عکس | قرار عاشقانه بازیکن لیگ برتری و همسرش در فولاد آرنا
یک شب خاص در فولاد آرنا، حسین سنگرگیر پس از بازگشت به ترکیب اصلی فولاد، پیروزی در جام حذفی را با همسرش و در نخستین شب یلدای مشترکشان جشن گرفت؛ شبی احساسی که با عبور او از مصدومیت همراه شد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، گاهی فوتبال فقط یک مسابقه نیست، گاهی خلاصه میشود در چند قدم آهسته به سمت سکوها، در نگاه کوتاهی که بین دو نفر رد و بدل میشود و در شاخه گلی که بیشتر از هر جامی حرف برای گفتن دارد. شب گذشته فولاد آرنا چنین شبی را به خودش دید؛ شبی که در آن، پیروزی با احساس گره خورد و یکی از خاصترین قابهای فصل ثبت شد.
فولاد خوزستان با عبور از چادرملو اردکان، بالاخره به روند ناکامیهایش پایان داد و پس از چهار مسابقه بدون برد، دوباره طعم پیروزی و گلزنی را چشید. صعود به مرحله بعد جام حذفی برای تیمی که هفتههای سختی را پشت سر گذاشته بود، نفس تازهای بود؛ بردی که هم از نظر روانی اهمیت داشت و هم نشان داد فولاد هنوز میتواند از دل فشار و حاشیه، راه خودش را پیدا کند. اما در دل این برد، قصهای جریان داشت که از جدول و آمار جلوتر میرفت.
حسین سنگرگیر یکی از چهرههای متفاوت این شب بود؛ مدافعی که مسیر فوتبالیاش پر از ایستگاههای سخت و تجربههای متنوع بوده است. او فوتبالش را از نفت نوین آغاز کرد، بعد به تیم زیر ۱۹ سال صنعت نفت رسید و آرامآرام پلههای پیشرفت را طی کرد.
ذوبآهن، نیروی زمینی، امید گناوه، سایپا، استقلال خوزستان و دوباره صنعت نفت، ایستگاههایی بودند که هر کدام بخشی از شخصیت فوتبالی او را ساختند. فصل گذشته، در هفته پایانی لیگ با صنعت نفت تا آستانه صعود پیش رفت، اما بدشانسی نگذاشت جشن بگیرند. همان ناکامی، آغاز مسیر جدیدی شد؛ انتقال به فولاد، تیمی دیگر از خوزستان، با این امید که اینبار مهرهای کلیدی باشد.
اما فوتبال باز هم روی سختش را نشان داد. مصدومیت شدید شانه و جراحی، سنگرگیر را خیلی زود از برنامهها دور کرد. هفتهها دوری، تمرینات انفرادی و انتظار برای بازگشت، بخشی از شروع تلخ فصل او بود. با این حال، او تسلیم نشد. در دیدار قبلی برابر سپاهان توانست دوباره به ترکیب برگردد و دقایقی بازی کند؛ نشانهای کوچک اما مهم از پایان یک دوره سخت. بازی جام حذفی مقابل چادرملو اما نقطه عطف بود؛ نخستین حضور ثابت و نمایشی مطمئن در شبی که فولاد به آن نیاز داشت.

اوج ماجرا اما بعد از سوت پایان رقم خورد. سنگرگیر آرام به سمت جایگاه بانوان رفت؛ جایی که نیلوفر، همسرش، حضور داشت. بازیکنی که بهتازگی وارد زندگی مشترک شده و همسرش نیز پیش از مسابقه، با لبخند گفته بود: «اولین یلدای مشترکمونه.» همان شب، اولین جشن فوتبالی مشترک هم شکل گرفت. شاخه گلی که نیلوفر به دستش داد، تصویری ساخت که از دل تمام سختیهای ابتدای فصل عبور کرده بود؛ تصویری از صبر، همراهی و امید.

در خصوص اتفاقات زیبایی که پس از دیدار فولاد خوزستان و چادرملو اردکان در فولاد آرنا رقم خورد، با حسین سنگرگیر، مدافع فولاد به گفتوگو پرداختیم. او ابتدا درباره صحنه احساسی پایان مسابقه و همزمانی آن با شب یلدا و آغاز زندگی مشترکش گفت: «بله، این اولین شب یلدای مشترک ما بود. صحنهای که در پایان بازی اتفاق افتاد هم کاملاً اتفاقی بود و هم برای من بسیار لذتبخش. با خودم گفته بودم اگر بازی را ببریم، حتماً به سمت همسرم بروم. بازی قبل مقابل سپاهان هم همسرم در ورزشگاه حضور داشت، اما چون نتیجه را واگذار کردیم، شرایط طوری نبود که چنین کاری انجام بدهم. این اولین باری بود که هم از ابتدا در ترکیب اصلی بازی میکردم و هم همسرم در ورزشگاه حضور داشت. تا پیش از این بهخاطر مصدومیت، امکان بازی نداشتم، اما با وجود این، همسرم در بازیهای قبلی هم برای حمایت از فولاد به ورزشگاه میآمد. خوشحالم که این اولین بازی فیکس من با یک برد همراه شد و همزمان با شب یلدا بود. حتی شنیدم همسرم در مصاحبهای شب یلدا را به من تبریک گفته بود و همه این اتفاقات کنار هم، صحنه قشنگی ساخت. امیدوارم کسانی که آن تصاویر را دیدند، لذت برده باشند؛ خودمان که واقعاً لذت بردیم.»

