پژوهشگر علوم سیاسی: برخلاف تصور عمومی، حمله اسرائیل بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، یک حمله اطلاعاتی پیچیده بود/ اسراییل ۶۰ درصد توان خودرا بکار گرفت، ایران باید بیش از ۷۰ درصد قدرت خود را بکار بگیرد/ ترور اسماعیل هنیه مقدمه حمله امروز بود
دبیری مهر، رئیس گروه پژوهشی اندیشه و قلم در تحلیل اقدام اخیر اسرائیل به دیده بان ایران گفت: «برخلاف تصور عمومی، این اقدام بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، یک حمله اطلاعاتی و تروریستی بسیار پیچیده بود. بر اساس اطلاعات منتشرشده، اسرائیل برای این عملیات بیش از ۶۰ درصد از ظرفیت نظامی و اطلاعاتی خود را به کار گرفت. به همین نسبت، احتمال میدهم ایران نیز در پاسخ، بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد توان خود را وارد عمل کند. با این رفتوبرگشتها، در نهایت هر دو طرف بخشی از انرژی خود را تخلیه خواهند کرد.»

دیدهبان ایران- عرفان بیوکنژاد: در پی تحولات امنیتی اخیر در منطقه و تشدید تنشهای نظامی میان ایران و اسرائیل، امیر دبیریمهر، رئیس گروه پژوهشی اندیشه و قلم، با اشاره به نظریهای برگرفته از تحولات تاریخی اروپا، تحلیل خود را از روند تقابل ایران و اسرائیل ارائه داد. به گفته او، این تحولات در چارچوب نظریهای موسوم به «صلح مسلح» قابل فهم است؛ جایی که کشورها با وجود برخورداری از قدرت نظامی، بهدلیل تضادهای ایدئولوژیک، از مرحله تهدید و رجزخوانی به سمت درگیری مستقیم حرکت میکنند.
دبیریمهر در توضیح این نظریه به خبرنگار دیدهبان ایران میگوید: «در تجربه تاریخی اروپا، وقتی کشورها از یک قدرت نظامی و لجستیکی برخوردار بودند، اما تضادهای ایدئولوژیک جدی با یکدیگر داشتند، ابتدا به رجزخوانی علیه هم میپرداختند. اما این رجزخوانی در نقطهای متوقف و به درگیری نظامی منجر میشد؛ جایی که نهایتاً توان واقعی یک طرف آشکار میشد. این وضعیت را میتوان به یک مسابقه ورزشی تشبیه کرد: ۹۰ دقیقه هیاهو، تشویق و درگیری وجود دارد، اما در پایان، نتیجه بازی را تعداد گلها تعیین میکند.
برخلاف تصور عمومی، حمله اسرائیل بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، یک حمله اطلاعاتی پیچیده بود
وی با اشاره به مواضع جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون در قبال اسرائیل گفت:
«ایران از ابتدا اسرائیل را یک رژیم غاصب دانسته که سرزمینهای فلسطینیان را اشغال کرده و باید از روی زمین محو شود. این موضع، همواره یک سیاست آشکار جمهوری اسلامی بوده است. حتی پیش از انقلاب نیز بسیاری از گروههای اجتماعی در ایران با اسرائیل زاویه جدی داشتند. به همین دلیل نیز حکومت پهلوی تعاملاتش با اسرائیل را پنهانی و با احتیاط انجام میداد.»
دبیریمهر ادامه میدهد: «این منازعه در سالهای اخیر با محوریت پرونده هستهای ایران، و بهویژه پس از حوادث ۷ اکتبر و ضرباتی که به نیروهای نیابتی ایران وارد شد، به سطح جدیدی رسید. وعده صادق یک و دو، و سپس حمله اسرائیل به پدافند هوایی ایران، نشان داد که آن سد نامرئی میان تهدید و اقدام نظامی شکسته شده است.
آیا حمله اسرائیل به ایران نظامی بود یا اطلاعاتی؟
رئیس گروه پژوهشی اندیشه و قلم در تحلیل اقدام اخیر اسرائیل به دیده بان ایران گفت: «برخلاف تصور عمومی، این اقدام بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، یک حمله اطلاعاتی و تروریستی بسیار پیچیده بود. بر اساس اطلاعات منتشرشده، اسرائیل برای این عملیات بیش از ۶۰ درصد از ظرفیت نظامی و اطلاعاتی خود را به کار گرفت. به همین نسبت، احتمال میدهم ایران نیز در پاسخ، بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد توان خود را وارد عمل کند. با این رفتوبرگشتها، در نهایت هر دو طرف بخشی از انرژی خود را تخلیه خواهند کرد.»
دبیریمهر با استناد به نظریه «صلح مسلح» توضیح میدهد: «این نظریه میگوید که رجزخوانی انرژی نمیخواهد و ممکن است دهها سال ادامه یابد، اما جنگ برخلاف آن، وابسته به منابع مادی است که پایانپذیر هستند. به بیان دیگر، کنش نظامی بر اساس ظرفیتهای واقعی و نه صرفاً ایدئولوژی شکل میگیرد. در علوم سیاسی نیز گفته میشود که انرژیهای مادی قابل کاهشاند، اما انرژیهای تبلیغاتی و روانی قابل تجدید و حتی افزایش هستند.»
وی ادامه میدهد:«در جنگهای جهانی اول و دوم، نظامهای ایدئولوژیک ابتدا از تبلیغات استفاده میکردند، اما در نهایت جنگ واقعی توان مادیشان را تحلیل میبرد. امروزه مدل جنگها کاملاً تغییر کرده و امکان استمرار درگیریهای طولانیمدت بسیار کمتر شده است. بهویژه در منطقه خاورمیانه با شرایط خاص ایران، از جمله فاصله جغرافیایی و محدودیتهای دیگر، امکان تداوم جنگهای سنتی کاهش یافته است.»
دبیریمهر بیان میکند: «تقابل ایران و اسرائیل ریشه در پیش از انقلاب دارد. حتی شخص محمدرضا شاه نیز با وجود رابطه با اسرائیل، در اظهارات و سیاستهای رسمیاش جانب احتیاط را رعایت میکرد. این دشمنی نهفقط از سوی حکومت جمهوری اسلامی، بلکه به شکل تاریخی در بدنه اجتماعی و سیاسی ایران سابقه داشته است.»
ریشه تاریخی تقابل ایران و اسرائیل
امیر دبیریمهر، پژوهشگر مسائل راهبردی و رئیس گروه پژوهشی اندیشه و قلم، در این گفتوگویی مبسوط به بررسی ریشههای ایدئولوژیک مناقشه ایران و رژیم صهیونیستی، سیاست خارجی پهلوی در قبال اسرائیل و تحلیل ابعاد حمله اخیر اسرائیل به خاک ایران پرداخت. وی ضمن تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران نه از سر اختلافات تاکتیکی، بلکه به دلیل تعارض بنیادین ایدئولوژیک با رژیم صهیونیستی وارد تقابل شده، به دیده بان ایران گفت: «مشکل ما با اسرائیل، ذاتاً یک مسئله ایدئولوژیک است؛ وگرنه از منظر غیراصولی و غیراعتقادی، تعارض چندانی وجود ندارد. ما با اصل موجودیت و ماهیت اسرائیل مشکل داریم، نه صرفاً رفتارهای مقطعی آن.»
دبیریمهر با مروری بر رویکرد رژیم پهلوی نسبت به این موضوع گفت: «شاه ایران نیز نهایتاً درک کرده بود که آمریکاییها بهدنبال آن هستند که ایران را به روابط هرچند پنهان با اسرائیل ترغیب کنند. در واقع، همان کاری که بعداً تحت عنوان پیمان ابراهیم میان برخی کشورهای عربی و اسرائیل رخ داد، در دوره محمدرضا پهلوی نیز تلاش میشد از طریق مسیرهای غیررسمی و محرمانه با ایران پیش برود.»
وی ادامه داد: «سیاست خارجی ایران در آن دوره مبتنی بر ترجیح روابط با اعراب بود. پهلویها بهخوبی میدانستند که وارد شدن به تقابل آشکار با کشورهای عربی، بهویژه مصر که در آن زمان یک قدرت منطقهای مهم محسوب میشد، به زیان هژمونی ایران در خاورمیانه است. بنابراین، برای حفظ وزن سیاسی خود در منطقه، مجبور به انتخاب یکی از دوگانههای موجود بودند: یا اعراب یا اسرائیل. و انتخاب آنها، اعراب بودند.»
این پژوهشگر حوزه سیاست و راهبرد همچنین با اشاره به اسناد تاریخی موجود درباره روابط پهلوی با دو طرف درگیر، خاطرنشان کرد: «ایران در عین حال که بهصورت رسمی و علنی با اسرائیل وارد روابط نمیشد، از سوی دیگر طبق اسناد منتشرشده، به یاسر عرفات و گروههای مبارز فلسطینی نیز کمک مالی میکرد. این اقدام نه از سر همدردی صرف، بلکه بخشی از یک راهبرد کلان بود: ایران برای تثبیت نقش منطقهای خود، باید در کنار جبهه عربی میایستاد و یکی از هزینههای این ایستادن، حمایت از فلسطین و نوعی تقابل غیرآشکار با اسرائیل بود.»
او تأکید کرد که رویکرد پهلوی در این زمینه، نه از منظر عدالتخواهی یا همراهی با ملت فلسطین، بلکه کاملاً محاسبهشده و از سر حفظ منافع منطقهای ایران بود. به گفته او، «حمایت مالی از مبارزان فلسطینی در آن دوره، بیشتر یک ابزار سیاسی برای موازنهسازی منطقهای بود تا یک اقدام آرمانگرایانه.»
در ادامه گفتوگو، دبیریمهر به تحلیل حمله اخیر رژیم صهیونیستی به تأسیسات و اهدافی در خاک ایران پرداخت و گفت: «آنچه در حمله اخیر شاهد بودیم، فقط یک واکنش نظامی ساده نبود. اسرائیل با یک سناریوی دقیق و منسجم وارد عمل شد. ابتدا تاسیسات هستهای را هدف قرار دادند، سپس به سراغ تأسیسات موشکی رفتند که ممکن بود در واکنش به آنها مورد استفاده قرار گیرد. در گام بعد، برخی چهرههای نظامی و مرتبط با حوزه هستهای مورد هدف قرار گرفتند. این سطح از هماهنگی نشاندهنده یک طراحی قبلی روشن است.»
او ادامه داد: «چنین سناریویی کاملاً قابل پیشبینی بود. حداقل من، در تحلیلهایی که طی ماههای اخیر ارائه دادهام، بارها تأکید کردهام که اسرائیل مهمترین متغیر برهمزننده مسیر مذاکرات احتمالی میان ایران و ایالات متحده است. حالا میبینیم که با صدور قطعنامه شورای حکام، این رژیم زمینه حمله را فراهم کرد و آنچه در ذهن داشت، اجرایی کرد.»
آیا ایران به مناطق مسکونی حمله خواهد کرد؟
از دبیریمهر درباره احتمال واکنش ایران بهگونهای مشابه و حتی هدف قرار دادن مناطق مسکونی در داخل سرزمینهای اشغالی پرسیده شد. او در پاسخ گفت: «پیشبینی دقیق این موضوع ممکن نیست، چون اطلاعات رسمی و تصمیمهای درون اتاقهای عملیات در اختیار ما نیست. اما آنچه قطعی است، این است که در هر عملیات نظامی، باید یک هدف سیاسی مشخص تعقیب شود. اقدام نظامی بدون هدف سیاسی، یک حرکت کور است که نه تنها ثمربخش نیست، بلکه میتواند به تشدید بحران منجر شود.»
وی در توضیح این موضوع اضافه کرد: «اگر ایران تصمیم بگیرد صرفاً به اهداف نظامی پاسخ دهد، طبیعتاً به سراغ پایگاهها و زیرساختهای نظامی خواهد رفت. اما اگر تصمیم گرفته شود که امنیت اجتماعی در داخل اسرائیل مورد تهدید قرار گیرد یا مقامات ارشد این رژیم هدف باشند، طبیعی است که برخی از این افراد ممکن است در مناطق مسکونی پنهان شده باشند. در این صورت، هدف قرار گرفتن آن مناطق ناگزیر خواهد بود.»
تأکید بر اهداف سیاسی و نه واکنشهای هیجانی
رئیس گروه پژوهشی اندیشه و قلم در پایان تأکید کرد که «ایران باید بداند در هر مرحله از درگیری، آنچه اهمیت دارد نه فقط واکنش متقابل، بلکه هدفگذاری دقیق سیاسی است. شما باید بدانید که با حملهتان چه پیام و چه نتیجهای میخواهید رقم بزنید. صرف تخریب زیرساختهای دشمن یا کشته شدن تعدادی نظامی، اگر فاقد پیوست سیاسی باشد، در سطح جهانی بهرهبرداری چندانی برای شما نخواهد داشت.»
او با اشاره به تجربیات دوران جنگ تحمیلی گفت: «در دوران جنگ هشتساله با عراق، ایران بارها در انتخاب اهداف، محاسبه و دقت داشت. هر حملهای الزاماً به مناطق مسکونی کشیده نمیشد مگر در شرایطی خاص که آنجا هم یک هدف راهبردی در پس آن بود. الان هم اگر ایران بخواهد دست به اقدامی بزند، باید متناسب با راهبرد منطقهای و جهانی خود باشد.»
دبیریمهر همچنین یادآور شد که «این وضعیت کنونی، نقطه عطفی برای سیاست خارجی ایران است؛ اینکه آیا همچنان در چارچوب بازدارندگی سنتی باقی خواهد ماند یا وارد فاز جدیدی از تقابل مستقیم و هوشمندانه میشود. پاسخ به این سؤال، در روزها و هفتههای آینده روشن خواهد شد.»
منبع: سایت دیده بان ایران