مروری بر روزنامه های چهارشنبه ۲۶ آبان ماه
روزنامه های امروز موضوع آلودگی هوا را سیاسی کرده اند و به جدال با یکدیگر پرداخته اند. این در حالی است که نتایج انتخابات امریکا و آینده برجام و تحلیل درباره تظاهرات در امریکا و همچنین انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه های امروز موضوع آلودگی هوا را سیاسی کرده اند.
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان«وقتی «هوا» سیاسی میشود نوشت: «تعداد روزهای ناسالم تهران از 146 روز در سال 90 به 37 روز طی 7 ماهه امسال کاهش یافته است. تعداد روزهای ناسالم شهر تهران از ابتدای مهر تا روز 25 آبان سالجاری تنها 14 روز بوده این در حالی است که این رقم در سال 90 و 91 در همین بازه زمانی، به ترتیب 27 و 22 روز بوده و اغلب رسانهها یی که اکنون تیتر و عکسهای اصلی خودرا به آلودگی هوا و انتقاد از دولت اختصاص میدهند نه فقط در آن بازه زمانی که حتی تا دو ماه بعد هم یعنی در ماههای آذر و دی 90 و 91 که شاهد روزهایی به مراتب آلودهتر از روزهای کنونی بودیم، تیتری در صفحه یک رسانه خود برای بازتاب دادن چالش آلودگی هوا یا نقد دولت وقت و سازمان محیط زیست زیر مجموعه آن منتشر نکردند.
نایب رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران:زمان ریاست جمهوری 8 ساله احمدی نژاد که افزون بر 800 میلیارد دلار درآمد نفتی داشت برای کاهش آلودگی هوای تهران کاری انجام نشد»
در همین زمینه روزنامه وطن امروز با عنوان«412 قربانی» با اشاره به آمار تکاندهنده عضو شورای شهر تهران از مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در پایتخت از ابتدای آبانماه نوشت:« پس از نزدیک به یک هفته هوای آلوده و خاکستری کلانشهرهای کشور بویژه تهران، این روزها شاهد اعتراض و نارضایتی افکار عمومی جامعه، نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر نسبت به وضعیت موجود و تداوم این وضعیت در کشور هستیم. روز گذشته در ادامه این نارضایتیها و اعتراضها اعضای شورای شهر تهران هم واکنشهای انتقادی و اظهارات مهمی در این باره داشتند و تعدادی از اعضای شورا از جمله چمران، رئیس شورا در صحبتهای خود حقایق تلخی را از وضعیت این روزهای پایتخت تشریح کردند.»
کاریکاتور از روزنامه شهروند
پیروزی ترامپ و آینده برجام
رضا نصری در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان«ارزش راهبردی برجام» نوشت: «با روی کار آمدن دونالد ترامپ، بسیاری از تحلیلگران در مورد نحوه برخورد او با «برجام» گمانهزنی میکنند و در میان سناریوهای بدبینانه، عمدتاً دو احتمال را پیشبینی میکنند: اول اینکه دولت ترامپ، با اتکا به وعدههای انتخاباتی خود، با استفاده از همسویی حاصلشده با کنگره جمهوریخواه، با این استدلال که «برجام» مغایر امنیت ملی امریکاست، به صورت یکجانبه و بدون استناد به متن «برجام»، این قرارداد بینالمللی را- از جمله با اعمال تحریمهای جدید- دفعتاً کنار بگذارد تا ایران را مجدداً برای کسب امتیاز بیشتر به پای میز مذاکرات بکشاند. دوم اینکه دولت ترامپ با سوءاستفاده از ساز و کارهای تعبیه شده در خود برجام، ایران را به «نقض برجام» متهم سازد و از این طریق در نهایت «مدل عراق» را در مورد ایران نیز پیاده سازد.
در مورد سِناریوی اول، اغلب تحلیلگران بعید میدانند که دولت ترامپ با چنین صراحت و سرعتی یک قرارداد چندجانبه بینالمللی را- که متکی به یک قطعنامه شورای امنیت نیز هست - نقض کند و کنار بگذارد. تبعات سیاسی و دیپلماتیک این رویکرد برای دولت ترامپ که به دلیل شعارهای تند انتخاباتی و وجهه منفی رئیس جمهوری منتخب از هماکنون نیازمند «ترمیم آسیب» و بازسازی روابطش با متحدین امریکا شده است، گزینه چندان مناسبی به نظر نمیرسد. ضمن اینکه مشاورین ارشد دولت ترامپ نیز- مانند والید فارِس- که پیش از این از اختیارات گسترده رئیس جمهوری در فسخ توافقات بینالمللی و تعهدات سیاسی دولت پیشین سخن به میان میآوردند، از هماکنون با اعتدال و اتخاذ زبان دیپلماتیکتری در مورد این قرارداد چندجانبه بینالمللی صحبت میکنند.
اما گزینه دوم، یعنی گزینه اتکا به ادعای نقض برجام توسط ایران به منظور فسخ آن، گزینهای است که نیازمند بررسی بیشتری است:
ابتدا باید یادآور شد که ادعای نقض برجام توسط ایران از دو طریق یا ترکیبی از این دو طریق میسر خواهد بود: دولت ترامپ یا با طرح مطالبات غیرمنطقی و زیادهخواهانه در حوزه بازرسی، ایران را به مخالفت وادار میسازد و سپس این «مخالفت» را به مثابه کارشکنی و نقض برجام تلقی میکند تا برای اعمال مکانیسم ماشه و اقدامات خصمانه بعدی راه را هموار کند؛ یا اینکه به مقولهای تحت عنوان «تخلفات فزاینده» و «تخلفات انباشت شده- Incremental violations و «Cumulative violations»- روی میآورد؛ به این معنی که در چنین فرضیهای، دولت ترامپ ادعا میکند که ایران مرتکب تخلفات کوچک تدریجی و نامحسوسی میشود که باید آنها را مجموعاً به مثابه «نقض برجام» تلقی کرد.
به عبارت دیگر، ترکیبی از این دو راه- یعنی طرح مطالبات زیادهخواهانه و واکنش به آن و همچنین تفسیر به مطلوب عملکرد ایران و گزارشات آژانس به منظور اثبات «نقض»- همان راهی است که دولت بوش پدر و پسر در مورد عراق طی کردند و از این رو در ادبیات اندیشکدههای امریکا به چنین شیوهای «مدل عراق» میگویند. اما نکته مهم اینجاست که پیاده کردن مدل عراق در مورد ایران، اتفاقاً به دلیل وجود ساز و کارهای «برجام»، چندان که تصور میشود برای امریکا بی هزینه و سهلالوصول نخواهد بود. »
روزنامه کیهان نیز در گزارشی با عنوان «نشست محرمانه جرج سوروس و سرمایهداران آمریکایی برای برکناری ترامپ» با اشاره به خبر نشریه پولتیکو نوشت: «بنابر اعلام یک نشریه آمریکایی میلیاردر صهیونیست آمریکایی که به پدر انقلابهای رنگی معروف شده، نشست سه روزه محرمانهای را با سرمایهداران بزرگ این کشور، با هدف بررسی چگونگی بازپسگیری قدرت از «دونالد ترامپ» برگزار کرده است. در ماجراهایی که پس از انتخابات سال 88 ایران رخ داد نیز سوروس از طریق عوامل خود نقش پررنگی داشت. اما مردم ایران با هوشیاری خود، طرح وی را ناکام گذاشتند و نگذاشتند تغییرات مورد نظر آمریکا، در ایران اتفاق بیفتد. سوروس پیش از فتنه 88 دیدارهایی با خاتمی و برخی فتنهگران کشور داشته، اما این بار گویا توطئه شبیه به فتنه 88 در خاک خود آمریکا به جریان افتاده است.
نشریه آمریکایی پولیتیکو نوشته، این نشست سه روزه از روز یکشنبه در پشت درهای بسته و در هتل گرانقیمت «ماندارین اورینتال» شهر واشنگتن برگزار شده است و قرار است روز ورود ترامپ به کاخ سفید اتفاقات مهمی رخ دهد!»
انتخابات 96 ریاست جمهوری
روزنامه آرمان در گفت و گو با حسن بیادی با عنوان «جزئیات زمینهسازی قالیباف برای انتخابات» به نقل از وی نوشت:« در شرایط کنونی تنها قالیباف توانایی رقابت با روحانی را دارد و میتواند وی را با چالش جدی مواجه کند.آقای قالیباف هم چهره شناختهشده ای است و هم اینکه پایگاه رای قابل توجهی دارد واین مساله در گذشته برای مردم مسجل شده است.به نظر من تخریب آقای قالیباف نیز به همین دلیل بوده است و برخی با علم به تاثیرگذاری احتمالی ایشان در انتخابات تلاش میکنند چهره ایشان را در بین مردم تخریب کنند.عده ای به صورت تعمدی آقای قالیباف را تخریب میکنند تا اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری هیچ گزینه مهم و قابل توجهی در اختیار نداشته باشند»
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان« مفاسد اقتصادی کسب و کار در دولت یازدهم رکورد زد » نوشت:« نتایج ارزیابی 264 تشکل اقتصادی سراسر کشور از مؤلفههای ملی محیط کسب و کار در ایران نشان میدهد محیط کسب و کار بدتر شده و شاخص فساد اقتصادی از ابتدای دولت یازدهم همواره صعودی بوده و در فصل بهار امسال شاخص فساد اقتصادی به اوج تاریخی و به عدد 7/2 رسیده است.
براساس گزارشی که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره مؤلفههای ملی محیط کسب و کار در ایران تهیه شده، تشکلهای شرکتکننده در این مطالعه، به ترتیب سه مؤلفه «مشکل دریافت تسهیلات از بانکها»، «ضعف بازار سرمایه در تأمین مالی تولید و نرخ بالای تأمین سرمایه از بازار غیررسمی» و «وجود مفاسد اقتصادی در دستگاههای حکومتی» را نامناسبتر از بقیه مؤلفهها ارزیابی کردهاند و مؤلفههای «ضعف زیرساختهای تأمین برق»، «ضعف زیرساختهای حمل و نقل» و «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به دست مصرفکننده» را نسبت به سایر مؤلفهها در بهار 1395 مساعدتر دانستهاند.
محیط سیاسی یکی از اجزای مهم محیط کسبوکار محسوب میشود. وجود مفاسد اقتصادی در دستگاههای حکومتی را میتوان به عنوان شاخصی برای این جزء از محیط کسبوکار تلقی کرد.
مشاهده تغییرات این شاخص از سال 90 تاکنون بیانگر آن است که روند کلی شاخص مؤلفه مذکور صعودی است. این ارزیابی لزوم توجه خاص به این مسئله را نشان میدهد.
براساس این نظرسنجی، شاخص فساد اقتصادی در بهار امسال به رقم 7/2 رسیده که بالاترین رکورد خود از زمان تهیه گزارش کسب و کار محسوب میشود.»