اقراریان، عضو شورای شهر تهران:طبق آیین نامه جدید زاکانی دوباره نمی تواند شهردار تهران شود/ زاکانی شهرداری را برای کاندیداتوری نمایشی در انتخابات ریاست جمهوری رها کرد/ اگر میدان حکمرانی از چهرههایی مانند زاکانی خالی شود، کشور بهتر اداره میشود
مهدی اقراریان، رئیس کمیته حقوقی شورای شهر تهران درباره تغییر شرایط تحصیلی برای انتخاب شهرداران براساس آییننامه اخیر هیأت وزیران، به دیدهبان ایران گفت: طبق آییننامه جدید، هیچ فردی در جریان اصلاحطلب و اصولگرا نمیتواند روی صندلی شهردار تهران بنشیند. من پیشتر نیز گفتهام که آقای زاکانی مشغول کارآموزی در شهرداری تهران است تا شاید در آینده، زمانی که رئیسجمهور شدند، کمتر دچار خطا شوند./ اگر امروز با نارضایتی بخشی از جامعه مواجه هستیم، به این دلیل است که میخواهیم کشور را بر محور افراد اداره کنیم، در حالی که کشور نباید فردمحور اداره شود. توصیه من به آقای زاکانی این است که در جایگاه واقعی خود بنشینند.
دیدهبان ایران؛ پریسا هاشمی: براساس مصوبهای از هیأت وزیران که اخیراً ابلاغ شده است، آییننامه «تحصیلات شهرداران» به وضعیت پیش از انتخاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران بازگشت. این تصمیم با واکنش منفی گروههایی مواجه شده است که پیش از برگزاری انتخابات شوراها، خود را پیروز قطعی میدانند و حتی زاکانی را به عنوان شهردار منتخب خود به جامعه معرفی میکنند. آنچه این روزها با عنوان «انتقاد از آییننامه هیأت دولت» مطرح میشود، در واقع نه دفاع از مدیریت شهری و نه نگرانی برای استقلال شوراهای شهر، بلکه تلاشی آشکار برای حفظ وضعیت فعلی در شهرداری تهران است.
طبق مصوبه اخیر، «شهرداران شهرهای با جمعیت بالاتر از ۲۰۰ هزار نفر باید دارای مدرک تحصیلی مرتبط با مدیریت شهری یا رشتههای مشخص شده و حداقل پنج سال سابقه مدیریت در دستگاههای اجرایی باشند.» در حقیقت، مصوبه اخیر هیأت دولت گامی ضروری و دیرهنگام برای بازگرداندن قانون به جایگاه واقعی آن و تقویت شایستهسالاری و تخصصگرایی است؛ مصوبهای که دقیقاً به همین دلیل، با موجی از اعتراض از سوی همان جریانی روبهرو شده است که در سال ۱۴۰۰ برای تحمیل انتخاب خود، به تغییر سلیقهای قانون پرداختند و زاکانی را بر مسند شهرداری تهران نشاندند.
البته در آن زمان، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت دوازدهم حاضر نشد حکم شهرداری علیرضا زاکانی را امضا کند، چون این انتخاب را خلاف آییننامه مصوب میدانست، اما جریان سیاسی حامی زاکانی عجلهای برای امضای حکم نداشتند، زیرا آن روزها پیروز سیزدهمین میدان انتخابات ریاست جمهوری شده بودند و اطمینان داشتند با شروع به کار وزرای جدید، حکم کاندیدای پوششی سید ابراهیم رئیسی حتماً امضا میشود تا زاکانی جایزه «انصراف به نفع رئیسی در انتخابات» را از دولت او دریافت کند. پس از تغییر کابینه نیز احمد وحیدی، وزیرکشور دولت سیزدهم حکم علیرضا زاکانی را امضا کرد.
پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران آن زمان با حضور در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به سؤالی درباره قانونی نبودن حضور زاکانی در شهرداری براساس مدرک تحصیلیاش، گفت: «این اشتباه است. یکی از موضوعات مهم شهر، بحث سلامت است. همین الان ما با موضوع کرونا مواجه هستیم. مدرک ایشان پزشکی هستهای و مرتبط با موضوع سلامت است.» او از تلاش برای تغییر قانون و گنجاندن رشته پزشکی در قانون انتخاب شهردار در رایزنی با دولت و مجلس همسوی خود خبر داد و در نهایت هم این تغییر در قانون انتخاب شهرداران صورت گرفت.
با سقوط بالگرد رئیس دولت سیزدهم اما این دولت پیش از موعد به آخر خط رسید و مسعود پزشکیان بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد و حالا که بیش از یک سال از عمر دولت چهاردهم گذشته است، هیأت وزیران تصمیم گرفته قانونی را که بهخاطر زاکانی تغییر کرده بود، به همان شکل گذشته برگرداند.
