کد خبر: 146027
A

معاون امور نظارت و هماهنگی معاونت امور مجلس ریاست جمهوری: فوتبالیستی که علیه ما مطلب منتشر می کند در ایران فقط یک موتور وسپا دارد

قاسم جعفری، معاون امور نظارت و هماهنگی معاونت امور مجلس ریاست جمهوری گفت: نشانه‌های واضحی وجود دارد که این حوادث از قبل طراحی و مهندسی شده است. در مورد فوتبالیستی که توئیت‌ها و استوری‌های زیادی هم منتشر می‌کرد، مشخص شد که تنها چیزی که در ایران دارد، یک موتور سیکلت وسپا است و مابقی اموال خود را از پیش فروخته است. همه این‌ها نشان می‌دهد که از قبل برنامه ریزی شده است. این عناصر نقشه را جوری اجرا کردند که حتی این نظریه شکل گرفت که آمدن مهسا امینی از کردستان هم برنامه ریزی شده بوده است.

معاون امور نظارت و هماهنگی معاونت امور مجلس ریاست جمهوری: فوتبالیستی که علیه ما مطلب منتشر می کند  در ایران فقط یک موتور وسپا دارد

به گزارش سایت دیده بان ایران؛قاسم جعفری، معاون امور نظارت و هماهنگی معاونت امور مجلس ریاست جمهوری در خصوص علل بروز اعتراضات سه ماه اخیر و برخوردهای صورت گرفته با معترضان با ارگان رسانه ای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(فارس) گفت و گویی انجام داده که مشروح آن را در ذیل می خوانید:

به عقیده شما علت شکل‌گیری حوادث اخیر چیست؟

جعفری: حدود سه ماه است فتنه اخیر دشمن در فاز عملیاتی آغاز شده که اگر بخواهیم یک نگاه جامع داشته باشیم شاید بتواند کارساز باشد. یک نگاه تحلیل موادی است که ما با آن روبرو می‌شویم و عناصری که در میدان با آن ها مواجه می‌شویم؛ این نگاه باید پرسید آنچه که اتفاق افتاد، چیست؟ به تعبیر آن‌ها انقلاب است، شورش است، اعتراض است یا نهضت؟ با یک بررسی ساده می‌بینیم که هر چه عناوین ارزشمند و قابل اعتنا است، در چنین حرکاتی مفقود است ولی هرچه عناصر ناذل بخش و کاهنده از ارزش است، در چنین حرکاتی موج می‌زند.

به عنوان مثال اگر از انقلاب حرف بزنیم، انقلاب یک تعریف روشن دارد و آن اعتراض به وضع موجود برای رسیدن به یک وضع مطلوب است که حتی امکان دارد این اعتراض بعداً به خشونت برسد. افرادی که به خیابان ها آمدند گرچه در ظاهر اعتراض به وضع موجود بود اما تقریباً 99 درصد از آن ها نمی‌دانستند اصلا به دنبال چه هستند و وضع مطلوب‌شان چیست. این نشان از تحیر و سردرگمی آن هاست. اگر ضد انقلاب و رسانه های آن ها از واژه مقدسی به نام انقلاب استفاده می کنند، این کاملاً یک سرقت آشکار رسانه‌ای است. نهضت هم یک حرکت جامع فرهنگی، سیاسی، آگاهی سازی و علمی دراز مدت است که در حوادث اخیر چنین آثاری مشاهده نمی شود.

حوادث اخیر اعتراض هم نیست؛ اعتراض یعنی نقد وضع موجود در سطوح مختلف بر مدار قوانین جاری؛ پس می‌ماند آشوب و اغتشاشی که شکل گرفته است. اغتشاش هم ناشی از این است که یک عده در پشت صحنه منافع‌شان اقتضا می‌کند که با استفاده از عناصر مختلف تهییج کننده مردم و ایجاد گسل‌های مختلف اجتماعی به منافع خودشان برسند. در اجتماع ما مردم روی یک سری مسائلی حساسیت بیشتری دارند، یکی بحث نوامیس است. وقتی از زن حرف می زنند یک گسل مهم شکل می گیرد. موضوع دیگر مباحث قومیتی است که در کشور ما از مسائل مهم و حساس به شما می رود و یکی دیگر از موضوعات مهم بحث مذاهب و یکی هم موضوع جوانان است. دشمن از همه این عناصر استفاده کرد. مثلاً در زاهدان بحث زنان را مطرح نمی‌کنند و در آنجا بیشتر در موضوع قومیتی و حادثه سازی استفاده می کنند.

نتیجه ایجاد این گسل ها این شد که یک عده قلیلی به خیابان ها آمدند. آیا واقعاً به لحاظ کمیت این‌هایی که به خیابان ها آمدند، نشانگر یک اعتراض عمومی بود؟ هر نوع آماری را که نگاه کنید اغتشاش‌گران در جمعیت 85 میلیونی خیلی ناچیز هستند اما دشمن با استفاده از ظرفیت رسانه‌های خود به حوادث اخیر ضریب فوق العاده‌ای داد و خواستند فضا را ملتهب نشان دهند اما این موضوع امروز برای همه واضح است که دشمنان با بنگاه های دروغ پراکن خود درصدد ناامن نشان دادن کشور هستند. ما با یک جریان اغتشاشگری روبرو بودیم که عمده این‌ها نیروهای میدانی هستند که اصلا نمی‌دانند به دنبال چه هستند. دشمنان لیدرهایی را با پول استخدام کردند و از اوباش و اراذل هم استفاده کردند و خیلی از این‌ها به این مقوله وارد شدند و کار را سخت کردند.

آیا این حوادث بدون پشتوانه و برنامه‌ریزی بود؟

جعفری: خیر؛ این حوادث برنامه ریزی شده بود؛ جریان فوت مرحومه مهسا امینی فقط یک نقطه‌ای برای شروع فاز عملیاتی بود. دشمنان به دنبال یک نقطه شروع و زمانی می‌گشتند اما احساس کردند فوت مهسا امینی همه گسل‌های فعال را دارد و می‌توانند گسل‌های مختلف مانند حوزه‌های آزادی زنان، قومیتی، مذهبی و جوان و ... را ایجاد کنند. پدر مهسا امینی هم در ادامه با کنار گذاشتن اخلاق دینداری گفت دختر من جز بیماری سرماخوردگی به بیمارستان مراجعه نکرده است که اگر جوانمرد بود می‌گفت دختر من بیماری زمینه‌ای داشت و قضیه می‌توانست بسیار متفاوت باشد.

برنامه از قبل طراحی شده بود و منتظر عملیات بودند اما موضوع خانم امینی عملیات را به جلو انداخت. برخی از سلبریتی‌ها وارد میدان شدند و بیانیه‌ها و اظهارنظرهای برخی از آن‌ها در تحریک جوانان و اقدام آن‌ها در تخریب‌ها، آشوب‌ها، خسارت به اموال عمومی و شخصی و ریخته شدن خون مردم بسیار موثر بود. لذا باید دادخواست علیه آن ها تنظیم شود و باید پاسخگو باشند و خسارات را جبران کنند.

نشانه های واضحی وجود دارد که این حوادث از قبل طراحی و مهندسی شده است. در مورد فوتبالیستی که توئیت ها و استوری های زیادی هم منتشر می‌کرد، مشخص شد که تنها چیزی که در ایران دارد، یک موتور سیکلت وسپا است و مابقی اموال خود را از پیش فروخته است. همه این‌ها نشان می دهد که از قبل برنامه ریزی شده است. این عناصر نقشه را جوری اجرا کردند که حتی این نظریه شکل گرفت که آمدن مهسا امینی از کردستان هم برنامه ریزی شده بوده است.

زمانی در کشور ما منافقین در پایتخت و آن هم به صورت مسلح راهپیمایی و ابراز قدرت می‌کردند و ما از این روزها وحشتناک‌تر هم دیدیم، یعنی چیزی نیست که با حوادث اخیر قرار است اتفاق خاصی بیافتد. با وجود انقلاب اسلامی، تمام هزینه‌های اردوگاه شیاطین از آمریکا و اروپا پرداخت می‌شود و همه‌شان می‌گویند سر منشاء همه این گرفتاری‌های ما انقلاب اسلامی است. آمریکا پس از آن که متوجه قدرت ایران توسعه و افزایش یافته تا جایی که کشورهای آمریکای جنوبی مثل ونزوئلا با ایران تجارت می‌کنند، مجبور شدند با انقلاب اسلامی مقابله کنند.

اگر به حوادث اخیر نگاه عرفانی و دینی داشته باشیم، حوادث تلخ و سرد امروز، نهایتاً خیلی شیرین است. نسل انقلاب از این دست حوادث بسیار دیده‌اند و دوست شناسی و دشمن شناسی‌شان خیلی قوی شد اما نسل جدید نمی‌دانند منافقین چه کسانی هستند. جوانان فکر می کنند منافقین یک گروه مبارزی بودند که فقط با جمهوری اسلامی مخالف بودند این نسل با توجه به اقدامات رسانه‌ای دشمن، جنایات منافقین را نمی‌دانند. منافقین فکر می کنند حافظه ملت ایران انقدر ضعیف شده است.

رسانه‌ها وظیفه دارند ماهیت منافقین را برای نسل جدید بازگو کنند. چطور شد منافقین تا دهه 80 در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا بودند اما الان به عنوان رئیس‌جمهور ایران معرفی شدند؟ این ها نمی‌فهمند که ملت ایران چه کینه‌ای از انگلیسی‌ها دارند و الان آمریکایی ها دچار همان اشتباه فاحش شدند و حتی در دشمنی‌شان هم آنقدر دچار هیستریک شدند که نمی‌دانند چه می‌کنند. ملت ایران نشان داد که به لحاظ حس عزت و استقلال هرگز با کسی شوخی ندارد. به نظر می‌رسد حوادث اخیر فرصت خوبی برای شناخت دوست و دشمن است.

دشمنان وارد قمار سرنوشت شدند و این قمار هست؛ نیست‌شان را رقم میزند و فکر نمی‌کردند به این مخمصه بیافتند و معتقدند اگر الان نتوانند کار نظام جمهوری اسلامی را یکسره کنند، برای همیشه خاک بر سرشده‌اند. دشمنان تقریباً همه سرمایه‌های خود را سوزانده‌اند؛ مثلا هنرمندی که 40 سال منافقانه در کشور رفتار می‌کرد این را برای روز مبادا ذخیره کرده بودند در حوادث اخیر رسوا شدند. دشمنان از هنرمندان و ورزشکارانی که جزو سرمایه‌هایشان به حساب می آمد، استفاده کردند و امروز دچار تشویش ذهنی شده‌اند. اشتباه فاحشی ذشمنان این است که باورشان شده این نظام مردمیت خود را از دست داده است، در حالی که اصلا اینطور نیست.

یک زمانی اوباما در سال 96 فکر می‌کرد با یک فرمول ساده رژیم را چنج خواه کرد. بر همین اساس گفت اگر ما صادارت بنزین به ایران را قطع کنیم، می‌توانیم رژیم ایران را ساقط کنیم، اما دیدند که ایران در مدت کمی بنزین مورد استفاده خود را تأمین کرد تا حدی که توانست صادرات هم داشته باشد. ما ریزش‌هایی داریم اما اینکه دینداری در کشور کم شده است، خیر. اگر چهارتا مسئله مثل کشف حجاب عده خیلی قلیلی نشانه کم شدن دینداری است، مسئله اربعین را چگونه تحلیل می‌کنند و مناسک مذهبی را چه معنا می‌کنند؟ بله باید قبول کرد که در جنگ شناختی، ممکن است تلقی دینداری یک مقداری متفاوت شده باشد.

مشت اغتشاشگران و آمران آنها در حوادث اخیر زمانی باز شد که خشونت وحشتناکی از خود نشان دادند و برخی از نیروهای انتظامی و بسیجی را به بدترین شکل ممکن به شهادت رساندند. حال این سوال مطرح می شود این است که این ها دم از حقوق بشر و حقوق زن می زنند در حالی که خودشان به فجیع ترین شکل ممکن اقدام به کشتن می‌کنند. در سوریه هم اگر خشونت های داعش نبود، معارضین سوریه را گرفته بودند، آنچه که باعث شد مردم به سمت بشار اسد برگردند، خشونت داعش بود. در حوزه اقتصاد، ما کاستی ها و ضعف هایی داریم و مسئولین باید جدی‌تر کار کنند و مردم هم با هوشیاری برخورد کنند. باورمان بر این است که علت وجود انقلاب و بقای آن مردم هستند.

 نقش رسانه‌ها در جنگ شناختی و ترکیبی چیست؟

جعفری: در جنگ روایت ها عرصه رسانه بسیار مهم است. ما در این جریان های اخیر به جنگ روایت ها باختیم. ما سه گل خوردیم اول اینکه ما فوت مهسا امینی را پس از سه روز مطرح کردیم در حالی که روایت اول را دشمنان روایت کردند. دومین نکته این بود که با توجه به اینکه اسناد پزشکی مهسا امینی را در اختیار داشتیم، اجازه دادیم پدر او روایت دروغ مطرح کند و بگوید دخترم بیماری نداشت و سومین مسئله این بود که گزارش پزشکی قانونی پس از تکمیل با تاخیر سه روزه منتشر شد.

باید در موضوعات مختلف سعی کنیم تا روایت اول را خودمان بازگو کنیم و اجازه ندهیم ضدانقلاب و دشمنان از فضای موجود بهره برداری سیاسی کنند و با روایت دروغ فضای کشور را ملتهب کنند. در یکی از دانشگاه ها یکی از دانشجویان از من سوال کرد که چرا در چند ماه گذشته خیلی از شخصیت ها مواضع خودشان را مطرح نکردند؟ باید کسانی که اعلام موضع نکردند، هر چه سریع‌تر مواضع خود را روشن کنند.

گاهی یک جرمی اتفاق می افتد، یک نگاه حقوقی داریم و یک نگاه جرم شناسی. نگاه حقوقی این است آنچه که اتفاق افتاده عناصر قانونی وجود دارد و قانون مجازاتی را برای آن مشخص کرده است و اصطلاحا به آن قانونی بودن جرم و مجازات می‌گویند و مجرم باید مجازات شود. اما جرم شناسی نگاه وسیع تری دارد و می گوید علت وقوع این جرم چیست و چرا این آمدم مجرم شده است. ما گاهی حوادث را سطحی می‌بینیم و می‌گوییم فردی به خیابان آمده است و تخریب اموال عمومی و شخصی مرتکب شده و قانون از آن طرف مجازات آن را مشخص کرده است. اما یک نگاه عمیق تری باید کنیم و حکمرانان باید در این رابطه توجه بیشتری کنند و باید دید که این حوادث ناشی از چیست و زمینه‌های آن چیست. نباید همه چیز را به خارج نسبت دهیم. مطمئن هستیم که خارجی ها و ضدانقلاب سوار بر برخی ضعف های داخلی شده‌اند و از آب گل آلود ماهی گیری می‌کنند.

ضد انقلاب و اپوزیسیون سعی کردند در حوادث اخیر آنگونه که می‌خواهند روایت کنند و برای رسیدن به اهداف خود روایت هرگونه خلاف واقع را برای خود جایز دانستند. قرآن می‌فرماید آن هایی که تلاش دنیایی‌شان همه بیهوده است اما فکر می‌کنند که کار خوب انجام می دهند، این ها مفسد هستند اما فکر می کنند مصلح هستند در صورتی که این ها در اوج افساد هستند. قرآن تعبیر دیگری هم دارد که برای رسانه‌های خارجی فارسی زبان بیشتر صدق می‌کند و آن این است که حق را با باطل می پوشانند در حالی که حق را کتمان می‌کنند و این را می دانند. مخاطبان باید دقت کنند زیرا دشمنان می خواهند چیزی را نشان دهند که وجود ندارد و چیزی را انکار کنند که وجود دارد. در قضایای اخیر برخی از صاحبان علم هم شدیداً مقصر هستند.

نظر شما درباره برخی اظهارنظرها در باره حکم اعدام محسن شکاری چیست؟

جعفری: برخی از اساتید در دانشگاه ها در رشته حقوق می آیند و می گویند محسن شکاری مصداق بارز ماده 279 قانون مجازات اسلامی یعنی محاربه نیست. دلیل‌شان هم این است که درست است که قمه در دستش بوده اما قمه در قلاف بوده است. همین ها متن ظاهر قرآن را هم تفسیر به رای می‌کنند؛ در واقع برخی از این ها آیات قرآن را هم تقطیع می‌کنند.

نوعی از دروغ این است که مقصود گوینده طور دیگری جلوه داد. نوع دیگری از دروغ این است که حقایق تحریف شود. باید برای مخاطبان متدین و جوانان که می فهمند دروغ چه قبهی دارد، تبیین کنیم. دشمنان دروغ ترکیبی می‌گویند و طوری دروغ می گویند که راست‌نما است. طبق روایات کسی که به کار یک گروهی راضی باشد، به مثابه انجام آن کار است. اگر کسی مطلبی را بدون آن که صحت آن را بداند برای کسی ارسال کند مصداق اشاعه فحشا و دروغ است.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر