آقای پزشکیان! حفر 100چاه در دشت تهران و انتقال آب از دریای عمان هزینه های بیهوده است/ بحران کم آبی را هم تشدید می کند
دلم به حال دکتر پزشکیان میسوزد. او دولتی ورشکسته را تحویل گرفته و در اولین سال تشکیل دولتش با بحرانهای بسیار بغرنجی نیز درگیر شده است. وفاق را محور کارش قرار داده امّا زیاده خواهی طرف وفاق مجالی برای دولتش نگذاشته است.
به گزارش سایت دیده بان ایران ؛دکتر مهدی قمشی عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: اوتنگناها را خوب تشخیص داده امّا توانایی و یا امکان تغییر برایش اصلاً مهیا نشده است. برای مثال بخوبی تشخیص داده که در شرایط مشکلات بودجهای کشور، دادن اعتبار مالی به برخی دستگاهها هیچ سودی برای مردم و کشور ندارد و یا حداقل اولویت ندارند، امّا به این مراکز و دستگاهها زورش نمیرسد و لذا علیرغم اینکه تشخیص درست است امّا عملاً درمان دشوار بلکه غیرممکن مینماید.
نا شکری نمیکنم کارهای خوبی هم انجام داده مثلاً در حوزه مسائل اجتماعی و باز شدن فضای عمومی کشور کارهای خوبی صورت گرفته، امٍّا کارهای انجام شده در حد قد و قواره قدرت و مسئولیت رئیسجمهور یک کشور نیست. خیلی از قولهایش روی زمین مانده و نتوانسته آنها را به سرانجام برساند.
متأسفانه در سال اول کارش، آسمان هم با کشورمان قهر کرده و دولت را علاوه بر ناترازی برق وارد مشکلات ناترازیهای آب نیز نموده است تا اینجای کار دولت، ربطی به من به عنوان یک متخصص آب ندارد تنها به عنوان یک شهروند عادی میتوانم ایشان را درک کنم و حیف و دریغا بگویم و البته از صمیم قلب دوستش دارم و برایش آرزوی موفقیت مینمایم.
با این مقدمه میخواهم وارد بحث خودم بشوم که نام هزینههای بحرانزا بر آن نهاده ام. بله هزینه کردن برای هیچ و پوچ قطعاً بیمعناست امّا از آن مهمتر این است که وقتی پول نیست هزینه کردن برای ایجاد بحران چه معنایی دارد؟ جناب آقای دکتر پزشکیان با همه حساسیتی که در مورد هزینه کرد بودجههای کشور دارند باید به این مقوله نیز ورود نمایند زیرا در این مقوله هزینههایی صورت میگیرد که ظاهری آراسته و شبه علم دارند ولی نه تنها فایدهای به کشور نمیرسانند بلکه سبب مشکل و بحران نیز میشوند.
جناب آقای رئیس جمهور! لطفاً برای دولت خودتان و کشور با پیش بردن چنین پروژههای ظاهرالصلاح بدنبال ایجاد بحران جدید نباشید و از همین ابتدا جلوی آنها را بگیرید.
مثالها در این مورد زیاد هستند امّا چند مورد را ذکر میکنم تا به عنوان نمونه در پیش روی شما باشند.
مورد اول این است: درحالی که رودخانه کارون از بیآبی رنج میبرد و درحال حاضر در منطقه آبادان و خرمشهر ایجاد بحران نموده و در تابستان گذشته نیز به جهت کم آبی و شوری آب بسیاری از نخیلات آن منطقه از بین رفته اند، تحت فشارها و لابیهای ناصواب، علاوه بر طرحهای انتقال آب گذشته که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب را از سرشاخههای کارون و دز به سایر حوضهها انتقال داده اند، طرح جدیدی به نام ماندگان برای انتقال بین حوضهای آب از سرشاخه کارون به بهانه تامین آب شرب تصویب و به اجرا رفته که هیچ توجیه علمی و کارشناسی ندارد و فقط فشار و لابی است که انجام طرح را به پیش میبرد و گر نه بدنه کارشناسی دستگاههای متولی امر واقف هستند که این طرح سبب ایجاد مشکلات زیست محیطی و ایجاد بحران بیشتر منابع آب در پایین دست کارون خواهد شد.
مطمئن باشید پیشبرد این طرح و هزینهای که در آن صرف میشود فقط سبب ایجاد تنش بین هموطنان خواهد شد و هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.
مثال دیگر مشکل آب تهران بزرگ است که شورای تامین آب تهران و وزارت نیرو برای حل آن مجوز زدن 100 حلقه چاه جدید را در دشت تهران دادهاند. این درحالی است که درحال حاضر دشتهای تهران بزرگ به جهت برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی سالیانه بطور متوسط با وضعیت حاد 19 سانتی متر فرو نشست زمین روبروست. زدن چاههای جدید ممکن است به صورت موقت مختصری تنش را کاهش دهد امّا قطعاً مشکل و بحران چندین برابری را در آینده نزدیک برای تهران در پی خواهد داشت.
مثال دیگر انتقال آب دریای عمان برای برخی استان هاست. گرچه این کار به عنوان یک کار پدافندی غیرعامل میتواند قابل توجیه باشد امّا در شرایط فعلی و با توجه به عدم مدیریت صحیح منابع و مصارف آب در مناطق مقصد، انتقال این آبها، هم هزینه بسیاری بر کشور تحمیل خواهد کرد و هم مشکل مناطق مقصد را حل نخواهد کرد بلکه به تشدید بحران دامن خواهد زد.
مثالهای دیگری میتوان ذکر کرد، از جمله در حوضه کرخه، درحالی که نزدیک به دو برابر آورد رودخانه کرخه، در این مسیر مخزن سد ایجاد کردهایم (یعنی دو برابر متوسط آبی که سالیانه از این مسیر عبور میکند) و از نظر علمی این رودخانه ظرفیت ایجاد سد مخزنی برای توسعه استفاده بیشتر از آب را مدت هاست از دست داده و به همین جهت سال هاست هورالعظیم حقآبهاش را نتوانسته دریافت کند و در چهار ماهه اخیر نیز دود بخش عراقی هورالعظیم شهرهای بسیاری در استان خوزستان را به تعطیلی کشانده،
با این وجود وزارت نیرو تحت تأثیر فشارهای این و آن برای ساخت سد جدید در مسیر این رودخانه باز هم اعتبارات جدید گرفته و درحال هزینه است تا خواسته یا ناخواسته مشکلات پایین دست رودخانه، از این که هست نیز بدتر شود.
معنی این هزینه کردها در بخش آب و محیطزیست کشور از نظر من هزینههای بحران زاست. مطمئناً از این گونه هزینههای بحرانزا در حوزههای دیگر که از بودجههای عمومی کشور ارتزاق میکنند، بسیار یافت میشود.
آقای دکتر پزشکیان! حال که اراده کردهاید جلوی هزینههای بیهوده را بگیرید، تیمی تشکیل دهید تا این هزینه کردهای بیهوده و بحرانزا را که ظاهری شبه علم دارند تشخیص داده و جلوی آنها را بگیرید. اهمیت این مسئله از مسئله هزینه دستگاههای بیهوده و بیثمر کمتر نیست. میدانم کار دشواری است زیرا پشت اغلب این هزینه کردهای بحرانزا نیز لابیها و گروههای فشار و مافیایی خوابیده است که منافع ملی برایشان مهم نیست و بدنه وزارت نیرو و سازمان محیطزیست نیز توانایی مقابله با آنها را ندارند.
درگیر شدن با آنها کار آسانی نیست ولی شدنی است و البته منافع ملی بسیاری نیز از این رهگذر آزاد خواهند شد. فریاد شما در خالی بودن خزانه دولت و تقاضای همراهی مردم برای فائق آمدن بر این شرایط درست است امّا دیدن مصوبات و پیگیری هزینههای بحرانزا و عدم توانایی مقابله با زیاده خواهیها و لابیها نیز قابل قبول نیست و مردم را از همراهی با شما دلسرد خواهد کرد.