کد خبر: 225418
A
در گفت‌وگو با دیده‌بان ایران مطرح شد؛

یکتانیک، کارشناس محیط‌زیست: مسئولیت کشته شدن محیط‌بان‌ها متوجه سازمان محیط‌زیست است/ سازمان، محیط‌بانان را به سیبل شکارچیان تبدیل کرده/ سازمان محیط‌زیست را به محلی برای شکارفروشی تبدیل کرده اند/مدیران سازمان میخ شکارچی پروری را به محیط‌زیست ایران کوبیدند

محمدعلی یکتانیک، کارشناس محیط‌زیست با تاکید بر این که مسئولیت کشته شدن محیط‌بان‌ها متوجه معاونت محیط‌زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست است، به دیده‌بان ایران گفت: رویکرد توسعه قرق‌های اختصاصی که نام «حفاظت مشارکتی» را بر آن گذاشته‌اند، عملا دست شکارچیان را برای هر کاری باز می‌گذارد و آن‌ها را درباره تعرض به محیط‌بان‌ها جری‌تر می‌کند. یکتانیک با بیان این که سازمان محیط‌زیست به‌جای عمل به وظیفه قانونی و نظارتی خود، به شکارفروشی روی آورده است، اظهار داشت: در حال حاضر تعرفه دولتی شکار چارپایان بین ۲ تا ۳ هزار دلار است که کل این مبلغ به حساب دولت ریخته می‌شود و تقریبا هیچ پولی از این بابت به محیط‌زیست نمی‌رسد. بدتر این که عده‌ای همین پروانه را از داخل کشور تهیه می‌کنند و خارج از ایران تا ۳۰ هزار یورو می‌فروشند و مابه‌التفاوت این مبلغ بعضا حتی وارد کشور نمی‌شود و اسم این عمل را هم ارزآوری برای کمک حفاظت مشارکتی و شکار پایدار گذاشته‌اند. متاسفانه سازمان محیط‌زیست به‌جای عمل به وظیفه قانونی و نظارتی خود، به شکارفروشی روی آورده است و در سال‌های اخیر، به رونق بخشیدن به قرق‌های اختصاصی پرداخته است؛ به نحوی که برخی مناطق را که تحت مدیریت سازمان محیط‌زیست نبوده‌اند، به بعضی گروه‌های به‌ظاهر محیط‌زیستی واگذار کرده‌اند که مثلا از این مناطق حفاظت کنند، در حالی که این گروه‌ها در اصل خودشان شکارچی هستند.

یکتانیک، کارشناس محیط‌زیست: مسئولیت کشته شدن محیط‌بان‌ها متوجه سازمان محیط‌زیست است/ سازمان، محیط‌بانان  را به سیبل شکارچیان تبدیل کرده/ سازمان محیط‌زیست را به محلی برای شکارفروشی تبدیل کرده اند/مدیران سازمان میخ شکارچی پروری را به محیط‌زیست ایران کوبیدند

دیده‌بان ایران؛ محمدحسین خودکار: در روزهای اخیر، خبر شهادت «هدایت‌الله دیدبان»، محیط‌بان ۵۸ساله منطقه حفاظت‌شده خائیز استان کهگیلویه و بویراحمد با شلیک مستقیم شکارچیان غیرمجاز، بار دیگر توجه‌ها را به مظلومیت نیروهای یگان حفاظت محیط‌زیست ایران جلب کرده است. آمارها حاکی از آن است که طی حدود چهار دهه گذشته، ۱۵۰ محیط‌بان در راه حفاظت از حیات وحش و دیگر داشته‌های زیست‌محیطی ایران، جان خود را از دست داده‌اند. همین امسال نیز پیش از مرحوم دیدبان، در تاریخ ۷ اردیبهشت کاظم مصدق، محیط‌بان پارک ملی گلستان با شلیک مستقیم شکارچیان به قلبش جان خود را از دست داد. همچنین فردای شهادت محیط‌بان دیدبان نیز محیط‌بان عباس فریمانه، مسئول پناهگاه حیات وحش میاندشت استان خراسان شمالی توسط یک دامدار مورد ضرب‌وجرح شدید قرار گرفت. 

