گرامی‌مقدم: آقای باقری کنی اگر دیپلماسی بلد بود بلافاصله بعد از مذاکرات به روسیه سفر نمی‌کرد

فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: کسانی که الان در وزارت‌ امور خارجه هستند نشان می‌دهد، وقتی حتی برخی از آنان به زبان انگلیسی سلیس تسلط ندارند،‌ چطور می‌توانیم از آنها در عرصه مهم دیپلماسی توقع کارآمدی داشته باشیم؟ مدیران فعلی ابتدایی‌ترین ابزار دیپلماسی را ندارند که اگر داشتند، آقای باقری بلافاصله بعد از مذاکرات به روسیه سفر نمی‌کرد. امیدواریم آقایان دست به‌اصلاح خود بزنند و از چهرهای کارآمد اصولگرا بهره‌ ببرند.

گرامی‌مقدم: آقای باقری کنی اگر دیپلماسی بلد بود بلافاصله بعد از مذاکرات به روسیه سفر نمی‌کرد

به گزارش دیده بان ایران؛ مذاکرات، چه آن طور که منتقدان دولت سیزدهم می‌گویند؛ مذاکرات احیای برجام و چه آن طور که مدافعان این دولت دوست دارند جا بیفتند، مذاکرات لغو تحریم‌ها، همچنان در حالتِ ابهام و بلاتکلیفی به‌سر می‌برد. بعد از مذاکره دو ‌روزه در دوحه قطر،‌ دو طرف بدون هیچ نتیجه‌ای به کشورهای‌شان برگشتند تا توافق به‌مثابه گرهی کور بماند. نکته‌ای که در این میان مطرح می‌شود،‌ چیزی جز این نیست که گروهی از دولتمردان کنونی در کنار رسانه‌ها و چهره‌هایِ همسو، اصلاح‌طلبان را متهم به تخریب برجام می‌کنند. خبرگزاری مهر سیزدهم تیر گزارشی را منتشر کرد با این عنوان: «حمله به تیم مذاکره‌کننده»؛ پاس گل اصلاح‌طلبان به حریف در دقیقه 90.  روزنامه ایران، ارگان مطبوعاتی دولت، نیز در پانزدهم تیر نوشت: «رسانه‌ها و تحلیلگران اصلاح‌طلب و حامی دولت قبل در روزهای اخیر در تلاش هستند همچون گذشته، با انداختن توپ در زمین ایران و شکل‌گیری یک دوقطبی سیاسی در افکارعمومی، فشارها برای تحمیل یک توافق بد به کشور را افزایش دهند و به دروغ بر «فوریت رسیدن به هر توافقی» سخن بگویند. فضاسازی این جریان رسانه‌ای و سیاسی داخلی حتی باعث شده است که راب مالی در سخنان اخیر خود نسبت به صداهایی که ایران را مقصر عدم توافق می‌دانند، ابراز امیدواری‌کند.»

این همه در حالی است که حامیان دیپلماسی دولت سیزدهم، خودشان در دولت روحانی از هیچ ظرفیتی برای به سرانجام نرسیدن برجام، زمینه‌سازی برای خروج ترامپ از برجام و در نهایت شکست خوردن مذاکرات احیای برجام فروگذار نکردند.

اسماعیل‌ گرامی‌مقدم، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و قائم‌مقام حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با «آرمان‌ امروز» به بررسی اتهام‌‌هایی که این روزها در حوزه دیپلماسی به اصلاح‌طلبان زده می‌شود، پرداخت.

 حامیان دولت فعلی اصلاح‌طلبان را متهم به تخریب مذاکره‌کنندگان و ارسال پاس گل به حریف متهم می‌کنند؛ چرا کسانی که خود روزگاری  با وارد کردن اصطلاح «دلواپسان» به فرهنگ سیاسی کشور، در برابر هر اقدام دیپلماتیک دولت قبل مقاومت می‌کردند، اکنون نقد اصلاح‌طلبان به بلاتکلیفی، فقدان ابتکار عمل و کُندی مذاکرات را کارشکنی تلقی می‌کنند؟

