نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی: بخش عمده کسری گاز با ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری حل میشود/ سالانه ۱۴ میلیارد دلار هزینه مصرف سوخت مایع میشود/ روزانه با ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب کسری گاز روبهرو هستیم
آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر این که روزانه با ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب کسری گاز در کشور روبهرو هستیم، به دیدهبان ایران گفت: «از آنجا که مازوت تولید داخل وجود دارد و مشتری چندانی هم در داخل و خارج ایران ندارد، در زمان کمبود گاز، استفاده از مازوت از نظر اقتصادی ترجیح داده میشود. این در حالی است که مازوتسوزی از نظر محیطزیستی و بهداشتی نتایج بسیار نامطلوبی دارد و هزینههای آن در بلندمدت، بهویژه هزینههای مربوط به درمان مردم، بهمراتب بیشتر از صرفهجویی در مصرف سوخت بر اثر سوزاندن مازوت است. با این حال، این یک مدل اقتصادی است که دولتها ترجیح میدهند از سوخت استفاده کنند، در حالی که اگر به سمت بهینهسازی مصرف انرژی حرکت کنند، با یک سرمایهگذاری حدود ۱۰ میلیارد دلاری، بخش عمدهای از مشکلات ناشی از کسری گاز حل شود. اما دولت این سرمایه ۱۰ میلیارد دلاری را به صورت یکجا ندارد، در حالی که سالانه حدود ۱۴ میلیارد دلار بابت مصرف سوخت مایع هزینه میکند.»
دیدهبان ایران؛ پریسا هاشمی: آلودگی هوا در ایران بهویژه در کلانشهرها، سالهاست از یک پدیده فصلی عبور کرده و به بحرانی مزمن و ساختاری تبدیل شده است. بحرانی که ریشههای آن را باید علاوه بر شرایط جغرافیایی و اقلیمی، در تصمیمات سیاستی حوزه انرژی، کیفیت سوخت و الگوی مصرف جستوجو کرد.
از اواخر دهه ۸۰ و همزمان با تشدید تحریمهای بینالمللی، موضوع کیفیت بنزین بهتدریج به یکی از موضوعات حساس تبدیل شد؛ موضوعی که همچنان، با وجود تغییر دولتها، شفافیت کافی درباره آن وجود ندارد. در سالهایی که واردات بنزین با محدودیت جدی مواجه بود، کشور ناچار به استفاده از ظرفیتهای داخلی برای جبران کمبود شد. در این مقطع، تولید سوخت از واحدهای پتروشیمی به عنوان راهحل اضطراری مطرح شد؛ راهحلی که اگرچه توانست بخشی از نیاز بازار را تأمین کند، اما از همان ابتدا با تردیدهای جدی درباره کیفیت پایین و پیامدهای زیستمحیطی بنزین تولیدشده همراه بود. بنزینی که از مسیرهای غیرمتعارف و خارج از پالایشگاه تولید میشود، بهطور طبیعی سهم آلایندههای بیشتری دارد.
با گذشت زمان بحث کیفیت بنزین بهویژه بنزین تولیدی واحدهای پتروشیمی که از آن با عنوان «بنزین پتروشیمی» یاد میشد، از یک موضوع فنی به یک مناقشه عمومی تبدیل شد. مسئولان دولت وقت بارها تأکید کردند که سوخت توزیعی مطابق استاندارد است، اما تجربه شهروندان، افزایش تعداد روزهای ناسالم، تعطیلیهای مکرر و حتی افزایش مرگ و میر براثر آلودگی هوا با این سوخت استاندارد مغایر بود.
البته نمیتوان آلودگی هوا را صرفاً به موضوع کیفیت سوخت تقلیل داد. ناوگان فرسوده حملونقل، افزایش بیرویه تردد خودروها، الگوی نامتوازن توسعه شهری، ترافیک مزمن و… همگی در تشدید این بحران نقش دارند. در روزهای سرد سال، وقتی لایهای از هوای سرد بر فراز شهر مینشیند و مانع جابهجایی آلایندهها میشود، حتی تغییرات جزئی در ترکیب سوخت، پیامدهای بزرگی برای سلامت عمومی به وجود میآید.
در کنار بنزین، مسأله سوخت نیروگاهها نیز بهطور مستقیم با آلودگی هوا گره خورده است. در شرایط ایدهآل، نیروگاههای حرارتی باید با گاز طبیعی کار کنند؛ سوختی که نسبت به سایر سوختهای فسیلی آلایندگی کمتری دارد. اما ناترازی گاز بهویژه در فصل زمستان، باعث شده است برخی نیروگاهها بهطور دورهای به سوختهای مایع روی بیاورند و مازوت، بهعنوان سوختی ارزان و در دسترس، بهکار گرفته میشود. مازوت، سوختی است که آثار زیستمحیطی و بهداشتی آن بهمراتب سنگینتر از گاز و حتی گازوئیل است. درست است که اخیراً فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت از استفاده مازوت کمگوگرد خبر داده است، اما اولاً میزان تولید مازوت کمگوگرد بهمراتب کمتر از نیاز نیروگاههای مازوتسوز است و هنوز هم بیشتر نیروگاههایی که از این سوخت استفاده میکنند، همان مازوت معمولی را میسوزانند، ثانیاً خود مازوت کمگوگرد نیز به هیچ وجه یک سوخت پاک محسوب نمیشود و مقدار آلایندههایی که در هوا منتشر میکند، چند برابر گاز طبیعی است.
ریشه ناترازی گاز را که باعث سوزاندن مازوت در نیروگاهها میشود، باید در سالها تعلل در بهینهسازی مصرف انرژی جستوجو کرد. مصرف گاز در بخش خانگی، بدون اصلاح الگوی مصرف و بدون سرمایهگذاری مؤثر در بهبود بهرهوری، بهطور مداوم افزایش یافته است. با این روند در روزهای اوج مصرف، تأمین گاز نیروگاهها به اولویت دوم تبدیل میشود و زمانی که مازوت به نیروگاهها داده میشود، سلامت شهروندان، ناخواسته یا شاید آگاهانه، قربانی این جابهجایی اولویتها میشود. وضعیت کنونی محصول یک حادثه یا بحران ناگهانی نیست. آلودگی هوا در ایران نتیجه انباشت تصمیمهایی است که در کوتاهمدت مقرون به صرفه به نظر میرسیدند، اما هزینههای بلندمدت این تصمیمات به بحران در کشور تبدیل شده است. استفاده از سوخت ارزانتر، به تعویق انداختن سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و نبود شفافیت در ارائه دادههای کیفی، هرکدام بخشی از پازلی هستند که امروز تصویر هوای خاکستری شهرها را ترسیم کرده است.
در حال حاضر مسأله آلودگی هوا دیگر صرفاً یک دغدغه محیطزیستی نیست، بلکه به یک چالش جدی تبدیل شده است و شرایط را به جایی رسانده که وجود منابع انرژی در کشور دیگر یک چالش مدیریتی محسوب نمیشود، بلکه این منابع به گونهای مدیریت میشوند که هزینه و تاوان آن، به خطر افتادن سلامت مردم است. تا زمانی که کیفیت سوخت، الگوی مصرف و سیاستهای انرژی به صورت یکپارچه و شفاف مورد بازنگری قرار نگیرد، هوای پاک همچنان یک وعده دستنیافتنی اما تکرارشونده باقی میماند.

گوگرد بنزین پتروشیمیها بالاست
در همین راستا، آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با خبرنگار دیدهبان ایران، درباره کیفیت بنزین اظهار داشت: «تمام آلودگی هوا ناشی از کیفیت پایین سوخت خودروها نیست. بخشی از آن به تردد خودروها بازمیگردد و بخشی دیگر نیز به جنس تردد و نوع ترافیکهای شهری مربوط میشود. ضمن این که پتروشیمیها از فرآیندهای آروماتیک برای تولید بنزین استفاده میکنند و معمولاً در این نوع سوختها، میزان گوگرد بالا است. از این جهت، ماهیت سوخت بنزینهای پالایشگاهی متفاوت است و سطح آلایندگی آنها پایینتر است.»
او افزود: «اصل مسأله پدیده ایستایی هوا است که در تهران با آن روبهرو هستیم که در هوای سرد، آلایندهها به سمت بالا حرکت نمیکنند و در مجاورت سطح زمین باقی میمانند. از سوی دیگر، رطوبت هوا پایین و هوا خشک است، بنابراین امکان استفاده از رطوبت برای سنگین کردن ذرات آلاینده و تهنشین شدن آنها وجود ندارد. این شرایط باعث شده است که در مقطع فعلی، میزان ذرات معلق و آلایندههای هوا بالا باشد. تمام این عوامل را باید در کنار هم بررسی و ارزیابی کرد. اما تا جایی که خبر دارم، به دلیل مصرف بالای سوخت در کشور، بالاجبار بنزین پتروشیمی هم تولید و عرضه میشود.»
نیروگاهها از قطعی گاز به سوخت مایع پناه میبرند
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در پاسخ به این سؤال که چرا هرساله در این مقطع زمانی، مازوت در نیروگاهها استفاده میشود، توضیح داد: «سوخت غالب نیروگاههای حرارتی ما باید گاز طبیعی باشد. گاز طبیعی یک سوخت پاک و با حداقل آلایندگی و ذرات معلق محسوب میشود. اما متأسفانه در ایام سرد سال، به دلیل این که فرآیند بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف را در سالهای گذشته جدی نگرفتهایم و مصرف گاز فزاینده است، بهویژه در سیستمهای گرمایشی منازل، با قطعی گاز نیروگاهها مواجه میشویم. در نتیجه، نیروگاهها برای تأمین سوخت مورد نیاز مجبور میشوند که به سوخت مایع پناه ببرند و بخشی از این سوخت مایع، گازوئیل و مازوت است.»
او ادامه داد: «از آنجا که مازوت تولید داخل وجود دارد و مشتری چندانی هم در داخل و خارج ایران ندارد، در زمان کمبود گاز، استفاده از مازوت از نظر اقتصادی ترجیح داده میشود. این در حالی است که مازوتسوزی از نظر محیطزیستی و بهداشتی نتایج بسیار نامطلوبی دارد و هزینههای آن در بلندمدت، بهویژه هزینههای مربوط به درمان مردم، بهمراتب بیشتر از صرفهجویی در مصرف سوخت بر اثر سوزاندن مازوت است. با این حال، این یک مدل اقتصادی است که دولتها ترجیح میدهند از سوخت استفاده کنند، در حالی که اگر به سمت بهینهسازی مصرف انرژی حرکت کنند، با یک سرمایهگذاری حدود ۱۰ میلیارد دلاری، بخش عمدهای از مشکلات ناشی از کسری گاز حل شود. اما دولت این سرمایه ۱۰ میلیارد دلاری را به صورت یکجا ندارد، در حالی که سالانه حدود ۱۴ میلیارد دلار بابت مصرف سوخت مایع هزینه میکند.»
توان سرمایهگذاری جدید، اکتشاف و استخران از مخازن گازی را از دست دادهایم
نجفی در پاسخ به این پرسش که ایران که یکی از کشورهای برخوردار از منابع سرشار از گاز است و چرا باید با کمبود گاز روبهرو شود، تأکید کرد: «بخشی از مخازن گازی کشور با کاهش فشار مواجه شدهاند و نیاز به فشارافزایی دارند. اما به دلیل نبود امکانات لازم و حتی از نظر سرمایه، زیرساخت، فناوری و تجهیزات، امکان فشارافزایی این مخازن که به نیمه عمر خود رسیدهاند و در حال فرسوده شدن هستند، وجود ندارد. از سوی دیگر، نوع چرخش اقتصادی و اقتصاد مدیریتی بهگونهای بوده است که متأسفانه توان سرمایهگذاریهای جدید و اقدامات جدی برای بهینهسازی مصرف انرژی، اکتشاف و استخراج مخازن گازی جدید را از دست دادهایم. مجموعه این عوامل باعث شده است که امروز با کمبود جدی گاز مواجه باشیم. در حال حاضر برای رسیدن به یک وضعیت پایدار و باثبات، روزانه با ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب کسری گاز در کشور روبهرو هستیم.»
منبع: دیدهبان ایران