این موارد تنها بخشی از تعرض‌ها به محیط‌بانان توسط شکارچیان و دیگر متخلفان محیط‌زیستی است که طی همین امسال رخ داده است. علاوه بر این‌ها، در چند سال گذشته شاهد شلیک تیر خلاص به سر محیط‌بانان منطقه شکارممنوع فیله‌خاصه استان زنجان، تیر زدن به زانوی محیط‌بان پاسگاه محیط‌بانی گتوند در استان خوزستان، ضرب‌وجرح محیط‌بان نمونه کشوری در منطقه تپال استان شاهرود توسط سه شکارچی و موارد متعدد دیگری از قتل و ضرب‌وشتم محیط‌بانان بوده‌ایم. نکته قابل توجه این است که آمار به قتل رساندن یا مجروح کردن محیط‌بانان در سال‌های اخیر رو به افزایش بوده و سوال مهم این است که چه اتفاقی رخ داده که متخلفان در سال‌های اخیر جرأت بیشتری برای تعرض به نیروهای یگان حفاظت محیط‌زیست به خودشان داده‌اند؟

فقدان وجود بازدارندگی، متخلفان محیط‌زیستی را جری‌تر کرده است 

این پرسش را با محمدعلی یکتانیک، کارشناس محیط‌زیست و حیات وحش در میان گذاشتیم و او نیز در گفت‌وگو با خبرنگار دیده‌بان ایران، توضیح داد: متاسفانه در سال‌های اخیر نه‌تنها تعرض شکارچیان به محیط‌بانان کمتر نشده، بلکه به طور محسوسی بیشتر هم شده است. دلیل اصلی این اتفاق نیز آن است که رویکرد اصلی سازمان متولی حفاظت از حیات وحش، یک رویکرد شکارمحور است و بدون وجود زیرساخت‌ها و نظارت‌های لازم، دست متخلفان را برای انجام شکار یا قاچاق حیات وحش، باز گذاشته‌اند. در این زمینه می‌توان به کانال‌ها و صفحات متعددی که در این زمینه در تلگرام و اینستاگرام فعالیت می‌کنند، اشاره کرد که به صورت مداوم، بدون ترس و به‌طور علنی، تصاویری را از نقاط مختلف کشور در این خصوص منتشر می‌کنند. 

وی افزود: تاکید کرد: این مسائل حاکی از آن است که هیچ‌گونه بازدارندگی برای جلوگیری از ارتکاب به تخلفات محیط‌زیستی گوناگون از جمله شکار در کشورمان وجود ندارد؛ در حالی که اگر افراد پیش از دست زدن به تخلف، احساس بازدارندگی کنند، حتما انجام تخلف برایشان دشوارتر می‌شود؛ ولی نه سازمان متولی نظارت لازم را دارد و نه قوه قضاییه احکام سنگینی برای متخلفان این حوزه صادر می‌کند. طبیعتا وقتی بازدارندگی وجود نداشته باشد، متخلفان جری‌تر می‌شوند و به ماموران قانون یعنی محیط‌بانان بیشتر تعرض می‌کنند. 

سازمان محیط‌زیست به شکارفروشی و رونق قرق‌های اختصاصی روی آورده است 

یکتانیک با بیان این که سازمان محیط‌زیست به‌جای عمل به وظیفه قانونی و نظارتی خود، به شکارفروشی روی آورده است، اظهار داشت: در حال حاضر تعرفه دولتی شکار چارپایان بین ۲ تا ۳ هزار دلار است که کل این مبلغ به حساب دولت ریخته می‌شود و تقریبا هیچ پولی از این بابت به محیط‌زیست نمی‌رسد. بدتر این که عده‌ای همین پروانه را از داخل کشور تهیه می‌کنند و خارج از ایران تا ۳۰ هزار یورو می‌فروشند و مابه‌التفاوت این مبلغ بعضا حتی وارد کشور نمی‌شود و اسم این عمل را هم ارزآوری برای کمک حفاظت مشارکتی و شکار پایدار گذاشته‌اند. 

این کارشناس محیط‌زیست با انتقاد از نحوه فعالیت قرق‌های اختصاصی، گفت: در سال‌های اخیر برخی مناطق را که تحت مدیریت سازمان محیط‌زیست نبوده‌اند، به برخی گروه‌های به‌ظاهر محیط‌زیستی واگذار کرده‌اند که مثلا از این مناطق حفاظت کنند و بخشی از ظرفیت ناشی از افزایش جمعیت حیات وحش بر اثر این نوع حفاظت را به عنوان پروانه شکار بفروشند. در حالی که این گروه‌ها در اصل خودشان شکارچی هستند و به‌جای حفاظت واقعی، در طول سال به شکل بی‌قاعده در مناطق خود یونجه پخش می‌کنند و تعداد زیادی آبشخور می‌سازند و کاری می‌کنند که حیوانات مناطق اطراف هم در محل‌های تحت مدیریت آن‌ها جمع شوند. 

