۵ روایت متناقض از کودتای نوژه / از روایت روزنامه ها تا مارک گازیوروسکی پژوهشگر روسی
رادیو دولتی ایران در روز پنجشنبه ۱۹ تیر در گزارشی از خنثی شدن کودتایی که هدف آن بدست گرفتن پایگاههای نظامی کشور و حمله به مراکز استراتژیک بود را فاش کرد. گویا این سومین کودتایی بود که در دولت بنی صدر خنثی شده بود. برای تصرف پایگاه نوژه بعنوان کلید عملیات کودتا قرار بود ۱۲ تیم مرکب از یکصد تن از کلاه سبزهای تیپ نوهد، ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر از اعضای ایل بختیاری و ۱۲ نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سپهبد سعید مهدیون فرمانده تیپ ۲۳ نوهد جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند. پس از تصرف پایگاه هم قرار بود ۱۶ هواپیما از ۵۳ فروند هواپیمای مجهز به سلاح سنگین وارد عملیات مرحله اول شوند. رهبری قسمت نیروی هوایی کودتا هم بر عهده سرتیپ خلبان آیت محققی رئیس آکروجت شاهنشاهی بود

به گزارش سایت دیدهبان ایران، مردمی که همانند هر روز، در روز شنبه ۲۱ تیر ۵۹ به پای دکه های روزنامه فروشی حلقه زده بودند نام یک کلمه را برجسته تر از هر زمان دیگری بر پیشانی جراید مشاهده کردند. (کودتا) که خبرها حاکی از نافرجام ماندنش حکایت می کرد. اما ماجرای کودتا چه بود؛
۱- روایت کودتا؛
باید به چند ماه عقب تر برویم، دیماه سال ۱۳۵۸، زمانی که نطفه این کودتا زده شد. قصه از این قرار بود که یکی از هواداران شاپور بختیار به نام مهندس قادسی نمودار سازمانی را تهیه کرد و نام آنرا (نقاب) گذاشت. این نام در واقع جمع حروف اول (نجات قیام انقلاب بزرگ) بود. تقسیم بندی در این سازمان به گونه ای بود که اعضای اولیه آن شامل مسئولان تهران، امور شهرستانها، امور وزارتخانه ها، امور دانشگاهها، انتشارات و تبلیغات، امور ایلات و امور چریکی تعیین شده بودند.
آنها چنان دقیق و حساب شده کار خود را آغاز کرده بودند که کودتایی چون کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را در ذهن خود تصور می کردند. سران کودتا برای شروع کار در صدد در اختیار گرفتن یک پایگاه نظامی بودند که دارای هواپیما، نزدیک به تهران، خارج از شهر و پرسنل عملیات هوایی آن با اماکن مورد نظر آشنایی داشته باشند و بهترین مکان را پایگاه هوایی شهید نوژه انتخاب کردند.
این پایگاه استراتژیک که در نزدیکی همدان و در شهرستان کبودرآهنگ قرار دارد در رژیم سابق پایگاه شاهرخی نامیده می شد پس از انقلاب به پایگاه حر تغییر نام داد و سپس بدنبال شهادت سرهنگ دوم خلبان نوژه که در قضیه بانه به یاری شهید چمران شتافته و در مرداد ۵۸ شهادت رسیده بود به نام وی نامگذاری گردید.
برای تصرف پایگاه نوژه بعنوان کلید عملیات کودتا قرار بود ۱۲ تیم مرکب از یکصد تن از کلاه سبزهای تیپ نوهد، ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر از اعضای ایل بختیاری و ۱۲ نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سپهبد سعید مهدیون فرمانده تیپ ۲۳ نوهد جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند. پس از تصرف پایگاه هم قرار بود ۱۶ هواپیما از ۵۳ فروند هواپیمای مجهز به سلاح سنگین وارد عملیات مرحله اول شوند. رهبری قسمت نیروی هوایی کودتا هم بر عهده سرتیپ خلبان آیت محققی رئیس آکروجت شاهنشاهی بود. ضمنا سران کودتا با ارتش بعثی عراق هماهنگ کرده بودند در روز ۱۹ تیر ۵۹ در ساعت مقرر وارد حریم هوایی منطقه شوند و در پی عملیات هوایی عراق، آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا در آید و پرسنل، هواپیماها را مسلح و آماده پرواز کنند. بطور همزمان خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع برای حرکت بسوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز کنند. با رسیدن هواپیماها به تهران هم قرار بود بیت امام خمینی، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه، ستاد مرکزی کمیته های انقلاب، پادگان ولیعصر و پادگان امام حسین و چند نقطه دیگر بمباران و پس از آن، هواپیماها با شکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت بدهند که مرحله دوم کودتا را آغاز کنند. در این مرحله باید، صداوسیما- پادگان حر- فرودگاه مهرآباد- ستاد ارتش- پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامی ایجاد شده و طبق برنامه، اگر نیروی زمینی موفق به تسخیر صداوسیما نشد هواپیماها آنجا را بمباران کنند. پارک لاله تهران هم محل تجمع ۴۰ خلبانی شد که قرار بود با اتوبوس به پایگاه هوایی نوژه رفته و به دیگر خلبانان بپیوندند که با دستگیری آنها این کودتا در نطفه عقیم ماند.
۲- روایتگران کودتا؛
رادیو ایران در روز پنجشنبه ۱۹ تیر در گزارشی از خنثی شدن کودتایی که هدف آن بدست گرفتن پایگاههای نظامی کشور و حمله به مراکز استراتژیک بود را فاش کرد. گویا این سومین کودتایی بود که در دولت بنی صدر خنثی شده بود. روایتهای متفاوتی از شخصیتهای سیاسی کشور درباره چگونگی لو رفتن این عملیات وجود دارد که در ادامه برخی از آنها را مرور میکنیم؛
۱- روایت رهبر انقلاب از ماجرا اینگونه هست که شبی حدود اذان صبح دیدم درب منزل ما را می زنند به شدت هم می زدند من از خواب بیدار شدم گفتند یکی از یک آقایی آمده با شما کار واجب دارد... بعد گفتند یکی از خلبانان که قرار بود در مرحله اول خانه امام خمینی را بمباران کند دچار عذاب وجدان شده... آمد برای صحبت و خبر داد اینکه قرار است امشب یا فردا شب کودتا بشود... حجت الاسلام رفسنجانی هم در جریان ماجرا قرار می گیرد و به محسن رضایی تلفن می کند که فورا خود را برساند.
۲- روایت محسن رضایی که در آن زمان مسئول اطلاعات سپاه بود این است که در اوایل تیر ۵۹ در خیابان ایران به دیدار آیت الله خامنه ای که در آنزمان نماینده حضرت امام در ارتش بودند رفتم به ایشان گفتم که اطلاعات، رد و خط یک کودتا را در ارتش پیدا کرده است کودتا قطعی است ولی زمان نقطه آغاز را هنوز کشف نکرده ایم...
پس از مدتی آقای خامنه ای تماس می گیرد که خلبانی اینجاست که مشابه حرف شما را می زند سریع خودتان را برسانید منزل ما، ببینید موضوع از چه قرار است. رفتم و با یک خلبان جوان روبرو شدم همان چند جمله اول را که گفت فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده است. گویا آن خلبان می گوید وقتی مادرم از قصدم برای شرکت در کودتا آگاه میشود به او می گوید شیرم را حرامت می کنم اگر سریعا پیش آقای خامنه ای نروی و ماجرا را لو ندهی و باقی ماجرا...
۳- اما از سوی دیگر سعید حجاریان که پس از دستگیری افراد کودتا چی مسئولیت مدیریت بازجویی آنها را بر عهده داشت، اینگونه شرح می دهد که سه روز مانده به کودتا چند تن از افسران خبر کودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترک، ستاد خنثی سازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیری را هم سپاه عهده دار شد و شب کودتا به آقای ری شهری گفتم که می خواهد کودتا بشود...
۴- آیت الله محمدی ری شهری حاکم شرع وقت دادگاههای انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود درباره این قضیه اینگونه گفته است که نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷ تیر ۵۹ سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجان زده گفت کار خصوصی دارم و اینکه امشب قرار است کودتا شود...
۵ - از سوی دیگر مارک گازیوروسکی پژوهشگر و تاریخ پژوه در مسائل ایران در مقاله ای با عنوان "طرح نوژه و سیاست ایران" نوشته است که رهبران بازمانده نقاب با تحقیق در شکست کودتا دریافتند که دو نفر از افراد گروه بدون اجازه کمیته نقاب در ساعات اولیه شامگاه ۹ ژوئیه با بختیار یکی از اعضای گروه در پاریس تلفنی تماس می گیرند و از زمان و مکان طرح اطلاعات می دهند در حالی که کمیته نقاب قرار نبود تا زمان وقوع عملیات با بختیار تماس بگیرد. به نظر رهبران کودتا، شاپور بختیار نیز با استخبارات عراق تماس گرفته و آنها را در جریان کودتا قرار داده و استخبارات عراق نیز مقامات ایران را در جریان کودتا قرار داده است!!
۳- فرجام کودتا؛
دو روز پس از لو رفتن عملیات و دستگیری سران آن، شورای انقلاب با انتشار اطلاعیه ای دستور بستن تمام مرزهای زمینی، هوایی و دریایی کشور را برای جلوگیری از فرار کودتاگران صادر کرد. بر اساس این بخشنامه هواپیماهای به مقصد ایران می توانند در ایران بنشینند اما تا ۴۸ ساعت باید در ایران بمانند. بنا به گفته ری شهری که بعدها رئیس دادگاه محاکمه کودتاگران شد، حدود ۶۰۰ نفر در رابطه با این کودتا در سراسر کشور دستگیر شدند که ۵۰۰ نفر از آنها از نیروهای نظامی بودند. سعید محققی و آیت مهدیون دو تیمسار بلند پایه کودتا در بازجویی ها به همکاری خود با بختیار اعتراف کرده و سرانجام ۹ روز پس از لو رفتن کودتا ۵ نفر از درجه داران ارتش، آیت محققی، بیژن ایران نژاد، سرگرد فرخزاد جهانگیری، استوار محمد مالکی و همافر یوسف پوررضایی به اعدام محکوم شدند. در کیفرخواست دادستان موارد زیر به عنوان دلایل اتهام ذکر شد؛
۱- سبق تصمیم و طراحی توطئه کودتا به منظور واژگون نمودن حکومت جمهوری اسلامی.
۲- آماده نمودن ۳۵ الی ۵۰ فروند هواپیما جهت اجرای عملیات و بمباران نمودن مناطق مختلف و پر جمعیت شهرها
۳- بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی در صورت پیروزی طرح
۴- آماده نمودن اعلامیه های چاپی جهت پخش بر روی شهرها در صورت پیروزی طرح توطئه و تهدید به سرکوب نمودن هرگونه مقاومت مردم.
۵- طرح تصرف مراکز عامل نظامی و فرودگاه مهرآباد و رادیو تلویزیون.
۶- گزارشهای ضمیمه پرونده از جانب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
۷- اظهارات هر یک از متهمین در رابطه با متهمین دیگر
۸- وجود قرائن و شواهد موجود در پرونده.
گزارش: مصطفی رحیمی مشکله