گروهی که در دولت قبلی موسوم به دلواپسان بودند و امروز مصادر امور را در اختیار گرفته‌اند، به رغم شعارهایی که می‌دهند، در عمل منافع ملی را مدنظر قرار نمی‌دهند؛ یعنی برای آنها مصالح جریانی اولویت دارد. به‌همین دلیل این گروه در مذاکرات دولت قبل از هیچ‌تلاشی برای به‌ هم زدن مذاکرات دریغ نمی‌کردند و از سال 92 تا 1400 همه انرژی خودشان را صرف سیاه‌نمایی و تخریب برجام کردند. حتی کار را به‌جایی رساندند که توافق‌ هسته‌ای را با قرارداد ترکمنچای و گلستان و غیره مقایسه کردند. البته خودشان هم می‌دانند، مردم هم می‌دانند چه خبر است و خرابکاری‌ها را فراموش نکرده‌اند. جالب است بدانید، کسانی که این روزها اصلاح‌طلبان را متهم به دادن پاس گل به رقیب می‌کنند که چند سال با اسرائیل، عربستان و ترامپ یک ‌نظر را درباره برجام داشته و برجام را به شیوه‌های مختلف می‌کوبیدند. این گروه حتی در فضای انتخاباتی 1400 هم تا توانستند دولت روحانی را نواختند که برجام قراردادی بد بود و اگر نیروهای انقلابی بیایند چه‌‌وچه خواهیم کرد. اما در یازده ماه اخیر معلوم شد،‌ نه‌تنها توانایی رسیدن به دستاورد را ندارند، بلکه همان نتیجه‌‌های مثبت گذشته را هم به باد دادند. این وضع در حالی به وجود آمده است که اصلاح‌طلبان عملاً از قدرت به دور هستند و اعتدالیون هم دستی بر آتش ندارند و عرصه تصمیم‌گیری و اجرایی را در اختیار خودشان گذاشته‌اند؛ بنابراین هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را متهم به دادن پاس گل به دشمن کند.

  چگونه گروهی که  اساساً مخالف سرسخت توافق و تفاهم با برخی طرف‌های غربی برجام است، می‌توانند اکنون در رأس مذاکره‌کنندگان قرار بگیرند؟

اتفاقاً آنچه در طول این چند ماه گذشته است، ما را به این نتیجه می‌رساند که دولت رئیسی عجله‌ای برای رسیدن به توافق ندارد. آنها حتی عجله‌ای برای برچیده شدن تحریم‌ها ندارند که این بی‌توجهی محض به مشکلات معیشتی مردم است. همچنین آنان عجله‌ای ندارند سرمایه‌گذاری خارجی‌ها در کشور رونق بگیرد. پس می‌توان گفت،‌ این خودشان هستند که به رقیب پاس می‌دهند. آنها حتی لازم نمی‌بینند عرف بین‌المللی را رعایت کنند و بعد از مذاکره‌ دوحه، مذاکره‌کننده ارشد، پیش از تبادل حضوری اطلاعات در تهران، به روسیه می‌رود.

  آیا این عملکرد برای نظام هزینه‌ساز نیست؟

نظام با اصل توافق موافق است. اما در سطوح پایینی که مذاکره انجام می‌دهند کسانی حضور دارند که در گذشته مخالفتی آشکار با برجام و اساساً هر نوع گفت‌وگویی با غرب و آمریکا داشتند و چون الان مأمور به توافق هستند، فرار به‌جلو می‌کنند و چاره را در این می‌بینند ناکامی‌ها را به گردن رقیب سیاسی داخلی بیندازند که باید گفت،‌ این رفتارها نخ‌نما شده است و دیگر خریداری ندارد. رویکردها نشان می‌دهد،‌ تفکر سعید جلیلی و دانشگاه امام‌صادق(ع) در حالی بدنه غالب در مذاکره را تشکیل می‌دهند که اساساً اِبایی از روشن شدن مخالفت‌شان با توافق و گفت‌وگو ندارند. آنها حتی در تبلیغات انتخابات ریاست‌جهوری علناً گفتند مخالف برجام هستیم. همه یادشان است،‌ این گروه در مجلس برای به نتیجه نرسیدن برجام چه کارهایی انجام داده و حتی لاریجانی اصولگرا را با چه الفاظ و القابی خطاب کردند؛ در نتیجه، برای‌شان خیلی سخت است در راستای حل مسأله‌ای هسته‌ای قدمی بردارند. بنابراین تلاش‌های‌شان در مذاکره نمی‌‌تواند تلاش‌‌هایی خالصانه باشد. مگر اینکه بیایند و از همه رفتار قبلی اظهار پشیمانی و ندامت کنند که محال به نظر می‌رسد

 در صورت پشیمانی احتمالی، دانش و تجربه کافی برای به‌سرانجام رساندن مذاکرات دارند؟

این را برای مصاحبه می‌پرسید یا برای خودتان؟

  حتماً برای مصاحبه. دولتی که شعار غیرواقع‌بینانه ساخت چهار میلیون مسکن در چهار سال می‌دهد،‌ می‌تواند در دیپلماسی بر اساس واقعیت مذاکره کند؟

شعارهایی که دولتمردان فعلی در زمان انتخابات دادند و حرف‌هایی که زدند،‌ نشان‌دهنده این است که مدیرانی بی‌تجربه هستند. یعنی بخش بزرگی از دولت رئیسی در مدیریت کلان فاقد مهارت لاز‌م‌اند. در دنیا 100 سال است که روی دیوان‌سالاری کار کرده‌اند تا به توسعه برسند. آنها می‌گویند، قبل از اینکه پست یا مقامی را به فردی بدهید، اول باید به گذشته‌اش نگاه کنید و عملکردش در پست قبلی را ارزیابی کنید تا بدانید‌ آیا شایستگی سمت‌داری دارد یا نه؟‌ با این شرح باید گفت، وقتی سابقه کسانی که الان در وزارت‌ امور خارجه هستند  نشان می‌دهد، وقتی حتی برخی از آنان به زبان انگلیسی سلیس تسلط ندارند،‌ چطور می‌توانیم از آنها در عرصه مهم دیپلماسی توقع کارآمدی داشته باشیم؟ مدیران فعلی ابتدایی‌ترین ابزار دیپلماسی را ندارند که اگر داشتند، آقای باقری بلافاصله بعد از مذاکرات به روسیه سفر نمی‌کرد. امیدواریم آقایان دست به‌اصلاح خود بزنند و از چهرهای کارآمد اصولگرا بهره‌ ببرند. چون در صورت تکرار همکاری‌ با افراد فعلی در مذاکرات یا وزارت‌خانه‌ها، بر اثر ناتوانی آدم‌ها برچسب ناکارآمدی به پیشانی دولت می‌چسبد که این خوب نیست. هیچ ایرانی‌ چنین چیزی را نمی‌پسندد و همه می‌خواهند دولت قوی کار را دست بگیرد و بتواند مشکلات را کم کند.

  شناخت کافی از دولت در یک سال اخیر به  به دست آمده، وضع دنیا هم روشن است؛ باتوجه به جمیع‌جهات، چشم‌انداز پرونده هسته‌ای را چطور می‌بینید؟

همیشه باید امیدوار بود. فارغ از اشتباه‌های داخلی باید این را بدانیم،‌ نمی‌توانیم و نباید در قبال زیاده‌خواهی طرف مقابل در مذاکرات کوتاه بیاییم. البته هر دو طرف تمایل به توافق دارند که این می‌تواند احتمال تفاهم را بالا ببرد. در واقع آمریکایی‌ها به ویژه دموکرات‌ها می‌خواهند در انتخابات کنگره و در انتخابات ریاست‌جمهوری  2024 از توافق با ایران به‌عنوان برگ برنده استفاده کنند. از طرفی جنگ روسیه و اوکراین قیمت انرژی در اروپا را گران کرده است و اروپایی‌ها به تکاپو افتاده‌اند تا از طریق رفع تحریم‌‌های ایران بتوانند انرژی را با نرخ ارزان‌تری بخرند. همچنین ما هم با پشتوانه داشته‌های هسته‌ای‌مان نباید میز مذاکره را ترک کنیم تا طریق رفع تحریم‌ها هم در دیپلماسی و هم در فضای اقتصادی آرامش را تجربه کنیم.‌‌

 

ارسال نظر