گزارش فایننشال تایمز از مسیر انتقال نفت ونزوئلا و روسیه به چین / پای ایرانیها در میان است!
دادههای رهگیری نشان میدهد پس از رهنگذاری، نفتکشها بلافاصله نفت ایران و گاهی ونزوئلا را حمل میکردند. برای مثال، در نوامبر ۲۰۱۹، Ceres I نزدیک تنگه مالاکا دو میلیون بشکه نفت بارگیریشده از جزیره خارک را دریافت کرد و به چین برد.

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ تام ویلسون در یادداشتی در فایننشال تایمز نوشت: در بهار سال ۲۰۱۹، یک مرد میانسال ایرانی خوشبرخورد وارد دفتر یک وکیل در شهر کوچک «زوگ» سوئیس شد. او که با تهلهجه و اندکی لکنت اما به انگلیسی بسیار روان سخن میگفت، خود را «سعید علیخانی» معرفی کرد.
علیخانی به وکیل گفت حسابدار یک شرکت دلال کالا به نام Ocean Glory Giant است که در پاناما ثبت شده و قصد دارد برای یک سازوکار تجاری غیرمعمول، شرکتهای برونمرزی ایجاد کند.
این شرکت میخواست «رهن دریایی» راهاندازی کند ــ یعنی به جای وام معمول برای خرید کشتی، وثیقهای ثابت روی نفتکشها گذاشته شود ــ تا تضمینی برای معاملات با خریداران چینی باشد. اگر اوشن گلوری پول محمولههای نفتی را دریافت نمیکرد، میتوانست رهن را اعمال کرده و مالکیت نفتکش طرف مقابل را تصاحب کند.
وقتی از منشأ نفت پرسیده شد، علیخانی دو بارنامه حمل نشان داد؛ یکی محمولهای از نفت مالزی و دیگری نفت بصره عراق را توصیف میکرد.
طی شش ماه بعد، وکیل سوئیسی حداقل برای ۹ نفتکش رهن دریایی تنظیم کرد و سپس کار را به دو دوست دیگرش سپرد. آنها تا دستکم سال ۲۰۲۳ به تنظیم این وثایق برای علیخانی ادامه دادند. در مجموع، سه وکیل سوئیسی روی بیش از ۳۰ نفتکش به ارزش نزدیک یک میلیارد دلار رهن ثبت کردند؛ طبق اسنادی که در «اداره دریانوردی پاناما» ــ محل ثبت کشتیها ــ موجود است.
اما بار این کشتیها به آن بیخطری که علیخانی ادعا کرده بود، نبود. تحلیل دادههای رهگیری کشتیها توسط فایننشال تایمز و گروه پژوهشی غیردولتی C4ADS نشان میدهد این نفتکشها تقریباً بهطور انحصاری برای انتقال میلیاردها دلار نفت از ایران، ونزوئلا و سپس روسیه بهکار گرفته شدهاند.
مشخص نبود خریداران واقعی چه کسانی بودند. هر نفتکش به نام یک شرکت پوششی متفاوت ثبت شده بود که مدیران آن چینیهای بینامونشانی بودند. خبرنگاران فایننشال تایمز وقتی به آدرسهای ثبتشده در چین سر زدند، اغلب با مردان و زنانی روبهرو شدند که از وجود نفتکشهای چندصد میلیوندلاری به نام خودشان بیخبر بودند.
با این حال، شماره تلفنها و سایر اطلاعات در اسناد رهنی نشان میداد برخی از این شرکتها با اشخاص و نهادهای چینی مرتبط بودند که در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفته بودند.
این شبکهها نوری تازه میافکند بر سازوکارهایی که برای انتقال نفت ایران به چین ساخته شد و سپس برای نفت روسیه و ونزوئلا نیز بهکار گرفته شد. این افشاگریها درست در زمانی مطرح میشود که ترامپ بار دیگر به دنبال خفه کردن صادرات تهران است و همزمان گزینههای جدیدی علیه مسکو را بررسی میکند.
اندرو بولینگ، پژوهشگر C4ADS، میگوید: «این شبکه نفتی و تأمینکنندگانش با جزئیات نشان میدهند چگونه ابزارها و تاکتیکهای مقابله با تحریمهای غربی میان دولتهای تحریمشده تکثیر شدهاند.»
به گفته او، اوشن گلوری با متنوعسازی فعالیتش به سمت حمل نفت روسیه و ونزوئلا، به نوعی «ابر-دلال نفت تحریمشده» تبدیل شده است.
صادرات نفت ایران، مهمترین منبع ارز خارجی جمهوری اسلامی، از سال ۱۹۷۹ و پس از بحران گروگانگیری سفارت آمریکا، زیر محدودیتهای گوناگون قرار گرفت. حلقه تحریمها در ۲۰۱۲ با تحریم نفتی اتحادیه اروپا تنگتر شد. در ۲۰۱۸، ترامپ از توافق هستهای خارج شد و یک سال بعد معافیتهای موقت برای خریداران بزرگ، از جمله چین، را لغو کرد.
مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، در مه ۲۰۱۹ هشدار داد: «هر کشور یا نهادی که با ایران تعامل میکند باید نهایت احتیاط را داشته باشد؛ ریسکها اصلاً ارزش منافع احتمالی را نخواهند داشت.»
در همان ماه، علیخانی از وکیل سوئیسی خواست در تهیه قراردادها کمک کند و آدرسی در حاشیه لوزان ارائه داد. بررسیهای اولیه وکیل در فهرست تحریمها نام او را نشان نداد و او را بهعنوان مشتری پذیرفت.
علیخانی جذاب و قانعکننده بود. آنها بار دیگر در رستورانی مجلل در زوریخ دیدار کردند. اوشن گلوری را متعلق به تاجری ایرانی به نام امانالله خلافی معرفی کرد و حتی کپی گذرنامه او را نشان داد.
اما نام خلافی در اسناد ثبت شرکت نبود. بهجای آن، سه مدیر هندی با آدرسی مشترک ذکر شده بودند که همان روز همراه دو شرکت پانامایی دیگر ثبت شده بودند.
ارتباطات بعدی عمدتاً از طریق ویچت ــ پیامرسان محبوب چینی ــ انجام شد.
یکی از اولین رهنها مربوط به نفتکشی عظیم به نام Ceres I بود که میتوانست بیش از ۱۲۰ میلیون دلار نفت حمل کند.
از آنجا که بانکها بهدلیل تحریمها از ارائه اعتبارنامه به ایرانیان پرهیز میکردند، علیخانی گفت رهن کشتیها جایگزین وثیقه خواهد بود.
این روند بارها تکرار شد: پیشنویس قرارداد میآمد، وکیل بررسی میکرد کشتی یا طرف معامله در لیست تحریم نیست، سپس امضا میکرد. برخی رهنها بعد از چند هفته لغو میشدند، برخی سالها باقی میماندند.
وکیل اول در اکتبر ۲۰۱۹ از ادامه کار کناره گرفت، اما علیخانی را به دو سوئیسی دیگر معرفی کرد. یکی تا ۲۰۲۳ ادامه داد، دیگری در ۲۰۲۴ مشکوک شد و کنار کشید.
کلر جونگمان، کارشناس قاچاق نفت ایران در شرکت Vortexa، میگوید: «این اولین بار است که میشنوم رهن دریایی چنین استفادهای پیدا کرده است. نشان میدهد شبکهها چطور جسورانه در مرز میان حقوق دریایی، مالی و ژئوپولیتیک فعالیت میکنند.»
دادههای رهگیری نشان میدهد پس از رهنگذاری، نفتکشها بلافاصله نفت ایران و گاهی ونزوئلا را حمل میکردند. برای مثال، در نوامبر ۲۰۱۹، Ceres I نزدیک تنگه مالاکا دو میلیون بشکه نفت بارگیریشده از جزیره خارک را دریافت کرد و به چین برد.
از ۳۴ رهن ثبتشده میان ۲۰۱۹ و ۲۰۲۳، دستکم ۱۹ مورد در سپتامبر یا نوامبر ۲۰۲۲ همزمان با آغاز حمل نفت روسیه توسط «ناوگان تاریک» ثبت شد.
نفتکش Skadi در نوامبر ۲۰۲۲ به ارزش ۲۰ میلیون دلار رهن شد و تا دسامبر ۲۰۲۴ فعال بود. این کشتی چندین بار نفت اورال روسیه و نفت ایران را حمل و در نهایت به چین رساند.
در مجموع، این ناوگان ۱۳۰ میلیون بشکه نفت به ارزش ۹.۶ میلیارد دلار جابهجا کرد: نیمی از ایران، یکچهارم از روسیه و حدود یکپنجم از ونزوئلا. ۹۳ درصد آن در چین تخلیه شد.
در دسامبر ۲۰۲۴، اوشن گلوری بهدلیل مالکیت کشتی حامل نفت ایران تحریم شد.
علیخانی در پاسخ به تماس فایننشال تایمز در تهران تأیید کرد در ۲۰۱۹ به وکیل مراجعه کرده، اما مدعی شد هدفش ایجاد بستههای تضمینی برای واردات دارو و محصولات کشاورزی بوده است. او هرگونه ارتباط این رهنها با نفت را رد کرد.
اوشن گلوری وبسایت ندارد و در دسترس نیست. حداقل ۲۰ نفتکش مرتبط، از جمله Skadi و Ceres I، اکنون در فهرست تحریمهای آمریکا قرار دارند.
بررسیهای فایننشال تایمز نشان داد برخی از کشتیها به افراد و شرکتهای چینی مرتبطاند که در ۲۰۱۹ توسط دولت ترامپ تحریم شدند.
چین که بزرگترین واردکننده نفت جهان است، هرگز خرید نفت تحریمی را انکار نکرده است. بخش زیادی از این نفت به پالایشگاههای مستقل موسوم به «قوریها» در چین میرود.
وزارت خارجه چین در پاسخ گفت: «چین همواره مخالف تحریمهای یکجانبه غیرقانونی بدون مجوز شورای امنیت بوده است. همکاری عادی کشورها با ایران در چارچوب قوانین بینالمللی مشروع و باید محترم شمرده شود.»
کلر جونگمان در پایان گفت: «ایران نهتنها نفت خود، بلکه تمام دستورالعملهای دور زدن تحریمها را صادر کرده است. ناوگان تاریک و شبکههای حمایتیاش اکنون الگویی برای جریان نفت پنهانی به سمت شرق شدهاند.»