برخی تصور میکنند شورا یعنی شهرداری، نه، شورا یعنی شورای شهر/ اگر ما اتوبوس به اندازه کافی داشتیم، مترو را تعطیل میکردیم/ در این شرایط برخی مسوولان معتادها را رها کردند/ کرونا شاید باعث شد مردم به شهرهای کوچک خود برگردند
عضو شورای شهر تهران گفت: مساله اقتصاد و بیکاری و مهاجرتهاست. حالا شیوع کرونا شاید برخی مردم را ترغیب کرده باشد که به طبیعت یا شهرهای کوچک خود بازگردند اما تا زمانی که مهاجرت به شهرهای بزرگ ادامه دارد، ما شاهد وقوع چنین مسائلی خواهیم بود.

به گزارش دیده بان ایران؛ «شورا به معنای شهرداری نیست، شورای شهر عهدهدار تمام مسوولیتهایی است که در شهر میگذرد.» محمود میرلوحی، سیاستمدار و عضو شورای اسلامی شهر تهران که در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان فعالیت دارد و نایبرییس مجمع استانداران ایران است، حالا ریاست کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر را برعهده دارد. او از ظرفیتهایی میگوید که قانون اساسی برای مدیریت یکپارچه شهری تدارک دیده است، اما هنوز در اداره شهر موازیکاری هزینههایی گزاف را به شهروندان اعمال میکند. میرلوحی که در خلال گفتوگو از مشاهدات مستقیمش از شهرهای مختلف جهان میگوید، بیش از هر چیز به تغییر یک روال شهری امیدوار است: اقتصاد پسماند. به زعم او، سایتهای پسماند تهران در حال بدل شدن به کوهستانهای زباله هستند و اگر اقدامی برای تفکیک و بازیافت آنها صورت نگیرد، روزگار نامطلوبی در انتظار شهر خواهد بود. گرچه میرلوحی در این گفتوگو با ارایه مثالهای متعددی سعی در اثبات این نکته بدیهی دارد که میتوان پسماند شهری را به مثابه منبع تولید انرژی دانست، با این حال پاسخ قاطعی به حضور کودکان کار در این چرخه اقتصادی نمیدهد و وظیفه رسیدگی به این مساله را به عهده نهادهای دیگر میداند، در حالی که اگر شورای شهر و مدیریت شهری مسوولیت رسیدگی و توجه به تمام ابعاد یک شهر را داشته باشد، کودکان کار نیز زاییده زیست شهری و آن خطوط مبهمی هستند که در مافیای پسماند نقش دارند. میرلوحی که سال گذشته از بابت تولید پسماند به شهردار تذکر داده بود، حالا میگوید: «با وضع موجود آینده خطرناک است. گله من همچنان پابرجاست و ما انتظار سرعت بیشتری داشتیم.»
طی مدتی که تجربه حضور در شورا داشتید، طبق ساختار اجرایی، آیا تمام مصوبات قانون اساسی در مورد نقش و جایگاه شوراها قابل اجراست؟ چه موانعی را سر راه به ثمر نشستن مصوبات شوراها میدانید و فاصله قانون تا اجرا در چیست؟
بحث مدیریت شهری در کشورهای مختلف در واقع حدود و ثغور متعدد و متفاوتی دارد. در ایران ۷۰درصد جمعیت شهرنشین هستند و در روستاها دهیاریها کار اداره امور روستا را به عهده دارند و در شهرها هم شهرداریها عهدهدار نظافت و نگهداشت شهر هستند. در کشورهای اروپایی و توسعه یافته، مدیریت شهری یکپارچه است. تقریبا کل خدمات غیرخصوصی به عهده شهرداری است. بخشی از امورات شهری به دست دولت فدرال مرکزی است. این امورات در دایره امنیت، مالیات، امور وزارت خارجه، بهداشت و آموزش محدود میماند و عموما به این پنج عنوان محدود میشود. در این کشورها ساخت اماکن ورزشی، کتابخانه، امور آب فاضلاب و برق و امثال آنها و