کاهش ۱۶.۱میلی متری بارندگی نسبت به سال گذشته
میانگین بارشها از آغاز سال آبی تاکنون تنها ۳.۴ میلیمتر گزارش شده، در حالیکه میانگین بلندمدت ۱۷.۸ میلیمتر و رقم سال گذشته ۱۹.۵ میلیمتر بوده است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ ایران ششمین پاییز خشک خود را پشت سر میگذارد و وضعیت وخیم سدهای کشور بهمرحله ای رسیده که تمامی مسئولان کشوری نسبت به لزوم صرفه جویی بیش از پیش هشدار میدهند، چرا که از ابتدای سال آبی تا سیزدهم آبان، حجم ورودی آب به مخازن سدها تنها یکمیلیارد و ۴۸۰ میلیون مترمکعب بوده که نسبت به دو میلیارد و ۴۵۰ میلیون مترمکعب مدت مشابه پارسال، کاهش ۴۰ درصدی را نشان میدهد.
در همین بازه، خروجی سدها نیز با ثبت ۳ میلیارد مترمکعب نسبت به پارسال ۲۶ درصد کاهش داشته است زیرا در مدت زمان مشابه سال گذشته این عدد به ۴ میلیارد و ۵۰ میلیون متر مکعب میرسید
حجم فعلی ذخایر آبی کشور به ۱۷ میلیارد و ۱۲۰ میلیون مترمکعب رسیده؛ در حالیکه سال گذشته این رقم ۲۲ میلیارد و ۹۲۰ میلیون مترمکعب بود. بهعبارتی اکنون تنها ۳۳ درصد ظرفیت سدهای کشور پر است و ۶۷ درصد آنها خالی ماندهاند.
میانگین بارشها از آغاز سال آبی تاکنون تنها ۳.۴ میلیمتر گزارش شده، در حالیکه میانگین بلندمدت ۱۷.۸ میلیمتر و رقم سال گذشته ۱۹.۵ میلیمتر بوده است.
ایران هماکنون در میانهی یکی از درازترین دورههای خشکسالی تاریخی خود قرار دارد؛ دورهای که بنا بر دادههای سازمان هواشناسی، از سال آبی ۱۳۹۸–۱۳۹۹ آغاز شده و تاکنون شش پاییز متوالی خشک را تجربه کرده است. این وضعیت نتیجهی ترکیب سه عامل کلیدی است: کاهش بارشهای مؤثر، افزایش دما و تبخیر، و ضعف در مدیریت منابع آب سطحی و زیرزمینی.
در دهه ۱۳۹۰، بیش از نیمی از سدهای کشور با هدف تنظیم آب کشاورزی و شرب ساخته شدند؛ اما کاهش ورودیها طی سالهای اخیر موجب شده بیش از دو سوم سدها عملاً زیر ظرفیت بحرانی عمل کنند. از سال ۱۳۹۹ تا امروز، میانگین ورودی به مخازن سالانه حدود ۵۰ درصد افت نسبت به دوره بلندمدت نشان داده است. استانهای خوزستان، فارس، کرمان، و سیستان و بلوچستان بیشترین افت را تجربه کردهاند، بهگونهای که برخی سدها (مانند زرینهرود و کرخه) در مقاطعی به کمتر از ۲۰ درصد حجم مفید خود رسیدهاند.
در همین دوره، هشدارهای پیاپی وزارت نیرو دربارهی کاهش منابع آب سطحی و خطر افت فشار در شبکه شهری بارها تکرار شده است. در سال آبی گذشته، بارشها در ۱۱ استان مرکزی و جنوبی زیر ۱۰ میلیمتر باقی ماند که عملاً فصل زراعی پاییز را برای آنها تعطیل کرد.
از منظر اقلیمی، کارشناسان سازمان هواشناسی تأکید کردهاند که الگوی بارشی ایران از زمستانمحور به بهارمحور و تابستانسنگین تغییر یافته است؛ بهطوریکه رخداد بارشهای کوتاه و شدید جایگزین بارشهای پیوسته و ملایم شده است. این روند نه تنها مانع تغذیهی سفرههای زیرزمینی است، بلکه موجب فرسایش خاک و از دست رفتن ذخایر سطحی میشود.
از نظر اقتصادی، خشکسالی متوالی تأثیر مستقیمی بر تراز انرژی، کشاورزی و امنیت غذایی گذاشته است. حدود ۴۵ درصد تولید برق آبی کشور از مدار خارج شده و نیروگاههای برقآبی در استانهای غربی با کاهش توان مواجهند، که منجر به جایگزینی سوختهای فسیلی و افزایش هزینههای تولید برق شده است. در بخش کشاورزی نیز افت سطح زیرکشت محصولات آببر (مانند برنج و سیبزمینی) با رشد واردات همزمان شده است.
در حوزه مدیریت منابع آب، طرحهایی نظیر «بازچرخانی پساب»، «تغذیه مصنوعی دشتها» و «انتقال آب بینحوضهای» در پنج سال گذشته پیگیری شده، اما به گفتهی شورای عالی آب، کمتر از ۳۰ درصد اجرای واقعی داشتهاند. نارسایی در هماهنگی میان وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیطزیست، این تلاشها را پراکنده و غیراثربخش کرده است.
آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس (مهر ۱۴۰۴) نیز اعلام کرده که کشور وارد مرحلهی ورشکستگی آبی ساختاری شده است؛ یعنی تولید، مصرف و ذخایر آب دیگر با هم سازگار نیستند و ادامه روند مصرف فعلی میتواند ظرف سه سال آینده، بیش از نیمی از سدهای کشور را از مدار اقتصادی خارج کند.
بنابراین، خبر اخیر کاهش ۴۰ درصدی ورودی آب به سدها نه یک واقعه مقطعی، بلکه ادامهی زنجیرهای از سالهای خشک و سوءمدیریت منابع است؛ روندی که اگر تدابیر فوری در حوزه صرفهجویی، بازنگری در الگوی کشت و اصلاح نظام تخصیص صنعتی اتخاذ نشود، زمستان پیشرو را به نخستین فصل بحرانی کمآبی سراسری در تاریخ معاصر ایران تبدیل خواهد کرد.