رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران: گردشگری تهران صاحب متولی شد/ حدود سههزار نقطه فرهنگی، گردشگری و میراثی در شهر تهران وجود دارد اما کمتر از ۵۰۰ مورد از آن ثبت شدهاند، درب اکثر آنها بسته است/ آمادهایم زندان تاریخی هارونالرشید را بخریم
احمد علوی، رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران درباره این مصوبه و مشکلات حوزه گردشگری پایتخت به دیدهبان ایران گفت: «بعد از پیگیریهای طولانیمدتی که در شورای چهارم و هم در شورای پنجم انجام شد بالاخره مصوبه شرکت گردشگری تهران تصویب شد و به عبارتی گردشگری شهر تهران هم صاحب متولی شد. نبود این متولی باعث شده بازدهی بسیاری از فعالیتهایی که در شهر تهران در حوزه گردشگری، میراثی و اوقات فراغت انجام میشود بسیار پایینی داشته باشد.» او افزود: «خانه موزههایی که خریداری میشدند با دلایل توجیهی بسیار مناسب، اما بهدلیل اینکه برنامهریزی درستی برای آنها انجام نمیشد، درشان بسته بود یا استفاده نمیشد. شهربازیهایی که با دلایل مختلف یکییکی از شهر حذف میشدند و جایگزینی برایشان نمیآمد؛ در حالیکه میدانستیم تأثیر آنها چقدر زیاد است.» رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران تاکید کرد: «حدود سههزار نقطه فرهنگی، گردشگری و میراثی در شهر تهران وجود دارد اما کمتر از ۵۰۰ مورد از آن ثبت شدهاند. امیدواریم همه این اتفاقات، با وجود این مصوبه اخیر شورای شهر تهران داشته، بتواند در یک بازه زمانی مشخص به نتیجه خوبی برسند و شهروندان از این فعالیتها استفاده بیشتری بکنند.»

دیدهبان ایران؛ پریسا هاشمی: تهران با همه جاذبهها، تاریخ و تضادهای چشمگیرش، هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ایران جایی ندارد. شهری که سالهاست به عنوان پایتخت مرکز تصمیمگیریهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور است، در ذهن بسیاری از مردم نه بهعنوان مقصدی برای دیدن و لذت بردن، بلکه بهمثابه شهری برای کار، درمان یا عبور شناخته میشود. تهران شلوغ، آهنی و پر از برجهای سیمانی، پشت دود و ترافیک و روزمرگیهای بیپایانش، گنجینهای از هویت و خاطره را پنهان کرده است؛ اما این گنج هنوز کشف نشده و آنطور که باید و شاید به مردم خود و به گردشگران معرفی نشده است. در واقع، تهران شهری است که همه چیز دارد جز فرصت دیدن. ادارات بزرگ، مراکز درمانی، سفارتخانهها، شرکتهای خصوصی و نهادهای دولتی و... سیمای شهری را طوری شکل دادهاند که کمتر مجالی برای لمس بافت تاریخی یا تجربه زیست شهری باقی مانده است. گردشگران، از شمال و جنوب کشور و از شرق و غرب، معمولاً از تهران عبور میکنند تا به مقصد گردشگری دیگری برسند؛ به اصفهان برای دیدن نقشجهان، به یزد برای تجربه کویر، به شیراز برای عطر تاریخ یا به شمال برای طبیعت. برای بسیاری از گردشگران، تهران تنها نقطهای در مسیر است، نه مقصدی برای توقف.
اما تهران، شهری است که میتوانست مقصد باشد. شهری که در دل خود، از خیابان لالهزار تا محله عودلاجان، از عمارت مسعودیه تا باغ نگارستان، از سینماهای قدیمی تا موزههای فراموششده، روایتهای بسیاری دارد از تحول، از مدرنیته و سنت، از هنر و سیاست. با این حال، این روایتها پراکندهاند که در قالب یک روایت منسجم شهری و در مسیر گردشگری هدفمند عرضه نمیشوند. حتی بسیاری از تهرانیها نیز با این میراث، قدمت و زیباییها شهرشان بیگانهاند و آنقدر درگیر کار، ترافیک و روزمرگی هستند که فرصتی برای دیدن شهر خود ندارند.
در چند سال اخیر، تلاشهایی از سوی برخی گروههای جوان و علاقهمند به میراث شهری شکل گرفته است. تورهای پیادهگردی در بافت قدیم، برنامههای تهرانگردی ارزان و رویدادهای کوچک فرهنگی در خانههای تاریخی، نشانههایی از یک حرکت خودجوش هستند. این حرکتها توانستهاند در حد خود، بخشی از حافظه جمعی شهر را زنده کنند و نگاه تازهای به تهران بیندازند. اما هنوز این تلاشها پراکنده نتوانسته جانی به گردشگری تهران بدهد. گردشگری تهران نه برنامهریزی دارد و نه ساختاری منسجم؛ گویی پایتخت کشور، از دایره گردشگری ملی بیرون افتاده است. شاید بتوان گفت ریشه این بیمهری در نگاه کلی به تهران است. سالهاست که تهران بهعنوان «شهر کار» و «مرکز قدرت» شناخته میشود، نه شهری برای زندگی و تفریح. نگاه مدیریتی و توسعهای نیز همین مسیر را تداوم داده است. برجها و پاساژها، جادهها و تونلها، بر چهره واقعی شهر سایه انداختهاند و در این میان، هویت تاریخی و فرهنگی تهران پشت سیمان و آهن پنهان شده است. خانههای قاجاری یکی پس از دیگری تخریب میشوند، نماهای نو اما بیهویت جایگزین خیابانهای قدیمی شدهاند و فضاهای عمومی که میتوانستند به جاذبههای گردشگری بدل شوند، یا بستهاند یا فراموش شدهاند.
در حالی که گردشگری شهری بخش مهمی از اقتصاد و هویت فرهنگی بسیاری از پایتختهای جهان است، اما تهران هنوز با بیمهری دست و پنجه مدیران شهری و غیرشهری نرم میکند. در پایتخت ایران، ابرشهر تهران نه تنها زیرساختهای لازم برای گردشگری شهری فراهم نیست، بلکه حتی معرفی درستی از پتانسیلهای شهر انجام نمیشود. حتی رفتارهای مدیریتی باعث شده که تهران دوست داشتنی نباشد و دوست داشتن آن هم تبدیل به یک کمپین تبلیغاتی شود. در حالی که کمتر کسی میداند که در دل این شهر پر از برج و دود، میتوان در کوچههای سنگفرششده عودلاجان قدم زد، در موزه زمان با ساعتهای تاریخی زمان را لمس کرد، یا در باغ ایرانی نیاوران، طعم تاریخ و طبیعت را با هم تجربه کرد. احیای گردشگری تهران نیازمند نگاهی تازه است؛ نگاهی که تهران را فقط به عنوان پایتخت سیاسی و اداری نبیند، بلکه بهعنوان شهری زنده با هویتی پیچیده، چندلایه و قابل کشف بازشناسی کند. باید میان شهروند و شهر دوباره پیوند برقرار شود، تا ساکنان تهران اولین گردشگران پایتخت باشند. چرا که هیچ شهری بدون شناخت مردمش، مقصد نمیشود. اگر تهرانیها شهر خود را بشناسند و به آن افتخار کنند، گردشگران هم در پی کشف این هویت خواهند آمد.
تهران، اگرچه زیر غبار فراموشی پنهان شده، اما هنوز نفس میکشد؛ در صدای گامهای رهگذران خیابان جمهوری، در بوی نان سنگک صبحگاهی بازار، در سایه درختان کهنسال خیابان ولیعصر و در سنگفرشهای میدان مشق هنوز روح این شهر زنده است. کافی است ارادهای برای دیدن این شهر کهن وجود داشته باشد.
گردشگری تهران صاحب متولی شد
به نظر میرسد مدیریت شهری پایتخت به این نتیجه رسیده که در حق تهران اجحاف شده است، به همین دلیل مصوبه شرکت گردشگری تهران را به تصویب رساند. احمد علوی، رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران درباره این مصوبه و مشکلات حوزه گردشگری پایتخت به دیدهبان ایران گفت: «بعد از پیگیریهای طولانیمدتی که در شورای چهارم و هم در شورای پنجم انجام شد بالاخره مصوبه شرکت گردشگری تهران تصویب شد و به عبارتی گردشگری شهر تهران هم صاحب متولی شد. نبود این متولی باعث شده بازدهی بسیاری از فعالیتهایی که در شهر تهران در حوزه گردشگری، میراثی و اوقات فراغت انجام میشود بسیار پایینی داشته باشد.»
او افزود: «خانه موزههایی که خریداری میشدند با دلایل توجیهی بسیار مناسب، اما بهدلیل اینکه برنامهریزی درستی برای آنها انجام نمیشد، درشان بسته بود یا استفاده نمیشد. شهربازیهایی که با دلایل مختلف یکییکی از شهر حذف میشدند و جایگزینی برایشان نمیآمد؛ در حالیکه میدانستیم تأثیر آنها چقدر زیاد است.»
رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران تاکید کرد: «حدود سههزار نقطه فرهنگی، گردشگری و میراثی در شهر تهران وجود دارد اما کمتر از ۵۰۰ مورد از آن ثبت شدهاند. امیدواریم همه این اتفاقات، با وجود این مصوبه اخیر شورای شهر تهران داشته، بتواند در یک بازه زمانی مشخص به نتیجه خوبی برسند و شهروندان از این فعالیتها استفاده بیشتری بکنند.»
علوی در آماری ارائه شده تهران حدود سههزار نقطه میراثی، فرهنگی و گردشگری شناساییشده دارد، گفت: «اما از این 3هزار نقطه، کمتر از ۴۰۰ یا بیش از 300 مورد ثبت ملی شده و باقی اماکن به دلایل مختلف، از جمله طولانی بودن مراحل ثبت، هزینهبر بودن فرآیندها و یا نبود متولی متناسب، هنوز بلاتکلیف ماندهاند. علاوه بر اینکه مدیریت برخی از اماکن تاریخی که مدیریت آنها بر عهده مدیریت شهری و میراث فرهنگی است، بسیاری از اماکن نیز در اختیار سازمان اوقاف، ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان یا مجموعههای مشابه است که این نهادها اساساً تخصصی در حوزه اماکن میراثی به این شکل ندارند و طبیعتاً این بخش جزو اولویتهای آنها قرار نگرفته است. امیدواریم همپای ما، آن مجموعهها هم برای اماکن خودشان برنامهریزی تدریجی داشته باشند.»
او در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه این نهادها مشکل مالی ندارند، عزمی وجود دارد که این اماکن تاریخی احیا شوند؟ به دیده بان ایران گفت: «این پیگیری را بیشتر باید اداره کل میراث فرهنگی استان انجام دهد. اما مدیریت شهری اعلام کرده که هر جا نیاز به کمک باشد، ما در شورای شهر و مدیریت شهری آمادگی کامل برای همراهی داریم. حتی در مورد زندان تاریخی «هارونالرشید» در مجموعه خاوران، اعلام کردیم که حاضریم آن مجموعه را خریداری کنیم. حدود ۱۵۰۰ سال قدمت در شهر تهران دارد.»
علوی با اشاره به اینکه شهرداری نمیتواند تمام 3هزار نقطه میراثی را خریداری کند، افزود: «شهرداری نمیتواند مدیریت همه این اماکن را بهتنهایی برعهده بگیرد، چون هزینه بسیار سنگینی دارد؛ اما آمادگی داریم در بخش صدور مجوزها، مرمت و ساماندهی کمک کنیم.»
منبع: دیده بان ایران