فضای آزاداندیشی در رسانه ملی وجود ندارد
یک استاد دانشگاه با اعتقاد بر اینکه فضای آزاداندیشی در رسانه ملی وجود ندارد، هشدار داد که نباید فضای نقد در رسانه ملی ذبح شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، نشست بررسی نقش رسانه و هنر در کاهش آسیبهای اجتماعی با حضور دکتر سهیلا صادقی - جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران - و برخی اعضای رسانه ملی، صبح امروز (۲۲ دی ماه) در ساختمان بسیج رسانه سازمان صداوسیما برگزار شد.
این مدرس دانشگاه در بخشی از سخنان خود با مطرح کردن اینکه این روزها گرد ناامیدی و سرکوبشوندگی بر جامعه ما پاشیده شده است و جامعه نیاز به امید دارد، یادآور شد: صداوسیما در پاشیدن این گردها کم تقصیر نداشته است و باید در رویکرد خود تجدید رویه کند.
او سپس اظهار کرد: سبک زندگی نادرست در سینما و صداوسیمای ما نادرست ارائه میشود؛ به عنوان مثال در فیلم «شکاف» برای اولین بار خودکشی بچه زیر ۱۰ سال پرتره میشود. در حالی که خودکشی فرد زیر ۱۰ سال بسیار نادر است و اصلا نداریم. وقتی این فیلم را مورد نقد قرار دادم، مطرح کردم که چه چیزی به مخیله این کارگردان آمده است که این فیلم را ساخته است. فیلمسازان ما برای ساخت این نوع فیلمها نباید به یک جامعهشناس مراجعه کنند؟!
صادقی سپس در این زمینه مطرح کرد که بعضی از مسائل در حوزه هنر ما عامدانه یا ناآگاهانه پرتره میشوند که بدبینانه مسائل را نشان میدهند و با این روش فاصلهها را در زندگی مردم عجیب و غریب و زندگی مردم را سیاهتر از آنچه که هست، بازنمایی میکنیم.
او با اشاره به عملکرد رسانهها و نقش و قدرتی که در درونی کردن برخی نگرشها در مخاطب دارند، یادآور شد: رسانهها میتوانند انتقاد کنند، سطح فرهنگ جامعه را ارتقاء بدهند و حتی مسائلی را به حاشیه برسانند، اما نکتهای که مطرح است این است که پشت این به حاشیه کشاندنها چه کسانی وجود دارند و چه نفعی در میان است.
این مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه رسانهها در تغییر عقاید مردم نقش ویژهای دارند، مطرح کرد: اگر رسانهها درست کار کنند میتوانند تأثیرگذار باشند. ما در جامعه باورهای غلط زیادی داریم که رسانهها در تغییر این باورها و اصلاح آن با برخی آثار میتوانند موفق عمل کنند.
او در همین زمینه به تأثیر مثبت سریال «پریا» و سریال «پایتخت» اشاره کرد و گفت: سریالی مثل «پایتخت» مشخص است که به دنبال حاشیهسازی نیست و بیشترین هدفش این است که مخاطبان را سرگرم کند. بنابراین رسانهها در نزدیک کردن دنیا به هم خیلی میتوانند موثر باشند.
صادقی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یکی از مسائلی که باعث توسعه در آمریکا شد، این بود که آنها برای خود رویا داشتند و دو جمله معروف سرزمین فرصتها و شانس مساوی برای آنها درونی شد. متأسفانه ما این رویا را نداریم و خودمان را سیاهتر از آن چیزی که هستیم میبینیم و آن چیزی که در رسانههای ما بیشتر خروجی دارد مسائل اجتماعی و تعبیر غلوآمیز این مسائل است. صداوسیما به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی تأثیر بسیار زیادی در مصرفگرایی و فرهنگسازی در این خصوص دارد. وقتی که متأسفانه رسانه ملی غلام حلقه به گوش کاظم قلمچی میشود و ساعتها وقت مخاطبان را میگیرد و ذهن بچههای ما را معیوب میکند، دیگر فضایی برای نقد نمیماند. در حالی که فضای آزاداندیشی باید در رسانه ملی وجود داشته باشد و باید به این توجه داشت که نقد در رسانه ملی ذبح نشود.
این مدرس دانشگاه سپس دربارهی تأثیرگذاری وسایل ارتباط جمعی یادآور شد: یکی از اثرگذاریهای وسایل ارتباط جمعی این است که خود این وسایل، بخشی از گفتمان مسلط و کنترل نظام جامعه میشوند، اما از آنجا که رسانهها نقش نظارتی را اجرا میکنند که فضای مثبتی هم هست، منجر به این میشود که مشکلات و افکار مردم به صورت واقعی، پرتره شود. از طرفی رسانهها میتوانند با ترغیب کردن مخاطبان به سوی خود به شکل گفتمان ایجاد ترس کردن مخاطبان را تحت کنترل خود دربیاورند؛ به عنوان مثال حادثه ۱۱ سپتامبر بزرگتر از آن چیزی که واقعیت داشت، توسط رسانهها جلوه داده شد و با نسبت دادن این حادثه به مسلمانان، رسانهها از مسلمانان به عنوان تروریست در جوامعشان یاد میکردند و این باعث شده بود مردم عادی از مسلمانان ترس و وحشت داشته باشند؛ بنابراین رسانهها این قابلیت را دارند که واقعیت و نمایش را درهم آمیزند و مسائل را غیرواقعی جلوه دهند.
او با تأکید بر اینکه رسانهها میتوانند دسترسی جامعه به مسائل اجتماعی را تسهیل دهند، به اتفاق اخیر گورخوابها اشاره کرد که به اعتقاد وی توسط رسانهها بزرگنمایی شده بود.
صادقی در عین حال گفت: رسانهها از طرفی این قابلیت را دارند که مسائل اجتماعی را کمرنگ جلوه بدهند؛ مثل بحث ازدواج سفید، جشن طلاق و ... . رسانهها خودشان میتوانند به یک مساله اجتماعی تبدیل شوند؛ رسانههایی که مسائل را درست بازنمایی نمیکنند، خودشان تبدیل به یک مساله و معضل میشوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با انتقاد از عملکرد تلویزیون و سینما در نشان دادن جایگاه زن، یادآور شد: متأسفانه نظام مردسالارانهای در کارهای نمایشی به نمایش گذاشته میشود و زن در فیلمهای ما به صورت قربانی، وابسته و منفعل به نمایش گذاشته میشود و تلاش زن در تاریخ، مادی تلقی میشود و هیچگاه زن برآمده از انقلاب اسلامی در این آثار، پرتره نمیشود.
او در همین زمینه افزود: در صداوسیما در بهترین وجه، جایگاه زن را در قالب یک مکر زنانه و در قالب یک احمق جلوه میدهند.
دکتر صادقی با اعتقاد بر اینکه رسانههای ما عمدا به دنبال لذتگرایی افراطی در بحث جوانان هستند، یادآور شد: نوع پوشیدن لباس، شکلگیری روابط عامدانه در تلویزیون و سینماهای ما پرتره میشود و خیلی با بستر فرهنگی ما تجانس ندارد. هم در بد جلوه دادن جوانان و هم در خوب جلوه دادن آنها افراط و تفریط وجود دارد؛ در حالی که رسانهها باید مثل یک آیینه باشند نه محدب و نه مقعر و عجیب و غریب بزرگنمایی و کوچکنمایی نکنند. متأسفانه شهروندان ما در حال حاضر به مدد عملکرد رسانهها تبدیل به تماشاچیان منفعل شدهاند. در حالی که مردم میتوانند فعالان اجتماعی باشند که خودشان را با رسانهها مرتبط کنند؛ بنابراین رسانهها باید به سمت گفتمان عقلانی در فضای عمومی بروند و دو عنصر شفافیت و عقلانیت را در عملکردشان لحاظ کنند و همچنین به عبارت دیگر رسانهها میتوانند مثل احزاب عمل کنند.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود دربارهی عملکرد رسانهها و پرداختن به مسائل جامعه، مطرح کرد: رسانهها در پرداختن به بخشی از مسائل اجتماعی ما آنقدر به سمت بیکاری، اعتیاد و فقر رفتهاند که از مسائل دیگر مثل مباحث غذا و کیفیت غذا و سازمانهایی که عهدهدار ارائه غذا در جامعه هستند مغفول ماندهاند. نمونه آن بحث فستفودهاست که فرصت همگرایی را از جامعه و خانوادهها سلب میکند. رسانه ملی باید به این موضوعات بپردازد. در این میان رسانهها و از جمله رسانه ملی باید در بحث جرایم و پدیدههای نوظهور مثل بحث مدلینگ نیز عملکرد مثبتی داشته باشد.
دکتر صادقی سپس درباره عملکرد صداوسیما در این زمینه مطرح کرد: اگر صداوسیما بتواند خود را به بدنه کارشناسان نزدیک کند به خوبی میتواند از محدب و مقعر بودن مسائل جلوگیری کند و به خوبی به آسیبشناسی آنها بپردازد. در این راستا صداوسیما باید به دنبال ایجاد فضایی شود که همه جناحها را پشتیبانی کند.
این عضو هیات علمی در پایان یادآور شد که صداوسیما نتوانسته است سنت فکری درست و حسابی را در رسانه خود جایگذاری کند.
او در این زمینه به راهاندازی دانشکده صداوسیما اشاره کرد و گفت: راهاندازی این دانشکده اقدام خوبی بود اما اینکه این افراد چگونه تربیت شوند که دچار از خودباختگی نشوند بیشتر اهمیت دارد.
منبع: ایسنا