خطری که «جامعه روحانیت» را تهدید میکند/ آیا وارثان تفکر اعتدالی هاشمی به جامعه روحانیت بازمیگردند؟
اما فارغ از مجادلات و تنازعات فکری و سیاسی دهههای 60 و 70 در سپهر سیاسی کشور که جامعه روحانیت به عنوان مرجعیت جناح راست در وقوع و استمرار آنها نقش بارزی داشت، در میانههای دهه 80 نیز این تشکل پیشرو محافظه کار به نوع دیگری درگیر کشاکشهای سیاسی شد؛ کشاکشهایی که واگرایی در جامعه روحانیت را متجلی کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، بهار 1356 بود که به منظور انسجام تشکیلاتی انقلابیون و وحدت رویه روحانیون، جامعهای تحت عنوان «روحانیت مبارز» با نظر موافق امام خمینی، تاسیس شد؛ آنطور که مهدوی کنی در خاطراتش نقل کرده است، در یکی از روزهای بهار سال 1356 عده ای از روحانیون طرفدار امام خمینی با محوریت شهید مطهری در منزل شهید مفتح گعده کردند و ایده تشکیل جامعه روحانیت مبارز را مورد مداقه و بررسی قرار دادند.
ظاهرا در همان جلسهای که مهدوی کنی در خاطراتش از آن یاد کرده است، سه تن از حضار برجسته یعنی آقایان«مفتح»،«عمید زنجانی» و«هاشمی رفسنجانی» مامور تدوین اساسنامه تشکل تازه تاسیسی میشوند که قرار بود بازوی نظری و عملیاتی انقلابیونِ در صحنه باشد؛ بدین ترتیب بود که هسته نخست جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت.
جامعه روحانیت در طول حیاتش، فرازونشیبهای زیادی را پشت سرگذاشته است؛ از سربرآوردن حزب جمهوری اسلامی و مجادله بنیانگذارن جامعه روحانیت بویژه آقایان بهشتی و مطهری مبنی بر ضرورت یا عدم ضرورت وجود چنین حزبی؛ از انتخابات نخستین دوره ریاست جمهوری در سال 58 و حمایت از بنی صدری که بعدها خائن لقب گرفت؛ از انشعاب سال 66 و شکست سنگین در انتخابات مجلس سوم و ایجاد چنین ذهنیتی در اذهان عمومی که جامعه روحانیت مطرود امام(ره) است و ...
*تجلی نوع جدیدی از انشعاب در جامعه روحانیت در دهه 80
اما فارغ از مجادلات و تنازعات فکری و سیاسی دهههای 60 و 70 در سپهر سیاسی کشور که جامعه روحانیت به عنوان مرجعیت جناح راست در وقوع و استمرار آنها نقش بارزی داشت، در میانههای دهه 80 نیز این تشکل پیشرو محافظه کار به نوع دیگری درگیر کشاکشهای سیاسی شد؛ کشاکشهایی که واگرایی در جامعه روحانیت را متجلی کرد.
اوج این کشاکشها و واگراییها در رقابتهای انتخاباتی سال 88 بروز و ظهور یافت؛ زمانیکه احمدینژاد کاندیدایِ سوار بر قدرتِ نواصولگرایان، اتهامات ناروا و ناجوانمردانهای را نثار دو تن از بنیانگذاران و شخصیتهای برجسته جامعه روحانیت یعنی آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری کرد و شورای مرکزی این جامعه نه تنها به تقبیح اتهام زننده نپرداخت بلکه با حمایت و سکوتش این اتهامات را تایید نیز کرد.
از همان مقطع زمانی به بعد دیگر آقایان هاشمی و ناطق در جلسات جامعه روحانیت شرکت نکردند؛ البته آقای هاشمی پیش از آن هم به سبب مسئولیتهای فراوان حکومتی و معذوریتهای امنیتی، به ندرت در جلسات جامعه روحانیت شرکت میکرد؛ اما به طور کلی نباید افتراقهای نظری و گفتمانی میان آقایان هاشمی و ناطق با اعضای طیف راست جامعه روحانیت که در این اواخر تشدید شده بود را از نظر دور نگه داشت.
*دعوت نامههایی که ارسال نمیشد
به هر حال آنچه مسلم است این است که از مدتها پیش سه عضو برجسته جامعه روحانیت به نامهای هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی عطای حضور در جلسات جامعه روحانیت را به لقایش بخشیدهاند؛ در اواسط تابستان امسال بار دیگر بحث حضور آنها در جلسات جامعه روحانیت مطرح شد؛ مصباحی مقدم سخنگوی این تشکل روحانی، در مرداد ماه طی مصاحبه ای اظهار داشت که «مطمئن هستم دعوت نامههای جلسات جامعه روحانیت به صورت فکس به دفتر هاشمی رفسنجانی ارسال میشود».
پس از این اظهارات مصباحی مقدم، محمد هاشمی رییس دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی اعلام کرد: مدتهاست که هیچ دعوت نامهای از جامعه روحانیت مبارز دریافت نکردهایم.
حجتالاسلام حسین ابراهیمی از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت نیز، اظهارات رییس دفتر آیتالله را تایید کرد و گفت: «آقایان هاشمی رفسنجانی، روحانی ، ناطق نوری و امامی کاشانی دیگر به جلسات جامعه روحانیت دعوت نمیشوند.»
یک ماه بعد از این اقوال و اظهارات متضاد، مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت طی مصاحبهای بار دیگر ضمن تاکید بر ارسال دعوتنامه برای سه شخصیت فوقالذکر، اعلام کرد:«انتظار داریم آقایان هاشمی، روحانی و ناطق به جلسات ما بیایند.»
این سخنان جناب سخنگو نیز کارگر نیفتاد و آیت الله هاشمی تا زمانی که در قید حیات بودند، از حضور در جلسات تشکلی که خود از بانیانش بودند، استنکاف کردند؛ به تبع آیت الله، آقایان ناطق نوری و روحانی هم در جلسات جامعه روحانیت حضور نیافتند.
*ضرورت بازگرداندن پرچم داران گفتمان اعتدال به جامعه روحانیت
حال بحثی که بویژه پس از رحلت آیت الله هاشمی، بیشتر مطرح است آن است که اعضای جامعه روحانیت برای بازگرداندن پرچم داران گفتمان اعتدال به تشکیلات شان، جهد و تلاش بیشتری به خرج دهند و هر طور که ممکن است آقایان ناطق نوری و روحانی را برای حضور در جلسات قانع کنند؛ این مهم برای استمرار حیات سیاسی جامعه روحانیت بسیار ضروری است؛ چرا که تشعشعات موج جدید افراط گرایی نواصولگرایان آنها را هم تهدید می کند.
موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت که زانو زدن و اشکهایش در وداع با آیت الله هاشمی، سوژه عکاسان شده بود، همانطور که در انتخابات خبرگان پنجم برای گنجاندن نام هاشمی رفسنجانی در لیست انتخاباتی در مقابل تشکیلات هم عرض قم نشین یعنی جامعه مدرسین ایستاد، باید اکنون در این مقطع حساس نیز بر بازگرداندن وارثان تفکر اعتدالی هاشمی یعنی آقایان ناطق و روحانی اصرار ورزد و تشکیلات متبوعش را از خطر غش به سمت نوکیسگان اصولگرا نما برهاند.
گزارش از نیما صداقت