کد خبر: 248746
A

چگونه احمد رضا عابدزاده در دربی جنجالی مهاجم استقلال را ترساند تا از زدن پنالتی منصرف شود؟

ادق ورمزیار فوتبالیست دوست داشتنی سال های نه چندان دور کشورمان که برای سال ها در باشگاه استقلال توپ می زد و دفاع چپ فنی و پنالتی زن این تیم بود به تازگی در مصاحبه ای به ذکر خاطراتی جالب از دربی سی و نهم فوتبال کشورمان بین استقلال و پرسپولیس که در تاریخ 30 دی 1373 برگزار شد، پرداخته است:(گفتنی است این دربی به علت دعوای بازیکنان در دقایق پایانی و ورود تماشاگران به داخل زمین ناتمام ماند و بعدا نتیجه بازی 3 بر 0 به سود استقلال اعلام شد.) دربی سال 1373 پنالتی گرفتم و گل زدم و یک پاس گل هم به اکبریان دادم که مردود اعلام شد. به نظرم آن بازی را داور سخت کرد. و سختی کار از جایی شروع شد که پنالتی اول را برای پرسپولیس گرفت که به نظرم پنالتی نبود. و گل دوم آن ها بهزاد داداش زاده زد به نظرم از خط دروازه رد نشده بود ولی خط نگهدار گل اعلام کرد. ولی بعد از گل دوم آن ها بازی خوب ما شروع شد.

چگونه احمد رضا عابدزاده در دربی جنجالی مهاجم استقلال را ترساند تا از زدن پنالتی منصرف شود؟

به گزارش  سایت دیده‌بان ایران، صادق ورمزیار فوتبالیست دوست داشتنی سال های نه چندان دور کشورمان که برای سال ها در باشگاه استقلال توپ می زد و دفاع چپ فنی و پنالتی زن این تیم بود به تازگی در مصاحبه ای به ذکر خاطراتی جالب از دربی سی و نهم فوتبال کشورمان بین استقلال و پرسپولیس که در تاریخ 30 دی 1373 برگزار شد، پرداخته است:(گفتنی است این دربی به علت دعوای بازیکنان در دقایق پایانی و ورود تماشاگران به داخل زمین ناتمام ماند و بعدا نتیجه بازی 3 بر 0 به سود استقلال اعلام شد.)

دربی سال 1373 پنالتی گرفتم و گل زدم و یک پاس گل هم به اکبریان دادم که مردود اعلام شد. به نظرم آن بازی را داور سخت کرد. و سختی کار از جایی شروع شد که پنالتی اول را برای پرسپولیس گرفت که به نظرم پنالتی نبود. و گل دوم آن ها بهزاد داداش زاده زد به نظرم از خط دروازه رد نشده بود ولی خط نگهدار گل اعلام کرد. ولی بعد از گل دوم آن ها بازی خوب ما شروع شد.

نیمه دوم بازی بیشتر در دست ما بود. محمد تقوی از آن طرف خیلی خوب اضافه می شد. ما داشتیم حمله می کردیم. اخراج رضا شاهرودی از تیم پرسپولیس هم به نفع ما شد. در دقیقه 73 یا 74  یک پاس به من رسید که آمدم ارسال کنم با سرعت رفتم رسیدم به حسین عبدی که پایش را باز کرد منم که با سرعت می رفتم پایم رو زدم به پای او و پنالتی را گرفتم. ادموند اختر گفت:« بده من می زنم.»

من هم دادم به ادموند بزنه. ولی بعدش ادموند گفت:« نه من نمی توانم» دیگه خودم توپ را گرفتم و پنالتی را زدم. علت انصراف ادموند اختر هم این بود که عابدزاده در گوشش گفته بود: « پنالتی رو نزن می زنی خراب میشه بعد خودت خراب می شی. می گیرم پنالتی تو رو پس خودت را خراب نکن» خب احمد رضا عابدزاده بدون شک یکی از بهترین ها بود. از نظر بازی روحی روانی هم استاد بود. آمد سمت من یک حرف هایی زد من هم مودبانه جواب دادم.

حالا بگذارید یک واقعیتی را بگویم قبل از زدن پنالتی هر چه من قب تر می رفتم دروازه هم کوچک تر و تنگ تر می شد.  یعنی این قدر ابهت عابدزاده درون دروازه زیاد بود. یعنی واقعا من تصور می کردم یک دست عابدزاده به این تیره یک دست دیگرش به آن تیر ولی وقتی آمدم پنالتی را بزنم در سه قدم آخر خودم دیدم عابدزاده روی پای راستش نشست که من فهمیدم می خواهد به سمت راست بپرد و توپ را قل دادم سمت چپ.

دو سه دقیقه بعد هم کرنری شد که منجر به گل ما توسط ادموند اختر شد.  البته چند دقیقه قبل من یک توپی را با استپ سینه از پشت 18 قدم آمدم و توی 6 قدم کات بک کردم و اکبریان توپ را گل کرد که مردود اعلام شد. آقای ابهران داور بازی گفت: « خطای هند تو راگرفتم.» من هم جواب دادم «من یک ربع قبل توپ را استپ کردم و تازه الان یادت افتاد هند شده؟»  و چند دقیقه بعد هم که آن درگیری به وجود آمد و بازی ناتمام ماند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر