کد خبر: 6795
A

اشرف بروجردی: طرفدار سهمیه جنسیتی در مجلسم/ تعامل با دنیا بیگانه پرستی نیست

اشرف بروجردی معتقد است جامعه به سمت اعتماد بیشتر به توانایی ذهنی و مدیریتی زنان پیش می رود در حالی که قبلا خیلی مقاومت می شد و می گوید: من از طرفداران ایجاد سهیمه جنسیتی برای زنان در مجلس و مناصب دیگر هستم.

اشرف بروجردی: طرفدار سهمیه جنسیتی در مجلسم/ تعامل با دنیا بیگانه پرستی نیست

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ اشرف بروجردی نوه پسری آیت الله شیخ علی محمد بروجردی عارف و فقیه ایرانی و فرزند آیت الله شیخ محمد ابراهیم بروجردی است. برادر وی علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است. همسر وی مهندس غلامعلی معتمدی معاون وزیر کار دولت شهید رجایی بود که در بمب گذاری هفتم تیر به شهادت رسید. بروجردی دکترای فقه سیاسی خود را از دانشگاه بیروت لبنان گرفت و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم شد. 
وی رویکرد اصلاح طلبی را به عنوان خط مشی سیاسی زندگی خود برگزید. اولین معاون زن در وزارت کشور پس از انقلاب اسلامی شد و در کنار عبدالله نوری و عبدالواحد موسوی لاری به ایفای نقش پرداخت. 
بروجردی نقش به سزایی در فرآیند برگزاری نخستین انتخابات شوراهای شهر و روستا داشت. وی 4 فرزند پسر دارد که بزرگترین آنها دکتر امیر معتمدی معاون جمعیت هلال احمر بود که سال 1394 در حین ماموریت اداری در ایتالیا در حین نماز دچار سکته قلبی شده و درگذشت. 
بروجردی در حال حاضر عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان کشور و معاون فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. 
بروجردی در گفت و گو با ایرنا پیشنهاد می کند سهمیه ای برای ورود زنان به مجلس در نظر گرفته شود، سفارتخانه های بیشتری به زنان سپرده شود و دولت نگاه سهل گیرانه تری به سپردن مناصب اجرایی به زنان داشته باشد. 
این فعال سیاسی همچنین با استقبال از گفت و گوی بین دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا، آن را باعث برطرف شدن بسیاری از سوءتفاهم ها می داند. این مصاحبه نقبی هم به زندگی خانوادگی بروجردی و نحوه تعاملش با برادر بزرگ خود می زند.


رئیس جمهوری چهار خانم را در کابینه خود منصوب کرده است. خانم ها احمدی پور، مولاوردی، ابتکار و امین زاده. برخی منتقدان می گویند این انتصاب ها جنبه صوری دارد، نظر شما چیست؟
بروجردی: اگر قرار بود سهیم کردن خانم ها در قوه مجریه نمایشی باشد، می بایست خانم های ذکر شده در پست های غیرحساس به کار گرفته می شدند، در حالی که عکس این رخ داده است. علاوه بر این، هر چهار بانویی که در کابینه وی به کار گرفته شده اند افرادی صاحب فکر و مورد قبول جامعه زنان کشور هستند که خود این، نقطه قوتی در کارنامه سیاسی جناب آقای روحانی است. 

 یعنی زنان به جایگاه واقعی خود در کابینه و مناصب اجرایی رسیده اند؟ 
بروجردی: ببینید اینجا نقدی وجود دارد و آن اینکه آقای دکتر روحانی در سپردن پست های اجرایی کلیدی به زنان بسیار محتاطانه رفتار می کند. علتش هم این است که وی در پیشینه سیاسی خود در نهادهایی مانند شورایعالی امنیت ملی همکار زن نداشته چرا که جو آنجا مردانه است. روحانی گام های خوب اما ناکافی برای حضور زنان در پست های ارشد برداشته است چرا که زنان می توانند سهم بیشتری در عرصه تصمیم گیری کشور داشته باشند اما این مشکل فقط ناظر به عرصه تصمیم گیری نیست. 
آنها در احزاب، گروه ها و مجامع مختلف هم حضور پررنگی ندارند و همین باعث ناشناخته ماندن توان فکری و اجرایی آنها می شود. در حالی که هر چقدر زنان از این نظر فعال باشند و مطالبات خود را بازگوی کنند، مدیران ارشد نظام بیشتر مجبور به استفاده از آنها در مراکز تصمیم گیری می شوند. 

آغاز حضور زن در دولت از زمان آیت الله رفسنجانی
میزان به کارگیری زنان در دولتهای پیشین چگونه بوده است؟ 
بروجردی: قوه مجریه تا قبل از دولت آقای هاشمی رفسنجانی شکلی کاملا مردانه داشت. اولین بار ایشان خانم شهلا حبیبی را به عنوان مشاور زنان رئیس جمهوری منصوب کرد که سمتی اجرایی و تصمیم گیر نبود. خانم حبیبی در نشست های بین المللی زنان حضور پررنگی داشت اما در داخل کشور میدان زیادی برای کار نداشت و بیشتر بازگو کننده مسائل و مشکلات زنان بود. 
سال 76 نخستین حضور زنان در کابینه رقم خورد و خانم معصومه ابتکار به عنوان معاون رئیس جمهوری و خانم زهرا شجاعی به عنوان مشاور رئیس جمهوری با دستور رئیس جمهوری حق حضور در جلسات هیات دولت را پیدا کردند. در این دوره اتفاقی در رده های پایین تر هم افتاد و آن تصاحب هزار کرسی از 12 هزار کرسی شوراها توسط زن ها بود که برخی از آنها در روستاها رئیس شورا شدند که این روند تا به امروز در حال رشد است. 
در دولت های نهم و دهم تعداد خانم ها در قوه مجریه افزایش یافت اما استقلال لازم را نداشتند، نمونه آن خانم دستجردی وزیر بهداشت بود که دیدیم چگونه کنار گذاشته شد. خانم ها سلطانخواه و مجتهد زاده نیز در دولت حضور داشتند. 

 به غیر از قوه مجریه؛ در سایر قوا و ارگان ها تا چه حد از ظرفیت مدیریتی زنان استفاده شده است؟ 
بروجردی: حضور زنان در قوه قضائیه برای اولین بار در دوره صدارت آیت الله یزدی تجلی پیدا کرد. دختر ایشان به عنوان مشاور رئیس قوه منصوب شد که اقدامی تاثیرگذار بود اما حضور زنان در عرصه قضاوت پذیرفته نشده است و از آنها به عنوان قاضی ایستاده یاد می کنند؛ یعنی کسی که فقط می تواند به قاضی اصلی( نشسته) مشاوره بدهد و تصمیم گیر نیست. حضور زنان در سمت قاضی ایستاده هم در زمان آقای یزدی کلید خورد و تا قبل از آن نبود. 
در مجلس خبرگان قانون اساسی هم یک نماینده زن به نام خانم گرجی وجود داشت. در هیاتی هم که حامل پیام امام(ره) برای گورباچف بود نیز زنده یاد مرضیه حدیدچی دباغ حضور داشت. 
در هر کدام از مجالس اول تا پنجم شورای اسلامی هم در مجموع بین 20 تا 25 نماینده زن داشتیم که همگی از تهران بودند. در مجلس ششم هم حدود 14 نماینده زن بودند که برای بار نخست تعدادی از آنها از حوزه های انتخابیه شهرستان ها بودند اما از مجلس هفتم این روند سیر نزولی پیدا کرد تا مجلس دهم. 

 نخستین سفیر زن در دولت روحانی؛انتظار بیشتری داریم
 به حضور مرحومه دباغ در هیات دیپلماتیک اعزامی به شوروی سابق اشاره کردید. در وضع کنونی ، تنها زن دیپلمات کشور خانم مرضیه افخم، سفیر ایران در مالزی است. استفاده از زنان در عرصه دیپلماسی کشور چه تاثیری در بهسازی تصویر ایران در عرصه بین الملل می شود؟ 
بروجردی: به طور قطع تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. ما می گوئیم اسلام توان پاسخگویی به تمام نیازهای بشریت را دارد، پس نمی توانیم از پاسخ این سوال زنها که نقش و سهم ما در عرصه های اجرا و تصمیم گیری چه می شود، خودداری کنیم. 
این ذهنیت سنتی باعث می شود، عده ای در آن سو فکر کنند این اسلام است که مخالف نقش آفرینی زن ها در عرصه اجتماع است و باعث ترویج اسلام هراسی می شود. رسانه های آنها روی این مانور می دهند که حضور زنان ایرانی در عرصه دیپلماسی کشور بسیار کمرنگ است که از بی اعتقادی به فکر و توان اجرایی زنان ناشی می شود. 
واقعیت این است که زنها از قدرت گفت و گو و تعامل بیشتری در مقایسه با مردها برخوردارند و می توانند مذاکره کنندگان خوبی باشند. از آقای روحانی انتظار داریم این سد را که با حضور خانم افخم ترک برداشته، بشکند و سفرای بیشتری به اقصی نقاط جهان اعزام کند. ما با 198 کشور دنیا رابطه دیپلماتیک داریم ولی تنها یکی از سفرا زن است. 

**در دولت قبل افرادی را از کلاس درس آوردند و نامش را گذاشتند جوانگرایی
البته شما جزء اشخاصی هستید که به عدم حضور حتی یک زن در تیم مذاکره کننده هسته ای ایران هم انتقاد داشتید؟ 
بروجردی: بله. اگر می خواهیم در آینده کشور مثل الان مجبور به گشتن با چراغ برای پیدا کردن یک زن توانمند در عرصه اجرا و مدیریت نباشیم بایست از همین حالا شروع کنیم. در سفرم به ژاپن، زنان و جوانانی را دیدم که صرفا کارشان نشستن کنار هیات های مذاکره کننده مختلف و یادداشت برداری از حرف ها؛ سکنات و حتی میمیک صورت آنها بود. 
این زنان و جوانان در حال دیدن آموزش عملی نحوه مذاکره بودند تا در آینده جا پای دیپلمات های فعلی کشورشان بگذارند. اگر لااقل زنان صرفا به عنوان ناظر در این هیات های مذاکره کننده حضور داشتند، خود یک کلاس آموزشی عملی برایشان بود. امروزه بسیاری از مدیران دنیا که در سمت های بالایی چون وزارتخارجه هم هستند، جوانند. دلیلش هم آموزش های عملی است که از سنین پایین دیده اند. مانند دولت های نهم و دهم ایران نبوده است که افراد را از سر کلاس درس بیاورند و بدون کارآمدی به آنها سمت دهند. بعد هم اسمش را بگذارند جوانگرایی! 

**ایرانی ها تبدیل همسر رئیس جمهوری به بانوی اول را نمی پسندند
 برخی پا را از این هم فراتر می گذارند و می گویند اگر همسر رئیس جمهوری ایران نیز مانند برخی کشورهای دیگر در کنار وی حضور داشته باشد، پیام مثبتی برای جامعه خواهد داشت؟
بروجردی: این به فرهنگ هر جامعه ای برمی گردد . به نظر من مردم ایران این کار را خیلی نمی پسندند. شخصا حتی این را توهین می دانم که همسر رئیس جمهوری به صرف نسبت داشتن با وی، همه جا همراهش باشد و از او به عنوان بانوی اول کشور یاد شود. البته اگر همسر رئیس جمهوری، زنی باشد که پیش از این در عرصه اجرا و مدیریت خوش درخشیده باشد این اقدام می تواند موثر باشد. 

طرفدار ایجاد سهمیه جنسیتی برای زنان در مجلس هستم
سراغ انتخابات اخیر مجلس برویم. شاهد رای آوردن خانم هایی بودیم که از استان های سنتی تر کشور پا به عرصه رقابت گذاشته بودند. به نظر می رسد تغییراتی در طرز تفکر مردان به سود نقش آفرینی زن ها به وجود آمده است؟! 
بروجردی: تا حدی. در مجلس ششم خانم مروتی از خلخال رای آورد اما این شهر فقط یک نماینده می خواست و بررسی ها نشان داد دلیل آن قوم گرایی و رقابت های محلی بود نه اعتماد کردن به یک خانم به عنوان نماینده. 
اما امسال در استانی بسیار سنتی مانند بوشهر، خانم الماسی وارد مجلس شد. خود ایشان می گفت دو سال برای جلب نظر مردم سعی کرده است در همه مجامع عمومی حضور یافته و سخنرانی کند. یعنی رای وی قائم به تلاش خودش بود نه رقابت های قومی و این اتفاق جالبی است. 
جامعه دارد به سمت اعتماد بیشتر به توانایی ذهنی و مدیریتی زنان پیش می رود. در حالی که قبلا خیلی مقاومت می شد. البته من از طرفداران ایجاد سهیمه جنسیتی برای زنان در پارلمان و غیره هستم.

ایرنا: چرا ؟
بروجردی: ما در بین خودمان بحث های مفصلی داشتیم که اگر چنین مطالبه ای از سوی زنان مطرح شود آیا متهم نمی شویم که فقط به مسائل زنان فکر می کنیم نه کل جامعه! در نهایت اما به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم زن ها را در مناصب تصمیم گیری کشور جا بیندازیم باید حداقل چند دوره این سهمیه را برایشان لحاظ کنیم تا به مرور بتوانند توانایی ها و شایستگی های فکری و اجرایی خود را به جامعه نشان داده و جای خود را در فضای مدیریتی کشور باز کنند. 

 حدود 6ماه از عمر مجلس گذشته است، نمایندگان زن مجلس دهم را چطور ارزیابی می کنید؟ 
بروجردی: مجلس فعلی نتیجه رد صلاحیت های بسیار گسترده است. با این وجود در بین 14 نماینده زن مجلس دهم تا کنون خوب ظاهر شده اند و فکر می کنم بهتر هم شوند. البته شرایطی که این مجلس در آن شکل گرفت در آینده هرگز تکرار نخواهد شد. 

این میان، پرسشی وجود دارد و آن اینکه معمولا خانم هایی که در جمهوری اسلامی سمت دارند آنرا مدیون همسر یا پدر و برادر خود هستند. این فرض را قبول دارید؟ 
بروجردی: هرگز. این حرف، جفایی است که به زنان توانمند جامعه می شود. وجود اشخاصی چون خانم ها ابتکار و شجاعی عکس این موضوع را نشان می دهد. فائزه و فاطمه هاشمی هم با به ظهور رساندن بالقوه های خود در عرصه اجتماع موفق شده اند. 

 البته اساتید زن زیادی در دانشگاه ها وجود دارند که اثری از آنها در مناصب مدیریتی نیست؟!
بروجردی: ملاک درخشش در عرصه تصمیم گیری و اجراست نه تحصیلات دانشگاهی و استاد دانشگاه بودن. مادامی که زنان در عرصه اجرایی و تصمیم گیری وارد نشوند، نمی توانند جایگاه خود را در جامعه پیدا کنند. توان اجرایی و دانش اگر با هم ادغام شوند منشا اثر بسیاری خواهند بود.


اصولگرایان مخالف حضور زنان در عرصه زمامداری و سیاست اند
اصلاح طلبان مدعی اند در مقایسه با اصولگرایان، نگاه مثبت تری نسبت به ورود زنان به عرصه های اجتماعی دارند. شما هم همین دیدگاه را دارید؟
بروجردی: بله. اصولگرایان همواره این را بیان کرده اند که زنها رسالت و مسئولیت اصلی شان در عرصه خانواده است و ابایی هم از بیان صریح آن ندارند. اما نکته ای وجود دارد؛ وقتی ما اصلاح طلبان صحبت از حضور زنان در عرصه سیاست و قدرت می کنیم این به معنای حضور زنان نخبه است، همانطور که در مورد مردان چنین است. یعنی عده ای که توانایی و اندیشه توسعه جمهوری اسلامی را دارند. اما اصولگرایان مخالف حضور زنان در عرصه زمامداری و سیاست هستند. دیدیم که در دولت نهم ' مرکز امور مشارکت زنان' تبدیل به ' مرکز امور زنان و خانواده' شد. همه هم و غم این مرکز هم معطوف به زنان سرپرست خانوار است در حالیکه بحث زنان، مختص به سرپرست خانوار نمی شود. 
ایرنا: برخی حضور کمرنگ زنان در عرصه های مدیریتی را گردن نظام آموزشی کشور می اندازند و معتقدند مردانه بودن محتوای دروس آموزشی از خودباوری زنان جلوگیری می کند؟
بروجردی: در دوره دبستان تا دبیرستان که باورهای شخص شکل می گیرد متاسفانه رویکرد کتب درسی ما مردانه است. پژوهش های بسیاری هم تا کنون این را به اثبات رسانده است. از نشان دادن تصاویر خانم ها در آشپزخانه گرفته تا مطالعه روزنامه توسط مردها در اتاق نشیمن. متون و تصاویر کتابهای درسی زن را خانه دار و مرد را شاغل ترسیم می کند. بنابراین در مرحله شکل گیری باورها نگاه مردانه غالب است. در دوره دبیرستان تا حدی این نگاه تعدیل می شود و محتوای آموزشی مردانه غالب نیست. در دانشگاه هم نگاه غالب مردانه یا زنانه دیگر جایی ندارد چرا که هم بسیاری از منابع درسی ما ترجمه کتب خارجی است و هم مبنای مباحث بیشتر اندیشه متفکرین است و زن یا مرد بودن آنها موضوعیت ندارد. 

در سطوح معاونتی وزارت آموزش و پرورش چه؟ 
بروجردی: در دوران وزارت آقای حاجی معاون منابع انسانی ایشان البته برای مدت کوتاهی یک خانم بود. اما چون شخصیتی دانشگاهی بود و احساس می کرد باید کسی در این سمت باشد که از دل خود آموزش و پرورش بیرون آمده باشد و آنجا را خوب بشناسد، استعفا داد. در سطح معلم ها اما فضا به نفع زنان است، چرا که در مقاطع ابتدایی اکثر معلم ها زن هستند. اما این کافی نیست و باید حتما نیمی از مدیران هم زن باشند چرا که این کار هم به تلطیف فضای آموزشی کمک می کند و هم امکان اخذ تصمیماتی بهتر از آنچه تا کنون گرفته شده را فراهم می کند. با این اوصاف باید گفت مدیریت عالی آموزش و پرورش کاملا مردانه است هر چند زنان معلم، برتری عددی دارند. 

**نقش بانوان در اقتصاد مقاومتی اصلاح الگوی مصرف است
مقام معظم رهبری در سال اخیر تاکید ویژه ای بر حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی فرمودند. سهم زنان در اقتصاد مقاومتی چیست؟ آیا توجه لازم به نقش آفرینی بانوان شده است؟ 
بروجردی: با این سوال یاد مصوبه دولت آقای خاتمی افتادم. مصوبه ای را خانم شجاعی به هیات دولت برده و به تصویب رساندند که بر اساس آن اگر زنها تنها 10 % سهم آورده برای راه اندازی مشاغل زود بازده را می آوردند، می توانستند وام بگیرند اما چون زنان وام گیرنده آموزش لازم را برای ایجاد مشاغل مورد نظر ندیده بودند از آن استفاده های غیر کردند. یکی جهیزیه دخترش را خرید و دیگری مبلمان خانه اش را عوض کرد. این باعث شد زنان وام گیرنده و ضامنین آنها ضربه شدیدی بخورند چرا که پول را صرف کاری کرده بودند که درآمدزا نبود و حال که سررسید اقساط آن رسیده بود توان بازپرداختش را نداشتند. این تجربه به شکست انجامید. 
به نظر من هنوز هم این مشکل وجود دارد و خانم ها آموزش لازم را برای خود اشتغالی نمی بینند. طلاجات و حتی ملک و املاک خانم ها می تواند در صورت داشتن مهارت های حرفه ای به سرمایه ای برای پول درآوردن توسط خانم ها تبدیل شود و عرصه اقتصادی کشور را به شدت فعال کند. 
در وضعیت کنونی استخدام زنان در ادارات دولتی در سطح منشی گری است و در سطوح مدیریتی نقش پررنگی ندارند. در حالیکه نهادهای غیردولتی مانند اتاق بازرگانی باید موسسات کارآفرینی برای خانم ها را افزایش دهند و کمک کنند که آنها سرمایه های غیرمولد خود مانند طلا و ملک را تبدیل به سرمایه هایی مولد در حوزه کسب و کار کنند. 
در وضعیت کنونی نقش زن ها در اقتصاد مقاومتی بیشتر در حوزه مصرف است تا تولید. خانم ها با توجه به جایگاه محکمشان در خرید خانواده می توانند الگوی مصرف درستی را انتخاب کرده و آنرا در سبد کالای خانواده جا بیندازند. در واقع الگوی مصرفی را برگزینند که به تولید داخلی کمک کرده و صرفه جویی بیشتر منابع کشور را در پی داشته باشد. آنها با این کار فرزندان خود را نیز آموزش خواهند داد. 

عده ای معتقدند برخی به دلایلی چون رضایت خانم ها به دستمزد پایین تر، از استخدام آنها استقبال می کنند و حتی صحبت از استثمار و بهره کشی از ایشان نیز می شود؟!
بروجردی: من این را چندان قبول ندارم. دستمزد خانم ها کمتر از آقایان نیست. مقدار اضافه حقوق مردان به خاطر افراد تحت تکفل آنهاست یا اینکه معمولا آنها جایگاه مدیریتی دارند. مردها چون تکفل زن و فرزندان را برعهده دارند طبعا دریافتی بیشتری دارند و چون اکثر مدیران از میان مردان است زنها دریافت کمتری خواهند داشت .
بی توجهی به این دو مولفه باعث شده همیشه این تصور به وجود آید که دستمزد خانم ها پایین تر از آقایان است. البته این به معنای این نیست که استثماری صورت نگیرد. استثمار وجوه مختلفی دارد. اینجا باید حریم شخصی افراد برایشان تعریف شده و آموزش های لازم داده شود. فرد اعم از زن یا مرد باید بداند کسی نمی تواند متعرض حریم خصوصی وی شود. به طور مثال مورد تهدید قرار گیرد که اگر فلان خواسته مدیر بالادستی اش را تامین نکند ممکن است اخراج شود. 
زنان در این زمینه نباید از حقوق خود چشم پوشی کنند و آموزش لازم را ببینند. از سویی قوانین نیز باید به کمک آنها بیاید. علاوه بر این حمایت های دیگری نیز باید از خانم های شاغل صورت گیرد. بسیاری از کارفرمایان در فرصت های برابر شغلی از خانم ها استفاده نمی کنند چرا که مرخصی شیردهی و زایمان آنها را مانع نقش آفرینی آنها می دانند. در حالیکه زنان با فرزندآوری و شیردهی به وی در حال ساختن سرمایه برای آینده جامعه هستند. با تربیت وی نیز به ساختار آینده جامعه شکل می دهند. این نکته بسیار مهم اما مغفول باید مدنظر قرار گیرد. 

شما عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان کشور هستید. عمده ترین مشکل زنان کشور را چه می دانید؟ 
بروجردی: مهمترین مشکل فقدان استراتژی مشخص در عرصه زنان است. وضعیت زنان کشور تابعی از سلیقه های مدیریت حاکم شده است. اگر ما زنان مشخصا بدانیم که نظام چه جایگاهی را برای زنان تعریف می کند و چگونه می خواهد با آنها تعامل کند. اگر تعامل لازم را بین جامعه زنان با نهادهای دینی و مراجع تقلید برقرار کرده و تعاملی به ویژه بین مطالبات دختران جوان با این نهادها برقرار کنیم به سمت حل مشکلات زنان پیش خواهیم رفت. حال این مشکلات آسیب های اجتماعی باشد یا اشتغال و مدیر شدن زنان و غیره. ارگان هایی چون مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز نباید از زنان خالی باشند. 

** تعامل با دنیا ناشی از استدلال قوی ما است نه بیگانه پرستی

پرسش های بعدی بیشتر به مصاحبه های قبلی شما با رسانه ها برمی گردد. گفته بودید اصلاح طلبان از نظر گفتمان دچار دگرگونی هایی در مقایسه با سالهای دولت اصلاحات شده اند. منظورتان چیست؟ 
بروجردی: ذات جامعه ما اصلاح طلب است. در دهه 70 با گسترش ارتباطات جهانی گفتمان اصلاح طلبی جای گفتمان اصولگرایی را در متن جامعه گرفت. طرح بحث گفت و گوی تمدن از سوی آقای خاتمی پاسخی به این نیاز بود چرا که رشد سریع رسانه ها، ارتباطات انسانی را بسیار وسیع کرده و تعامل بین ملت ها را گسترش داده بود. 
اصلاح طلب ها در حوزه اقتصاد معتقد به بازار آزاد هستند و در حوزه سیاست از تنش زدایی و گفت و گو حمایت می کنند. اسلام هراسی و ایران هراسی دو جریان منفی است که اصلاح طلبان قصد تضعیف آنرا در عرصه جهانی دارند. در حوزه فرهنگ هم پذیرش همه فرهنگ ها در کنار هم ، جلوگیری از حذف و حاشیه نشینی دیگران و مقابله با تفکر خودی و غیرخودی در دستور کار اصلاح طلبان قرار داشته و دارد. 
گفتمان اصلاحات معتقد است بزرگترین آسیبی که به کشور وارد شده از ناحیه انحصار طلبی است. شاید این مسئله ویژگی قدرت باشد که ممکن است اصلاح طلبان را هم دچار کند .ما اصلاح طلبان با این رویکرد در سالهای 1376 تا 84، تلاش کردیم که این نگاه را تعمیم ببخشیم؛ اگر چه در مقاطعی به خطا رفتیم که عرض کردم احتمالاً از آفات قرار گرفتن در قدرت بوجود آمدن این روحیه است.
امروز به این باور و نتیجه رسیده ایم که سایرین نیز باید در کنار ما دیده و مورد توجه قرار گیرند. بایست با مفاهمه، تعامل و گفت و گو با یکدیگر بتوانیم به فهم مشترک دست پیدا کنیم. بالاخره یا ما می توانیم اصولگرایان را متقاعد کنیم یا نمی توانیم ولی نفس این گفت و گوها سازنده است و این ذهنیت برخی اصولگرایان که دیگران را جاسوس و عاملان بیگانه می دانند اصلاح می کند. 
اصلاح طلبان می خواهند از طریق گفت و گو با اصولگرایان آنها را متوجه این نکته کنند که اگر صحبت از لزوم تعامل با دنیا می شود ناشی از استدلال هایی قوی است نه بیگانه پرستی. اصلاح طلبان، ایران را متعلق به همه ایرانیان می دانند و معتقدند باید همه در آن حق حیات، تنفس و اظهار نظر داشته باشند. یعنی همان چیزهایی که دولتهای نهم و دهم از آن محروم بودیم چرا که اصولگراها فقط خود را می دیدند و می بینند. 

اواخر دولت اصلاحات، زمامداری اصولگرایان دست لایه تندروی این جناح افتاد که نتیجه آن روی کار آمدن دولت نهم بود. نحوه اداره قوه مجریه توسط آقای احمدی نژاد به مرور انتقادات بسیاری را در بین خود جریان اصولگرا برانگیخت. شما از تغییر دیدگاه اصلاح طلبان بعد از تجربه دوران اصلاحات گفتید آیا می توان گفت اصولگرایان نیز با مشاهده سالهای 84 تا 92 نگاه واقع بینانه تری به مسائل داخلی و خارجی پیدا کرده اند؟ 
بروجردی: خیر. تغییر اصلاح طلبان از روی فهم مساله بود نه اضطرار اما اصولگرایان به صورت اضطراری تغییراتی در مواضعشان داده اند. یعنی وجه مصلحت اندیشی آنها غالب بوده است بدون اینکه تغییر چندانی در باورشان نسبت به مسائل صورت گیرد. ابزار آنها کمرنگ شده و جامعه نیز با رایی که اخیرا مردم به آنها دادند نیز میزان اقبال خود را به آنها نشان داد. اینکه فکر کنیم اصولگرایان، اصلاح طلبان را به عنوان یک گروه صاحب حق در اداره کشور پذیرفته اند غلط است. البته منظور من جریان غالب اصولگرایان است نه همه آنها. به همین خاطر هر جا که بتوانند با حضور اصلاح طلبان در قدرت مقابله می کنند و با آنها همراهی نمی کنند. مانند انتخابات مجلس 94. 

 سال 94 در مصاحبه ای از رئیس جمهوری انتقاد کرده بودید که از پتانسیل جامعه مدنی و زنان استفاده لازم را برای توسعه کشور نمی کند؟ 
بروجردی: همانطور که گفتید این حرف مال سال 94 است. الان مقداری متفاوت شده و ایشان رویه خود را تا حدی تغییر داده است. 

همچنین گفته بودید که استفاده از اصولگرایان در بدنه دولت تا وقتی صحیح است که از افراد صاحب فکر و کارآمد آنها استفاده شود. شکوه کرده بودید که نبایست از نیروهای ناکارآمد اصولگرا به صرف اینکه دولت، دولت اعتدال است استفاده شود. هنوز هم به این معتقدید؟ 
بروجردی: بله. هنوز هم در رده های پایین تر مدیریتی مانند فرمانداری و بخشداری ها چنین اشخاصی وجود دارند. ما نمی گوییم اصولگرایان در بدنه اجرایی کشور نباشند ولی اگر به این سمت منصوب شدند، دیگر فرماندار همه مردم آن شهر هستند نه صاحبان یک گرایش سیاسی خاص. 

ایرنا: پیشتر از تعطیلی خانه احزاب انتقاد کرده بودید. اما مدتی پیش خانه احزاب مجددا راه افتاد. عملکرد آن را چگونه می بینید؟ 
بروجردی: الان تعداد احزاب اصولگرا در این خانه بیشتر است و باید توازنی بین آنها با احزاب اصلاح طلب برقرار شود. اگر مجوز لازم به احزاب اصلاح طلب داده شود این خانه فعال تر خواهد شد. خوشبختانه اخیرا به حزب اصلاح طلب ایثارگران و اتحاد ملت ایران این مجوز اعطا شد و مجمع زنان اصلاح طلب هم که چند هفته پیش این مجوز را دریافت کرده بود. 

**دوست داشتم کلینتون رئیس جمهوری آمریکا شود
و یک سوال حاشیه ای. انتخابات آمریکا تمام شد. دوست داشتید چه کسی رای بیاورد؟ 
بروجردی: اگر از نگاه زنانه بخواهم بگویم طبعا خانم کلینتون. از منظر سیاسی هم ایشان ارجحیت داشت چرا که رفتارهای عاقلانه تری از خود نشان داده بود. اما در آمریکا فرآیند تصمیم گیری ها چندان شخصی نیست. درست است که رئیس جمهوری می تواند مصوبه ای را وتو یا امضا کند ولی افراد تصمیم ساز در اتاق فکرهای پشت پرده هستند. آنها منافع نظام آمریکا برایشان مهم است. حتی اگر خانم کلینتون هم رئیس جمهوری می شد این اتاق فکر کار خود را می کرد. از سوی دیگر رئیس جمهوری آینه بیرونی آمریکاست. شاید روی کار آمدن کلینتون برای منافع ملی ما بهتر بود. ترامپ را به احمدی نژاد تشبیه می کنند و نگرانی هایی از بابت روی کارآمدن وی وجود دارد. 

** مشکلی با برادرم ندارم 
چند سوال خانوادگی. شما اصلاح طلب و آقای علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شخصی اصولگراست. دلیل آن چیست؟ 
بروجردی: طبیعی است که هر که بر اساس درک خود از جهان زندگی متفاوتی را با دیگران پیشه کند. ایشان معتقد است جمهوری اسلامی باید بر اساس رویکرد اصولگرایانه عمل کند اما من نظر دیگری دارم و آن اینکه اگر جمهوری اسلامی و جامعه اسلامی ما به سرعت تغییراتی را در درون خود به وجود نیاورد، نسل آینده را از دست داده است. 
این تغییرات بایست در تغییر اساسی در رفتارها و رویه ها مطابق با نیازهای بشر باشد. اختلاف من و برادرم در مباحث مربوط به مدیریت کشور و برخی رفتارهای صادره از سوی مسئولین بسیار زیاد است اما در زندگی خانوادگی با هم تعارض نداریم و دختر ایشان عروس من است. 

 چه شد که شما اصلاح طلب شدید و ایشان اصولگرا؟ 
بروجردی: نمی دانم شاید چون جمع هایی که هر کدام از ما در آن قرار گرفتیم، متفاوت بود. 

 این اختلاف دیدگاه بر روابط خانوادگی تان هم اثر منفی داشته است؟ 
بروجردی: خیر، اصلا. 

در مهمانی های خانوادگی با هم بحث می کنید؟ 
بروجردی: بله. ولی ایشان خیلی محجوب است و یکی به دو نمی کنند و بحث را عوض می کنند. 

 شما چهار فرزند دارید و در عین حال مشاغل اجرایی مختلفی نیز داشته اید. اشتغال در بیرون به انجام وظیفه مادری تان صدمه نزده است؟ 
بروجردی: نوع برخورد فرزندانم نشان می دهد که همیشه از من سپاسگزارند و احساس می کنند برایشان خیلی مایه گذاشته ام. پسر بزرگم پزشک شد، دیگری دکترای جامعه شناسی رسانه و عضو هیات علمی. بعدی فوق لیسانس مهندسی معماری و آخری هم فوق لیسانس روانشناسی. پسر بزرگم از مدیران جمعیت هلال احمر کشور بود که سال گذشته در یکی از سفرهای کاری خود به رحمت خدا رفت و باعث افسوس ما شد. وی اندیشه های بسیار بزرگی داشت که عمرش مجال نداد. اشتغال من در ایفای نقش مادری تاثیر منفی نداشت اما خودم از نظر جسمی، به تحلیل رفتم. 

منبع: ایرنا

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر