یک مقام مسئول در پژوهشکده محیطزیست: «برنامه جامع مدیریت تغییر اقلیم» در دست تدوین است/ تغییر اقلیم به بخشی از منطق تصمیمسازی کشور تبدیل شده است/ تحریمها بر «توان سازگاری و مدیریت تبعات اقلیمی» اثرگذار بودهاند
دردانه آقاجانی، مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر این که در حال حاضر فرآیند تدوین «برنامه جامع مدیریت تغییر اقلیم» در مرحله نهاییسازی قرار دارد، به دیدهبان ایران گفت: این قانون در راستای تکلیف برنامه هفتم توسعه و با محوریت سازمان حفاظت محیطزیست در حال تهیه است و هدف آن، تدوین راهبردها و اقدامات مشخص برای دستگاههای اجرایی در زمینه پیشبینی، مدیریت و کاهش آسیبپذیری اقلیمی است./ در حال حاضر در کشورمان تغییر اقلیم از سطح هشدار علمی فراتر رفته و به بخشی از منطق تصمیمسازی کشور تبدیل شده است؛ رویکردی که اگر استمرار یابد، میتواند نقطه اتصال میان توسعه اقتصادی و پایداری محیطزیستی باشد./ تحریمها بهصورت مستقیم تأثیری بر روند فیزیکی تغییر اقلیم ندارند؛ تغییرات دما، بارش یا رخدادهای حدی پدیدههایی جهانی هستند که از مسیرهای طبیعی و صنعتی متأثر میشوند، نه از تصمیمات سیاسی. اما در بُعد غیرمستقیم، تحریمها بر «توان سازگاری و مدیریت تبعات اقلیمی» اثرگذار بودهاند.
دیدهبان ایران؛ محمدحسین خودکار: امروزه تغییر اقلیم دیگر یک پدیده نظری یا محدود به گزارشهای علمی نیست، بلکه واقعیتی است که زندگی روزمره انسانها را از شمال تا جنوب زمین دربرگرفته است. گرمایش جهانی، کاهش منابع آبی، فرسایش خاک و افزایش پدیدههای حدی آبوهوایی، اکنون به مسائلی ملموس در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران تبدیل شدهاند. این تحولات نهتنها طبیعت، بلکه امنیت غذایی، سلامت عمومی و حتی مناسبات اقتصادی و اجتماعی کشورها را تحتتأثیر قرار داده است. در چنین شرایطی، دوم آبانماه بهعنوان «روز جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی»، فرصتی برای بازاندیشی در شیوه زندگی و الگوی توسعه کشورهاست. این روز یادآور آن است که مقابله با تبعات تغییر اقلیم، تنها وظیفه دولتها و نهادهای بینالمللی نیست، بلکه نیازمند مشارکت تکتک شهروندان در رفتار مصرفی، نحوه استفاده از انرژی و احترام به ظرفیتهای طبیعی سرزمین است؛ به نحوی که بدون این همافزایی جمعی، هیچ سیاست یا برنامهای به نتیجه نخواهد رسید.
در این میان، ایران بهعنوان کشوری با اقلیم متنوع و شکننده، بیش از هر زمان دیگری نیازمند رویکردی علمی، هماهنگ و آیندهنگر است. سازگاری با تغییرات اقلیمی، نه صرفاً یک الزام محیطزیستی، بلکه ضرورتی برای حفظ توسعه، امنیت و رفاه نسلهای آینده است. به همین مناسبت، بازخوانی وضعیت اقلیمی ایران و بررسی سیاستهای سازگاری با تبعات تغییر اقلیم، اهمیتی دوچندان پیدا کرده است. پرسش اصلی این است که ایران در برابر واقعیتهای اقلیمی پیشِرو و پیامدهای ناشی از تغییر اقلیمی، تا چه اندازه آماده است و این مسأله چقدر در سیاستگذاریهای کلان حاکمیت نقش دارد؟ بهویژه آن که کشورمان طی سالهای اخیر بهشدت با پیامدهای تغییر اقلیم از جمله افزایش متوسط دمای هوا، بیشتر شدن وقوع پدیدههای حدی نظیر سیلهای شدید، تشدید گرد و غبار، کاهش میانگین بارندگی و افزایش میزان کمآبی مواجه بوده است.
دیدهبان ایران در همین راستا درباره وضعیت کنونی تغییرات اقلیمی در جهان، شدت اثرپذیری کشورمان از تغییر اقلیم، برنامه دولت برای سازگاری با پیامدهای گرمایش جهانی، ارتباط ایران با سیاستها و برنامههای جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی، همکاریهای بین دستگاههای اجرایی کشور برای سازگاری با تبعات تغییر اقلیم و نحوه آموزش و فرهنگسازی عمومی برای آشنایی شهروندان با این پدیده و اثرات آن با دردانه آقاجانی، مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایران از نظر تبعات تغییر اقلیم در مرحله «هشدار پیشرفته» قرار دارد
دردانه آقاجانی، مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست در ابتدای گفتوگو با خبرنگار دیدهبان ایران درباره ارزیابی خود از وضعیت کنونی تغییرات اقلیمی و آثار آن بر محیطزیست کشورمان، توضیح داد: تحلیل دادههای اقلیمی و گزارشهای رسمی ملی و بینالمللی نشان میدهد که ایران در حال تجربه نوسانات اقلیمی محسوسی است که در قالب گرمایش تدریجی، کاهش بارندگی مؤثر، تغییر الگوی زمانی بارش و افزایش فراوانی پدیدههای حدی مانند خشکسالی، سیلاب و گرد و غبار نمود پیدا کرده است. با این حال، باید دقت کرد که توصیف وضعیت کنونی کشور بهعنوان مرحله «بحرانی» دقیق نیست. ایران در وضعیتی قرار دارد که میتوان آن را مرحله «هشدار پیشرفته» دانست؛ یعنی جایی که آثار تغییر اقلیم بهطور محسوس بر بخشهایی از محیطزیست و معیشت جوامع تأثیر گذاشته است، اما هنوز امکان مدیریت و تعدیل آنها وجود دارد.
این مقام مسئول در پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار تأکید کرد: در حال حاضر ظرفیتهای ملی برای سازگاری و تابآوری اقلیمی نیز قابلتوجهاند. زیرساختهای دادهای و سامانههای پایش اقلیم در کشور در حال توسعهاند، برنامههای ملی سازگاری و مدیریت ریسک در حال اجرا هستند و بخش علمی و پژوهشی کشور نیز نقش فعالی در پایش و تحلیل روندها ایفا میکند. بنابراین، آینده ایران در مواجهه با تغییرات اقلیمی بیش از هر چیز به نحوه استفاده هماهنگ از این ظرفیتها و تقویت ارتباط میان علم، سیاستگذاری و تصمیمگیری بستگی دارد.
ایران در منطقهای قرار دارد که ذاتاً دچار ناپایداریهای اقلیمی است
آقاجانی در پاسخ به این پرسش که ایران در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه، چه جایگاهی از نظر تأثیرپذیری از تغییرات اقلیمی دارد، گفت: جایگاه ایران در میان کشورهای منطقه از نظر اثرات تغییر اقلیم، ترکیبی از چالش و ظرفیت است. بهعبارتی، ایران در منطقهای قرار دارد که ذاتاً با ناپایداریهای اقلیمی همراه است و طبیعت آن همواره میان کمآبی و تنشهای زیستمحیطی در نوسان بوده است، اما آنچه امروز مشاهده میشود، بیشتر حاصل همزمانی چند روند است؛ تغییر اقلیم جهانی، فشار بر منابع طبیعی و تحولات الگوهای توسعه. این ترکیب باعث شده است که کشورمان همانند بسیاری از همسایگانش، با الگوهای جدیدی از تغییرات دما و بارش روبهرو شود، ولی شدت و دامنه آن در نقاط مختلف ایران متفاوت است.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست خاطرنشان کرد: در مقایسه با سایر کشورهای منطقه میتوان گفت ایران در گروه کشورهایی قرار دارد که آثار تغییر اقلیم برایشان محسوستر شده، اما مسیر پاسخگویی نهادی و علمی نیز در حال تقویت است. در واقع، شدت اثر به اندازه توان سازگاری معنا دارد و از این منظر، ایران در وضعیتی میانه قرار دارد؛ نه در شرایط بحرانی، نه در منطقه امن. آنچه تفاوت ایجاد میکند، چگونگی ترجمه دادهها و مطالعات برای سیاستگذاری اجرایی است؛ مسیری که هر کشوری بسته به ساختار و اولویتهای خود طی میکند.
الگوهای طبیعی دما و بارش دچار جابهجایی زمانی و مکانی شدهاند
آقاجانی با بیان این که نمودهای تغییر اقلیم در ایران امروز را نمیتوان صرفاً به چند پدیده محدود کرد، اظهار داشت: در شرایط کنونی، پیامدهای تغییر اقلیم برای ایران شامل مجموعهای از روندهای همزمان و درهمتنیدهاند که در بخشهای مختلف محیطزیست بروز پیدا کردهاند. در سالهای اخیر، تغییر در الگوهای دما و بارش باعث شده است که الگوهای طبیعی کشور دچار نوعی «جابهجایی زمانی و مکانی» شوند. این یعنی بارشها در زمانی رخ میدهند که سیستمهای طبیعی و انسانی برای آن آماده نیستند و دما در مقاطعی بالا میرود که اکوسیستمها و منابع آبی تابآوری گذشته را ندارند.