مخابرات دیگر دولتی نیست، این امورات یا به عهده بخش خصوصی است یا به عهده بخش عمومی غیردولتی یعنی مدیریت شهری. در کشور ما نیز چنین مقاصدی در برنامههای مختلف دیده شده بود و واگذاری این امورات به بخش خصوصی از دولت اصلاحات مطرح شد. وقتی شوراها در سال ۷۸ تشکیل شدند، بنا بود که ۲۳ فعالیت در شهرها از دولت به سمت بخش خصوصی بازگردد، مثل آب و فاضلاب. پیش از انقلاب، شرکت آب و فاضلاب متعلق به شهرداریها بود، ولی بعد از انقلاب چنین شرکتهایی عموما به دولت واگذار شدند. واگذاری این عملکردهای شهری به شهرداریها در برنامههای سوم و چهارم مطرح شد. علت چنین ضرورتی، این است که در مدیریت شهری، نخبگان و افراد محلی حضور دارند، هم میتوانند با توجه به نیاز شهر مقررات وضع کنند و هم باتوجه به ویژگیهای بومی و محلی شهر تصمیم بگیرند. ما هزار و 300 شهر در کشور داریم و دولت نمیتواند نیازهای تمام این شهرها را با ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی متفاوت در نظر بگیرد. اما شوراهای محلی باتوجه به درآمدها، هزینهها و پروژههای شهر خود، در چارچوب برنامههای کلان و سیاستهای عمومی کشور تصمیمگیری، نظارت و حسابرسی میکنند. طبق قانون اساسی، اختیار و وظایف شوراها محدود به به شهرداری نیست. برخی تصور میکنند شورا یعنی شهرداری، نه، شورا یعنی شورای شهر، یعنی شورایی برای تمام آنچه در شهر رخ میدهد، یعنی نظارت و تصمیمگیری بر مسائل فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و اموال عمومی یک شهر. ماده ۵۵ قانون شهرداریها تمام این موارد را پیشبینی کرده است. قانون اساسی ما جایگاه رفیعی را در فصل هفتم و در اصول متعدد ۳، ۷ و ۱۰۰ به بعد برای شوراها پیشبینی کرده است. بنده معتقدم مجلس بخش محدودی از وظایف قانونی را عملیاتی کرده است و هنوز مدیریت شهری ما یکپارچه نیست. دولت تصدیگریها در شهر را، لااقل در ۲۳ مورد به عهده شورا و مدیریت شهری گذاشته است، با این حال ما شاهد موازیکاری هستیم. این موازیکاریها هزینههای بسیار گزافی را به شهروندان تحمیل میکند. اگر مدیریت شهری یکپارچه شود، آن وقت در آینده میتوان گفت که مدیریت شهری و شوراها مطابق با وظایف خود در چارچوب قانون اساسی عمل میکنند. اما در شرایط فعلی، فعالیت مدیریت شهری محدود به امور شهرداری و در حد ارشاد و ارتباط است. این در حالی است که یکپارچگی و انتقال این وظایف به شهرداریها، باعث صرفهجویی در هزینهها و دوری از موازیکاری میشود. امکانات ورزشی، کتابخانهای و فرهنگی که در شهر توسط شهرداری احداث میشود، قابل قیاس با اقدامات دولت نیست و بسیار چشمگیرتر است، با این حال همچنان در این امور ما شاهد موازیکاری هستیم. برای مثال در حوزه آبوفاضلاب، شورای شهر نقش تاثیرگذاری در تامین زیرساختهای آب تهران ایفا کرده است و پروژههای بزرگی در این شهر با مصوبات شورا در حال اجراست.
این موازیکاریها در دوران شیوع کرونا در تهران نیز به نظر رسید؟
ماده ۸۰ و ۳۲ بند وظایفی که برای شوراها در نظر گرفته است، به مساله بهداشت، ارتقای بهداشت و ایمنی شهری نیز نظر دارد. طبیعتا حالا ملاحظه میکنید که کارکنان شهرداری در کنار بخش درمان، بیشترین نقش را در عرصه مبارزه شهری با کرونا دارند.
