فیاض زاهد: نظارت استصوابی دهان نمایندگان شجاع را بسته است/ نسبت به دهه ۴۰ سقوط کرده ایم
بالاخره نمایندگان هم تابعی از فضای اجتماعی و فرهنگی این کشور هستند. متاسفانه امروز وقتی سطح فرهنگ رسمی و غیررسمی کشور را مثلا با دهه ۴۰ مقایسه میکنیم با سقوطی جدی رو به رو میشویم. نه رجال سیاسی امروز ما با رجال دهه ۴۰ قابل مقایسه هستند و نه نویسندگان، شعرا و نه بازیگران سینما. اساسا در تمام آن استانداردها با سقوط جدی رو به رو هستیم. طبیعتا نمایندگان مجلس هم چنین وضعی دارند.

نظارت استصوابی دهان نمایندگان شجاع را بسته است
او به فرارو میگوید: هرچه از مجلس اول جمهوری اسلامی میگذریم مشاهده میکنیم که مثل مجالس عصر مشروطه کیفیت مجلس بیشتر کاهش پیدا میکند. شاهد ورود نمایندههایی هستیم که بازتاب سخن امام که مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد نیستند. این نشان میدهد که نظارت استصوابی کارکرد غلطی دارد. نظارت استصوابی طبیعتا کارآیی مجلس را کاهش و خطاپذیری آنها را افزایش داده است. نظارت استصوابی فقط دهان نمایندههای شجاع را بسته و به نیروهای فرصتطلب، خنثی یا دست چندم که فاقد شناسنامه سیاسی روشنی بوده اند فرصت داده است. در مجلس ما نمایندهها بسیار وقت میگذارند. آنها از شش صبح تا ۱۲ شب در کمیسیونها درگیرند. اما کارکرد و کارآیی آنها با مجالس سوئیس، فرانسه و بلژیک قابل مقایسه است؟ نمایندگان ما هر دوره که به مجلس میآیند مصوبات نمایندگان دوره قبل را باطل یا اصلاح میکنند.
نسبت به دهه ۴۰ سقوط کرده ایم؛ از بازیگران سیاسی گرفته تا بازیگران سینما
زاهد میگوید: در ایران فرآیند سیستمی برای انجام عمل پارلمانی وجود ندارد چرا که پارلمان برآمده از احزاب قدرتمند، شناسنامه دار و باهویت نیست. این یک مشکل دیگر است که آدمها خود را به برخی شخصیتهای موجه وصل میکنند، سپس با توانایی مالی - گاه با پولشویی یا سوءاستفادههای مختلف دیگر - و وعدههای آنچنانی رای میآورند. نمایندگان، چون از طریق یک سازمان سیاسی شناسنامه دار، بابرنامه و مانیفست مشخص هدایت و کنترل نمیشوند خیلی از آنها دچار انحرافات مالی، اخلاقی و اجتماعی میشوند.
فیاض زاهد در توصیف جامعه ایران میگوید: جامعه ما از نظر روانی به شدت عصبانی، پرخاشگر و بیاعتماد است. کافی است به فضاهای مجازی، گفتگوهای بین مردم، نحوه تعامل و اعتماد اجتماعی عمودی و افقی نگاه بیندازیم. همسایه به همسایه، پسر به پدر و مادر به دختر اعتماد ندارد. در فوتبال بازیکن به داور اعتماد ندارد و مربی به بازیکن بی اعتماد است. این بی اعتمادی در هردوی آنها به فدراسیونهای ورزشی هست. همه آنها دوباره به وزارتخانه اعتماد ندارند. وزارتخانه هم به مجلس اعتماد ندارد. این کلاف سردرگمی از مردمی با آمار طلاق بالا، حاشیههای اجتماعی و طبیعتا درصد پرخاشگری است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: ما عصبانیترین مردم دنیا هستیم. در شاخص غمگین بودن، در دنیا جزء رتبه بالایی داریم. این باعث میشود که وقتی تصادف میشود مردم بلافاصله با هم درگیر شوند یا وقتی کسی از چراغ قرمز رد میشود بلافاصله با هم دست به یقه شوند. گاهی در بعضی دوربین مخفیها میبینیم چگونه در پارک یا یک اداره سر به سر مردم میگذارند. اما مردم با یک لبخند یا واکنش انسانی از کنار این پدیده عبور میکنند. شما فکر کنید در پارک ملت تهران میشود با مردم از این شوخیها کرد؟ از بس حرارت و نقطه جوش مردم بالا رفته احتمال دارد قبل از آنکه به آنها بگویید برنامه چیست قتل رخ دهد. نماینده مجلسی هم که به یک اداره مراجعه میکند، بخشی از همین مردم است. بخشی از همین تربیت فرهنگی و نظام آموزشی و دانشگاهی و تربیت صدا و سیما و مناسبات فرهنگی این جامعه است. چرا انتظار دارید که آنها متفاوت باشند؟
این جامعه شناس میگوید: درباره نماینده سراوان نکته دیگری وجود دارد که باید به آن هم توجه کرد. رفتار نماینده سراوان بسیار ناپسند، زشت و در مخالفت با فرهنگ مدارا و مهربانی مردم بلوچ که یکی از مهمترین قومیتهای آریایی و ایرانی هستند بود. بزرگترین اسطوره تاریخی ما رستم دستان و رودابه از این سرزمین میآیند. سیستان مرز هویتی تاریخی کشور ماست. درست است که نماینده سراوان چه در گمرک و چه در جای دیگری نباید از کوره در رود و از آن ادبیات مستهجن استفاده کند. اما در همه جای دنیا رسم است که هیچ دری به روی نماینده مجلس بسته نیست./فرارو