نژادبهرام، عضو سابق شورای شهر: مکانهای شهری فرصتی برای گفتوگوی موثر شهروندان
؛ زهرا نژادبهرام، عضو پیشین شورای شهر تهران در یادداشتی تحت عنوان «مکانهای شهری فرصتی برای گفت و گوی موثرر شهروندان» نوشت: طی دو دهه گذشته در ایران با تاکید بر مفهوم گفتوگو و ضرورت آن در زندگی شهری مکانهای متعددی برای این مهم یا با کارکردهای متنوع که میتواند بخشی از آن به این مساله اختصاص داده شود شکل گرفته که خواسته یا ناخواسته فضای گفتوگو را مهیا ساخته است. از اینرو، اگر فضاهای عمومی را به جایگاهی متناسب برای گفتوگو فرض کنیم، شاید بتوان گفت فضاهای عمومی مکانهای مناسبی برای روابط بیرونی و تغییرات اجتماعی و رویاروییهای عمومی است که افراد مختلف با علایق گوناگون را گرد هم میآورد و با اشتراک گذاشتن دیدگاهها، رویکردها، فرهنگ ها و …. بستری برای همگرایی مکانی جهت گفتوگو ایجاد میکند.

به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ زهرا نژادبهرام، عضو پیشین شورای شهر تهران در یادداشتی تحت عنوان «مکانهای شهری فرصتی برای گفت و گوی موثرر شهروندان» نوشت:
طی دو دهه گذشته در ایران با تاکید بر مفهوم گفتوگو و ضرورت آن در زندگی شهری مکانهای متعددی برای این مهم یا با کارکردهای متنوع که میتواند بخشی از آن به این مساله اختصاص داده شود شکل گرفته که خواسته یا ناخواسته فضای گفتوگو را مهیا ساخته است. از اینرو، اگر فضاهای عمومی را به جایگاهی متناسب برای گفتوگو فرض کنیم، شاید بتوان گفت فضاهای عمومی مکانهای مناسبی برای روابط بیرونی و تغییرات اجتماعی و رویاروییهای عمومی است که افراد مختلف با علایق گوناگون را گرد هم میآورد و با اشتراک گذاشتن دیدگاهها، رویکردها، فرهنگ ها و …. بستری برای همگرایی مکانی جهت گفتوگو ایجاد میکند.
با این نگاه شاید بتوان به برخی دیدگاههای کارشناسان و صاحبنظران توجه کرد. زیرا از نظر برخی از آنان، فضـای شـهری بخشی از بافت شهری است که عموم مردم بدان دســترسی فیزیکی دارند و آن را بستر مشترکی برای فعالیتهای کارکردی و مراسـم مردمی مانند جشـنها، آیینها، آداب و رسوم فرهنگی و ابزار عقاید سیاسی و اجتماعی میدانند. با توجه به این تعاریف، فضای عمومی شهرها ابزار یا وسیلهای برای ارتباط گرفتن ساکنان شهر است تا مراودات خود را به انجام رسانده و مکانی برای برگزاری رویدادها یا تجمعهای آنها یا سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت باشد. بنابراین شکلگیری گفتوگو در آن طبیعی و حتی الزامی است، زیرا برای مراوده و ارتباط نیاز به گفتوگوست. در همین راستا، بر اساس تحقیقی که در سال ۱۳۹۶ درباره پاتوقها صورت گرفته؛ به عوامل مختلف جهت تاثیرگذاری بر فضای پاتوقها اشاره شده که توجه به این فاکتورها و عوامل کالبدی، اجتماعی و … در طراحی پاتوقها باعث افزایش کیفیت اینگونه فضاهای شهری میشود.
در همین تحقیق چنین عنوان شده که زندگی روزمره مردان و زنان در این فضـــاها رخ میدهد و به همین جهت، مناسب بودن این فضاها برای استفاده تمام گروه های اجتماعی موضوع مهمی است. اما تجربه استفاده از فضــاهای عمومی، برای اســتفاده کنندگان مختلف با توجه به سن، جنس، طبقه اجتماعی و … متفاوت بوده و در نوع زندگی و درک آن موثر است. به عبارتی دیگر، فضای شهری تنها یک مفهوم کالبدی نیست بلکه کنش تعاملات شهروندی و فعالیتهای شهری را نیز در بر میگیرد. یعنی کالبدی از شهر را مجسم میکند که مکان برقراری فعالیتهای شهری یا عرصه بروز تعاملات اجتماعی است. با این نگاه اگر مکانهای شهری یا همان فضاهای عمومی را بستری برای تحقق مفهوم اجتماعی شدن شهروندان تلقی کنیم، به بیراهه نرفتهایم و از این منظر، مکانهای شهری لازمه اجتماعی شدن انسانها و شکلگیری گفتوگو بین ایشان است.
با توجه به مباحث فوقالذکر، طراحی این فضاها با عنایت به سلایق شهروندان و عوامل تأثیرگذار سنی، جنسیتی و … میتواند بستر مطلوبی برای گفتوگو فراهم کند.
به عبارت دیگر این فضاهای عمومی را شاید بتوان آنها قلب شهر معنا کرد، چرا که اگر شهر را با تعریف مکان جغرافیایی متشکل از جمعیت و تعامل تعریف کنیم، قلب شهر فضاهای عمومی است که انسانها بستر تعامل و مراوده را با هم و در کنار هم تجربه میکنند.
برای تحقق این مهم درشهر شاید بتوان نظریه” حرکت طبیعی” که به دنبال شناخت حرکتی موجود در شهر است، بیشتر تکیه کرد. با این نگاه شهر دستکاری نمی شود بلکه شناخته شده و بر اساس آن، راههای تقویت و بهبود در نظر گرفته میشود.
در الگوهای شهری امروزین ایران، مسئله حرکت شهر بر مبنای اختلاط فضای عمومی و خصوصی است با یک تفاوت و آن اینکه فضای عمومی در گذشته شهری ایرانیان مرکزی برای تعامل، تبادل و گفتوگو بود و اکنون به میدانی برای عبور و گذر بدون تعامل و گفتوگو! بیشتر فضاهای عمومی درشهرهای ایران قالب گذری دارند و کمتر برای مکث و تعامل مورد استفاده واقع می شوند نظریه حرکت شهر با توجه به ضرورت شناخت حرکت ها ی جاری درشهر می تواند با تغییر یا ایجاد عملکرد جدید برای فضاهای عمومی گفتوگو را درسرلوحه اهداف فضاهای شهری قرار دهد !
در واقع از آنجا که نیاز امروز، بسترسازی و بازخوانی تعامل در پیکره شهر است ،برنامه ریزی برای اختصاص دادن فضای عمومی به حرکت شهروندان و ایجاد فضای مکس در محلهای عبور شاید از نخستین تلاشها برای تبدیل فضای عمومی به مکانی برای گفتوگو باشد.
در این راستا، تلاشهای شورای پنجم قابل تامل و بررسی است. ساخت پیادهراهها در کنار مکانهای فرهنگی نظیر پیاده راه شهریار در کنار تالار وحدت و تئاتر شهر، گسترش پیادهروها و مناسب سازی آنها برای تردد همراه با توقف برگزاری رویدادهای گوناگون شهری در مراکز شهری و میادین، ساخت پیاده راه در حاشیه میدان هفت تیر برای برگزاری این نوع رویدادها، و بهینه ساختن فضای موجود شهری و پاتوقهای محله ای به ویژه در بافت فرسوده ،بخشی از این تلاشها بوده است.
علاوه بر تهران، برخی از شهرهای کشور نظیر تبریز، اصفهان، رشت، شیراز و مشهد از این ظرفیت برخوردارند و نیازمند تلاش برای ایجاد شرایط هم پیوندی و ارتباط هستند.
دیگر شهرها نیز با داشتن ظرفیت های کلان در عرصه عمومی نظیر پارکها و … قادرند در این فضا ه وارد شوند . در واقع نخستین گام برای مهیا کردن شرایط لازم جهت حضور شهروندان با توجه به تنوع جنسیتی و سنی در فضای عمومی و ایجاد ظرفیت، گفتوگو محور ساختن یا ارتقا مکانهای شهری است !
در مطالعه ای درباره شهر یزد شاخص های این نوع فضاها چنین ترسیم شده است:
۱- وجــود فضاهای چندمنظوره و مستعد فعالیتهای مختلف،
۲- توانایی پاسخدهی به استعدادهای مردم،
۳- امکان تشکیل اجتماعات خودجوش و در اختیار مردم و…
۴- عملکردها و مشاغل نزدیک و فرصتهای شــغلی. در نهایت، به نظر میرسد بازخوانی دوباره فضاهای عمومی برای همبستگی و انسجام شهری در راستای تولید سرمایه اجتماعی مکان محور قادر است بستری مناسب برای گفتوگو و تفاهم اجتماعی باشد که شهر کانون و بستر آن است.
از این رو، به نظر می رسد مدیریت شهری در کشور باید رویکرد متفاوتی را نسبت به فضاهای شهری جستجو کند رویکردی که بستری برای تعامل از مسیر گفتوگو باشد . لذا بایستی فضاهای شهری که بستری برای گسترش گفتوگو و ارتباط و تعامل شهروندان است را توسعه یابد و ظرفیت پذیرش شهروندان در انها را به دور از تفاوت های جنسیتی، سنی، قومی و … فراهم آید ، تا فرصت بازتولید سرمایه اجتماعی که از طریق تعامل، تفاهم و رواداری و مدار در مسیر گفتوگو حاصل میشود، مهیا گردد.
بدیهی است یکی از آثار آشکار ،این مهم تقویت تعاملات انسانی به رغم وجود تفاوت است! شهروندانی متفاوت اما دارای نقاط مشترک در امر شهروندی که ارتباطات انسانی را مورد تاکید و حقوق یکدیگر را مورد پذیرش قرار می دهند! تا جامعه ای به دور از خشونت و دارای محورهای همگرایانه برای رشد و توسعه شهروندان ایجاد کند.
کارکرد فضای عمومی در زمینه سازی برای گفتوگو در قالب تفاهم کالبد – معنا شکل میگیرد و این معنا همان حضور شهروندان در قالب عدالت فضایی است که ، قادر است فرآیند شهر یکپارچه را تسهیل کند؛ شهری که منابع و منافع و مسائل آن مسئله همه است و انسانها در آن به صورت اتمی حضور ندارند بلکه کلی هستند که به سوی هدفی مشترک برا ارتقا اجتماعی شرایط شهروندان در شهر را ایجاد می کنند.
منبع: آرمان ملی