همدستی زن با رفیق صمیمی شوهر برای قتل/ زن خیانتکار و همدستش با وجود اعتراف اولیه، اتهام خود را در دادگاه نپذیرفت/ اصلا آن موقع روز شوهر من در پارک چکار داشت؟
پرونده قتل وحید در اتاقک متروکه پارکی در پاکدشت، با اعتراف صریح یک زوج جوان و مردی که دوست صمیمی مقتول بود، به مرحله صدور رأی رسیده بود؛ اما متهمان در سناریوی تازه خود ناگهان از اعترافات قبلی عقب نشستند. سرنخها از نیسان آبی سهراب آغاز شد و خیلی زود پلیس به رابطه پنهانی او و همسر مقتول رسید؛ رابطهای که فرزندان نوجوان خانواده هم از آن خبر داشتند. رد موبایل هر دو در محل قتل، تصاویر گوشی و اعترافات اولیه، معمای جنایت را روشن میکرد. اما حالا در دادگاه، هر دو متهم همه چیز را انکار کرده و ادعا میکنند اعترافاتشان تحت فشار بوده است. خانواده وحید درخواست قصاص دارند و قضات باید تصمیم بگیرند کدام روایت حقیقت دارد؛ اعترافات اولیه یا انکارهای تازه؟
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ همن سال ۱۴۰۰ جسد مردی در اتاقک نگهبانی یکی از بوستانهای پاکدشت پیدا و موضوع به پلیس اعلام شد. بررسیها نشان داد وی مردی ۴۰ ساله بوده که با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
در حالی که تحقیقات محلی از توقف یک نیسان آبی در نزدیکی پارک و ورود و خروج زن و مردی جوان به اتاقک خبر میداد مأموران به بازجویی از همسر مقتول پرداختند.
زن جوان گفت: «همسرم صبح برای کار از خانه خارج شد اما دیگر خبری از او نشد و نمیدانم چه کسی او را به قتل رسانده است.» اما در ادامه مأموران به خاطر تناقضگوییهای زن جوان وی را تحت مراقبت نامحسوس قرار دادند و مشخص شد وی آخرین تماس تلفنیاش با همسرش بوده و در زمان وقوع قتل نیز تلفن همراهش در محدوده پارک آنتندهی داشته است. همچنین مأموران دریافتند که زن جوان با دوست همسرش ارتباط پنهانی داشته است.
به این ترتیب وی دستگیر شد و پس از بررسی تلفن همراهش تعدادی فیلم و عکس از روابط پنهانی او با خسرو کشف شد. زن جوان در ادامه به قتل همسرش با همدستی خسرو اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: «روز حادثه با شوهرم تماس گرفتم و گفتم میخواهم از یک فروشنده مواد مخدر در پارک مواد بخرم و داخل کیوسک منتظر مواد فروش هستم و خواستم او هم بیاید. وقتی وارد کیوسک شد با آجر ضربه محکمی به سرش زدم و بعد هم خسرو با چاقو به جانش افتاد و چند ضربه به او زد و بعد هم از آنجا رفتیم.»
پس از اعتراف متهم، خسرو نیز دستگیر شد و با تأیید اظهارات متهم گفت: «من و مقتول دوستان صمیمی بودیم و به همین خاطر به خانه آنها رفتوآمد داشتم اما به همسرش علاقهمند شدم. وقتی به من گفت شوهرش او را اذیت میکند و باید او را از سر راهمان برداریم نقشه قتلش را کشیدیم.»
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه فرزندان و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. یکی از فرزندان مقتول گفت: «ما از مدتها قبل متوجه رابطه پنهانی مادرمان با خسرو شده بودیم اما فکر نمیکردیم که بخواهد پدرمان را به قتل برساند. ما به هیچ عنوان گذشت نمیکنیم.»
پس از آن همسر مقتول به جایگاه رفت و با رد اتهامش به قضات گفت: «من هیچ نقشی در قتل همسرم نداشتم. روز حادثه در خانه خسرو بودم گفتم میخواهم برای پسرم کتونی بخرم که من را در نزدیکی پارک پیاده کرد میخواستم یک مقدار مواد تهیه کنم. اصلاً نمیدانم همسرم آن روز و ساعت در پارک چکار میکرده که با ساعت حضور من در پارک یکی شده بود.»
قاضی سؤال کرد: «پس چطور شما در دادسرا به صراحت به قتل با همدستی خسرو اعتراف کرده بودی؟»
متهم گفت: «تحت فشار ناچار به اعتراف شدم.»
پس از آن خسرو به جایگاه رفت و او نیز با رد اتهامش گفت: «من هم تحت فشار به قتل اعتراف کرده بودم وگرنه اصلاً نقشی در این ماجرا نداشتم.»
با پایان اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.