وی همچنین یادآور شد: یکی از نمودهای بارز تغییر اقلیم در ایران، افزایش فراوانی رخدادهای حدی است. همزمان، روند افت منابع آب زیرزمینی، تغییر کیفیت خاک و گسترش پدیده گرد و غبار در مناطق مرکزی و جنوب غربی نیز نشانههایی از فشار ترکیبی اقلیم و بهرهبرداری انسانی است. اما باید توجه داشت که همه این تحولات به خودی خود «بحران» نیستند؛ در بسیاری از مناطق کشور، این تغییرات بهصورت تدریجی و قابل مدیریت پیش میروند. چالش اصلی، نه در وجود پدیدهها، بلکه در سرعت انطباق ساختارهای مدیریتی، شهری و کشاورزی با شرایط جدید اقلیمی است. ایران امروز در مرحلهای قرار دارد که آثار تغییر اقلیم دیده میشوند، اما هنوز فرصت برای تبدیل این روندها به مسیر سازگاری پایدار وجود دارد.
سازمان محیطزیست در حال تدوین «برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور» است
آقاجانی در پاسخ به این سؤال که سازمان محیطزیست چه برنامهای برای ارتقای سطح سازگاری کشور با تغییرات اقلیمی دارد، عنوان کرد: سازمان حفاظت محیطزیست، ذیل تکلیف قانونی ماده ۲۲ بند «ت» قانون برنامه هفتم توسعه، در حال تدوین «برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور» است؛ برنامهای که هدف آن ایجاد چارچوبی یکپارچه برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش ظرفیت سازگاری ملی است. در این برنامه، نگاه صرفاً محیطزیستی جای خود را به رویکردی بین بخشی داده است که محور آن «مدیریت ریسک اقلیمی» است؛ به این معنا که ملاحظات اقلیم در سیاستهای بخشهای آب، انرژی، کشاورزی، صنعت، حملونقل و سلامت ادغام میشود.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر این که در حال حاضر فرآیند تدوین «برنامه ملی مدیریت تغییر اقلیم» در مرحله نهاییسازی قرار دارد، خاطرنشان کرد: این قانون در راستای تکلیف برنامه هفتم توسعه و با محوریت سازمان حفاظت محیطزیست در حال تهیه است و هدف آن، ایجاد الزامات مشخص برای دستگاههای اجرایی در زمینه پیشبینی، مدیریت و کاهش آسیبپذیری اقلیمی است. پیشنویس این قانون طی ماههای اخیر با همکاری دستگاههای ذیربط از جمله وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، بهداشت، صمت و سازمان برنامه و بودجه مورد بررسی قرار گرفته و بخش عمدهای از مفاد آن بر پایه سازوکار کاهش انتشار و افزایش سازگاری تنظیم شده است. هدف اصلی این برنامه، آن است که مسئولیت سازگاری اقلیمی از یک نهاد مرکزی فراتر رود و به بخشی از وظایف روزمره هر وزارتخانه و سازمان تبدیل شود.
«سامانه ملی پایش و گزارشدهی انتشار گازهای گلخانهای» در دست طراحی است
آقاجانی در پاسخ به این پرسش که آیا در حال حاضر کشورمان برنامه ملی یا نقشه راه مشخصی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تدوین کرده است یا خیر، توضیح داد: اکنون ایران دارای چارچوب مشخصی برای مدیریت انتشار گازهای گلخانهای است که در قالب «برنامه ملی مدیریت تغییرات اقلیمی» در دست تدوین نهایی است. این برنامه با محوریت سازمان حفاظت محیطزیست و با همکاری دستگاههای بخشی طراحی شده است تا مسیر هماهنگ کاهش انتشار در بخشهای انرژی، صنعت، حملونقل، کشاورزی و پسماند را مشخص کند. در این چارچوب، تمرکز بر کاهش شدت انرژی، توسعه فناوریهای کارآمد و ارتقای نظام پایش و گزارشدهی انتشار است. در واقع، هدف اصلی نه صرفاً کاهش عددی انتشار، بلکه گذار تدریجی به الگوی توسعه کمکربن است؛ الگویی که بتواند هم رشد اقتصادی و هم پایداری محیطزیستی را همزمان پیش ببرد.
وی همچنین تصریح کرد: یکی از دستاوردهای این روند، طراحی «سامانه ملی پایش و گزارشدهی انتشار گازهای گلخانهای» است که قرار است دادههای مربوط به مصرف انرژی و منابع انتشار را از دستگاههای مختلف گردآوری کند و مبنای تصمیمگیری کلان قرار دهد. این اقدام زمینهساز حرکت کشور از سیاستگذاری مبتنی بر تخمین، به سمت سیاستگذاری مبتنی بر داده و شواهد خواهد بود.
رویکرد ایران در تغییر اقلیم بر همکاری بینالمللی با حفظ استقلال تصمیمگیری استوار است
آقاجانی درباره پیوستن ایران به کنوانسیونهای جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیز گفت: ایران از سالهای ابتدایی شکلگیری نظام بینالمللی مقابله با تغییر اقلیم، به «کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم» (UNFCCC) پیوسته و در تمام نشستها و فرایندهای مرتبط با آن حضور فعال داشته است. براساس این کنوانسیون، کشورها متعهد به پایش و گزارشدهی وضعیت انتشار و اقدامات سازگاری خود هستند، اما نوع تعهدات برای هر کشور بسته به سطح توسعه و شرایط ملی متفاوت است. به بیان دیگر، رویکرد ایران در حوزه تغییر اقلیم، بر همکاری بینالمللی با حفظ استقلال تصمیمگیری داخلی استوار است؛ یعنی کشورمان ضمن مشارکت در گفتوگوها و برنامههای علمی زیر چتر کنوانسیون، تمرکز خود را بر تقویت ظرفیتهای داخلی، تبادل دانش و اجرای سیاستهای سازگار با شرایط ملی گذاشته است؛ مدلی از همکاری که میتوان آن را «مشارکت فعال اما متناسب با ظرفیت ملی» توصیف کرد.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست درباره پیوستن ایران به توافقنامه آبوهوایی پاریس نیز بیان کرد: ایران در چارچوب نظام بینالمللی تغییر اقلیم، عضو «کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم» است و براساس آن، موظف به تقویت اقدامات داخلی در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای و سازگاری با تبعات تغییرات اقلیمی است. اما در خصوص توافق پاریس، ایران از امضاکنندگان اولیه آن محسوب میشود، ولی هنوز این توافق بهصورت رسمی در نظام حقوقی کشور تصویب نشده است. به عبارت دیگر، ایران در مسیر همکاریهای اقلیمی بینالمللی حرکت میکند، اما بر مبنای «ظرفیتها، شرایط و اولویتهای ملی» خود اقدام مینماید.
تدوین «برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور» براساس برنامه هفتم توسعه
آقاجانی همچنین با اشاره به جایگاه مهم تغییر اقلیم در برنامه هفتم توسعه کشور گفت: یکی از مفاد مهم این برنامه، ماده ۲۲ بند «ت» آن است که دولت را مکلف میکند «برنامه ملی مدیریت تغییرات اقلیمی کشور» را با محوریت سازمان حفاظت محیطزیست تهیه و اجرا کند. این بند در واقع پیوند سیاستهای کلان توسعه را با سازگاری و کاهش انتشار برقرار میکند و چارچوبی برای هماهنگی بین بخشی میان وزارتخانهها و نهادهای مرتبط فراهم میسازد. به موازات آن، در سیاستهای کلان محیطزیستی کشور (سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری) نیز تغییر اقلیم به عنوان یکی از محورهای اصلی حکمرانی زیستمحیطی مطرح شده است. این سیاستها بر تقویت تابآوری ملی، اصلاح الگوی مصرف انرژی، حفاظت از منابع آب و خاک و توسعه نظام پایش و ارزیابی تأکید دارند. در حال حاضر در کشورمان تغییر اقلیم از سطح هشدار علمی فراتر رفته و به بخشی از منطق تصمیمسازی کشور تبدیل شده است؛ رویکردی که اگر استمرار یابد، میتواند نقطه اتصال میان توسعه اقتصادی و پایداری محیطزیستی باشد.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر لزوم تقویت همکاری بین دستگاههای مختلف برای سازگاری با پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم، اظهار داشت: همکاری بین بخشی در موضوع تغییر اقلیم ذاتاً یکی از دشوارترین بخشهای حکمرانی محیطزیستی در همه کشورهاست و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در سالهای اخیر گامهای مؤثری برای تقویت این هماهنگی برداشته شده است؛ از جمله حضور نمایندگان وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، صمت، نفت، راه و شهرسازی و بهداشت در فرآیند تدوین «برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور» و طراحی سازوکارهای مشترک در حوزههایی مانند پایش منابع آب و انرژی، اما همچنان ضرورت تقویت همکاریهای بین بخشی احساس میشود.
وی در ادامه بیان کرد: باید واقعبین بود که سطح همکاریهای بین بخشی در حوزه تغییر اقلیم هنوز به نقطه ایدهآل نرسیده است. بیشتر تعاملها در مرحله تبادل داده و هماهنگی سیاستی قرار دارند و هنوز به شکل کامل در فرایند تصمیمسازی و تخصیص منابع ادغام نشدهاند. بخشی از این چالش به تفاوت مأموریتها و ساختار سازمانی دستگاهها برمیگردد و بخشی هم به نبود یک سامانه واحد برای اشتراک دادههای اقلیمی و زیستمحیطی. با این وجود، رویکرد جدید دولت در قالب ماده ۲۲ برنامه هفتم توسعه و برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی، در جهت «نهادینهسازی همکاری بین بخشی» است. اگر این سازوکار بهدرستی اجرا شود، میتواند همکاری میان وزارتخانهها را از سطح پروژهای به سطح سیاستگذاری پایدار برساند؛ تغییری که برای موفقیت هر سیاست اقلیمی در کشور حیاتی است.
هماهنگی بین بخشی برای اجرای سیاستهای تغییر اقلیم به صورت تدریجی شکل میگیرد
آقاجانی در پاسخ به این سؤال که مهمترین مانع اجرای سیاستهای مربوط به تغییر اقلیم در کشورمان چیست، عنوان کرد: اجرای سیاستهای مرتبط با تغییر اقلیم، در همه کشورها فرایندی چندوجهی و زمانبر است و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. موضوع تغییر اقلیم در ذات خود بین بخشی است و نیازمند هماهنگی میان دستگاههایی با مأموریتها و اولویتهای متفاوت است. طبیعی است که این هماهنگی بهصورت تدریجی شکل میگیرد و نیازمند زمان، ظرفیتسازی نهادی و انسجام سیاستی است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در حال حاضر، بخش قابلتوجهی از اقدامات در مسیر درستی قرار دارد؛ از تقویت پایگاههای داده و شبکههای پایش گرفته تا گنجاندن ملاحظات اقلیمی در برنامههای توسعهای کشور. با این حال، همانند بسیاری از حوزههای نوظهور، همچنان نیاز به ارتقای مستمر در هماهنگی نهادی، تأمین منابع مالی پایدار و افزایش آگاهی عمومی وجود دارد. بهطور کلی میتوان گفت چالشها بیشتر در مرحله «همافزایی و اجرای هماهنگ» است تا کمبود اراده یا نبود برنامه. استمرار همکاری میان نهادهای مسئول و تداوم نگاه بلندمدت، کلید عبور از این مرحله و رسیدن به حکمرانی اقلیمی پایدار خواهد بود.
تحریمها مسیر سیاست اقلیمی ایران را به سمت خوداتکایی سوق دادهاند
آقاجانی در پاسخ به سؤالی درباره نقش تحریمها و محدودیتهای اقتصادی در پیشبرد پروژههای اقلیمی و محیطزیستی کشور نیز گفت: بیتردید محدودیتهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی در سالهای اخیر بر اجرای بسیاری از پروژههای اقلیمی و محیطزیستی کشور اثر گذاشتهاند؛ بهویژه در زمینههایی که نیازمند تأمین فناوریهای نو، سرمایهگذاری خارجی یا همکاریهای فنی بینالمللی بودهاند. اما باید توجه داشت که اثر این شرایط بیشتر در «کُندی پیشرفت» بوده است تا «توقف کامل.» در عمل، این وضعیت موجب شد کشور به سمت تقویت توانمندیهای بومی در پایش اقلیم، مدیریت داده و توسعه سامانههای نرمافزاری و فناورانه داخلی حرکت کند.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: بسیاری از دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان در همین دوره توانستند ابزارهای تحلیلی و سامانههای هشدار سریع را با تکیه بر ظرفیت داخلی طراحی کنند. از این منظر، تحریمها اگرچه محدودکننده بودهاند، اما به شکل غیرمستقیم موجب رشد استقلال فنی و نهادی کشور در حوزه محیط زیست شدهاند. در مجموع میتوان گفت که محدودیتهای اقتصادی در کوتاهمدت چالشزا بودهاند، اما در بلندمدت، مسیر سیاست اقلیمی ایران را به سمت خوداتکایی، نوآوری داخلی و همکاریهای منطقهای سوق دادهاند؛ رویکردی که با استمرار حمایت از ظرفیتهای علمی و فناورانه میتواند جایگزین بخشی از تعاملات بینالمللی شود.
تحریمها بهصورت مستقیم تأثیری بر روند فیزیکی تغییر اقلیم ندارند
آقاجانی در پاسخ به این پرسش که تحریمها چقدر در تشدید تبعات تغییر اقلیم بر ایران موثر بودهاند، توضیح داد: تحریمها بهصورت مستقیم تأثیری بر روند فیزیکی تغییر اقلیم ندارند؛ تغییرات دما، بارش یا رخدادهای حدی پدیدههایی جهانی هستند که از مسیرهای طبیعی و صنعتی متأثر میشوند، نه از تصمیمات سیاسی. اما در بُعد غیرمستقیم، تحریمها بر «توان سازگاری و مدیریت تبعات اقلیمی» اثرگذار بودهاند. این تأثیر بیشتر در سه حوزه دیده میشود؛ محدودیت در دسترسی به فناوریهای نوین مدیریت انرژی و آب، دشواری در تأمین منابع مالی پروژههای اقلیمی و کاهش امکان مشارکت فعال در برنامههای تحقیقاتی و تبادل دادههای منطقهای.
وی همچنین یادآور شد: در نتیجه تحریمها، بخشی از ظرفیت کشور برای پیشبینی، پایش و واکنش به تغییرات اقلیم بهناچار به توان داخلی متکی شده است. با این حال، باید گفت که این شرایط به شکل همزمان موجب تقویت برخی توانمندیهای بومی نیز شده است؛ از توسعه سامانههای هشدار سریع و پایگاههای داده ملی گرفته تا شکلگیری همکاریهای منطقهای در حوزه گرد و غبار و مدیریت منابع آب. بنابراین، تحریمها اگرچه سرعت سازگاری را کاهش دادهاند، اما مسیر آن را متوقف نکردهاند و مسیر کشور را به سمت خوداتکایی فناورانه و همکاریهای منطقهای سوق دادهاند.
چالش امروز ایران همزمانی شرایط اقلیمی جدید با الگوهای گذشته مصرف و توسعه است
آقاجانی درباره ارتباط بین تغییرات اقلیمی و افزایش نرخ فرونشست زمین در ایران نیز گفت: واقعیت این است که تغییر اقلیم فشار تازهای بر منابع آب و خاک کشور وارد کرده و پدیدههایی مثل فرونشست زمین را تشدید کرده است. با این حال، چالش امروز ما فقط اقلیمی نیست، بلکه حاصل همزمانی شرایط اقلیمی جدید با الگوهای گذشته مصرف و توسعه است. در سالهای اخیر، تلاشهایی برای اصلاح این روند آغاز شده است؛ از پایش دقیق دشتهای بحرانی گرفته تا بازنگری در سیاستهای تخصیص آب. البته هنوز تا رسیدن به هماهنگی کامل میان مدیریت منابع طبیعی و واقعیت اقلیمی فاصله داریم، اما جهت حرکت کشور بهسوی سازگاری و تصمیمگیری مبتنی بر داده است؛ مسیری که اگر استمرار یابد، میتواند وضعیت را بهتدریج متعادلتر کند.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت تعامل ایران با نهادی بینالمللی در زمینه انتقال فناوریهای سبز و انرژی های پاک نیز توضیح داد: در سالهای اخیر، تعامل ایران در زمینه فناوریهای سبز و انرژیهای پاک بیشتر در قالب «انتقال دانش و تجربه» دنبال شده است تا انتقال مستقیم فناوری. با توجه به شرایط اقتصادی و محدودیتهای همکاری رسمی، کشورمان مسیر متفاوتی را برگزیده است؛ تمرکز بر توسعه ظرفیتهای علمی، آموزشی و پژوهشی داخلی و تبادل غیرمستقیم دانش فنی از طریق همکاریهای علمی، منطقهای و دانشگاهی.
وی در ادامه بیان کرد: در این رویکرد، بهجای واردات صرف تجهیزات یا فناوری، تلاش میشود دانش فنی و روشهای مدیریتی در زمینههایی مانند بهینهسازی مصرف انرژی، توسعه سامانههای تجدیدپذیر و فناوریهای سازگار با اقلیم بهتدریج بومیسازی شود. این انتقال دانش عمدتاً از مسیر پروژههای پژوهشی مشترک، ارتباطات علمی و آموزشهای تخصصی انجام میگیرد. نتیجه این روند، شکلگیری نسل جدیدی از توانمندیهای بومی در حوزه فناوریهای سبز است؛ از طراحی سیستمهای انرژی پاک گرفته تا مدیریت پسماند، کشاورزی هوشمند و سازگاری اقلیمی. جهتگیری فعلی کشور بر «خوداتکایی فناورانه همراه با تبادل دانش» است؛ مدلی که نه انزواست و نه وابستگی، بلکه نوعی استقلال یادگیرنده در مسیر گذار به توسعه پایدار محسوب میشود.
هنوز با «درک اجتماعی گسترده» درباره تغییر اقلیم و تبعات آن فاصله داریم
آقاجانی همچنین درباره میزان آگاهی عمومی شهروندان ایران پیرامون تغییر اقلیم و پیامدهای آن، گفت: سطح آگاهی عمومی درباره تغییر اقلیم در ایران طی سالهای اخیر بهصورت محسوسی افزایش یافته است، اما هنوز تا تبدیل شدن به یک «درک اجتماعی گسترده» فاصله دارد. مطالعات ملی نشان میدهد مردم بیش از گذشته اثرات اقلیم را در زندگی روزمره لمس میکنند، از کمآبی و گرمای شدید گرفته تا گرد و غبار و تغییر در الگوی کشاورزی، اما هنوز پیوند ذهنی میان این پدیدهها و مفهوم علمی تغییر اقلیم بهطور کامل شکل نگرفته است.
وی ادامه داد: طی چند سال گذشته، رسانهها، نهادهای آموزشی و شبکههای اجتماعی در تقویت این آگاهی نقش مهمی داشتهاند؛ بهویژه در میان نسل جوان و دانشگاهی. با این حال، چالش اصلی در تبدیل آگاهی به «رفتار پایدار» است؛ یعنی این که درک خطر به اقدام روزمره تبدیل شود. این مسأله نیازمند آموزش مداوم، زبان ارتباطی ساده و حضور مفاهیم اقلیمی در رسانههای عمومی است. در مجموع میتوان گفت جامعه ایران در مرحله «درک اولیه و حساسیت اجتماعی» نسبت به اقلیم قرار دارد. روند رشد آگاهی امیدوارکننده است، ولی برای اثرگذاری واقعی، باید به یک «فرهنگ زیستپذیری با اقلیم» تبدیل شود، فرهنگی که باید از مدرسه تا تصمیمات شهری و خانوادگی جریان داشته باشد.
برنامههای سازمان محیطزیست برای آموزش عمومی و ترویج رفتارهای سازگار با اقلیم
آقاجانی در پاسخ به این پرسش که سازمان محیطزیست چه برنامهای برای آموزش عمومی یا فرهنگسازی در زمینه رفتارهای سازگار با تغییر اقلیم دارد، عنوان کرد: سازمان حفاظت محیطزیست در سالهای اخیر آموزش و ترویج رفتارهای سازگار با اقلیم را به یکی از محورهای اصلی برنامه خودتبدیل کرده است. این رویکرد بر پایه این باور شکل گرفته که مقابله با تبعات اقلیمی، تنها از مسیر فناوری و سیاست ممکن نیست، بلکه نیازمند تغییر در شیوه زندگی، الگوی مصرف و درک عمومی جامعه است.
وی با بیان این که در همین چارچوب، چند محور اجرایی دنبال میشود، اظهار داشت: همکاری با وزارت آموزش و پرورش برای گنجاندن مفاهیم اقلیمی در محتوای درسی مدارس و اردوهای محیطزیستی، تولید و انتشار محتوای آموزشی چندرسانهای با رویکرد بومی و اقلیممحور، حمایت از شبکههای مردمی، سازمانهای مردمنهاد و جوانان دوستدار محیطزیست برای اجرای برنامههای محلی و راهاندازی «پویشهای ملی سازگاری» که مردم را در قالب اقدامات ساده و روزمره مانند صرفهجویی در انرژی و مدیریت مصرف آب مشارکت میدهد، از جمله برنامههای سازمان محیطزیست برای ارائه آموزشهای عمومی در حوزه تغییر اقلیم است.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست تأکید کرد: سیاست سازمان حفاظت محیطزیست بر این است که «آموزش اقلیمی» تنها محدود به کلاس درس نباشد، بلکه از مدرسه تا رسانه و از شهر تا روستا، جریان یابد. جهتگیری کنونی، ایجاد نوعی «فرهنگ زیستن با اقلیم» است؛ فرهنگی که امیدواریم بهتدریج به بخشی از رفتار اجتماعی ایرانیان تبدیل شود.
رسانهها باید برای «تغییر ادراک» نسبت به پدیده تغییر اقلیم تلاش کنند
آقاجانی با تأکید بر این که طی سالهای اخیر، رسانهها در تبدیل تغییر اقلیم از یک مفهوم تخصصی به یک گفتمان عمومی نقش مهمی ایفا کردهاند، عنوان کرد: افزایش پوشش خبری درباره موضوعاتی مانند کمآبی، گرد و غبار، فرونشست زمین و گرمای بیسابقه باعث شده است افکار عمومی نسبت به اقلیم حساستر شود و این خود گامی ارزشمند در جهت شکلگیری آگاهی اجتماعی است. با این حال، نقش رسانهها در حوزه اقلیم صرفاً اطلاعرسانی نیست؛ بلکه «چارچوبسازی ذهنی» است، یعنی کمک به مردم برای درک پیوند میان رفتار روزمره و تحولات اقلیمی. در این زمینه، هنوز جای کار زیادی وجود دارد.
مدیر تحلیل داده و تغییر اقلیم پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیطزیست خاطرنشان کرد: بخش زیادی از محتواها جنبه خبری یا هشداردهنده دارند، در حالی که جامعه به روایتهای امیدبخش و آموزشی نیز نیاز دارد؛ روایتهایی که نشان دهند هر فرد میتواند بخشی از راهحل باشد. امروز رسانهها میتوانند به حلقه واسط میان علم و مردم تبدیل شوند؛ با سادهسازی دادههای پیچیده اقلیمی، گفتوگو با متخصصان و روایت تجربههای بومی سازگاری در مناطق مختلف کشور. در مجموع، نقش رسانه در اقلیم دیگر فقط «انتقال پیام» نیست، بلکه «تغییر ادراک» است، تغییری که اگر استمرار یابد، میتواند جامعه را از آگاهی به کنش جمعی برساند.
با برنامهریزی و سرمایهگذاری صحیح، ایران وارد مرحلهای از «سازگاری پایدار» میشود
آقاجانی در پاسخ به این سؤال که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، ایران در ۲۰ سال آینده از نظر تأثیرپذیری از پیامدهای تغییر اقلیم در چه وضعیتی قرار خواهد داشت، توضیح داد: پیشبینی آینده اقلیمی ایران در افق ۲۰ساله، بیش از هر چیز به نحوه سازگاری و مدیریت امروز ما بستگی دارد. شواهد علمی نشان میدهد که منطقه ما در مجموع با نوسانات بیشتر دما و بارش روبهرو خواهد بود، اما شدت و جهت این تغییرات در ایران به میزان موفقیت ما در مدیریت منابع آب، انرژی و کاربری زمین مرتبط است.
وی ادامه داد: اگر روند فعلی برنامهریزی و سرمایهگذاری در حوزه تابآوری، بهرهوری انرژی و حفاظت از منابع طبیعی ادامه پیدا کند، میتوان انتظار داشت که کشور بهتدریج وارد مرحلهای از «سازگاری پایدار» شود؛ یعنی شرایط اقلیمی دشوارتر میشود، اما توان پاسخگویی نیز همزمان افزایش مییابد. در مقابل، اگر هماهنگی نهادی و استفاده از دادههای اقلیمی در تصمیمسازی تقویت نشود، احتمال افزایش فشار بر منابع آب، خاک و زیرساختهای زیستی وجود دارد. مسیر آینده ایران در حوزه اقلیم هنوز باز و قابل اصلاح است. جهتگیری کنونی کشور به سمت مدیریت ریسک و توسعه مبتنی بر تابآوری، اگر با استمرار و انسجام همراه شود، میتواند چالشهای اقلیمی را در سطحی قابلکنترل نگه دارد.
با هماهنگی میان دستگاهها، تابآوری ایران در برابر تغییرات اقلیمی افزایش مییابد
آقاجانی همچنین درباره مهمترین اقدامات کوتاهمدت و میانمدت که میتواند نقش مؤثری در کاهش تبعات تغییر اقلیم بر ایران داشته باشد، گفت: در کوتاهمدت، بیشترین تأثیر از اقداماتی حاصل میشود که همزمان هم قابل اجرا باشند و هم هزینهی بالایی نداشته باشند. از جمله میتوان به مدیریت هوشمند منابع آب، ارتقای بهرهوری انرژی و بهبود نظام پایش اقلیم اشاره کرد. این سه حوزه بهطور مستقیم بر کاهش فشارهای اقلیمی و جلوگیری از تشدید آثار آن مؤثرند. اما در میانمدت، تمرکز باید بر اصلاح الگوهای توسعه و تقویت زیرساختهای تابآوری باشد؛ از جمله بازنگری در سیاستهای کاربری زمین، مدیریت خاک و توسعه فناوریهای سازگار با اقلیم در بخشهای کشاورزی، صنعت و حملونقل. همچنین، گسترش آموزشهای عمومی و نهادینهسازی رفتارهای سازگار با اقلیم میتواند پشتیبان پایداری این اقدامات شود.
وی در پایان تصریح کرد: مسیر سازگاری اقلیمی در ایران نه از اقدامات بزرگ و ناگهانی، بلکه از مجموعهای از گامهای پیوسته و هماهنگ شکل میگیرد. اگر هماهنگی میان دستگاهها، دسترسی به دادههای دقیق و فرهنگسازی عمومی همزمان پیش برود، میتوان انتظار داشت اثرات اقلیم در سطح ملی قابل کنترلتر شود و تابآوری کشور در برابر تغییرات آینده افزایش یابد.
منبع: دیدهبان ایران