حالا هم که تلاشهای شهرداری برای پیشگیری از این تغییر به جایی نرسیده، احمد صادقی که یکی از حامیان زاکانی در شورای شهر تهران است، دو قوه مقننه و مجریه را به همدستی برای مهندسی انتخابات و مدیریت شهری متهم میکند و اخیراً با عصبانیت در صحن شورای شهر گفت: «این تغییر در ظاهر با شعار «تخصصگرایی» صورت گرفته است، اما در عمل و بهطور غیرمستقیم، افراد خاص با سوابق سیاسی را کنار میگذارد. چنین اقدامی نهتنها ظرفیتهای ارزشمند ملی را از دسترس شوراهای شهر خارج میکند، بلکه میتواند به عنوان ابزاری برای مهندسی ترکیب مدیریت شهری تلقی شود؛ اقدامی که استقلال شوراها در انتخاب شهردار را بهشدت مخدوش میسازد.»
او اما به این حد تاختن بر دولت و مجلس بسنده نکرد و تأکید داشت: «براساس همین مصوبه، حتی رئیسجمهور کشور، آقای پزشکیان نیز فاقد صلاحیت برای تصدی شهرداری تهران تلقی میشود. پیامدهای اجرای این آییننامه، محدود شدن دایره انتخاب شوراها به گروهی اندک و غیرمتنوع، کنار گذاشتن تجربههای مدیریتی ارزشمند و شناختهشده و تضعیف استقلال شوراها و تبدیل آییننامه به ابزاری برای مهندسی سیاسی بهویژه در ایام انتخابات شوراهای شهر است. از دولت و وزارت کشور انتظار میرود این آییننامه را بازنگری کنند و رشتههای مدیریتی و اجرایی متنوعتر را بپذیرند. دولت و مجلس باید استقلال شوراها را در انتخاب شهردار رعایت کنند و اجازه ندهند مقررات اداری به ابزاری برای حذف سیاسی و مهندسی ترکیب مدیریت شهری بدل شود.»
به نظر میرسد آنهایی که قانون را برای انتخاب زاکانی تغییر دادند، پس از بازگشت قانون به شکل اولیه، بنای آن دارند که با فشارها و انگزنیها، به هدف خود برسند. اما اگر دولت و نهادهای مسئول در برابر این فشارها کوتاه بیایند، نهتنها اعتبار قانون، بلکه امید به اصلاح حکمرانی نیز آسیب جدی میبیند. این مصوبه، آزمونی برای حاکمیت قانون است؛ آزمونی که شکست در آن، به معنای بازگشت به همان چرخه فرسوده و پرهزینهای است که کشور سالها تاوان آن را داده است.
درباره ممنوعیت انتخاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران دیده بان ایران با مهدی اقراریان ، عضو شورای شهر تهران گفت.

پروژهای علیه حکمرانی حرفهای برای تقویت حکمرانی نمایشی
مهدی اقراریان، رئیس کمیته حقوقی شورای شهر تهران درباره تغییر شرایط تحصیلی برای انتخاب شهرداران براساس آییننامه اخیر هیأت وزیران، به دیده بان ایران گفت: «مسألهای که امروز با آن مواجه هستیم، این است که برخی افراد تصور میکنند در طبقه ویژهای در حاکمیت قرار دارند. یکی از خصلتهای این طبقه ویژه برخورداری از استانداردهای دوگانه است و رویکرد و سیاستگذاری رسانههای منتسب به این جریان هم براساس جریانهای سیاسی حاضر در شورای شهر تعریف میشود. دقیقاً برخی از این رسانهها در دوره گذشته شورای شهر به مدرک تحصیلی معاونان شهردار و حتی مدرک شهردار حمله میکردند و اتفاقاً امروز همین رسانهها، صرفاً به دلیل همسویی سیاسی با آقای زاکانی سکوت کردهاند و رسالت خبری خود را به نمایش اقدامات شهردار تهران تقلیل دادهاند. استانداردهای دوگانه و رفتارهای متناقض باعث شده است که این رسانهها مرجعیت خود را در افکار عمومی از دست بدهند. متأسفانه شاهدیم که بخش بزرگی از جامعه امروز، مرجع خبری خود را از رسانههای غیررسمی تأمین میکند که این یک چالش بسیار بزرگ است.»
او افزود: «امروز یک پروژه علیه «حکمرانی حرفهای» شکل گرفته است. من آگاهانه از تعبیر «علیه حکمرانی حرفهای» برای این پروژه استفاده میکنم، چون مسأله کشور را در حوزه حکمرانی میبینم. اگر حکمرانی حرفهای در کشور مستقر شود، دیگر کسانی که براساس حکمرانی نمایشی بر صندلیها نشستهاند، محلی از اعراب ندارند و جایگاهی برای حضور در مدیریتهای کلان پیدا نخواهند کرد.»
مدیریت آشفته افراد بدون تخصص در جایگاههای تخصصی
رئیس کمیته حقوقی شورای شهر تهران با بیان این که باید دو فاکتور و شاخص را درباره علیرضا زاکانی مورد ارزیابی قرار دهیم، تأکید کرد: «فاکتور نخست سابقه آقای زاکانی است، البته قبل از این که روی صندلی شهرداری تهران بنشیند. آیا ایشان پیش از این، اقدامی مرتبط با مدیریت شهری یا شهرداری انجام داده است؟ فاکتور دوم این است که آیا رشته تحصیلی ایشان یعنی پزشکی هستهای، ارتباطی با مدیریت شهری دارد یا خیر؟ پیامد نشستن افراد بدون تخصص لازم بر صندلیهای تخصصی، بروز مدیریت آشفته است. یعنی مدیریتی که با آزمون و خطا کارآموزی انجام میدهد. من پیشتر نیز گفتهام که آقای زاکانی مشغول کارآموزی در شهرداری تهران است تا شاید در آینده، زمانی که رئیسجمهور شدند، کمتر دچار خطا شوند. این باور من است و یک اشکال بزرگ در حوزه حکمرانی محسوب میشود.»
او با اشاره به این که باید به سمت اصلاح حکمرانی برویم، افزود: «یکی از اقدامات مهم برای ترمیم سرمایه اجتماعی آسیبدیده کشور این است که قوانین و مقررات را بدون نگاه سیاسی، بر مبنای اصول حرفهای تنظیم کنیم. امروز جریان آقای زاکانی به دولت و مجلس اتهام میزند که «مصوبه اخیر رویکرد سیاسی دارد.» در حالی که طبق آییننامه جدید، هیچ فردی در جریان اصلاحطلب و اصولگرا نمیتواند روی صندلی شهردار تهران بنشیند. نسل جدید یک سؤال را مطرح میکنند: «آیا ما با «سوپرمنها» مواجه هستیم که میتوانند هر کاری انجام دهند؟ یعنی هم میتوانند نماینده مجلس باشند، هم وزیر، هم شهردار و هم دیگر مسئولیتها را برعهده بگیرند؟» اگر امروز با نارضایتی بخشی از جامعه مواجه هستیم، به این دلیل است که میخواهیم کشور را بر محور افراد اداره کنیم، در حالی که کشور نباید فردمحور اداره شود. توصیه من به آقای زاکانی این است که در جایگاه واقعی خود بنشینند.»

زاکانی برای سهمخواهی وارد انتخابات ریاست جمهوری شد
اقراریان به انتصابات مکرر زاکانی در شهرداری تهران اشاره و به دیده بان ایران گفت: «در جابهجاییهای پیدرپی در معاونتهای تخصصی، شاهد انتصاب سه نفر در حوزه خدمات شهری بودیم. ممکن است این معاونان سر جای خود تخصص لازم را داشته باشند، اما هیچکدام تخصص لازم برای مدیریت معاونت خدمات شهری شهرداری تهران را نداشتند، اما آقای زاکانی از چهرههای سیاسی جریان خود در پستها و جایگاههای مختلف استفاده گسترده کردند. نباید حافظه تاریخی شهر تهران فراموش کند که آقای زاکانی در میانه راه، شهروندان تهرانی را رها کرد و نه برای یک کاندیداتوری واقعی، بلکه برای یک کاندیداتوری نمایشی، وارد انتخابات ریاست جمهوری شد. حکمرانی نمایشی آقای زاکانی سابقه در رفتارهای سیاسی او دارد. ایشان کاندیدای نمایشی بود که در ادبیات سیاسی، از آن به عنوان کاندیدای پوششی یاد شد. ایشان وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد تا با حمله به رقبا، جریان سیاسیای که او هدایت میکند، در دولت آینده سهم داشته باشد. البته این فقط منحصر به آقای زاکانی نیست، بلکه در هر دو جریان سیاسی کشور وجود دارد.»
او در پایان گفت: «به عقیده من، آقای پزشکیان و دولت چهاردهم امروز در آزمون بزرگی قرار دارند؛ «آزمون صداقت میان گفتار و عمل.» اگر باور این است که باید کار را به کاردان سپرد و حکمرانی حرفهای را در کشور مستقر کرد، نباید بهخاطر یک فرد، حتی اگر این فرد دارای ارتباطات خاص یا امکان بسیج رسانهای باشد، قانون را تغییر دهیم. در میان جوانان این کشور، هزاران نیروی توانمند وجود دارد که اگر میدان حکمرانی از چهرههایی مانند آقای زاکانی خالی شود، میتوانند کشور را بهمراتب بهتر اداره کنند.»
منبع: دیدهبان ایران