نابرابری فرهنگی/ چگونه کمبود امکانات فرهنگی بر کودکان و نوجوانان حاشیه شهر تأثیر میگذارد؟
زینب الهی نژاد دکتری مدیریت منابع انسانی و فعال فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: مناطق حاشیهای شهر یاسوج، از جمله سرابتاوه، نجفآباد، قوامآباد، اکبرآباد و ... همواره با چالشهای اجتماعی و فرهنگی متعددی مواجه بودهاند. این مناطقِ عمدتاً مهاجرپذیر، به دلیل نداشتن امکانات فرهنگی و هنری مناسب، بخصوص برای کودکان و نوجوانان، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. نبود فضاهای فرهنگی باعث شده که این جمعیت از دسترسی به فرصتهای آموزشی و تفریحی محروم بمانند و این موضوع پیامدهای منفی گستردهای به همراه دارد.

به گزارش سایت دیدهبان ایران، زینب الهی نژاد دکتری مدیریت منابع انسانی و فعال فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی نوشت:
مناطق حاشیهای شهر یاسوج، از جمله سرابتاوه، نجفآباد، قوامآباد، اکبرآباد و ... همواره با چالشهای اجتماعی و فرهنگی متعددی مواجه بودهاند. این مناطقِ عمدتاً مهاجرپذیر، به دلیل نداشتن امکانات فرهنگی و هنری مناسب، بخصوص برای کودکان و نوجوانان، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. نبود فضاهای فرهنگی باعث شده که این جمعیت از دسترسی به فرصتهای آموزشی و تفریحی محروم بمانند و این موضوع پیامدهای منفی گستردهای به همراه دارد.
یکی از بزرگترین مشکلات این مناطق، کمبود مراکزی است که بتوانند جایگزینی برای ساعات فراغت کودکان و نوجوانان باشند. نبود کانونهای پرورش فکری، کتابخانهها و دیگر مراکز فرهنگی بهعنوان فضاهایی برای پرورش ذهنی و هنری، مشکلاتی از قبیل افت تحصیلی، ترک تحصیل، گسترش آسیبهای اجتماعی و در نهایت نابرابریهای اجتماعی را در پی داشته است. نابرابریها و مجموع آسیبهاذبر اساس نمونههای موجود در مناطق دیگر کشور و حتی جهان، منجر به تشدید خشونت و تولید آسیب و قربانیان انبوه است.
این مناطق، که بهویژه در سرابتاوه با جمعیت بالای کودک و نوجوان روبهرو هستند، بیش از پیش به نیازهای فرهنگی توجه دارند.
در این زمینه، نظریات جامعهشناختی متعددی وجود دارد که میتوانند به تحلیل این وضعیت و پیامدهای آن کمک کنند. یکی از این نظریات، نظریه نابرابری اجتماعی «پییر بوردیو» است که بر اساس آن، توزیع نابرابر منابع فرهنگی و اجتماعی در جوامع باعث میشود که گروههای کمدرآمد و مهاجر از امکانات آموزشی و فرهنگی محروم بمانند. در نتیجه، این نابرابریها نه تنها در حال حاضر، بلکه در درازمدت نیز موجب بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی برای این مناطق خواهد شد. بوردیو معتقد است که هرچه دسترسی به منابع فرهنگی کمتر باشد، شکافهای اجتماعی عمیقتر میشود و این مسئله در شرایط فعلی حاشیهنشینهای یاسوج به وضوح مشاهده میشود.
همچنین، نظریه سرمایۀ اجتماعی نیز میتواند به روشن شدن ابعاد اجتماعی این بحران کمک کند. طبق این نظریه، جوامعی که از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردارند—که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی، همکاریهای متقابل و ایجاد روابط اجتماعی مثبت شکل میگیرد—بیشتر قادر به حل مشکلات اجتماعی خود هستند.
در مناطق حاشیهای یاسوج، کمبود فضاهای فرهنگی باعث کاهش سرمایه اجتماعی میشود و از این رو، این مناطق در برابر آسیبهای اجتماعی آسیبپذیرتر میشوند. نبود مراکز فرهنگی ، مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فرصتهای تعامل و یادگیری اجتماعی را برای کودکان و نوجوانان این مناطق کاهش میدهد و در نتیجه، آنان کمتر قادر به مقابله با مشکلات اجتماعی میشوند.
وجود بیش از ۸ هزار دانشآموز در این مناطق نشاندهنده نیاز شدید به فضاهای فرهنگی است که بتوانند در رشد و شکوفایی استعدادهای این کودکان و نوجوانان مؤثر واقع شوند.
بدون شک، ایجاد یک مراکز فرهنگی و هنری ثابت در سرابتاوه، که بهعنوان یک مرکزیت در این منطقه به شمار میرود، میتواند تأثیرات قابل توجهی در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی این مناطق داشته باشد.
این مرکز میتواند به عنوان یک فضای امن و آموزشی برای نوجوانان و کودکان عمل کند و علاوه بر پر کردن ساعات فراغت آنان، فرصتی برای بروز خلاقیت و استعدادهای هنری و علمی آنها فراهم آورد.
در کنار مراکز ثابت فرهنگی، استفاده از کتابخانههای سیار شهری میتواند راهکاری موثر در گسترش دسترسی به منابع فرهنگی در مناطقی باشد که به دلیل دوری از مرکز شهر از امکانات کتابخانههای ثابت محروم هستند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کهگیلویه وبویراحمد اکنون با اجرای فعالیت های فرهنگی هنری و ادبی در قالب کاروانهای "پیک امید" و "تماشاخانه سیار" نقش مهمی در جلب توجه کودکان و نوجوانان به فعالیتهای فرهنگی ایفا کرده است.
با توجه به مشکلات موجود، میتوان نتیجه گرفت که نبود امکانات فرهنگی و هنری در حاشیه یاسوج و مناطق اطراف آن، علاوه بر محدود کردن فرصتهای آموزشی، باعث تشدید آسیبهای اجتماعی و نابرابریهای فرهنگی میشود. سرمایهگذاری در ایجاد مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، نه تنها به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک میکند، بلکه با افزایش مشارکت اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی، زمینهساز رشد و پیشرفت این مناطق خواهد بود.
به همین دلیل، توسعه مراکز فرهنگی در این مناطق باید یکی از اولویتهای برنامهریزی اجتماعی و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد باشد.