زن جوان دوست خانوادگی را در اقدسیه تهران خفه کرد/ طلاهای پیرزن سرقت شد

به گزارش  سایت دیده‌بان ایران، در سومین روز شهریور امسال، تماس زنی جوان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تهران، خبر از قتلی در محله اقدسیه داد. او با صدایی لرزان ادعا کرد که مادرش، فرنوش، به قتل رسیده است. پس از حضور ماموران کلانتری تیم جنایی اداره آگاهی پایتخت به‌سرعت به خانه‌ای ویلایی در یکی از کوچه‌های آرام محله اقدسیه اعزام شد. ماموران اداره دهم پلیس آگاهی بعد از حضور در محل کشف جسد، با صحنه‌ای تکان‌دهنده روبه‌رو شدند: جسد فرنوش، پیرزنی تنها، در میان رختخواب‌های اتاق خوابش پنهان شده بود. کارشناس  پزشکی قانونی در معاینات اولیه آثار خفگی روی گردن مقتول را مشهود تشخیص دادند و گفتند معاینات نشان می‌دهد چند روز از مرگ او گذشته است.

همچنین تیم تشخیص هویت و اداره دهم پس از بررسی صحنه جرم یه این جمع‌بندی رسیدند که قاتل با خونسردی زن بی‌دفاع را خفه و جسدش را در میان رختخواب‌ها مخفی کرده است. دختر فرنوش در تحقیقاتی که کارآگاهان انجام دادند جزئیات مهمی را فاش کرد. او گفت مادرش سال‌ها بود تنها در آن خانه زندگی می‌کرد و یک دوست قدیمی خانوادگی به نام سمیه که از سال‌ها پیش با او و مادرش در ارتباط بود، گاهی به دیدنش می‌آمد.

این زن ادامه داد: چند روز پیش از کشف جسد، به خانه مادرم رفتم و سمیه را آنجا دیدم. انگار سمیه با دیدن من غافلگیر شده بود، اما ادعا کرد مادرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفته است. این در حالی بود که به دلیل رابطه خانوادگی قدیمی، حرف سمیه را باور  و پس از گپ کوتاهی، خانه را ترک کردم.

دختر مقتول توضیح داد: پس از آن دیگر از مادرم خبر نداشتم و تماس‌های مکررم با او بی‌پاسخ ماند. به همین دلیل نگران شدم و دوباره به خانه‌اش رفتم. اما این بار به محض ورود به خانه، بوی تعفن شدیدی احساس کردم که مرا به سمت اتاق خواب کشاند. در آنجا بود که با جسد مادرم در میان رختخواب‌ها مواجه شدم.

این گفته‌های دختر فرنوش در حالی بود که ادامه تحقیقات پلیسی نشان داد طلاها، جواهرات و اشیای باارزش مقتول از خانه‌اش سرقت شده‌اند. این سرنخ مهم احتمال قتل با انگیزه سرقت را قوت بخشید.  پس از آن کارآگاهان اداره دهم آگاهی تهران به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف خانه پرداختند. تصاویر نشان داد  سمیه در روزهای منتهی به قتل، چندین بار به خانه مقتول رفت‌وآمد داشته است. حتی در یکی از موارد، او قصد داشت خودرو    فرنوش را از پارکینگ خارج کند، اما با حضور ناگهانی همسایه‌ها از این کار منصرف شد. به این ترتیب با توجه به شواهد، سمیه به‌ عنوان مظنون اصلی تحت تعقیب قرار گرفت، بنابراین کارآگاهان به خانه او رفتند، اما همان‌طور که انتظار داشتند، گریخته بود.

 تحقیقات گسترده ادامه یافت تا اینکه سرنخی از حضور سمیه در ویلایی در فیروزکوه به دست آمد و مشخص شد  در آنجا مخفی شده است. در نهایت پس از هماهنگی با بازپرس جنایی، تیم عملیاتی پلیس به ویلا یورش برد و سمیه را در حالی که تلاش می‌کرد خود را پنهان کند، دستگیر کرد.

سمیه در بازجویی‌های اولیه هرگونه دخالت در قتل را انکار و داستان عجیبی تعریف کرد. او مدعی شد دو مرد غریبه، که تا به حال ندیده بود، مهمان فرنوش بودند. وقتی او به خانه فرنوش رفت، آنها را دید و چون احساس کرد مزاحم است، خانه را ترک کرد. دفعه بعد که بازگشت، فرنوش نبود و او تصور کرد برای خرید بیرون رفته است. اما این ادعاها با شواهد همخوانی نداشت. تصاویر دوربین‌ها، رفت‌وآمدهای مشکوک و سرقت اموال، همگی سمیه را در مرکز اتهامات قرار می‌داد به همین دلیل با دستور بازپرس جنایی، سمیه در بازداشتگاه ماموران اداره دهم آگاهی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار دارد.