حمایت مدیرعامل روزنامه وابسته به شهرداری تهران از قالیباف/ مهدیان: چرا در زندگی خصوصی یک مسئول سرک می کشید؟/ چهکسی گفته حکومت با «شنود» گذاشتن باید نظارت کند؟
مدیرعامل ارگان مطبوعاتی شهرداری تهران و علیرضا زاکانی در دفاع از قالیباف نوشت: آیا ما حجت شرعی و قانونی برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم داریم؟ میگویند مسئول با آدم عادی فرق دارد. بله فرق دارد. اما این تفاوت حجتی برای سرک کشیدن ماست؟ با کدام منطق؟ کدام مستند دینی و قانونی؟ چهکسی گفته اگر کسی مسئول بود ما حق داریم در زندگی شخصیاش سرک بکشیم؟
به گزارش دیده بان ایران؛ محسن مهدیان، از مدیران سابق خبرگزاری نزدیک به سپاه و مدیرعامل کنونی روزنامه وابسته به شهرداری تهران در دفاع از ماجرای سیسمونی گیت و محمدباقر قالیباف نوشت: اصل ماجرا همانطور که فرزند رئیس مجلس نوشت، خطا بوده و قابل دفاع نیست.
آیا ما حجت شرعی و قانونی برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم داریم؟ میگویند مسئول با آدم عادی فرق دارد. بله فرق دارد. اما این تفاوت حجتی برای سرک کشیدن ماست؟ با کدام منطق؟ کدام مستند دینی و قانونی؟ چهکسی گفته اگر کسی مسئول بود ما حق داریم در زندگی شخصیاش سرک بکشیم؟
مسئول وظیفه دارد ساده زیست باشد و هزار ملاحظه دیگر. خب؟ آیا حجتی است که در پنهانیترین وجه زندگی مسئول سرک بکشیم؟ اگر باب شود سنگ روی سنگ بند میشود؟ مگر مسئولان ما معصومند؟ حالا چون مسئول شدند باید خطاهایشان را همه ببینند؟ آنهم نه خطای مسئول بلکه خانوادهاش.
بله. حکومت باید نظارت کند؛ اما حکومت. آنهم به قاعده شفافیت در اموال و دارایی. آنهم نه با جارو جنجال. آنهم نه سرک کشیدن و شنود گذاشتن و بپا گذاشتن.
مهدیان در ادامه مطلب خود نوشت: چهکسی گفته خطا در خفا را ما حق داریم علنی کنیم؟ روشن است که این دو تفاوت دارند. کسی که در خفا خطایی کرده با کسی که بیمحابا در علن خطا میکند یکیاست؟ آیا ما حق داریم خطای پنهان فرد را علنی نهی از منکر کنیم؟ چرا خطای فرد را اجتماعی کردیم؟ با کدام حجت شرعی؟ این معصیت بزرگ اول.
آیا ما از جزئیات مطلع بودیم؟ این دست مسائل جزئیات فراوان دارد که ما نسبت بدان بیاطلاعیم. اطلاع از جزئیات یک ماجرا برای اینکه ما حکم دهیم بسیار مهم است. به همین دلیل که چون امکان اطلاع از جزئیات وجود ندارد، میگویند نباید در مسائل شخصی افراد قضاوت کرد. این معصیت دوم.
چهکسی گفته ما حق داریم آبرو ببریم؟ بردن آبرو خودش یک حکم قضایی است. یعنی با فرض اینکه خطایی اثبات شود اینکه آبروی فرد برده شود خودش حکم مجتهد و قاضی میخواهد. رهبری حتی بعداز حکم قضایی نیز با ریختن آبرو مخالف است. با این توضیح ما با کدام حجت مثل آب خوردن آبرو میبریم؟
آنهم آبرویی که گفته میشود حریم خانه خداست و از آن دسته گناهانی است که به سادگی بخشیده نمیشود و در همین دنیا چوب خوردن دارد.
مدیرعامل روزنامه همشهری نوشت: چرا این خبر آنقدر پیچید؟ چرا #مخرج_مشترک با ضدانقلاب شکل داد؟ اساسا چرا هیجان ساخت؟ واقعا خرید چند قلم از سیسمونی ولو خطا آنقدر باید جاروجنجال بسازد؟ خیر. ماجرا چیز دیگری است.
ماجرا این است که این خبر قرار است یک بازی دیگری را کامل کند. چی؟ ریاکاری پدر. تزویر رئیس مجلس. اثبات اتهامات گذشته که هرکدام جداگانه در دادگاه همهشان رد شده است. پس قرار است خطایی از فرزند به پدر تعمیم یابد و آنهم از خطای پدر به شخصیت و هویت و گذشتهاش توسعه پیدا کند. این هیجان سیاه برای این است که از سیسمونی فرزند به نفاق پدر برسند.