?>
کد خبر: 13110
A

رئوفیان: جبهه مردمی نیروهای انقلاب همه اصولگرایان را نمایندگی نمی کند

ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین از جمله اصولگرایانی است که بیان می‌کند همچنان احزاب و شخصیت‌های اصولگرایی هستند که سازوکار کنونی ائتلاف یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب را نمی‌پسندند. او از عدم همراهی جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت متشکل از ١٨ تشکل و حزب با این جبهه می‌گوید و معتقد است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب همه اصولگرایان را نمایندگی نمی‌کند.

رئوفیان: جبهه مردمی نیروهای انقلاب همه اصولگرایان را نمایندگی نمی کند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، حدود چهار ماه مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم جریان اصولگرا نمونه جدیدی از سازوکار وحدت و انسجام درون جریانی را امتحان می‌کند. پس از شکست این جریان سیاسی در انتخابات ٩٢ بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌ها از ضرورت وحدت و انسجام سخن گفتند و همین مساله نیز سبب شد تا در انتخابات مجلس دهم در سال ٩٤ با لیستی واحد و در قالب وحدت به عرصه بیایند. اگرچه آنها بر مبنای آسیب‌شناسی‌ها توانستند در این انتخابات به لیستی واحد برسند اما لیست ائتلافی‌شان در تهران حتی نتوانست یک نماینده به مجلس بفرستد. این‌بار پرسشی اساسی‌تر مطرح شد. آیا همه مشکلات اصولگرایان با وحدت حل می‌شود؟ لااقل نمونه انتخابات مجلس ٩٤ نشان می‌داد که وحدت شان برای پیروزی مکفی نبوده است یا لااقل شاکله و شیوه رسیدن به وحدت و انسجام نیز اهمیت دارد. امروز آنها تلاش می‌کنند تا انتخابات ٩٦ را به گونه‌ای متفاوت از دو انتخابات پیشین مهندسی کنند. ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین از جمله اصولگرایانی است که بیان می‌کند همچنان احزاب و شخصیت‌های اصولگرایی هستند که سازوکار کنونی ائتلاف یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب را نمی‌پسندند. او از عدم همراهی جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت متشکل از ١٨ تشکل و حزب با این جبهه می‌گوید و معتقد است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب همه اصولگرایان را نمایندگی نمی‌کند. او همچنین نقدهایی به کار این جبهه دارد که در زیر می‌خوانید:

 

آقای ترقی طی مصاحبه‌ای خبر داده است که ظاهرا قرار است ٥ نفر از مجموعه اصولگرایان انتخاب شوند و از بین آنها نیز یک نفر برای رقابت نهایی انتخاب شود. این سازوکار در چه قالبی قرار است به اجرا دربیاید؟ کدام مجموعه قرار است که این ٥ نفر را انتخاب کند؟

من اطلاع دقیقی ندارم. از ایشان بپرسید. من این موضوع را از شما می‌شنوم. احتمالا در مجموعه جبهه مردمی نیروهای انقلاب این تصمیم‌گیری اتفاق می‌افتد. حزب موتلفه به جبهه مردمی نیروهای انقلاب پیوسته است و به همین دلیل احتمالا صحبت اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه بر اساس سیاستگذاری‌های جبهه مردمی نیروهای انقلاب است.

پیش از اینکه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام موجودیت کند، سازوکار ائتلاف اصولگرایی به این صورت بود که هر حزب و تشکل نامزد مورد نظر خود را به ائتلاف معرفی می‌کرد. در حال حاضر که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام موجودیت کرده است تکلیف آن شیوه پیشین چه خواهد بود؟

آن شیوه می‌تواند به قوت خود باقی بماند و به نظر من منافاتی ندارند. احزاب و گروه‌ها که به جبهه مردمی ملحق شده‌اند افراد مورد نظر خودشان را به شورای رهبری جبهه مردمی نیروهای انقلاب معرفی کنند و مورد ارزیابی قرار گیرند. در نهایت احتمالا به همین مدلی که آقای ترقی اعلام کرده برسند. البته حزب اسلامی ایران‌زمین به جبهه مردمی نیروهای انقلاب ملحق نشده است. به نظر من این دو موضوع قابل جمع است.

به چه دلیل حزب شما به جبهه مردمی نیروهای انقلاب نپیوسته است؟

بیشتر از این نمی‌خواهم توضیح دهم.

آیا جبهه مردمی نیروهای انقلاب سازوکاری درون ائتلاف اصولگرایی است یا موازی با آن کار می‌کند و هم‌پوشانی‌هایی دارند؟نسبت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با ائتلاف اصولگرایی چیست؟

این سوالی است که سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید به آن مبسوط پاسخ دهد. آنها باید توضیح دهند که بنا دارند در چه قالبی حرکت کنند و می‌توانند ائتلاف اصولگرایی را کاملا پوشش دهند یا خیر. اینکه جبهه مردمی انقلاب اسلامی چه نقشی را می‌خواهد برای رسیدن به وحدت و انسجام رسیدن اصولگرایان بازی کند، هنوز جای سوال است.