سنگرگیر در ادامه درباره شاخه گلی که از همسرش دریافت کرد اما دوباره آن را به او بازگرداند، با لبخند توضیح داد: «راستش را بخواهید، دلم نمیخواست آن گل گم شود. اگر آن را با خودم به رختکن میبردم، بعد از بازی باید وارد فرایند ریکاوری، اتاق سرد و تمرینات بعد از مسابقه میشدیم و احتمال داشت گل گم شود. به همین خاطر گل را دوباره به همسرم دادم و از او خواستم با خودش به خانه ببرد. آن گل هنوز در خانه است. شاید چند شاخه گل بیشتر نبود، اما برای من ارزش زیادی داشت و دوست داشتم بهعنوان یادگاری حفظ شود.»

مدافع فولاد درباره مصدومیتی که در ابتدای فصل او را برای مدت طولانی از میادین دور کرد نیز گفت: «با انگیزه خیلی زیادی از صنعت نفت به فولاد آمدم و هنوز هم همان انگیزه را دارم، اما متأسفانه در ابتدای فصل دچار یک مصدومیت بد شدم که ادامهدار بود. هرچقدر تلاش کردم زودتر برگردم، اما باید زمان میگذشت تا دوران نقاهت کامل شود. من خیلی به شانس اعتقاد ندارم و نمیدانم اسمش را چه بگذارم، اما آن اتفاق افتاد و حالا خدا را شکر از آن مقطع عبور کردهایم. نگاه من بلندمدت است؛ از روزی که به فولاد آمدم، هدفم رسیدن به تیم ملی و حضور در جام جهانی بود. زمان زیادی را از دست دادم، اما انگیزه دارم ادامه بدهم. حتی زمانی که در صنعت نفت و لیگ دسته اول بازی میکردم، نامم در فهرست ۶۰ نفره تیم ملی قرار داشت. امیدوارم اتفاقات خوبی هم برای خودم و هم برای فولاد رقم بخورد.»

سنگرگیر در پایان، درباره تأثیر حضور خانوادهها و بانوان در ورزشگاه بر روحیه بازیکنان تأکید کرد: «حضور بانوان و خانواده بازیکنان در ورزشگاه هم اتفاق قشنگی است و هم انگیزه بسیار زیادی به بازیکنان میدهد. همه هواداران، چه آقایان و چه بانوان، تاج سر ما هستند. اما وقتی مادر، همسر یا خواهر یک بازیکن در ورزشگاه حضور دارد و بازی او را از نزدیک میبیند، انگیزه بازیکن چند برابر میشود. دیروز صحنهای که ابوالفضل زادهعطار بعد از گلش به سمت جایگاه بانوان رفت و مادرش را در آغوش گرفت، واقعاً زیبا بود. وقتی ذوق و شوق مادرش را دیدم که چگونه با تمام وجودش ابوالفضل را در آغوش کشیده، خودم هم خیلی خوشحال شدم و لذت این پیروزی برایم چند برابر شد. در کل، حضور خانوادهها در ورزشگاه حس بسیار خوبی دارد و امیدوارم این اتفاق ادامهدار باشد و هیچوقت حضور بانوان در استادیومها قطع نشود؛ همانطور که در همه جای دنیا زنان و مردان کنار هم فوتبال را تماشا میکنند.»

به هر شکل، قرار عاشقانه حسین و بانو در فولاد آرنا، قاب متفاوتی از فوتبال را نشان داد؛ فوتبالی که فقط دویدن و تکل نیست، بلکه جایی است که زندگی واقعی خودش را نشان میدهد. برای فولاد، این برد فقط صعود نبود؛ نشانهای بود از اینکه حتی بعد از بدشانسیهای پیدرپی، میشود ایستاد و دوباره شروع کرد. حالا فولادیها با روحیهای بهتر، به استقبال آخرین بازی نیمفصل نخست میروند؛ دیداری مقابل فجر سپاسی در شیراز. شاید همه چیز هنوز ایدهآل نباشد، اما بعضی شبها کافی است تا دل تازه شود و مسیر، دوباره معنا بگیرد.