شما به موازیکاری در مدیریت شهری اشاره کردید. اسفند ماه سال گذشته اعضای شورای شهر خواستار اجباری شدن استفاده از ماسک در متروها و وسایل حملونقل عمومی شده بودند، با این حال این توصیه صورتی از مصوبه نگرفت و تازه در اردیبهشت ماه و پس از دستور رییسجمهور عملی شد. آیا همین موازیکاریها هستند که برخی پیشنهادات یا مصوبات شورای شهر را به عرصه عمل نمیرسانند؟
ما در مورد ماسک مصوبهای نداشتیم و این مساله که اشاره کردید، صرفا نظریه و تذکر همکاران بود. مصوبه ما در دوران شیوع، حضور همهجانبه شهرداری در میدان بود. ببینید برخی از این مصوبهها به منابع مالی نیاز دارد. درآمدهای شهرداری در این دو ماه حدود دوسوم کاهش و هزینهها افزایش داشته است. سمپاشی، ضدعفونی و جمعآوری بهموقع پسماند بیشتر، حساستر و سریعتر از قبل شده است. لذا شورا در این لحظه نمیتواند چنین مصوبههایی داشته باشد و این مصوبهها منابع و بودجه میخواهند. اما در همین ایام هم شورا با دقت و حساسیت حضور فعالی در صحنه داشت و تصمیمات موثری، مثل طرح ترافیک گرفت. شورا در روزهایی که بخشهای دیگر حتی آمادگی نداشتند، سریعتر از دیگران وارد عرصه شد و از آغاز اسفند تاکنون پیشقدم بود.
با این حال برخی اقدامات از حد توصیه و تذکر فراتر نرفتند. در روزهای شیوع، آیا تصمیمها یا مسائلی بود که خواستار تغییر آن بودید، اما به هر دلیل اجرایی نشد؟ موانع و محدودیتهای شورا در این روزها چه بود؟
ما و همکارانمان در حوزه مبارزه، انجام هیچ کاری را فرو نگذاشتیم، ولی به خاطر درآمدها، پروژههای عمرانی درآمدهای ما متوقف شد. ببینید اگر ما اتوبوس به اندازه کافی داشتیم، مترو را تعطیل میکردیم. ازدحام در مترو بالاست و امکان آلوده شدن مترو بیشتر از اتوبوس است. اگر اتوبوس به اندازه کافی داشتیم یا میتوانستیم تعداد آنها را زیاد کنیم، امکان نشستن با فاصله بیشتر بود. یا اینکه میتوانستیم تاکسیهای بیشتری را تزریق کنیم، البته در این خصوص همکاران ما دستورالعملهایی تهیه کردند و حالا در صندلی عقب هر تاکسی دو نفر مینشیند. فکر میکنیم در حد بضاعت و توانمان، هر کاری که مفید و لازم بود صورت دادیم. از شهروند، میوهوتربار، بهشت زهرا، پسماند، گرمخانهها، زیباسازی و بوستانهای ما، آتشنشانیها، همگی تلاش خود را انجام دادند.
دوران شیوع کرونا به ما نشان داد که از لحاظ وضعیت حملونقل عمومی وضع اسفباری داریم، گرچه این موضوع پیش از شیوع نیز قابل انکار نبود. اقدامات شورا و شهرداری را در این مدت در بهبود وضعیت حملونقل عمومی چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از سیاستهای علنی و روشن شورا و مدیریت شهری، توجه به حملونقل عمومی و مشخصا مترو و اتوبوس است. خط 6 و 7 در حال تکمیل است و این امر بهشدت در حال پیگیری است. با این حال ما بهشدت کمبود واگن داریم، فاصله خطها زیاد است و با ازدحام مسافران روبهرو هستیم. در حال حاضر ما در خطوط مترو هزار و ۳۰۰ واگن داریم، قرار بود طبق برنامه 2 هزار واگن دیگر به جمع قطارها اضافه شود. در این صورت ۲ میلیون سفر روزانه به
۷ میلیون افزایش مییافت. ما تمام تلاش خود را برای تهیه واگن کردیم اما تولید داخل محدود است. ۲۰ الی ۳۰درصد واگنها تولید داخل است، ما پیش از این قراردادهایی را برای خرید واگن منعقد کرده بودیم اما وضعیت تحریم و مشکلات بانکی اجازه خرید آنها را به ما نداد. قرار بود اتوبوسها شارژی و برقی وارد کنیم، اما تحریمها مانع شدند. ما هر چه تلاش کردیم، تحریمها محدودیتهایی را برای ما وضع کردند. ما درصددیم این اتوبوسهای برقی را به سیستم حملونقل اضافه شوند تا سیستم سوخت فسیلی حذف شود، ما علیرغم محدودیت منابع، منابع مالی این کار را درنظر گرفتیم اما نشد. ما سعی داریم در سال جاری اتوبوس، واگن و تکمیل دو خط را پیگیری کنیم و ایستگاههای ناتمام را بسازیم و بخشهای دیگر را آماده کنیم.
مهر ماه سال گذشته شما در مورد پسماند و مسائل اقتصادی به شهردار تذکر دادید و گفتید که در پنج مورد این تذکرها جدی گرفته نمیشود. باتوجه به شیوع کرونا، افزایش تولید پسماند و عدم تفکیک آنها از مبدا، وضعیت پسماند در آرادکوه را چگونه ارزیابی میکنید و آیا از آن زمان تاکنون شهرداری این ملاحظات پسماندی شما را پاسخ داده است؟
شعار زباله صفر، شعاری است که در شهرهای دنیا به صورت جدی دنبال میشود. در این شهرها، فاضلاب، پسماند و زبالهای از آنها خارج و آلودگی هم از این شهر به هوا منتقل نمیشود. تعدادی از شهرها این کار را کردهاند اما ما با این شعار خیلی فاصله داریم. زمانی که وارد شورای پنجم شدیم، گزارشهایی را ملاحظه کردیم که طبق آنها روزانه
۹ هزار تن پسماند به آرادکوه و ۴۵ هزار تن نخاله ساختمانی به سایت آبعلی منتقل میشود. این اعدادبسیار عجیب و نگرانکننده بودند. دوستان ما تلاش کردند تا نخالهها کمتر شوند. چرا ما باید شهرمان را طوری بسازیم که مجبور به تخریب باشیم و روزانه هزاران تن سیمان، آجر و مصالح ساختمانی دور بریزیم، این مصالح سرمایه ملی هستند. سرانه تولید پسماند و نخاله ما در شهر بسیار بالاست. به همین دلیل بود که بحث تفکیک از مبدا مطرح شد، زیرا برخی از این پسماندها ارزشمند هستند. برای مثال چرا باید چوبها را در آرادکوه دفن کنیم تا بپوسند؟ شهری مثل وین یا برلین، دو مرکز و کانونی برای پسماند دارند که همین پسماندهایی را که ما در آرادکوه دفن میکنیم، به انرژی برق تبدیل میکنند. حالا با شیوع کرونا تولید پسماند به ۷ هزار و ۵۰۰ تن در روز رسیده است، شکل این پسماند نیز دیگر مثل گذشته نیست، اگر قبلا پسماند غذا و میوهها، حالا پسماندهای تجزیهناپذیر بهشدت در میان پسماندهای شهری به چشم میخورد. این پسماندها دهها و صدها سال به شکل کوه در آرادکوه خواهند ماند. کوه نخالههای آبعلی نیز متعدد شده است، اگر هر سال یک کوه زباله به این سایتها اضافه شود تا بیست سال دیگر کوهستانی در این نقاط شهری خواهیم داشت. باید مسوولانه تصمیم گرفت. ما نیز طرحهایی داریم تا تفکیک زبالهها را از مبدا دوباره پس از شیوع کرونا از سر بگیریم و در آینده نیز تلاش داریم تا از این پسماندها تولید انرژی کنیم.
باتوجه به دغدغهای که شما نسبت به پسماند شهری دارید، آیا بهرغم افرادی که به عنوان مافیای زباله در تهران مشغول به کار هستند، این طرحهای سبز شما برای تفکیک و تولید انرژی قابل اجراست؟ شما برای کوتاه کردن دست این مافیا یا لااقل برای ممنوعیت کار کودکان به عنوان زبالهگرد چه برنامهای دارید؟
کار خوبی که در این دوران اتفاق افتاد، این بود که مساله اقتصاد پسماند مطرح شد. اقتصاد پسماند، اقتصاد تنومند و گستردهای است. قبلا تصور میشد پسماند همان زبالههایی است که جمعآوری میشوند. من قبلا در نشست فنآوران این حوزه خطاب به استارتآپهای حوزه پسماند و کارشناسان آیتی عرض کردم که اقتصاد پسماند تهران اقلا ۵ هزار میلیارد تومان است. اگر مساله قراردادها، رفتوروب، بازیافت و جمعآوری درست صورت بگیرد، اقتصاد بزرگی را دارد. اگر این اقتصاد درست مورد توجه قرار بگیرد، اگر دیگر قراردادها رانتی و مافیایی نباشد، اگر این اقتصاد به مزایده گذاشته شود و مزایدهها چارچوبمند باشند و شرکتهایی در مزایدهها حضور داشته باشند که ایده و طرح دارند، آن وقت از این اقتصاد میتوان بهره برد. نه مثل حالا که ما شاهد حضور شرکتهایی هستیم که با ظاهر مندرس و بدون ایده و طرح حاضر هستند و این پولهای هنگفت را در دوبی و اروپا سرمایهگذاری میکنند، اما اینجا خود را افراد ضعیف نشان میدهند. من فکر میکنم این توجه در کشور ما ایجاد شده است اما کشورهای دیگر چون نفت ندارند، به کامیون پسماند و زباله به عنوان منبع تولید انرژی نگاه میکنند. ما چون نفت داریم به این مسائل نپرداختیم. ما حتما باید به سمت چنین اقداماتی برویم زیرا با وضع موجود آینده خطرناک است. گله من همچنان پابرجاست و ما انتظار سرعت بیشتری داشتیم. آمار بهرغم اشکال نشان میدهد که با کاهش تولید پسماند مواجهیم. طرح کاپ توانست در منطقه ۲۱ این آمار را کاهش بدهد. حضور سمنها و فعالها و شورایارها موثر بود. یکی از پیشنهادها و تذکرهایم، پیشنهاد تشکیل شورای عالی پسماند بود، به این دلیل که فرهنگسازی برای کاهش تولید و سرانه تولید پسماند باید در خانه و محلات و نفر به نفر و در تمام مراکز تجاری، اداری و مذهبی صورت بگیرد تا در جامعه ما اولا سرانه تولید کاهش یابد و بعد تفکیک از مبدا صورت بگیرد. در تهران فرض کنید الان صد تن پسماند بیمارستانی داریم، اما اگر تفکیک نشود، روزانه ۵ هزار تن پسماند بیمارستانی و عفونی داریم، به همین دلیل است که این تفکیک و دفن باید مسوولانه صورت بگیرد، به سلول خاصی منتقل و آنجا فرسوده شود. خاطرم هست در شهر وین، تصفیهخانهای حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب فاضلاب روزانه شهر را تصفیه میکرد، از این فاضلاب، ۶۸ هزار تن لجن میگرفتند و این لجن به نیروگاه برق میرفت و دوباره به برق و آب گرم تبدیل میشد. آب تصفیه شده نیز در رود دانوب منتقل میشد، یعنی آبی بود که به چند کشور دیگر میرفت و به قدری سلامت بود که میشد به رودخانهای ریخته شود.
باتوجه به اشارهای که به کودکان کار داشتم، در روزهای شیوع کرونا شاهد حضور کودکان کاری هستیم که در کار سطلهای زباله شهرداری میچرخند. بسیاری از این افراد همراه با مافیای زباله و پسماند مشغول به کار هستند. آیا شما یا شورا این کودکان را میبیند و در نظر دارد؟
در شهر برای کودکان کار، کارتنخوابها و معتادان متجاهر سازمانها مسوولیتهایی دارند و شهرداری در کنار آنهاست. به محض شروع مساله کرونا، به دلیل خطرناکی وضعیت بسیاری از این مراکز میتوانستند در طغیان ویروس موثر باشند. شهرداری سعی کرد موقتا در این شرایط گرمخانهها را گسترش دهد، آنها را سمپاشی کند و این مراکز شبانهروزی شدند. حتی در این شرایط که برخی مسوولان معتادها را رها کردند، شهرداری سعی کرد چهره و شرایط شهر به نحوی نشود که کرونا در مناطقی لانه کند. در این مدت تقریبا گرمخانههای ما مشکل خاصی پیدا نکردند و نشان میدهد دوستان ما دلسوزانه فداکاری کردند. ما سرای سالمندانی داریم که تعداد زیادی از عزیزان در آنجا مبتلا شدند اما با تلاشهای همکاران ما آسیب و هزینهای نداشتیم. امیدواریم بعد از کرونا فکری برای مسائل کودک کار داشته باشیم. این مساله همیشه در شهر بوده است اما در مورد پسماند ما مخزنها را زودتر تخلیه کردیم و اجازه ندادیم پر شوند. نوبتهای جمعآوری بیشتر شد اما اینکه یک کودک وارد مخزن نشود با امکانات شهرداری خیلی ممکن نیست و ما پای هر مخزن نگهبان نداریم. شاید ما توانستیم از این جهت شاخص خوبی داشته باشیم، باتوجه به اینکه دوستهای ما در خط مقدم مبارزه شهری هستند، از شهروند گرفته تا گرمخانهها و بهشتزهرا، همین که تعداد افراد درگیرمان کمتر از بخش درمانی بود، در حالی که حدود ۱۵۰ هزار نفر در شهر مشغول فعالیت هستند.
منظور از مواجهه با کودکان کار، به هیچ عنوان جمعآوری آنها از مقابل دیدگان شهروندان نیست. شما دغدغههایی را نسبت به پسماند و اقتصاد آن کردید، در حالی که کودکان کار نیز در این اقتصاد فعالیت دارند. آیا فکر میکنید شورای شهر یک روزی بتواند به این مساله با مسوولیتپذیری وارد شود. شهرداری پیشین رویکردهای قهری و ضربتی به جمعآوری این کودکان داشت، اما اگر شما میخواهید اقتصاد پسماند را به شهر بازگردانید، در قبال این قشر آسیبپذیر که مورد سوءاستفاده قرار میگیرد چه برنامهای دارید؟
از دهلی و هند تا شهرهای اروپا، برخی مسائل همزاد شهرهای بزرگ هستند. درست است که اقتصاد و اشتغال در گسترش آن موثر هستند، اما نمیتوان گفت که این مساله مختص کشور ماست. در سفر حج هم و زمانی که از خانه خدا بیرون میآمدیم، شاهد حضور افراد سر چهارراه، معتاد و کودکان کار بودیم. در کلانشهرها این مسائل هست. جنگها، مهاجرتها در شکلگیری این مسائل نقش دارد. اینکه تصور کنیم روزی برسد که این مسائل در شهر نباشد، با واقعیت همخوان نیست، جز کشورهای اسکاندیناوی، این مسائل در سایر شهرهای جهان نیز به چشم میخورد. اما حل آن به عهده شهرداری نیست. مساله اقتصاد و بیکاری و مهاجرتهاست. حالا شیوع کرونا شاید برخی مردم را ترغیب کرده باشد که به طبیعت یا شهرهای کوچک خود بازگردند اما تا زمانی که مهاجرت به شهرهای بزرگ ادامه دارد، ما شاهد وقوع چنین مسائلی خواهیم بود. البته ما میتوانیم مسائل را مهار کنیم. کودکان فقیر هندوستان در دهه ۸۰ و ۹۰ در هر چهارراهی به وفور دیده میشدند. آنها تصمیم گرفتند تا سال ۲۰۰۵ چهره شهرهای خود را پاک کنند و تقریبا موفق شدند، اما اینکه این کودکان سر چهارراهها حاضر نباشند، بیش از همه مستلزم حل مسائل اقتصادی خانوادههای آنهاست. این کار سنگین و نیازمند یک عزم جدی است.
روزنامه اعتماد