مروری بر روزنامه های سه شنبه هفدهم اسفندماه
بیانات دیروز رهبر انقلاب در جمع دست اندرکاران راهیان نور در کانون توجه روزنامه های امروز قرار داشته است. این در حالی است که موضوعات انتخاباتی از جمله رقابت میان اصولگرایان و اصلاح طلبان و همچنین تحلیل رفتار انتخاباتی احمدی نژادی ها از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ حضور احمدی نژادی ها در انتخابات مورد کنکاش روزنامه های اصلاح طلب قرار دارد.
روزنامه افتاب یزد در گزارشی با عنوان«چرا مشایی خود را یک درخت می داند؟!» در گفتگو با رفتار و روانشناسان در خصوص اظهارات و اقدامات اخیر یارغار احمدینژاد نوشت:« زمانی محمود احمدینژاد؛ همراه، همگام و محرم اسرار اسفندیار رحیم مشایی؛ وقتی به شهرهای زیارتی سفر میکرد، تحت تاثیر فضا و شرایط حاکم بر آن منطقه، پیرامون سر خودهاله نور میدید. حال در پانزدهم اسفند ماه 95، درست در زمانی که آحاد سیاستمداران کشور در هر گوشه و کناری به منظور پاسداشت روز درختکاری در حرکتی نمادین اقدام به کاشت درخت میکنند، مشایی نیز متاثر و ملهم از فضا میپندارد که یک درخت است! برای نمایش این حس درخت پنداری هم پیراهنی سبز به تن کرده و عینک کلاسیکش را از چشمانش برداشته است، داخل خاک باغچه ایستاده، دستانش را همچون شاخههای درخت در دو سوی پیکرش از هم گشوده و در انتها هم این احساس درخت بودنش را با کاربران شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته است. اسفندیار رحیم مشایی روز یکشنبه پانزدهم اسفندماه 95 در ویدئویی 60 ثانیهای اعلام کرد که یک درخت است! او در این ویدئوی خود پس از اذعان به درخت بودن، میگوید: «15اسفند95... روز درختکاری است... خدمت شما عرض کنم که... خب من کلا من خودم درختم.... من خودم درختم....سبزِ سبز... ریشه دارم در خاک... خاک پاک ایران، مظهر مهر یزدان. سبز باشید. پاک بمانید. جاویدان» البته در این اعتراف کوتاه مشایی به درخت بودن، ابتکار عملی نمیتوان یافت چراکه این اذعان تنها دکلمه ای است از بخشی از شعر آهنگ تیتراژ پایانی سریال ارزشمند خانه سبز که در آن، مرحوم خسرو شکیبایی خوانده بود: « سبزِ سبزم ریشه دارم... من درختی استوارم...»
به هر روی، مشخص نیست در طول سه سالی که مشایی در منظومه سیاسی کشور هیچ نقشی ایفا نکرده، چه بر سرش آمده است که امروز میخواهد درخت باشد! اما آنچه روشن است آنکه سیاست ورز دیروز و درخت امروز، یک بار دیگر موفق شده تا نام خود را در صدر اخبار قرار دهد و نگاهها را معطوف به خود کند، غافل از اینکه بنا به گفته رفتارشناسان سیاسی، از خطوط قرمز رفتار و کردار یک کنشگر سیاسی عبور کرده است.»
طرح از روزنامه نوآوران
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان«تکلیف ٢٠٠ میلیون دلار را مشخص کنید» نوشت:« روز درختکاری هم گذشت. احمدینژاد که همواره گل میکاشت، این بار با بقایی و مشایی درختکاری کرد؛ اما او و همراهانش هر چه بکارند و هر نقشهای در سر داشته باشند، ردیف سلسله تخلفهای بهوقوعپیوسته در آن ایام، به این زودیها از حافظه عمومی پاک نخواهد شد؛ میراث گرانباری که شاید تا یک دهه آینده نیز مباحث حقوقی و قضائی خاص خودش را داشته باشد.احمدینژاد حالا در فراغت این روزهای خود هم به فعالیتهای توییتری روی آورده و هم درختکاری میکند. آنهم درست در شرایطی که صدای رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بلند شده که «پس تکلیف ٢٠٠ میلیون دلار نفتی که غیرقانونی ازسوی نیروی انتظامی فروخته شد، چه خواهد شد؛ اصلا چرا احمدینژاد به خودش این اجازه را داده که خلاف قانون چنین اقدامی انجام دهد؟!»»
طرح از روزنامه شهروند
علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در گفت و گو با روزنامه ایران با عنوان«از اصولگرایان بیخبرم»بیان داشته:« من که به عنوان رئیس مجلس و پارلمان مصلحتی نمیبینم که در این امور دخالتی داشته باشم.»
وضعیت حقوقی، اجتماعی واقتصادی کولبران
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان«جان به دوشان» به وضعیت حقوقی، اجتماعی واقتصادی کولبران پرداخته است. این روزنامه در این گزارش نوشت:« کایت غمباری است قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له میشوند. پر درد است، سرنوشت کسانی که به شرط حیات خود را برای تکهنانی و ذرهپولی له میکنند و شاید ایشان نهفقط زیر فشار آن بارها که در تنگنای سیاستهای مدیران بیفکر کمر خم میکنند. حیات آنها اگر برای تمام آقایان دلمشغولی روز و شب نباشد، بیتردید باید در صلاحیتشان یا در انتخاب خود تردید کنیم. هرچند نمیتوان پذیرفت که کولبرانِ رنجور، معضل اجتماعی باشند، بلکه شرایط حاکم بر آنها معضلی بزرگ محسوب میشود. شرایطی که گویای فقر مطلق در مناطق مرزی است. به یاد داریم و دارند که پیش از آنکه رهبر انقلاب سخن از شرایط سخت کولبران بگویند، مانند همیشه آنها که وظیفه رسیدگی به وضع مردم را دارند، از کولبران با عناوینی چون قاچاقچیان مرزی یاد میکردند. در صورتی که در تمام این سالها مانند اکنون ایشان نه مجرم بودند و نه عامل برهمزننده وضعیت اقتصادی.
آنها تنها مردمانی از جنس تمام ملت بودند که برای زیستن دست به چنین کارهای سختی میزدند و خوشا به دل مسئولان وقت که راحتترین راه، یعنی سلب مسئولیت از گردن خویش و اتهامزنی به مردم را انتخاب کردند. اما اکنون که قرار است کمیتهای حقیقتیاب از مجلس شورای اسلامی برای رسیدگی به وضع کولبران به مناطق مرزی اعزام شود، توقع آن است که نمایندگان مردم با در نظر داشتن کشته شدن کولبر 18ساله سردشتی بر اثر سرمای شدید، اولا، به رسالت خود یعنی نمایندگی ملت عمل کنند و ثانیا، در جستوجوی «حقیقت» باشند، نه آنکه مانند موارد مشابه ماجرا با یک گزارش نیمبند به سرآید. پرونده پیش رو، باشد برای کولبرانی که رنج بودن، جانشان را ستاند.»
سیگنال ترامپی
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان«اولین سیگنال برجامی ترامپ» با اشاره به این خبر که دولت آمریکا منع افتتاح حساب ازسوی آمریکاییها در ایران را لغو کرد نوشت:« خزانهداری آمریکا در رابطه با افتتاح حساب برای اشخاص آمریکایی چراغ سبز نشان داده است، مبنیبر اینکه شخص آمریکایی که در ایران زندگی کرده و نیاز به افتتاح حساب داشته باشد، میتواند در بانکهای ایرانی حساب باز کند. این در حالی است که تا قبل از تفسیر اخیر وزارت خزانهداری آمریکا، قوانین موجود درخصوص افتتاح حساب شهروندان آمریکایی در بانکهای ایرانی مسکوت مانده بود. این تفسیر در یک پایگاه اینترنتی وابسته به کارشناسان و متخصصان تحریم در آمریکا منتشر شده که ماموریت خود را تفسیر قوانین تحریمی آمریکا قرار داده است.صدور مجوز صادر شده برای آمریکاییها بر اساس تفسیر وزارت خزانهداری از برجام اولین اعلام نظر این نهاد در دوران ترامپ است.این نظر در کنار فاکتور گرفتن از یک دستور تحریمی عام علیه بانکهای ایران با توجه به مواضع مسوولان کنونی دولت آمریکا قابل تامل است.مسوولان کنونی آمریکا در دوران مبارزات انتخاباتی ترامپ ضدبرجام سخن میگفتند و تاکنون نیز در رابطه با ادامه آن اعلام موضع نکردهاند. اما تفسیر اخیر میتواند نمونه عملی برخورد مدیران میانی دولت ترامپ با برجام باشد.»
عمل نمی کنیم!
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان« فعلا «عمل» نمیکنیم! »ضمن اشاره به این خبر که رئیس یک دانشگاه علوم پزشکی دولتی در اقدامی غیرانسانی: دستور دادهام بهجز آمبولانسیها بقیه را فعلا عمل نکنند، چون بیمهها پول ما را نمیدهند! نوشت:« قطعاً دستور «فعلاً عمل نمیکنیم» از رئیس یک دانشگاه علوم پزشکی دولتی در پایان سال اقدام و عمل ننگ ابدی است از آن جهت که در سال «عمل»، با یک «انفعال» روبهرو میشویم که باید تقاص آن را مردم بپردازند. رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران مشکلی را که باید درون دولت حل و فصل شود بر سر بیماران نگونبخت میکوبد تا بتواند مطالبات بیمارستانهای زیرمجموعهاش را از بیمهها بگیرد.
این چندمین دانشگاه علوم پزشکی در کشور است که برای تسویه حساب با بیمهها به نوعی دستور اعتصاب صادر میکند، در حالی که این موضوع یک بحث داخلی دولت است و باید پشت درهای بسته دولت حل شود. اگر بیمهها طلب بیمارستانها را نمیدهند و اگر بیمارستانها به شرکتهای تجهیزات پزشکی و دارویی بدهکارند، این را دولت باید بدون وارد کردن هرگونه فشاری به مردم رسیدگی کند، نه اینکه یک رئیس دانشگاه به خودش اجازه دهد دستور دهد که فعلاً مردم را عمل جراحی نمیکنیم، مگر آنکه با 115 به بیمارستان آورده شوند. این یعنی دعوا و دغدغه ما پولمان است نه جان مردم!»