وی در ادامه بیان کرد: این افراد در ادامه طوری وانمود می‌کنند که حیات وحش منطقه آن‌ها با تولید مثل افزایش جمعیت پیدا کرده است و بابت این مساله هم از سازمان محیط‌زیست پروانه شکار می‌گیرند و بسیاری از این پروانه‌ها را هم به خارجی‌ها می‌فروشند. متاسفانه در سال‌های اخیر سازمان محیط‌زیست تحت عنوان حفاظت مشارکتی، به رونق بخشیدن به قرق‌های اختصاصی پرداخته و شکارچی‌ها را کاملا رها کرده است. همین است که طی چند سال گذشته، شکارچی‌ها جری‌تر شده‌اند و میزان تعرض آن‌ها به محیط‌بانان نیز بیشتر شده است. 

سازمان محیط زیست

بخش زیادی از خبرهای تعرض به محیط‌بان‌ها اصلا منتشر نمی‌شود 

یکتانیک با تاکید بر این که مسئولیت کشته شدن محیط‌بان‌ها متوجه معاونت محیط‌زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست است، اظهار داشت: رویکرد توسعه قرق‌های اختصاصی که نام «حفاظت مشارکتی» را بر آن گذاشته‌اند و در دوره قبلی تصدی حمید ظهرابی بر این معاونت ترویج می‌شد و در دوره جدید مدیریت او نیز همچنان ترویج می‌شود، عملا دست شکارچیان را برای هر کاری باز می‌گذارد و آن‌ها را در زمینه تعرض به محیط‌بان‌ها جری‌تر می‌کند. 

این کارشناس محیط‌زیست ادامه داد: محیط‌بانان ما هر روز در معرض آسیب هستند و کشته شدن به دست شکارچیان فقط بخشی از این آسیب‌هاست و از تعقیب و گریز گرفته تا درگیری و ضرب‌وشتم، بخشی از تعرض‌هایی است که همه‌روزه نسبت به نیروهای محیط‌بانی انجام می‌شود و کمتر خبرهای آن منتشر می‌شود. البته سازمان محیط‌زیست نیز ادارات کل را موظف کرده است که کمتر اخبار مربوط به این مسائل را منتشر کنند تا آبروریزی کمتری برای سازمان به همراه داشته باشد. 

وی خاطرنشان کرد: دلیل این اتفاقات مشخص است، ما با شکارچیانی مواجه هستیم که یک جماعت به‌شدت بی‌فرهنگ هستند و با رویکرد توسعه قرق‌های اختصاصی به آن‌ها بها داده شده است و سازمان به آن‌ها می‌گوید که شما نیروهای ما و سرمایه‌های ما هستید و دائم شعار می‌دهد که این کار، مصداق بارز حفاظت مشارکت مردمی است. ولی سوال مهم این است که مردم در این حوزه چه نقشی دارند؟ آیا یک‌سری شکارچی که به آن‌ها قرق اختصاصی داده شده است، مردم هستند؟ 

تفکر شکارمحور «حفاظت مشارکتی»، شکارچیان را درباره تعرض به محیط‌بانان جری‌تر کرده است

یکتانیک با اشاره به موارد متعدد ضرب‌وجرح محیط‌بانان در مناطق مختلف کشور طی سال‌های اخیر، گفت: عمده افرادی که محیط‌بانان را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند یا مجروح می‌کنند، همین اراذل شکارچی هستند. این در حالی است که سازمان محیط‌زیست با توسعه قرق‌های اختصاصی در سطح کشور، به این افراد بها داده است؛ طرحی که در آن صرفا به منافع اقتصادی توجه شده و اصلا به منافع طبیعت فکر نشده است. مگر طبیعت فقط در کل و قوچ خلاصه شده است که بدون در نظر گرفتن سایر اجزای اکوسیستم، بخواهیم درباره افزایش جمعیت و صدور پروانه شکار برای آن‌ها، تصمیم بگیریم؟ آیا سایر گونه‌های جانوری یا گیاهان موجود در قرق‌های اختصاصی، بر اثر فعالیت‌های قرق‌داران و جذب بیش از حد جمعیت کل و قوچ به این مناطق، دچار آسیب نمی‌شوند؟ 

وی در ادامه تصریح کرد: معاونت محیط‌زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست باید پاسخگو باشد که این تفکر شکارمحور که اسم آن را حفاظت مشارکتی گذاشته‌اند، چنین نتیجه‌ای دارد که شکارچیان را در سال‌های اخیر درباره تعرض به محیط‌بان‌ها جری‌تر کرده است. آیا هم‌زمان با ایجاد قرق‌های اختصاصی، تعداد نیروهای محیط‌بانی افزایش یافته یا سازمان محیط‌زیست روی قوه قضاییه فشار آورده است که رأی‌های قاطعانه‌تری علیه متخلفان محیط‌زیستی صادر کند؟ در چند سال گذشته، سازمان محیط‌زیست چند پرونده مربوط به تخلفات صید و شکار را می‌تواند مثال بزند که با حکمی قطعی و بازدارنده به سرانجام رسیده باشد؟ چند نفر به خاطر این تخلفات زندانی شده‌اند که سایر شکارچیان حساب کار دستشان بیاید؟ 

قانون را کنار گذاشته‌اند و حفاظت مشارکتی را مبنا قرار داده‌اند 

یکتانیک با بیان این که در قوانین جاری کشور، مجازات‌های بازدارنده‌ای برای تخلفات شکار و صید پیش‌بینی شده است، اما در عمل اجرایی نمی‌شود، گفت: نباید محیط‌زیست کشور را به حال خود رها کرده و با قوانین حسین‌قلی‌خانی اداره کنیم. آقایان قانون را کنار گذاشته‌اند و اصطلاحا حفاظت مشارکتی و در اصل، شکارفروشی را به مبنای حفاظت از حیات وحش ایران تبدیل کرده‌اند. البته رویشان نمی‌شود که این را بگویند، اما در عمل همین کار را کرده‌اند. این در حالی است که محیط‌بانانی که جلوی شکارچی می‌ایستند و کشته می‌شوند یا مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرند، جزو بهترین محیط‌بان‌های ما هستند. 

این کارشناس حیات وحش ادامه داد: قرق‌های اختصاصی در محل‌هایی خارج از مناطق چهارگانه محیط‌زیست قرار گرفته‌اند. این در حالی است که طبق قانون، وقتی یک محدوده تحت حفاظت سازمان محیط‌زیست قرار می‌گیرد، ابتدا برای دو سال باید به یک منطقه شکارممنوع تبدیل شود و بعد از این مدت تعیین تکلیف شود، یعنی یا در همان وضعیت شکارممنوع باقی بماند یا ارتقای سطح پیدا کند و به منطقه حفاظت‌شده یا پناهگاه حیات وحش تغییر وضعیت بدهد. این در حالی است که آقایان در سازمان محیط‌زیست که خودشان شعار توسعه قرق‌های اختصاصی را می‌دهند، اسناد بسیاری از مناطق شکارممنوع را برای این که به قرق بدهند، گم و گور کرده‌اند. 

photo_2025-06-09_14-45-31

وی در ادامه بیان کرد: سازمان محیط‌زیست در حالی چنین بهایی به قرق‌های اختصاصی می‌دهد که کسانی که قرق‌های اختصاصی را اداره می‌کنند، همگی شکارچی هستند و فیلم‌های مربوط به شکار آن‌ها در فضای مجازی موجود است. این‌ها گروه‌های مختلفی در واتس‌اپ، تلگرام و اینستاگرام دارند که در آن‌ها علیه محیط‌بانان و فعالان محیط‌زیست رجزخوانی می‌کنند و شعار می‌دهند که ما می‌توانیم از حیات وحش محافظت کنیم و شما نمی‌توانید؛ در حالی که آن‌ها با شیوه حفاظت خود، عملا طبیعت را به آغل تبدیل کرده‌اند، زیرا محلی که در آن، عده‌ای صبح به صبح یونجه بریزند تا چارپایان در آنجا جمع شوند و تغذیه کنند، دیگر اسمش اکوسیستم نیست. 

ماجرای یک همیار محیط‌زیست که دوستش یک محیط‌بان را به قتل رساند

یکتانیک با اشاره به ارتباط میان موضوع حفاظت مشارکتی با قتل محیط‌بان مصدق در اردیبهشت امسال، به دیده بان ایران گفت: شکل دیگری از حفاظت مشارکتی که در آن اصطلاحا از همیاران محیط‌زیست استفاده می‌شود، در پارک ملی گلستان رونق پیدا کرده و این در حالی است که بعضی از این همیاران، خودشان شکارچی هستند. خب وقتی عده‌ای شکارچی به عنوان همیار محیط‌زیست، پایشان به پاسگاه‌های محیط‌بانی یک منطقه باز شود، به‌راحتی متوجه می‌شوند که چه زمانی و در چه محدوده‌ای گشت‌زنی انجام می‌شود، چه زمانی موتور یا ماشین محیط‌بان‌ها سالم یا خراب است، چه وقتی بی‌سیم یا دیگر تجهیزات محیط‌بان‌ها کار می‌کند و اساسا ضعف‌‌های محیط‌بان‌ها و پاسگاه‌های محیط‌بانی در چیست. 

این کارشناس محیط‌زیست ادامه داد: مشکل این است که اگرچه در بین همیاران محیط‌زیست، افراد سالم زیادی پیدا می‌شوند، اما برخی از آن‌ها یا خودشان شکارچی هستند یا با شکارچی‌ها دوست هستند. نمونه‌اش یک همیار محیط‌زیست پارک ملی گلستان که دوست شکارچی‌ای بود که به قلب محیط‌بان مصدق شلیک کرد. البته این شخصِ همیار در ابتدا دوست خود را لو نمی‌داد، تا این که پلیس متوجه شد که او از این که چه کسی محیط‌بان پارک ملی گلستان را به قتل رسانده است، اطلاع دارد و در نهایت وقتی پلیس‌ها یقه‌اش را گرفتند، مجبور شد دوستش را لو بدهد. 

معاونت محیط‌زیست طبیعی، میخ شکارچی پروری را به محیط‌زیست ایران کوبیده است

یکتانیک با تاکید بر این که حفاظت از محیط‌زیست ایران قائم به فرد شده است و ربطی به سیستم ندارد، گفت: متاسفانه سیستم حفاظت از محیط‌زیست ایران کاملا فشل شده است، ولی بازهم در همین سیستم، در مناطق متعددی دیده‌ایم که وقتی یک مدیر، مسئول یا محیط‌بان سالم حضور داشته، توانسته است از ده‌ها هزار هکتار محافظت کند، ولی در مقابل معمولا در سمت‌های ارشد سازمان محیط‌زیست، افراد فاسد یا ناآگاهی حضور دارند که اوضاع را خراب‌تر می‌کنند. 

این کارشناس حیات وحش ادامه داد: از زمانی که حمید ظهرابی به معاونت محیط‌زیست طبیعی سازمان محیط‌زیست بازگشت، شاهد آن بودیم که میخ شکارچی‌پروری خود را به محیط‌زیست ایران کوبید و اکنون هم نتیجه آن را با چشم می‌بینیم. کِی دیده‌بودیم که در دو ماه متوالی، دو محیط‌بان را یکی با شلیک مستقیم به قلب و دیگری با شلیک مستقیم به سر، به قتل برسانند؟ چه زمانی شکارچیان این‎قدر جری شده بودند که به سر یا قلب محیط‌بانی شلیک کنند که هنوز با آن‌ها درگیر نشده است؟! 

1457233

مشکلات محیط‌زیستی، زیر سایه برنامه سازمان برای توسعه حفاظت مشارکتی رفته است

یکتانیک با بیان این که تلاش برای رونق حفاظت مشارکتی باعث شده است که رسیدگی به سایر معضلات توسط سازمان محیط‌زیست کم‌رنگ شود، عنوان کرد: آقایان در معاونت محیط‌زیست طبیعی آن‌قدر به حفاظت مشارکتی بها داده‌اند که تمام کاستی‌ها از جمله کمبود نیرو، کمبود و خرابی تجهیزات و ... زیر سایه برنامه‌شان برای توسعه قرق‌های اختصاصی رفته است. مگر طبیعت ایران در قوچ و کل خلاصه شده است که عده‌ای دائما به دنبال قوچ‌فروشی و کل‌فروشی افتاده‌اند؟ اصلا مشکل محیط‌زیست ایران این نیست. 

وی در پایان تصریح کرد: متاسفانه معاونت محیط‌زیست طبیعی با رویکرد توسعه حفاظت مشارکتی که ثمری جز شکارچی‌پروری ندارد، محیط‌بانان ایران را به سیبل شکارچیان تبدیل کرده است. امیدی هم به بهبود این شرایط وجود ندارد، برای این که سیستم سازمان حفاظت محیط‌زیست فشل شده است و همچنان با مدیران نالایق اداره می‌شود. در همین معاونت محیط‌زیست طبیعی، در دوره‌های گذشته شاهد حضور مدیران ناکارآمدی بوده‌ایم که نتوانسته‌اند گلی به سر محیط‌زیست کشورمان بزنند، اما هنوز هم به حضور خود در این معاونت و البته دیگر بخش‌های سازمان ادامه می‌دهند. 

منبع: دیده‌بان ایران

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر