند.

به‎عنوان نمونه، مطالعات نشان می‌دهند که افزایش پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد می‌تواند به رشد اقتصادی کشور کمک کند. یک پژوهش تأکید می‌کند که با افزایش این نهادها، شرکت‌های دانش‌بنیان بیشتری شکل می‌گیرند، بهره‌وری ارتقا می‌یابد، و بازارهای صادراتی باز می‌شوند. همین گزارش‌ها نیز به این نکته مهم اشاره دارند که «پارک‌ها باید در کنار ایفای نقش سنتی خود یعنی ارائه فضای استقرار، خدمات تخصصی و شبکه‌سازی را در نظر بگیرند.»

همچنین سمیه قربانی مدیر پارک‌ها و مراکز رشد و‌ نوآوری جهاددانشگاهی با تأکید بر بُعد خدماتی و شبکه‌ای پارک‌ها معتقد است: «ایجاد شبکه‌های فنی و اقتصادی در پارک‌های علم و فناوری … سبب می‌شود شرکت‌ها تمایل بیشتری به حضور در پارک‌ها داشته باشند؛ شبکه‌ای که بتواند از طریق کاهش هزینه‌های تحقیق و توسعه، موجب صرفه‌جویی اقتصادی برای شرکت‌ها شود.» برای نمونه، خدماتی مانند فب‌لب‌ها، زیرساخت‌های ابری، داده‌کاوی، هوش مصنوعی، مهندسی معکوس و مستندسازی تخصصی، از ضروریات هستند.

اگر بخواهیم تصویر کلی را بازسازی کنیم، می‌توان گفت: ایران اکنون در شرایطی قرار دارد که هم با فرصت مواجه است و هم با تهدید. فرصت از آن جهت که تحولات فناورانه دو دهه گذشته دیگر صرفاً انباشت منابع فیزیکی یا سرمایه انسانی نیست؛ بلکه بر مدار خلق، جذب و تجاری‌سازی دانش و نوآوری قرار دارد. جهانی شدن بازارها، دیجیتالی شدن فرآیندها، افزایش سرعت نوآوری، همگی باعث شده‌اند کشورها با «پنجره فرصت توسعه» روبرو شوند — یعنی مقاطع زمانی که ورود فناوری‌های نوین، مسیرهای تازه‌ای برای جهش اقتصادی می‌گشاید. دکتر شهیکی این نکته را چنین بیان می‌کند: تحولات فناورانه دو دهه اخیر … دیگر تنها به معنای انباشت منابع فیزیکی، سرمایه انسانی و انباشت موجودی سرمایه نیست، بلکه این تحولات دیگر بر مدارِ تولید و جذب دانش و نوآوری استوار هستند.

هم‌زمان، چالش‌هایی هم وجود دارد که اگر به آن‌ها پرداخته نشود، این پنجره فرصت ممکن است بسته شود. برخی از مهم‌ترین آنان عبارت‌اند از: پایین‌بودن بهره‌وری، وابستگی اقتصاد به منابع طبیعی، شکاف بین دانشگاه و صنعت، فقدان شبکه‌های نوآوری باز، کمبود تأمین مالی مخاطره‌پذیر، و ضعف خدمات تخصصی در پارک‌ها. در این میان، نقش پارک‌های علم و فناوری کلیدی است. اما برای آن‌که این نقش به فعلیت برسد، لازم است چند تحول بنیادین صورت گیرد.

نخست، تغییر نقش پارک‌ها از نهاد حمایتی به نهاد «مولد دانش و نوآوری» و آزمایشگاهی برای سیاست­گذاری نوآوری. یعنی پارک‌ها نه فقط محل استقرار شرکت‌ها، بلکه مراکز تولید و تجاری‌سازی دانش باشند؛ محیطی برای آزمایش ایده‌ها، شکست‌های سریع، یادگیری مستمر همان روند تخریب خلاق.

دوم، اتصال ساختار پارک‌ها به سیاست صنعتی کشور. پارک‌ها باید در زنجیره ارزش فناوری و صنعت کشور جای بگیرند، نه صرفاً به‌عنوان مجرایی جداگانه؛ باید توانمندی‌هایشان در راستای خوشه‌های فناوری منطقه‌ای و فناوری‌های پیشرفته تجدید شود.

سوم، تقویت بازیگران زیست‌بوم نوآوری: شتاب‌دهنده‌ها، سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر، نهادهای تأمین مالی نوآورانه (SPV، PE، CVC، سکوی تأمین مالی جمعی)، مراکز هم‌آفرینی، خدمات مالکیت فکری، شبکه‌سازی میان شرکت­ها.

چهارم، تقویت تعامل دانشگاه–صنعت و پذیرش مدل «نوآوری باز» (Open Innovation). در این مدل، بنگاه‌ها و نهادها نباید نوآوری را در مرزهای درونی خود محصور کنند، بلکه باید در تعامل مستمر با دانشگاه‌ها، استارت‌آپ‌ها، مراکز تحقیقاتی و سایر ارکان زیست‌بوم نوآوری قرار گیرند. در تایید این وضعیت شهیکی معاون علمی وزارت علوم معتقد است: الگوی «نوآوری باز» … بر این فرض استوار است که بنگاه‌ها و نهاد‌ها نباید نوآوری را در مرزهای درونی خود محصور کنند، بلکه باید در تعامل پیوسته با دانشگاه‌ها، استارت‌آپ‌ها، مراکز تحقیقاتی و سایر ارکان زیست بوم نوآوری طراحی کنند.

پنجم، عدالت منطقه‌ای و تمرکززدایی. شبکه خدمات پارک‌ها باید کشور‌گسترده باشد و شرکت‌های فناور در سراسر استان‌ها بتوانند از آن بهره‌مند شوند، نه اینکه فقط استقرار در تهران یا چند استان خاص معنا پیدا کند. این تقسیم وظایف و قطب‌بندی خدمات می‌تواند از تمرکززدایی، ارتقای توزیع جغرافیایی فرصت‌ها، و رشد متوازن صنعتی در کشور حمایت کند. قربانی در این زمینه می‌نویسد که «دسترسی به خدمات در سراسر کشور ممکن می‌شود و دیگر ضرورتی ندارد شرکت‌ها برای رشد خود صرفاً در تهران مستقر شوند».

اگر این اصلاحات پیگیری شوند، می‌توان امید داشت که پارک‌های علم و فناوری ایران به کانون‌های درخشان نوآوری ملی بدل شوند؛ جایی که دانش تجویزی خلق می‌شود، تخریب خلاق در آن فعال است، و نهایتاً پنجره‌های تازه‌ای از توسعه صنعتی و اقتصادی در افق ایران‌زمین گشوده می‌شود. آن‌گاه توسعه‌ای پایدار متولد می‌شود که نه صرفاً بر پایه منابع طبیعی، بلکه بر بنیان اندیشه، تجربه و خلاقیت ایرانی استوار است.

 

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر