از پناهندگی تا نوبل؛ روایتی از عمر یاغی برنده جایزه نوبل شیمی
یاغی در این گفتگو با آدام اسمیت، درباره زندگی اولیهاش به عنوان مهاجر و پناهنده در اردن، نحوه شگفتانگیز توسعه رشتهاش و جذابیت بینظیر زیبایی شیمی صحبت میکند. در ادامه، این مصاحبه را میخوانیم.

به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ شاید کمتر کسی تصور میکرد پسری که روزگاری در اتاقی کوچک با دوازده عضو خانواده و چند گاو زندگی میکرد، روزی به قله علم جهان برسد. اما برای عمر یاغی، مهاجر پناهجوی اردنی، علم تنها مسیر نبود؛ معجزهای بود که جهان را برابرتر کرد. حالا او برنده جایزه نوبل شیمی سال 2025 است . گفت و گوی او با وبسایت جایزه نوبل خواندنی است.
به گزارش نورنیوز، عمر یاغی، برنده جایزه نوبل شیمی ۲۰۲۵ از اردن که در دانشگاه کالیفرنیا برکلی آمریکا تدریس میکند، در حال تعویض پرواز در فرودگاه بود که خبر دریافت جایزه نوبل شیمی را شنید.
وی در این گفتگو با آدام اسمیت، درباره زندگی اولیهاش به عنوان مهاجر و پناهنده در اردن، نحوه شگفتانگیز توسعه رشتهاش و جذابیت بینظیر زیبایی شیمی صحبت میکند. در ادامه، این مصاحبه را میخوانیم.
*اسمیت: سلام پروفسور یاغی. من آدام اسمیت هستم که از وبسایت جایزه نوبل تماس میگیرم. تبریک فراوان بابت این جایزه.
-متشکرم. خیلی ممنونم.
* اشکالی ندارد که فقط برای چند دقیقه یک مصاحبه سریع برای وبسایت داشته باشیم؟
-حتما، فقط من در پرواز بودم و در حال خارج شدن از گیت فرودگاه هستم، اما خوشحال خواهم شد که مادامی که اتصال برقرار باشد، با شما صحبت کنم.
*چقدر مهربان. عجب جایی شما را گیر انداختهایم. اولین واکنش شما به این خبر چه بود؟
-متعجب، خوشحال و غرق در حیرت.
*شما از خیلی جهات خاص هستید. شما به عنوان پدر حوزه چارچوبهای فلزی-آلی شناخته میشوید. همچنین فکر میکنم شما احتمالا اولین برنده جایزه نوبل باشید که در اردن متولد شدهاید. نمیدانم.
-کاملاً محتمل است، بله. ممکن است اینطور باشد.
*چه مسیری را با شیمی و زندگیتان طی کردهاید؟
-من در یک خانه بسیار ساده بزرگ شدم و ما دوازده نفر در یک اتاق کوچک بودیم و آن را با گاوهایی که قبلاً پرورش میدادیم، به اشتراک میگذاشتیم. من در خانوادهای از پناهندگان متولد شدم و والدینم به سختی میتوانستند بخوانند یا بنویسند. فکر میکنم پدرم تنها کلاس ششم را تمام کرده بود و مادرم نمیتوانست بخواند و بنویسد. این یک سفر طولانی بود. منظورم این است که علم بزرگترین نیروی برابرکننده در جهان است.
*بله، واقعاً. این گواهی بر این واقعیت است که استعداد در همه جا وجود دارد و باید فقط به افراد فرصتی برای شکوفایی داد. من موافقم.
-افراد باهوش، افراد با استعداد و ماهر در همه جا وجود دارند. به همین دلیل است که ما واقعاً باید با فراهم کردن فرصت برای آنها، بر آزادسازی پتانسیل آنها تمرکز کنیم.
*واقعاً. این خیلی مهم است. حتماً باید خارقالعاده باشد که شاهد شکوفایی این حوزه تا این حد بودهایم، چرا که تازه ۳۰ سال از اولین تلاش شما در این زمینه میگذرد.
-بله، من در دانشگاه ایالتی آریزونا در حرفه مستقل خود شروع به کار کردم و رویای من انتشار حداقل یک مقاله بود که ۱۰۰ استناد دریافت کند. اکنون دانشجویان من میگویند که گروه ما بیش از ۲۵۰ هزار استناد دریافت کرده است. بنابراین بله، کاملاً غیرمنتظره بود. باز هم میگویم؛ زیبایی شیمی این است که اگر یاد بگیرید چگونه ماده را در سطح اتمی و مولکولی کنترل کنید، پتانسیل آن عالی است و ما به این ترتیب به یک معدن طلا رسیدیم و این حوزه رشد کرد و به افراد اجازه داد تا وارد شوند و به دلیل سهم خود به ستاره تبدیل شوند. نکته زیبای این حوزه این است که به نظر من این حوزهای است که به یک دانشمند اجازه میدهد وارد شود و مسیر خود را پیدا کند و حرفه خود را بسازد، ایدههای خود را بسازد و به ستونهای این حوزه تبدیل شود.
*برای تحقق این هدف مشترک که به افراد اجازه میدهد تا از نظر فکری کنجکاو باشند و همچنین به طور بالقوه مشکلات خاصی را حل کنند، یا حداقل به کاهش مشکلات خاصی مثل آبهای آلوده کمک کنند.
-همانطور که گفتم، فکر میکنم وقتی ماده را در سطح اتمی کنترل کنید، میتوانید چیزهایی را تصور کنید که میخواهید برای حل یک مشکل خاص بسازید. چه یک مشکل بزرگ پیش روی جامعه باشد، مانند جذب آب و حذف کربن دیاکسید یا ساخت حسگرها یا درمانها، تبدیل مولکولهای مضر به مولکولهای بیضرر و غیره. همه اینها به این دلیل امکانپذیر میشوند که میتوانید چارچوبها را کنترل و تنظیم کنید و ابتدا آنها را بسازید و سپس وارد شوید و تقریباً با جراحی، اجزایی را به هم متصل یا جدا کنید که به شما امکان میدهد حفرههای مناسبی بسازید که اجزای خاصی از یک مخلوط بسیار بزرگتر را جستجو میکنند.
این بسیار هیجانانگیز است. منظورم این است که واقعاً رویای شیمیدانان این است که بتوانند ساختارهای شیمیایی را با رویکرد بلوکهای سازنده بسازند. ما دستورالعمل نحوه انجام این کار و شرایط انجام آن را کشف کردیم. چیزی که ما پیدا کردیم، تنوع بسیار زیادی از چارچوبها و به تبع آن، تعداد بسیار زیادی از کاربردها است.
*خیلی خوب است که امروز به ما اجازه داد بار دیگر بر روی زیبایی شیمی و امکانات آن تمرکز کنیم.
-راستش را بخواهید، از شما بابت اشاره به این موضوع متشکرم. من در ابتدا به زیبایی مولکولها بسیار علاقهمند بودم. در واقع وقتی ۱۰ ساله بودم، به کتابخانه رفتم و کتابی را باز کردم و در آنجا مولکولها را پیدا کردم. ما به آنها نمودارهای چوب و توپ مولکولها میگوییم. من نمیدانستم که آنها مولکول هستند، اما به نوعی بلافاصله جذب آنها شدم و بعداً فهمیدم که اینها مولکولهایی هستند که جهان ما را تشکیل میدهند.
از آن زمان، من مسائل را برای بررسی مسائل شیمیایی، مسائل فکری، بر اساس مولکولهایی که قرار است ساخته شوند و مورد مطالعه قرار گیرند، انتخاب کردهام. نمیدانم میخواهید این را چاپ کنید یا نه، اما وقتی شروع کردم، قصد نداشتم مشکل کربن جهان یا مشکل آب را حل کنم. من قصد داشتم چیزهای زیبایی بسازم و یک مشکل فکری را حل کنم.
*این خیلی دوستداشتنی است و خدا رو شکر که کتابخانهها وجود دارند.
-بله، دقیقاً. وقتی برای دانشآموزان کوچکتر سخنرانی میکنم، بعضی از آنها از من میپرسند چطور به چیزی علاقهمند میشوی؟ چطور عاشق شیمی میشوی؟ من میگویم فقط هر چیزی را در اطرافت انتخاب کن و عمیقاً در مورد اینکه از چه چیزی ساخته شده فکر کن و عمیقتر کاوش کن. هر چه عمیقتر کاوش کنی، چیزهای زیباتری از ساخته شدن چیزها پیدا میکنی. بنابراین این حداقل به تو یک فرصت میدهد، بهترین شانس برای جذب شدن به شیمی. بنابراین لازم نیست در چنین سن کمی یک برنامه باشکوه داشته باشی. باید با چیزی که تو را به سمت یک مشکل یا یک زمینه میکشاند، همراه شوی.
*این عمیقاً دلگرمکننده است. هر لحظه ممکن است کسی به شما بگوید که تلفن خود را خاموش کنید. حدس میزنم شاید در این پروازی که خواهید داشت، با پخش شدن خبر برنده شدن شما، جشنهایی در همان هواپیما برپا شود. چه کسی میداند؟ حداقل در میان کسانی که نزدیک شما نشستهاند و حتماً به صحبتهای ما گوش میدادهاند. به هر حال، از شما بابت صحبت با ما بسیار سپاسگزارم. واقعاً خیلی ممنون و متشکرم. دوباره تبریک میگویم و متشکرم. خداحافظ.