از آنجایی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب تلاش کرده که حمایت تشکل‌ها و احزاب مختلف اصولگرا را جلب کند، چطور احزاب و گروه‌ها را توجیه کرده است؟ حتما این جبهه برای احزاب و تشکل‌ها توضیح داده که چه نسبتی با ائتلاف اصولگرایان دارد و چه وظایف و کارکردهایی دارد. شما از زبان اعضای این جبهه یا دیگر احزاب چه تعریفی از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شنیده‌اید؟

جبهه مردمی نیروهای انقلاب به دنبال یکپارچگی بین طیف‌های اصولگراست و به عنوان مدیریت پروژه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم داعیه‌دار است. این طور که از سیاست‌های اعلامی این جبهه برمی‌آید نسبت به فعالیت یک مجموعه اصولگرا جدای از این جبهه نظر نداشته و ندارد. آنها در پی تجمیع تمامی طیف‌های اصولگرا در این جبهه هستند. البته واضح است که اجماع مطلق پدید نخواهد آمد. کما اینکه خیلی از احزاب و گروه‌های سیاسی اصولگرا که نیروهای وفادار به انقلاب بوده و هستند و دارای سابقه مشخص و درخشانی هم هستند و بعضا السابقون السابقون اصولگرایان به لحاظ شخصیت حقوقی و حقیقی نیز هستند، تا به الان به جبهه مردمی نیروهای انقلاب نپیوسته‌اند. حدود ١٨ حزب و گروه سیاسی که اخیرا با تابلوی جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت به ریاست آقای شهاب الدین صدر اعلام موجودیت کردند، از این جمله‌اند.

آیا این جبهه بنا دارد که به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بپیوندد؟

جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت متشکل از ١٨ تشکل و حزب است که به جبهه مردمی نیروهای انقلاب نپیوسته است و بنای پیوستن نیز ندارند و با تابلوی دیگری فعالیت می‌کنند. البته حزب اسلامی ایران زمین عضو ناظر جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت است.

در واقع می‌توان گفت که جبهه مردمی نیروهای انقلاب بخشی از اصولگرایان را نمایندگی می‌کند؟

بله. همین طور است. البته تلاش این جبهه بر این بوده است که محل تجمیع همه اصولگرایان باشد اما چنین اتفاقی قطعا رخ نخواهد داد. به لحاظ تفاوت در نگاه و رویکردی که بعضا وجود دارد جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت اعلام موجودیت کرده است. همچنین هستند شخصیت‌ها و احزابی که اصوگرا هستند اما هیچیک از جبهه‌ها هم نشده‌اند و در عین حال خارج از نیروهای انقلاب هم نیستند و هرگز این عنوانی که برای این جبهه انتخاب شده است به این معنا نیست که اگر حزبی یا شخصیتی وارد این سازوکار نشود، از نیروهای انقلابی نیست. لذا احزاب و طیف‌های متعدد اصولگرایی داریم که تاکنون به این جبهه نپیوسته‌اند و بعضا نیز بنای پیوستن ندارند.

این جبهه اعلام کرده که برای انتخاب نامزد انتخاباتی‌اش سازوکاری از پایین به بالا خواهد داشت. احزاب و گروه‌ها چه نقشی قرار است در انتخاب نامزد انتخاباتی اصولگرایان داشته باشند؟ آیا اینکه صنوف مختلف در انتخاب نامزد انتخاباتی نقش خواهند داشت، نقش احزاب را کمرنگ می‌کند؟در عین حال دیده می‌شود که احزاب و گروه‌ها به این جبهه پیوسته‌اند. سازوکار از پایین به بالا آیا با بازیگری احزاب جمع‌پذیر است؟

سوال خوبی است. در دیداری که اعضای شورای مرکزی حزب ما در ابتدای آذرماه با آیت‌الله موحدی کرمانی داشت، ایشان به همین مطلب اشاره کردند که با عبرت از گذشته و اشتباهات دو انتخابات ٩٢ و ٩٤ این‌بار تصمیم بر این است که سازوکار انتخاب نامزد از پایین به بالا باشد و مردم نقش تعیین‌کننده‌ای در اینکه چه کسی معرفی شود داشته باشند. این نکته مثبتی است. ایشان همچنین اشاره کردند که احزاب باید در سازوکار تعیین نامزد نقش داشته باشند. اینکه سازوکار از پایین به بالا موجب شود که نقش احزاب و گروه‌ها کمرنگ شود، بستگی به شیوه و روش اعتمال این سیاست دارد. اگر این سیاست ابلاغی از سوی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با شیوه‌ای نادرست اعمال شود، طبیعی است نقش احزاب و گروه‌های سیاسی بسیار کمرنگ خواهد شد. لیکن اگر شیوه و روش انتخاب شده حساب شده و درست باشد احزاب می‌توانند نقش خود را ایفا کنند. آنچه در این مدت از برخی از ١٠ نفری که به عنوان پیشانی و تابلوی این جبهه معرفی شده‌اند، شنیده می‌شود، روش انتخابی نقش احزاب را کمرنگ می‌کند. استناد می‌کنم به بخشی از صحبت‌های آقای روستاآزاد که یکی از ١٠ نفر هیات موسس است. او بیان کرد که فضای سیاسی جامعه از دست فعالان سیاسی در حال انتقال به دست فعالان اجتماعی است. واقعا جای سوال است که فضای سیاسی چطور می‌خواهد به دست فعالان اجتماعی اداره شود؟

نقد شما به این جمله چیست؟ آیا این جمله در راستای آسیب‌شناسی رفتارهای گذشته انتخاباتی اصولگرایان مطرح می‌شود؟

آیا اساسا تجربه و پیشینه‌ای وجود دارد. وقتی اذعان داریم که فضا سیاسی است چطور می‌خواهیم آن را به دست فعالان اجتماعی بسپاریم؟ «هر دم از این باغ بری می‌رسد؛ تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد» گاهی آدم حرف‌هایی از شخصیت‌ها می‌شنود که تعجب می‌کند. اگر فعالان سیاسی و احزاب نقشی در پروژه‌های سیاسی نداشته باشند، چه کسی می‌خواهد داشته باشد؟ هیچ منطقی در ادبیات سیاسی ما نمی‌پذیرد که فضای سیاسی جامعه و انتخابات ریاست‌جمهوری که یک پروژه کاملا سیاسی است، انتقال دهیم به فعالان اجتماعی.

جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام کرده است که برای «نه» گفتن به وضع موجود آمده است. همچنین این جبهه ضرباتی به دولت یازدهم وارد می‌کند که از زبان اعضای هیات موسس این جبهه بارها شنیده شده است. چه چیزی این جبهه را به این استراتژی رسانده است؟ الزامات و پیش‌نیاز‌های «نه» گفتن به وضع موجود چیست؟

نکته دیگری که مطرح می‌شود این است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب برای «نه» گفتن به وضع موجود آمده است. وضع موجود که تنها محصول دوره اول ریاست‌جمهوری آقای روحانی نیست. وضع موجود معلول دوره‌های پیشین است. بخش اعظمی از مشکلاتی چون بیکاری و بی‌عدالتی در دولت دهم به دولت یازدهم منتقل شده است. آقای حاجی بابایی مطرح کرده بود که رکود، بیکاری و بی‌عدالتی امروز قابل قبول نیست. مگر این مشکلات فقط محصول این سه سال است؟این رکود که در دولت پیشین بسیار افسار گسیخته‌تر بود. بی‌عدالتی در دولت دهم به اوج خود رسیده بود. چشم به برخی موارد بستن و برخی موارد را نقد کردن تاثیر چندانی بر بدنه اجتماعی ندارد. همه این محاکمات تنها به دولت یازدهم مربوط می‌شود؟ آقای حاجی بابایی که وزیر آموزش و پرورش و خانم دستجردی نیز که وزیر بهداشت دولت آقای احمدی‌نژاد بوده است. دیگرانی هم بودند که در دولت آقای احمدی‌نژاد دستی از نزدیک در آتش داشتند. اینکه ریشه همه مشکلات امروز جامعه را در دولت یازدهم جست‌وجو کنیم و بعد هم اعلام شود که جبهه مردمی آمده تا به وضع موجود «نه» بگوید، درست نیست. می‌توان گفت که این جبهه آمده تا وضع مطلوبی نسبت به وضع موجود ایجاد کند؛ آمده تا اصلاحاتی پدید آورد. در مجموع فکر می‌کنم آنها باید در این شیوه تجدیدنظر کنند. در شورای رهبری جبهه مردمی نیروه‌های انقلاب احزاب باید تصمیم‌گیرند باشند؛ نه اشخاص. باید در شورایی که قرار است تصمیمات نهایی گرفته شود، احزاب باید تاثیرگذار باشند. متاسفانه از قراین، شواهد و صحبت‌ها احساس می‌شود که نگاه این جبهه حزبی و کارشناسی شده نیست.

جامعه روحانیت چه نسبتی با جبهه مردمی نیروهای انقلاب دارد؟ آیا همچنان محوریت ائتلاف اصولگرایان را به عهده دارد؟

نمی‌دانم که جامعه روحانیت محوریت کار جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را به عهده خواهد گرفت یا خیر اما آیت‌الله موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز از این جبهه اعلام حمایت کرده است. از این نظر جامعه روحانیت موافق کار جبهه مردمی نیروهای انقلاب است.


منبع: اعتماد

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر