کد خبر: 154226
A

محبعلی، کارشناس سیاست خارجی: میان ایران و عربستان فعلا بازگشت به روابط دیپلماتیک مورد توافق قرار گرفته نه حل اختلافات

مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه درباه دلایل و چرایی برقراری روابط ایران و عربستان پس از 7 سال افتراق و آینده آن می گوید: ایران و عربستان همسایه اند و دو همسایه نیازمند داشتن رابطه ای خوب و آرام با هم هستند. اگر نگوییم که روابط تجاری و اقتصادی بزرگی با هم داشته باشند حداقل باید روابط آرامی داشته باشند تا هزینه هایشان کاهش پیدا کند و هم بازیگرانی چون آمریکا، روسیه، چین و اسرائیل که در منطقه نقش ایفا می کنند و هم بازیگران خردی چون داعش و… که منافعی در مناقشات منطقه ای دارند از وجود شکاف ها استفاده نکنند و یکی را علیه دیگری بسیج نکنند.

محبعلی، کارشناس سیاست خارجی: میان ایران و عربستان فعلا بازگشت به روابط دیپلماتیک مورد توافق قرار گرفته نه حل اختلافات

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ قاسم محبعلی در پاسخ به این سوال که پس از توافق ایران و عربستان و انتشار اخبار مربوط به این توافق، چقدر می توان به پایدار بودن این روابط امید داشت؟ آیا این احتمال می رود که توافق در آینده دستخوش تغییراتی شود و باز شاهد تیرگی روابط باشیم؟ اظهار داشت: اگر چه این توافق تحولی مثبت در منطقه خاورمیانه است اما باید توجه داشته باشیم که خاورمیانه وضعیتی سیال، متغیر و روند هایی غیر قابل پیش بینی دارد. در این منطقه متغیر های زیادی وجود دارد و بازیگران متعددی مطرح هستند و هر کدام منافعی دارند. از بازیگران خرد تا بازیگران بزرگ بین المللی و جهانی. همه این ها منافعی دارند و وضعیت به این بستگی دارد که آیا آنها احساس خواهند کرد که این روند به نفع آن ها است یا به ضرر آنها حس خواهد شد، زیرا هر کدام از این بازیگران می توانند اقدامی داشته باشند و وضعیت به هم بریزد.

هم طرف ایرانی و هم طرف عربستانی نیاز به نوعی کنترل شرایط و حفظ وضع موجود و امنیت دارند

وی افزود: مناسبات ایران و عربستان در تجربه چهار دهه اخیر نشان داده است که روابط دو کشور همواره با فراز و فرودی همراه بوده و طرفین بنا به ملاحظاتی که دارند گاهی به هم نزدیک شده اند و گاهی از هم دور می شوند و مناسبات فی ما بین شدت و ضعف دارد. در دهه 60 و 70 مناسبات به بحران هایی شدید رسید. کشتار حجاج ایرانی در مکه و قضایای مربوط به تظاهرات ایرانیان در مکه و در دهه 70 ماجرای خبر و اتهاماتی که عربستان به ایران می زد. این تنش ها بعد از سر کار آمدن دولت اصلاحات فروکش کرد و بعد دوباره این قضایا اوج گرفت و بعد حادثه منا و اعدام شیخ نمر مجددا منجر به بالا گرفتن بحران شدیدی بین دو کشور شد.
بنا به شرایط هم طرف ایرانی و هم طرف عربستانی نیاز به نوعی کنترل شرایط و حفظ وضع موجود و امنیت دارند. ایران به دلیل مناسباتش با قدرت های بزرگ غربی به شرایط بحرانی رسیده است از سویی تحولات منطقه ناشی از مداخله خارجی و سازماندهی پشت پرده خارجی ها از جمله قدرت هایی مثل عربستان است. با نزدیکی به آنها باید این شرایط را تحت کنترل در بیاوریم.

شرایط اقتضا می کند روند توافق پیش برود

وی تصریح کرد: عربستان به این دلیل که سرمایه گذاری های بزرگی کرده و طرح هایی بلند پروازانه دارد و شاید این قصد را داشته باشد که همانند امارات و بحرین به تدریج روابط خود را با اسرائیل احیا کند و از این رو به شرایط جدید نیاز دارد و باید تهدیدات و بی اعتمادی را نسبت به خود کاهش دهد و امنیت را در عربستان برقرار کند. طبیعتا در این شرایط ایران می تواند نقش مهمی برای عربستان داشته باشد. در شرایط فعلی چین بزرگترین مصرف کننده انرژی این منطقه است و بیشترین سرمایه گذاری را در عربستان دارد. به دلیل جنگ اوکراین چین قصد دارد راه مطمئنی به بازار های منطقه و بازار های غرب پیدا کند. چین نیاز دارد نگاهی ویژه به خلیج فارس داشته باشد. این کشور نیازمند امنیت در منطقه است. به همین دلیل به ایران و عربستان فشار آورد. این دو کشور هم بنا بر تامین منافع خود و بنا بر نیازی که به چین داشتند وارد این بازی شدند. طبیعتا شرایط اقتضا می کند که روند توافق پیش برود.

آنچه فعلا مورد توافق قرار گرفته است بازگشت روابط دیپلماتیک است نه حل اختلافات

محبعلی با بیان اینکه منافع چین در منطقه پایدار است اما معلوم نیست که منافع ایران و عربستان هم همچنان پایدار باشد اظهار داشت: بعلاوه اینکه آنچه فعلا مورد توافق قرار گرفته است بازگشت روابط دیپلماتیک است نه حل اختلافات. البته از سر گیری روابط در حل اختلافات به ویژه اختلافات طرفین در مورد یمن و بحرین و خلیج فارس و سوریه و لبنان و… موثر واقع خواهد شد. اختلافات هنوز حل و فصل نشده و به مذاکراتی که بعد از این انجام خواهد شد وابسته است. رقابت هایی بین دو کشور وجود دارد و تمامی این موارد منوط به برقراری رابطه است. عربستان پیش از این اعلام کرده که باید این کشور نیز در برنامه مذاکرات مربوط به توافق هسته ای ایران حضور داشته باشد، زیرا این برنامه را تهدیدی علیه خود می داند. مسائلی از این دست وجود دارد که باید دید این موارد به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت؟!

این کارشناس مسائل منطقه در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما توافق شکننده است و احتمال بر هم خوردن روابط وجود دارد؟ گفت: بله این احتمال وجود دارد ولی شرایط امروز متفاوت از گذشته است زیرا بازیگر قدرتمندی در عرصه بین الملل در این توافق واسطه گری می کند در گذشته چنین چیزی وجود نداشت. از این رو نسبت به گذشته نیاز های ایران و عربستان بیشتر شده ولی حضور بازیگری بزرگ می تواند حالت پایدارتری به این توافق ببخشد اما تاکید می کنم که شرایط خاورمیانه و تحولات این منطقه قابل پیش بینی نیست. اتفاقاتی که امروز در سودان شاهد آن هستیم تا چند ماه پیش قابل پیش بینی نبود یا حوادث بهار عربی که پیش بینی نشده بود، باز هم چنین احتمالاتی وجود دارد و هر اتفاقی در منطقه می تواند کل توافق ایران و عربستان را دگرگون کند.

کاهش تنش های منطقه ای هم هزینه های امنیتی ایران را کاهش می دهد

وی در مورد اینکه ایران چقدر می تواند از توافق پیش رو بهره برداری کند؟ گفت: رابطه با عربستان، جهان عرب و کشورهای اسلامی برای ایران کلیدی است. عربستان نفوذ بالایی در کشور های عرب و کشورهای اسلامی دارد. اکثر کشورهای اسلامی علاقه ای نسبت به عربستان دارند و در برخی از کشورهای اسلامی نسبت به عربستان نوعی شیفتگی وجود دارد. رابطه با عربستان به بهبود رابطه ما با کشور های اسلامی کمک می کند. از سویی کاهش تنش های منطقه ای هم هزینه های امنیتی ایران را کاهش می دهد و هم هزینه های امنیتی طرف مقابل را می کاهد. ایران و عربستان همسایه اند و دو همسایه نیازمند داشتن رابطه ای خوب و آرام با هم هستند. اگر نگوییم که روابط تجاری و اقتصادی بزرگی با هم داشته باشند حداقل باید روابط آرامی داشته باشند تا هزینه هایشان کاهش پیدا کند و هم بازیگرانی چون آمریکا، روسیه، چین و اسرائیل که در منطقه نقش ایفا می کنند و هم بازیگران خردی چون داعش و… که منافعی در مناقشات منطقه ای دارند از وجود شکاف ها استفاده نکنند و یکی را علیه دیگری بسیج نکنند. رهبران دو کشور باید احتیاطات لازم را به کار بگیرند و منافع ملی را مد نظر قرار بدهند. سیاست های طایفه ای و مذهبی از این سو و سیاست های افراطی گری و… در طرف مقابل باید کنار گذاشته شود و به منافع ملی دو کشور نگاه شود نه به نزاع های ایدئولوژیک و طایفه گری و مسائل مذهبی.

عربستان در آینده نزدیک به دنبال برقراری رابطه با اسرائیل می رود

محبعلی در خصوص اینکه بسیاری پیش بینی می کردند که توافق عربستان می تواند سرآغاز گشایش هایی در حوزه اقتصادی و مالی باشد ولی به نظر می رسد توافق اخیر دستاورد اقتصادی برای کشورمان ندارد. آیا برای هر گونه گشایش اقتصادی همچنان باید منتظر به نتیجه رسیدن پرونده هسته ای و رفع تحریم ها بود؟ گفت: مگر ایران با چین، روسیه، کره جنوبی و … توافقاتی ندارد؟! چرا داریم ولی این توافقات تحت تاثیر تحریم های غرب قرار دارد و ما دارای سطح محدودی از روابط هستیم. اصولا روابط تجاری ما با کشور های منطقه و بین الملل عموما غیر رسمی و از طریق بازار سیاه است. ایران امروز نمی تواند قوانین بین المللی تجارت را رعایت کند. قراردادها همه تحت تاثیر تحریم ها قرار دارد. اینکه گفته شود بعد از توافق با عربستان روابط اقتصادی هم بهبود پیدا می کند و سرمایه گذاری ها شروع می شود، این ها تا حدود زیادی تحت تاثیر تبلیغات است. مسائل بین المللی کاملا به هم پیوسته است. احتمالا در این بین عربستان است که از این فرصت بهره برداری فراوانی خواهد داشت چون می دانند که ایران تحت فشار است و نیازمند است و بهره برداری خود را از این شرایط دارند. حتی احتمال سو استفاده نیز وجود دارد چون عربستان در آینده نزدیک به دنبال برقراری رابطه با اسرائیل می رود و نیاز دارد روابط خود را با ایران بهبود ببخشد تا مقدمه عادی سازی روابط با اسرائیل کلید بخورد. امروز امارات روابطی حداقلی با ایران دارد و سفیر فرستاده اما از آن طرف با اسرائیل قراردادهای تجارت و قراردادهای دفاعی امضا کرده است، سطح مناسبات کاملا متفاوت است.

عربستان می خواهد با توسعه اقتصادی به قدرت برسد و در تعامل با همه کشور ها است

وی در خصوص اینکه امروز رفتاری متفاوت از عربستان دیده می شود. عربستان هم می خواهد با ایران رابطه داشته باشد و هم با اسرائیل! تصریح کرد: این الزامات شرایط جدید است. دولت ها ناچارند با بازیگران مختلف روابطی متناسب داشته باشند. عربستان این مهم را درک کرده و می داند که نخواهد توانست رابطه ای یک طرفه را پیش ببرد. رابطه با آمریکا برای عربستان حیاتی است ولی در حوزه انرژی رابطه با روسیه نیز برای عربستان مهم است. چون هر دو کشور منافعی در کنترل قیمت نفت دارند. در این مرحله عربستان با آمریکایی ها و با اروپاییان هم منافع نیست. بن سلمان اولویت های عربستان را تغییر داده است. امروز اولویت های سعودی ها توسعه اقتصادی است. زمانی مساله توسعه نفوذ بود، امروز مساله توسعه اقتصادی است، توسعه اقتصادی الزامات خود را دارد. باید بتواند سرمایه گذار خارجی جذب کند و به امنیت نیاز دارد و به روابط متوازن نیاز دارد و متوجه می شود که همه آنچه که نیاز دارد در آمریکا پیدا نمی شود و شاید بتواند برخی از خواسته هایش را به راحتی در چین پیدا کند. از این رو نیاز پیدا می کند تا روابط اش با چین را بهبود بدهد. نیاز به امنیت دارد چون شهری که می سازد با یک موشک از بین می رود پس باید اطراف اش را امن کند. عربستان می خواهد با توسعه اقتصادی به قدرت برسد و در تعامل با همه کشورها است. عربستان می خواهد اعمال قدرت و اعمال نفوذ خود را از طریق برتری اقتصادی صورت بدهد.

قدرت اقتصادی است که منجر به نفوذ چین در جهان شده است نه قدرت نظامی یا سیاسی یا ایدئولوژیک

وی ادامه داد: در دهه 80 میلادی شیمون پرز، رییس جمهور وقت اسرائیل کتابی به نام «خاورمیانه جدید» نوشت. در آن کتاب اشاره می کند که دیگر گرفتن سرزمین و توسعه سرزمینی برای اسرائیل چندان اهمیت ندارد و حتی ممکن است مشکلات اسرائیل را بیشتر کند. آن چیزی که برای اسرائیل اهمیت دارد این است که بتواند رابطه اش را با منطقه بهتر کند و با برتری اقتصادی بر کشورهای منطقه و خاورمیانه توفق پیدا کند. زمانی مائو می خواست چین را از طریق نفوذ ایدئولوژیک توسعه بدهد ولی نتوانست و شکست خورد ولی چین امروز از نظر اقتصادی توانسته است نفوذ خود را در دنیا پیش ببرد و به قدرتی بین المللی تبدیل شود. چین بین ایران و عربستان میانجیگری می کند و تلاش دارد بین اروپا و روسیه میانجیگری کند و همچنین میانجی اختلافات روسیه و اوکراین و ناتو باشد. قدرت اقتصادی است که منجر به نفوذ چین در جهان شده است نه قدرت نظامی یا سیاسی یا ایدئولوژیک. عربستان این مساله را متوجه شده که کشورهایی که قدرت اقتصادی هستند از ثبات بیشتری برخورداند و می توانند برتری پیدا کنند.

این کارشناس منطقه با بیان اینکه ایران زمانی بعد از ژاپن و چین سومین قدرت اقتصادی برتر در آسیا بود گفت: هند، ترکیه و اندونزی همه پشت سر ایران بودند اما امروز قدرت اقتصادی ایران با وجود داشتن کشوری بزرگ و امکاناتی فراوان و نیروی انسانی، هم سطح قطر و امارات و… است. متاسفانه نتوانستیم منابع، امکانات و زیر ساخت هایی را که داشتیم به ثروت و قدرت تبدیل کنیم. قدرت اقتصادی حداقل 25% از قدرت یک کشور را تعیین می کند. سیاست های نژادی و سیاست های قومی و مذهبی و تک حزبی محدود کننده است و اجازه نمی دهد توسعه صورت بگیرد. امروز قطر فضای بازی ایجاد کرده است و حتی در ورزش به این صورت عمل می کند چرا عربستان رونالدو را به النصر برد؟ زیرا می خواهد قدرت جذب نیروهای شاخص را نشان بدهد. این وضعیت به شکل گرفتن نوآوری و خلاقیت کمک می کند وگرنه خلاقیت و نوآوری که اساس توسعه و پیشرفت است شکل نمی گیرد.

منبع: شفقنا

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر