مسئولیت مضاعف اروپا برای حفظ «انپیتی» مقابل استاندارد دوگانه کاخ سفید
برداشتهای ابزاری از قانون، مشروعیت رژیم جهانی منع اشاعه را به شدت تضعیف کرده است؛ در این شرایط کشورهای اروپایی مجبورند جهت حفظ حیثیت معاهده عدم اشاعه(NPT) و نظام حقوق بین الملل، شجاعت سیاسی و شفافیت اخلاقی به خرج دهند و در مقابل استانداردهای دوگانه کاخ سفید قاطعانه ایستادگی کنند.

به گزارش سایت دیدهبان ایران، تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد گذشته) با موجی از تحلیل ها و انتقادها در سطح جهان رو به رو شد و بسیاری از کارشناسان سیاسی و حقوقی این اقدام را که با هماهنگی ایالات متحده انجام شد، فاقد دستاورد سیاسی و حتی مشروعیت حقوقی توصیف کردند.
«برایان هادسون» در تحلیلی برای «مدرن دیپلماسی» معتقد است: حملات هماهنگ ایالات متحده و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران نه فقط موجب افزایش تنش در خاورمیانه شد بلکه ضربهای بیسابقه را به یکی از ارکان نظم جهانی — رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) — وارد کرد. با این حال، شاید نگرانکنندهتر از خود این حملات، سکوت تقریباً کامل -یا حتی تأیید ضمنی- قدرتهای اروپایی در مواجهه با چنین اقدام غیرقانونی بود.
برای بسیاری از ناظران، این واکنش اروپا، استانداردهای دوگانهای را که همچنان حقوق بینالملل درگیر آن است بهروشنی نشان داد. اروپا، که روزگاری نگهبان چندجانبهگرایی به شمار میرفت، اکنون به صدور بیانیههایی محتاطانه با مضمون «ابراز نگرانی» بسنده کرده، آنهم در حالی که از «حق دفاع از خود» سخن می گوید. تداوم این انفعال، نه تنها رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای را به سمت فروپاشی سوق میدهد، بلکه خطر تشویق کشورها به جستجوی امنیت از طریق مسیرهایی بسیار خطرناکتر، از جمله دستیابی به سلاح هستهای را در پی دارد.
طبق این تحلیل، حملات اخیر به سایتهای هستهای ایران در فردو، اصفهان و نطنز، حتی به اعتقاد رئیسجمهور فرانسه هم هیچ مبنای حقوقی نداشت. با این حال، او با استفاده از مفاهیمی مبهم خلأ آشکار حقوقی موجود را توجیه کرد، به نحوی که توضیحاتش در خدمت منافع واشنگتن و تلآویو بود. چنین برداشتهای ابزاری از قانون، مشروعیت رژیم جهانی منع اشاعه را بهطرزی خطرناکی تضعیف میکند.
در چارچوب حقوق بینالملل، هیچ مجوزی در منشور سازمان ملل و در ساختار رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای، برای یک بازیگر مسلح به سلاح هستهای همچون رژیم صهیونیستی وجود ندارد که به یک عضو غیرهستهای و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی حمله نظامی انجام دهد. حتی مفهوم دفاع پیشدستانه نیز تنها در صورت وجود تهدیدی قریبالوقوع قابل اعمال است — حال آنکه حتی نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز اذعان دارند که ایران در کوتاهمدت هیچ برنامهای برای ساخت بمب نداشته است.
این تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و مبارزه با تروریسم تاکید دارد: ایران با وجود تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، همچنان عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باقی مانده است و بهطور منظم تحت بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. در مقابل، اسرائیل که سلاح هستهای دارد هرگز به انپیتی نپیوسته و کل برنامه هستهای خود را از دسترس نظارتهای بینالمللی خارج نگه داشته است. ... این واقعیت که ایالات متحده (به عنوان یکی از سه کشور رسمی امین انپیتی) مستقیماً در حملات مشارکت داشت، برای بسیاری از کشورها زنگ خطر را به صدا درآورده و آنها را به این اندیشیده وا داشته که رژیم عدم اشاعه هیچگونه حفاظتی را برایشان فراهم میآورد یا نه؟
در پایان گزارش آمده است: در زمانی که چشمانداز نظم جهانی تیرهتر از هر زمان دیگری در دهههای اخیر به نظر میرسد، اروپا در برابر یک انتخاب قرار دارد «ادامه ایفای نقش فرعی و تابع، با اولویت دادن به منافع آمریکا و اسرائیل حتی به قیمت نقض حقوق بینالملل، یا ایفای نقش یک بازیگر مستقل و مسئول که به چندجانبهگرایی، حاکمیت قانون و امنیت جمعی متعهد است.» احیای اعتبار انپیتی و در سطحی کلان نظام حقوقی، نیازمند شجاعت سیاسی، شفافیت اخلاقی و ایستادگی قاطع در برابر استانداردهای دوگانه است. اروپا باید از میراث تلخ عراق، افغانستان و لیبی درس بگیرد و نگذارد که خاورمیانه بار دیگر قربانی جنگهای غیرقانونی و سکوتهای مرگبار شود.
منبع: ایرنا