چاووش اوغلو در تهران چه میکند؟/ محبعلی: رابطه آنکارا و ریاض، همانند رابطه ترکیه و ایران است
تنشها میان ترکیه و عراق به بالاترین حد خود رسیده و افزایش آن میتواند پیامدهای ناگواری برای طرفین داشته باشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامۀ اعتماد درباره مناسبات ایران و ترکیه و همکاریهای دو کشور در عرصه روابط دوجانبه و منطقهای گفتوگویی با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین غرب آسیای وزارت امور خارجه داشته است که در ادامه میخوانید:
پس از وقوع کودتا در ترکیه، ایران نخستین کشوری بود که از دولت این کشور حمایت کرد. بسیاری در آن زمان امید داشتند که این مساله موجب نزدیکی تهران و آنکارا و کاهش حل اختلافات طرفین شود. تا چه اندازه این امر در دوره پس از کودتا صورت گرفت؟
این امیدواری در آن زمان هم مقداری خوشبینانه بود. ایران و ترکیه، دو قدرت منطقهای هستند که ضمن داشتن منافع مشترک، اختلاف منافع نیز دارند. همسایگی دو کشور موجب ایجاد یکسری اشتراکات و همکاریهایی میشود. احتمال تشکیل دولت کردی و نظر مخالف دو کشور در این باره موجب میشود تا تهران و آنکارا با یکدیگر همداستان شوند اما درباره سوریه و عراق و ساختارهای آتی این کشورها از نظر تاریخی، مذهبی، سیاسی و حتی اقتصادی، ایران و ترکیه با یکدیگر اختلاف منافع دارند. با این وجود، ترکیه به دلیل مناسباتی که با اروپا دارد و افزایش تنشهایی که میان طرفین صورت گرفته و همچنین روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رییسجمهور و عدم مشخص بودن سیاستهای منطقهای به ویژه درباره سوریه موجب شده تا تحرکات دیپلماتیک خود را با طرفهای موثر در منطقه بیش از پیش کند و بخواهد روابطش را با آن کشورها توسعه دهد. یکی از این طرفهای موثر از منظر ترکیه، ایران است به ویژه آنکه اگر ترامپ بخواهد درخصوص سوریه، سیاستهای جدیدی را در پیش بگیرد، حمایتهایش از گروههای معارض قطع و توجه خود را بر مبارزه با تروریسم و داعش در همکاری با روسیه متمرکز خواهد کرد. ترکها در سوریه هزینههای بسیاری دادهاند و امنیت ملی خود را با آن گره زدهاند و همانند امریکا از گروههای مخالف بشار اسد حمایت کردهاند. بنابراین تحرکات دیپلماتیک ترکیه و سفر وزیر امور خارجه این کشور به تهران به این خاطر است تا آنها درباره شرایط آینده با طرف موثر در بحران تبادل نظر کرده و درک درستی از دیدگاههای طرف مقابل و احتمالات موجود داشته باشند.
در ماههای گذشته و در سایه این نگرانیها چه تغییراتی در روابط دو کشور صورت گرفته است؟
ترکیه در ماههای گذشته با تحولاتی در عرصه داخلی و خارجی خود روبهرو بوده و آن تحولات نگرانیهایی را برای ترکها به وجود آورده است. همین نگرانیها سبب شده است تا آنها سیاستهای خود را در برابر ایران، روسیه و حتی اسراییل تغییر دهند. در مناسبات ترکیه با اتحادیه اروپا روز به روز تنشها افزایش مییابد و از سوی دیگر، احتمال تشکیل دولتی کردی در شمال سوریه با توجه به حمایت امریکاییها از آنها، هست. هماکنون مهمترین مساله برای آنکارا، کردها هستند و بیشترین منازعهشان با آنهاست که به داخل ترکیه و برخورد با گروههای کرد فعال در سوریه منجر شده است. از آنجایی که ایران یکی از طرفهای موثر در بحران سوریه است، علاقهمند هستند تا در این باره با یکدیگر همکاری کنند. البته مسائل اقتصادی و منافعی که در همکاری در این عرصه نیز وجود دارد، موجب میشود تا ترکها با ایران همکاری کنند. مساله انرژی برای آنکارا اهمیت دارد و ایران میتواند یکی از منابع تامین انرژی برای آنها باشد. مناسبات آتی امریکا با روسیه و مناسبات امریکا با اتحادیه اروپا در دوره ترامپ دیگر مسائلی هستند که موجب میشود تا آنکارا با تهران مشورت کند.
ما هنوز شاهد هستیم که مقامات ترکیه کم و بیش اظهاراتی ضد ایرانی بیان میکنند. چرا هنوز بیان اظهارات ضدایرانی ادامه دارد؟
درست است که آنکارا، تهران را یک طرف موثر میداند ولی دوطرف در سوریه و عراق، دو سیاست متضاد و متفاوت را دنبال میکنند. به سخن دیگر، تهران و آنکارا در سوریه و عراق منافعی را دنبال میکنند که این منافع لزوما با یکدیگر همخوانی ندارند. اما این اختلافات، موجب کاسته شدن از اهمیت مساله کردی و اشتراک دیدگاه دو طرف در این باره نمیشود. در واقع میتوان گفت که ترکها سیاست چندوجهی را در عرصه سیاست خارجیشان در مقابل کشورها دنبال میکنند. در برخی از مسائل اشتراک منافع و در برخی مسائل تضاد دیدگاه دارند ولی با همه این اشتراکات و اختلافات سعی میکنند کار خودشان را جلو ببرند. با ایران درباره سوریه و عراق اختلاف دارند ولی درباره کردها با یکدیگر همکاری میکنند. این مساله درباره اعراب، اسراییل و اتحادیه اروپا و روسیه نیز صدق میکند. با این وجود، ترکیه به دلیل موقعیت ژئوپولتیکی پیچیدهای که با اعراب، روسیه، ایران و اروپا دارد، از مسائل مختلفی در سیاست خارجی خود برخوردار است که مدیریت آنها سخت است و همین مساله گاهی موجب بروز برخی تنشها و ناهماهنگیها میشود.
چندی پیش اظهارات وزیر امور خارجه ترکیه در عربستان در خصوص محکومیت اقدامهای منطقهای ایران و همچنین بحث مالکیت امارات بر جزایر سهگانه مراتب خشم و نارضایتی ایران را به بار آورد. اکنون سفر مولود چاووشاغلو به ایران پس از آن اختلافها چه معنایی دارد؟
ترکیه به مسائل، نگاهی دیپلماتیک دارد. دیپلماسی هم به معنای آن نیست که اگر با کسی اختلاف داری، صحبت نکنی. او میآید تا با طرف موثر یعنی ایران درباره آینده گفتوگو کند. بیانیهای هم که صادر شد، بیانیه شورای همکاری خلیج فارس است بیانیه ترکیه نبود هرچند که آنکارا عضو ناظر آن نشست حضور داشت. از طرفی، ترکیه و اعراب با یکدیگر درخصوص سوریه، عراق و یمن منافع مشترک دارند و طبیعی است که آنها موافق نقش منطقهای ایران آنها نباشند.
سفر رییس سازمان اطلاعات ترکیه به همراه وزیر امور خارجه این کشور به ایران میتواند حاوی چه پیامی باشد؟
مهمترین مساله کنونی امنیتی برای ترکها، کردها هستند. شاید حضور این مقام امنیتی در کنار وزیر امور خارجه ترکیه این احتمال را افزایش میدهد که طرفین در رایزنیهایشان درخصوص مساله کردها با یکدیگر رایزنی کردهاند. مبارزه با گروههایی نظیر پ.ک.ک، عدم تشکیل دولت کردی و عدم اتصال کردهای عراق، ترکیه و سوریه با یکدیگر از موضوعات رایزنی میتواند باشد.
پس از کودتا بسیاری از تغییر سیاستهای ترکیه در سوریه خبر دادند. رایزنیهای آنکارا با مسکو و تهران نیز درباره سوریه افزایش یافت.
این رایزنیها تا چه اندازه به اصلاح و تغییر مواضع و سیاستهای ترکیه نسبت به پرونده سوریه شده است؟
لزوما رایزنی برای تغییر سیاستها نیست ولی آن رایزنیها میتواند برای آشنایی با مواضع طرف مقابل و ایجاد یک درک متقابل از تحولات باشد. در جنگ سرد نیز شوروی و امریکا سیاستهای متضادی را در عرصه بینالمللی دنبال میکردند ولی در مقاطع مختلف با یکدیگر گفتوگو میکردند. حتی آنها برای دور ساختن جنگ یا شرایط بحرانی یک خط تلفن صلح را برقرار کرده بودند. این به معنای دست برداشتن از سیاستها نیست بلکه برای فهمیدن مواضع طرف مقابل بود.
چرا با وجود برخی اشتراکات درخصوص سوریه مانند مسائل کردی، تهران و آنکارا نمیتوانند از دو سیاست متضاد به یک سیاست مشترک برسند؟
رسیدن به این مساله سخت است. ایران و ترکیه در جایگاهی نیستند که بخواهند برای آینده سوریه تصمیمگیری کنند. این کار با به تفاهم رسیدن روسیه و امریکا شدنی است که ایران در جبهه روسیه و ترکیه در جبهه غرب ترسیم میشود.
حداقل در دو ماه گذشته، مذاکرات روسیه و امریکا درباره سوریه به بنبست رسیده است. چرا در این دوران که اهمیت آنها افزایش یافته...
ایران و ترکیه قدرتهایی با قدرت مانور خردتر نسبت به روسیه و امریکا هستند. هر دوی این قدرتها نیز منتظر به پایان رسیدن دوران گذار در امریکا هستند. احتمالا امریکای دوره ترامپ نیز سیاست متفاوتتری نسبت به دوران اوباما اتخاذ خواهد کرد و به همین خاطر، ایران و ترکیه میتوانند با یکدیگر رایزنی کنند تا خود را با آن وضعیت منطبق کنند تا اگر شرایط به سمت حل و فصل بحران پیش رفت، موقعیت خود را تقویت و منافع بیشتری کسب کنند.
آیا ایران میتواند مانع از تبدیل شدن ترکیه به متحدی منطقهای برای سعودی شود؟
ترکیه و عربستان نمیتوانند دو شریک و متحد استراتژیک برای یکدیگر باشند. رابطه آنکارا و ریاض، همانند رابطه ترکیه و ایران است. به سخن دیگر، در این روابط، هم منافع مشترکی وجود دارد و هم تضاد منافع. آنچه اکنون موجب شده تا ترکیه و عربستان با یکدیگر بنشینند و با یکدیگر همکاری کنند، اشتراک دیدگاهها و منافعی است که در سوریه، عراق و یمن وجود دارد. طرفین میخواهند حداکثر بهرهبرداری را از این منافع مشترک برده و اختلافات را مدیریت کنند.
در ماههای گذشته اختلافات عراق و ترکیه بهشدت افزایش یافت. نکتهای که وجود دارد آن است که طرفین نسبت به میانجیگری تهران ابراز علاقه کردند. آنکارا در وضعیت کنونی پذیرای این میانجیگری خواهد بود؟
هماینک تنشها میان ترکیه و عراق به بالاترین حد خود رسیده و افزایش آن میتواند پیامدهای ناگواری برای طرفین داشته باشد؛ به همین دلیل، هم بغداد و هم آنکارا خواهان مدیریت اختلافات و کاهش تنشها هستند. موصل هماینک، هم جنبه داخلی، هم جنبه منطقهای و هم جنبه بینالمللی پیدا کرده است. عراق علاقهمند به میانجیگری ایران است چون فکر میکند تهران میتواند ترکها را به مرزهایشان بازگرداند و به مدیریت اوضاع کمک کند. ترکیه هم علاقهمند است تا ایران نقش سازنده خود را برای حفظ منافع مشترک ایفا کند و آن، یعنی جلوگیری از اتصال کردهای عراق و سوریه به یکدیگر.
شاهد افزایش تنشها میان ترکیه و اتحادیه اروپا هستیم. در این شرایط، تا چه اندازه ایران و روسیه میتوانند جایگزینهایی برای ترکیه در برابر اروپا باشند؟
روابط ترکیه با اتحادیه اروپا، رابطه پیچیده، درهم تنیده و غیرقابل جدا شدن است. ترکها چنین مسائلی را برای آنکه دست قویتری در برابر اتحادیه اروپا داشته باشند مطرح میکنند. به عبارت دیگر، آنها میخواهند از کارت ایران، روسیه و حتی اسراییل در برابر اروپاییها استفاده کننداما من فکر نمیکنم این امر اتفاق بیفتد. اروپا نمیخواهد ترکها را از دست بدهد. ترکیه هم به دلایل ژئوپولتیکی، اقتصادی و ناتو نمیتواند اروپا را نادیده بگیرد. روابط پر چالشی خواهند داشت ولی با همین چالشها به مدیریت اوضاع خواهند پرداخت.