مروری بر روزنامه های سه شنبه سوم اسفندماه
روزنامه های امروز هشدار اخیر رهبر انقلاب در رابطه با رسیدگی به موضوع گرد و خاک و سیل در بخش هایی از جنوب کشور پرداخته اند و این موضوع را پیگیری کرده اند. این در حالی است که مسائل منطقه ای و همچنین همراهی ترکیه و عربستان با صهیونیست ها در تقابل با ایران از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران روزنامه ها موضوع گرد و خاک در خوزستان را در کانون توجه قرار داده اند.
علیرضا صدقی در روزنامه ابتکار در این باره نوشت:«سگرهای بخشهای مختلف جامعه نسبت به بحرانها و معضلاتی که برای خوزستان و دیگر استانهای محروم کشور رخ میدهد، از کار افتاده است. انگار جامعه ایران مسائل مهمتری برای پرداختن دارد و نفس نکشیدن در خوزستان امر مهم و حتی یک بحران ملی نیست. بیشتر مردم در برابر بحران خوزستان که به مراتب فاجعهبارتر از حادثه پلاسکواست، جای نگرانی عمیق دارد. یکی از شبکههای تلویزیونی صدا و سیما به مدت ۱۰ شبانهروز و ۲۴ ساعته به پوشش خبری حادثه پلاسکو پرداخت و لحظه به لحظه مراحل آواربرداری را منعکس کرد. گرچه اخبار منتقل شده در انحصار صدا و سیما بود و در آن حادثه هم گردش آزادانه اطلاعات وجود نداشت، لیکن به طور مدام خبرهای واقعه منعکس میشد. رویکردی که به هیچ وجه در مورد بحران خوزستان رخ نداد. صدا و سیما با نهایت امساک و تنگنظری با موضوع خوزستان مواجه شده و تا میتوانست از انعکاس خبرهای آن خودداری کرد. رسانههای مکتوب هم توجه چندانی به موضوع نداشتند و تنها به انعکاس موضوع در صفحات داخلی و در نهایت یکی ـ دو مورد صفحه نخست بسنده کردند. دولت هم کارآمد ظاهر نشده و بیشتر مسئله را در بستری سیاسی به تحلیل نشست.»
طرح از روزنامه نوآوران
علی نصیریان بازیگر نیز در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان«در جستوجوی هوای تازه برای خوزستان » نوشت:« آنچه این روزها فکر من را بیش از هر موضوع دیگری مشغول کرده، بلایی است که گریبانگیر مردم عزیز و هموطنان مظلوم من در استان خوزستان شده. البته غیر از آن هم از سایر نقاط ایران پهناور، مانند سیستانوبلوچستان و ... خبرهایی را خواندهام و گزارشهای تصویریای تماشا کردهام؛ جملگی تأملبرانگیز و درعینحال نگرانکننده. اینها همه عمیقا غمگین و ناراحتم کرده است. سیطره گردوغبار و هجوم ریزگردها که سوار بر آسمان و زمین این منطقه مهم از کشورمان شده و در واقع رگ حیات این شهرها را نشانه گرفته، مسئلهای مهم و حیاتی است. این جملات هر چند بدیهی به نظر میرسند، اما متأسفانه همین بدیهات مورد توجه قرار نگرفتهاند! اما افسوس و درد... دریغا که شخصا برای رفع این بحران تخصص کافی و لازم ندارم تا خودم دست به کار شوم و در حد توانم بتوانم خدمتی به مملکتم کنم. تنها میتوانم عاجزانه و صادقانه از اولیای امور و مسئولان محترم درخواست کنم برای رفع این معضل تعجیل کنید. هر چه سریعتر کاری کنید تا مردم این مناطق بتوانند بهراحتی و بهدور از هرگونه سختی به «حیات» خود ادامه دهند. سخنم روی کلمه «حیات» متمرکز است؛ حیاتی که با نفسکشیدن تنیده شده؛ چون حق طبیعی هر بنیبشری و هر موجود زندهای، نفسکشیدن است برای بقا.»
طرح از روزنامه قانون
اتحاد سه گانه
رضا نصری تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداتشی در روزنامه ایران با عنوان« آخرین «گزینه روی میز» کشورهای منطقه» نوشت:«سالهاست کشورهای منطقه از نبود رابطه میان ایران و امریکا سود میبرند. اختلاف ایران و امریکا برای آنها، هم منافع اقتصادی در پی داشته و هم از نظر راهبردی به نفعشان بوده است. در کنار فواید راهبردی، تداوم تحریم چند ساله ایران تا حدود زیادی به وضعیت اقتصادی و تجاری آنها نیز رونق بخشیده است. به همین خاطر، هرگاه میان ایران و امریکا یک تعامل دیپلماتیک (ولو موقت) برقرار میشود و هرگاه احتمال میرود که سرانجام یک روند مذاکراتی میان این دو کشور به بهبود و عادیسازی روابط منجر شود، این کشورها از تمام اهرمها و ابزاری که در دست دارند برای مختل کردن این روند استفاده میکنند.
اینکه در کنفرانس امنیتی مونیخ، سه کشور از کشورهای رقیب منطقهای- از جمله ترکیه- به فضاسازی و حملات لفظی علیه ایران مشغول شدند، از آن روست که میدانند اگر ایران و حزب جمهوریخواه که کاخ سفید و کنگره را در دست گرفته، برای حل برخی از مسائل فیمابین بر سر میز مذاکره بنشینند، آخرین برگ آنها برای تنشآفرینی میان تهران و واشنگتن نیز از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر، در فضای پس از برجام، کشورهای رقیب منطقه «حزب جمهوریخواه» را آخرین «گزینه روی میز» خود برای مهار ایران میدانند و از این رو تلاش میکنند از هر احتمال گفتوگو میان ایران و طیف تندروی واشنگتن ممانعت کنند.
البته نگرانی این کشورها هم بیجا نیست. برخی از مواضع و اظهارات دونالد ترامپ در مورد «برجام» این تصور را نزد بسیاری از تحلیلگران تقویت کرده که انتقاد رئیسجمهوری جدید ایالات متحده به توافق هستهای، بیش از اینکه ریشه در ملاحظات امنیتی و راهبردی داشته باشد، معطوف به این نکته است که برجام برای شرکتهای امریکایی - در قیاس با شرکتهای اروپایی - عواید اقتصادی بسیار کمتری در پی داشته است.»
سعدالله زارعی نیز در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان« بیایند ما آمادهایم » نوشت:« برخلاف آنچه تصور اولیه ما بود اقدام منطقهای علیه ایران و به عبارتی خصومت منطقهای علیه ایران از خصومت سطح بینالمللی علیه ایران موثرتر است و از این رو اگر در سطح منطقه یک جبهه منسجمی علیه ایران شکل بگیرد، کار برای جمهوری اسلامی به نسبت گذشته حساستر میشود.
چرا که اعمال بینالمللی علیه ایران وقتی به محیط منطقهای میرسید تا حد زیادی به واسطه روابط درون منطقهای ایران، خنثی میشد اما وقتی فشار در منطقه شکل بگیرد بطور طبیعی با همراهی قدرتهای غربی نظیر آمریکا و انگلیس نیز همراه شده و مقابله با آن برای ایران اسلامی از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار میشود.
اما سخن بر سر این است که اولا این جبههبندی ضد ایرانی بطور واقعی شکل بگیرد و ادامه پیدا کند و طرفهای این جبههبندی ریسک بالای ضدیت با ایران را پذیرفته باشند در حالی که روابط اخیر مقامات کویت و عمان با ایران نشان داد که عربستان حتی قادر به حفظ کشورهای کوچک نزدیک به خود در جبهه مشترک نیست و روابط پاندولی اردوغان با عربستان هم نشان داد که تفکر برتریطلبانه اسراییل، سعودی و ترکیه هم مانع ابقای آنان در یک جبهه واحد میشود.
بههمیندلیل میتوان سیاست برخورد با ترامپ را به دو دسته تقسیم کرد؛ اول سیاستهای مقابله با ترامپ سرمست که به یک دوره یکساله یا دوساله محدود میشود. سیاست عدم تحریک و وارد بازی ترامپنشدن از جمله سیاستهای مقابله با تحریکات سیاسی اوست. و دوم ترامپی که در اثر مخالفتهای داخلی و شکست سیاستهای اقتصادی و سیاستهای بینالمللی ضعیف میشود و طبیعی است در آن موقع میتوان فعالانه با این سیاستها مقابله کرد. »
اغتشاش سنتی ها
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان« اغتشاش سنتـیها » به موضوع تجمع جمعی از رانندگان عضو اتحادیه موسسات اتومبیل کرایه در اعتراض به فعالیت دو اپلیکیشن «اسنپ» و «تپسی» مقابل مجلس شورای اسلامی پرداخته است. این روزنامه در بخشی از این گزارش می نویسد:« این رانندگان تاکسی تلفنی، با سر دادن شعارهایی و داشتن پلاکاردهایی در دست همچون (دولت تدبیر و امید به داد ما برسید) و (دولت تدبیر و امید شما امید ما هستید) خواستار رسیدگی به نحوه فعالیت «اسنپ» و «تپسی» از سوی مجلس و دولت بودند. رانندگان معترض تجمعکننده مقابل مجلس فعالیت «اسنپ» و «تپسی» را غیرقانونی عنوان کرده و خواستار رسیدگی هر چه سریعتر مجلس به این موضوع بودند.
واکنش به اعتراض تاکسیدارها
هنوز چند ساعت از خبر تجمع رانندگان تاکسی تلفنی درخصوص جمع آوری دو اپلیکیشن موبایلی اسنپ و تپسی در مقابل مجلس شورای اسلامی نگذشته بود که واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی را به همراه داشت.
یکی از کاربران در این زمینه نوشته بود که کسبوکارهای سنتی به جای ایجاد محدودیت برای کسبوکارهای مدرن باید تلاش کنند که خود را مدرن و بهینه کنند تا مردم به آنها هم رغبت نشان دهند. به عنوان مثال هر زمان که برای گرفتن خودرو از طریق تاکسی تلفنی اقدام کردهام، آژانسها ماشین نداشتهاند و یا اینکه باید بیش از 20 دقیقه منتظر بمانم تا ماشین بیاید. متاسفانه رقیب اسنپ طی مدت حضور این تاکسی موبایلی در بازار نه تنها کوچکترین تغییری در ارائه خدمات و قیمت ایجاد نکرده، بلکه تنها به فکر حذف اسنپ است. همچنین کاربر دیگری در این زمینه متذکر شده بود که مسیری را که آژانسها 22هزار تومان دریافت میکنند، اسنپ و تپسی 15 هزار تومان دریافت میکنند، به عنوان مثال مسیر خیابان پیروزی تا امامزاده علی اکبر چیذر را آژانس ۳۰هزار تومان دریافت میکند، اما با اسنپ تنها ۱۵ هزار تومان پرداخت کردم. مسئولان باید به فکر مردم باشند نه تعدادی تاکسیهای تلفنی که خون مردم را در شیشه کردهاند.
فروش بدن کودکان
روزنامه «جوان» در گفتوگو با کارشناسانی از مجلس و وزارت بهداشت از احیای باندهای گروگانگیریکودکان با هدف قاچاق اعضا گزارش میدهد. این روزنامه در این گزارش با عنوان« فروش اعضای بدن کودکان از میانبرهای قانونی » نوشت:« اینجا پای مرگ و زندگی در میان است پس میتوان تجارتی پر سود را رقم زد و حتی به وادی جنایت وارد شد؛ قاچاق اعضای بدن انسان و باندهای مخوفی که در این حوزه فعالند واقعیتی غیر قابل انکار است و در تمام دنیا وجود دارد، اما به تناسب حضور چنین باندهایی قوانینی برای محدودیت فعالیت این باندها تدوین شده است. نایب رئیس کمیسیون قضایی وحقوقی مجلس معتقد است در ایران با ضعف قانون در حوزه برخورد با فروش اعضای بدن مواجهیم؛موضوعی که موجب شده تا جرائم متعددی شکل بگیرد و گاهی متخلفان برای رسیدن به مقاصد خود افرادی را گروگان میگیرند تا بتوانند برخی اعضای بدن وی را خارج کنند. بنا به تأکید کمالیپور، این تخلفات تا جایی پیش رفته که گاهی این قاچاقچیان، کودکان به ویژه کودکان خیابانی را شناسایی میکنند و بعد از گروگانگیری و خارج کردن اعضای بدن، آن را به صورت قاچاق میفروشند. در برابر این، دکتر سید محمد کاظمینی، رئیس مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت تأکید میکند«برای هر عضوی که برداشته و پیوند میشود، تمام مشخصات اهداکننده و گیرنده آن روشن است و لذا تخلفی به اسم قاچاق وجود ندارد.»
سال 93 بود که رسانهای شدن دو اتفاق نشان داد بحث خرید و فروش و قاچاق اعضای بدن انسان چندان هم خیالی نیست و واقعیت دارد. یکی از این اتفاقات دستگیری اعضای باند قاچاق اعضای انسان توسط وزارت اطلاعات بود که نشان داد بر خلاف برخی انکارها، قاچاق اعضای انسان در ایران هم اتفاق میافتد و این مسئله آنقدر جدی است که سازماندهی شده و دارای تشکیلات باشد. این موضوع در کنار رسانهای شدن ماجرای پیوند کلیه ایرانی به غیر ایرانی در بیمارستانهای تهران باعث شد تا شورای پیوند وزارت بهداشت تشکیل جلسه دهد. بر اساس مصوبات این جلسه، پیوند عضو به اتباع خارجی در ایران ممنوع و انجام عمل پیوند فقط در بیمارستانهای دولتی مجاز شد. با وجود این، نایب رئیس کمیسیون قضایی وحقوقی مجلس معتقد است نحوه اهدای عضو به سمتی پیش رفته که گاهی افراد اعضای بدن خود را به دلیل مشکلات اقتصادی میفروشند و همین اقدامات زمینه جولان قاچاقچیان را فراهم میکند، در این مسیر ما شاهد جرائم متعددی هستیم به گونهای که گاهی متخلفان برای رسیدن به مقاصد خود افرادی را گروگان میگیرند تا بتوانند برخی اعضای بدن وی را خارج کنند. »