چشمانداز دهه آینده حوزه علمیه قم؛ سناریوهای مرجعیت و جامعهپذیری
بیش از یک قرن از بازتأسیس رسمی حوزه علمیه قم میگذرد؛ نهادی که از آغاز بهعنوان مرکزی برای تعلیم فقه و اصول شیعه پا به عرصه گذاشت و امروز با میراثی غنی از مرجعیت دینی و پژوهشهای حوزوی همراه است. پس از صدسالگی دوم حوزه، پرسشی بنیادین در فضای دینی ایران مطرح میشود: چگونه میتوان مرجعیت دینی را در دل تحولات فکری و اجتماعی دهه پیش رو زنده و اثرگذار نگه داشت؟ پاسخ به این سؤال، بیش از هر چیز نیازمند نگاهی سنجیده به ترکیب دو عامل مهم است دیجیتالشدن و مشارکت گسترده طلاب از سویی، و حفظ اصالت سنتی همراه با یکپارچگی در تصمیمسازی فقهی از سوی دیگر.

به گزارش سایت دیدهبان ایران، در سالهای اخیر، فناوریهای نوین ارتباطی به دروازه بزرگی بدل شده که حوزه علمیه قم را به مخاطبانی فراتر از مرزهای جغرافیایی متصل کرده است. کلاسهای درس خارج که روزگاری در حجرههای قم جریان داشت، اکنون از طریق سکوهای آنلاین در دسترس علاقهمندان در قارههای دیگر قرار گرفته و پرسشهای گوناگون فقهی به شکل فوری پاسخ داده میشود. روحانیون جوان و فعالان حوزوی باور دارند که این ابزارها نهفقط وسیلهای برای آموزش، بلکه راهی برای تثبیت پیوند حوزه با زندگی روزمره مؤمنان است. در نتیجه، مرجعیت دینی در فضای مجازی مفهومی است که همزمان ردپای سنتی حضور استاد و شاگرد را حفظ میکند و هم امکان بهرهگیری از ظرفیتهای فناوری را فراهم میآورد.
این جریان دیجیتال، به طلاب فرصت میدهد تا در پروژههای مشترک نرمافزاری شرکت کنند و با تولید محتوا در شبکههای اجتماعی، نقشی فعالتر در گفتمان دینی معاصر ایفا کنند. افزون بر این، دسترسی آسان به آرشیو فتاوا و دروس اساتید برجسته، پژوهشگران و طلاب را قادر میسازد تا مطالعات تطبیقی انجام دهند و پرسشهای نوینی در حوزههای اخلاق زیستمحیطی، اقتصاد اسلامی و فناوریهای نو مطرح کنند. چنین تحولاتی چهرهای نو از حوزه ارائه میکند؛ چهرهای که در آن، دیوارهای کلاس فیزیکی کنار میرود و شبکهای از تعاملات ذهنی و معنوی شکل میگیرد.
از سوی دیگر، برخی صاحبنظران تاکید دارند که مشارکت طلاب در طراحی این فضاهای دیجیتال کلید اصلی است. وقتی طلاب جوان، پرسشهای معاصر جامعه از حقوق بشر گرفته تا عدالت جنسیتی در نگاه فقه را خود مطرح کنند و در نهایت، بیانیهها یا مقالات فقهی تولید کنند، مرجعیت قادر خواهد بود با زبان نسل نو سخن بگوید. این شیوه مشارکتی، اعتماد مردم به نهاد دینی را افزایش میدهد و نشان میدهد که حوزه قصد دارد همراه با نیازهای متنوع اجتماعی حرکت کند.
با این حال، کسانی که به اصالت روشهای کلاسیک حوزه باور دارند، تاکید میکنند که کیفیت آموزش و اصالت مرجعیت در حلقههای حضوری استاد–شاگرد نهتنها قابل جایگزینی نیست، بلکه ستون اصلی اعتماد جامعه به حوزه به شمار میرود. جلسات درس خارج در فضایی رسمی، امکان پرسش و پاسخ چهرهبهچهره را فراهم میآورد و پاسخی برای مسائل دشوار فقهی و کلامی ارائه میدهد که گاه جز از طریق گفتوگوی رو در رو میسر نیست. این حضور مستقیم، نه تنها به انتقال دقیق مفاهیم کمک میکند، بلکه کرامت و منزلت مرجع را در ذهن پیروان تحکیم میکند.
در عین حال، نهادهای حوزوی با آگاهی از اهمیت این مؤلفه، به سوی «یکپارچگی هماهنگ» حرکت کردهاند. در این سناریو، مراجع تقلید منتخب از حوزههای مختلف، نشستی مشترک برگزار میکنند تا در موضوعات کلان ملی دیدگاههای هماهنگ ارائه دهند. صدور بیانیههای مشترک در موضوعاتی همچون حقوق شهروندی، تعاون و همبستگی اجتماعی، یا حتی اصول راهبردی همکاری میان ادیان، نمونههایی از این همگرایی است که هم صدا را یکپارچه میسازد و هم تنوع دیدگاهها را به یک سیاست عمومی تدبیر میکند. چنین رویکردی از یکسو اختلافنظرهای نمایشی را کاهش میدهد و از سوی دیگر، ظرفیتهای تأثیرگذاری مرجعیت را در سطح ملی و بینالمللی افزایش میدهد.
اما دستیابی به این تعادل ظریف، مستلزم برنامهریزی دقیق است. برای نمونه، توازن میان زمان کافی برای حضور در حجره درس و تولید محتوا در فضای مجازی باید به گونهای مدیریت شود که هیچیک از این دو اولویت مهم به زیان دیگری نشود. همچنین، توافق بر چارچوبهای اخلاقی و فقهی مشترک، زمینهساز صدور فتواهای هماهنگ است بدون آنکه اصالت هر مرجع به چالش کشیده شود.
چه حوزه قم بخواهد مسیر دیجیتالشدن را عمیقتر کند، چه بر حفظ حلقههای سنتی تأکید ورزد، یا هر دوی این رویکردها را با یکپارچگی عملی گرد هم آورد، در یک محور کلیدی با هم اتحاد دارند: تداوم مرجعیت دینی بهعنوان پلی میان سنت و نوآوری. اگر این نهاد قدرتمند بتواند سنگینی میراث صدساله را کنار بگذارد و همزمان پذیرای نیازهای متحول امروز باشد، نهتنها جایگاه خود را حفظ خواهد کرد، بلکه الگویی بیبدیل برای سایر مراکز دینی در جهان اسلام خواهد شد.