مردی که یک شبه ایلان ماسک را کنار زد!/ با پدرخوانده مرموز هوش مصنوعی آشنا شوید
شاید وقتی نام غولهای فناوری به میان میآید، ذهن شما فوراً به سمت چهرههای معروفی چون ایلان ماسک یا جف بزوس برود. اما این هفته، مردی ۸۱ ساله به نام لری الیسون، بنیانگذار و رئیس هیئت مدیره شرکت «اوراکل» (Oracle)، برای ساعاتی کوتاه، تمام معادلات را بر هم زد و با ثروتی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار، عنوان ثروتمندترین فرد جهان را از ایلان ماسک ربود.

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ شاید وقتی نام غولهای فناوری به میان میآید، ذهن شما فوراً به سمت چهرههای معروفی چون ایلان ماسک یا جف بزوس برود. اما این هفته، مردی ۸۱ ساله به نام لری الیسون، بنیانگذار و رئیس هیئت مدیره شرکت «اوراکل» (Oracle)، برای ساعاتی کوتاه، تمام معادلات را بر هم زد و با ثروتی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار، عنوان ثروتمندترین فرد جهان را از ایلان ماسک ربود.
این جهش ناگهانی، که بزرگترین افزایش ثروت یکروزه در تاریخ به شمار میرود، تنها یک داستان مالی نیست؛ بلکه پنجرهای است به دنیای پیچیده، پر از پول و قدرتی که در پشت صحنه انقلاب هوش مصنوعی در حال شکلگیری است.
موجسواران گمنام در سونامی هوش مصنوعی
اما اوراکل چگونه به این نقطه رسید؟ این شرکت در بسیاری از شاخصهای مالی، عملکرد درخشانی نداشته و حتی اخیراً تعدیل نیروی گستردهای را تجربه کرده است. راز موفقیت خیرهکننده آن در جای دیگری نهفته است: اوراکل در «لایه زیرین» این فناوری قرار دارد.
بیایید این اکوسیستم را به دوران «تب طلا» تشبیه کنیم. امروز، شرکتهایی مثل OpenAI (سازنده ChatGPT) یا xAI (متعلق به ایلان ماسک)، جویندگان طلا هستند. آنها محصول نهایی را میسازند و در کانون توجه قرار دارند. اما برای استخراج این طلا، به ابزار نیاز دارند: کلنگ، بیل و زیرساخت. در دنیای هوش مصنوعی، این ابزارها شامل تراشههای قدرتمند و مراکز داده عظیم (دیتا سنتر) برای پردازش اطلاعات میشوند.
انویدیا (NVIDIA) فروشنده تراشههاست و اوراکل، یکی از بزرگترین مالکان و اپراتورهای مراکز داده. این شرکتها زیرساخت محاسبات ابری را به شرکتهای هوش مصنوعی اجاره میدهند. در واقع، اوراکل به جای اینکه خود به دنبال ساخت یک محصول پر زرق و برق هوش مصنوعی باشد، به «صاحبخانه» شرکتهای دیگر تبدیل شده است و از اجاره دادن زیرساختهای عظیم خود، درآمدهای افسانهای کسب میکند.
آنها با ارائه قیمتهای رقابتیتر نسبت به رقبایی چون آمازون و مایکروسافت، قراردادهایی به ارزش صدها میلیارد دلار با غولهایی چون OpenAI و xAI امضا کردهاند. روز چهارشنبه، وقتی اوراکل این قراردادهای آینده و پیشبینی رشد خود را اعلام کرد، سهام شرکت حدود ۳۸ درصد جهش کرد و ثروت لری الیسون را به آسمان فرستاد.
وقتی پول، سیاست و فناوری به هم میرسند
اما چرا لری الیسون به طور خاص اینقدر سود برد؟ پاسخ در دو کلمه خلاصه میشود: بازخرید سهام و ارتباطات قدرتمند. الیسون در حال حاضر مالک ۴۱ درصد از سهام اوراکل است، یعنی تقریباً دو برابر مقداری که پانزده سال پیش در اختیار داشت. این اتفاق نتیجه یکی از بزرگترین برنامههای بازخرید سهام در تاریخ شرکتهای بزرگ است. در این استراتژی، شرکت با پول خود (گاهی حتی با گرفتن وام) سهامش را از بازار جمعآوری میکند. این کار تعداد سهام موجود را کاهش میدهد و در نتیجه، ارزش سهام باقیمانده (از جمله سهام عظیم الیسون) بالاتر میرود.
اگرچه این کار برای سرمایهگذاران خوشایند است، اما منتقدان بسیاری دارد. آنها معتقدند شرکتها به جای سرمایهگذاری بلندمدت در تحقیق و توسعه یا زیرساختها، با این روش به دنبال سود کوتاهمدت برای مدیران و سهامداران اصلی خود هستند.
از سوی دیگر، الیسون روابط نزدیکی با قدرتمندترین مردان جهان دارد. او از حامیان مالی دونالد ترامپ بوده و یکی از شرکای اصلی پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری ترامپ به نام «استارگیت» (Stargate) برای ساخت زیرساخت هوش مصنوعی در آمریکاست. رابطه او با ایلان ماسک نیز بسیار نزدیک است؛ تا جایی که در سال ۲۰۲۲، با یک پیامک ساده موافقت کرد که «یک میلیارد دلار، یا هر چقدر که تو پیشنهاد کنی» برای خرید توییتر توسط ماسک سرمایهگذاری کند. این شبکه قدرتمند، درها را برای قراردادهای بزرگ باز میکند.
قانونگذاری یا رهاسازی؟ جدال در کنگره آمریکا
همزمان با اینکه غولهایی چون الیسون در حال درو کردن سودهای نجومی هستند، نگرانیها درباره رشد کنترلنشده این فناوری در راهروهای قدرت در واشنگتن بالا گرفته است. سناتور تد کروز، یکی از بزرگترین حامیان صنعت هوش مصنوعی در کنگره، اخیراً طرحی را ارائه کرده که به شرکتهای این حوزه اجازه میدهد تا در یک «محیط آزمایشی» یا «sandbox» فعالیت کنند.
این طرح به شرکتها اجازه میدهد تا برای دورههای دو ساله (قابل تمدید تا ده سال) از برخی قوانین و مقررات معاف شوند تا بتوانند با آزادی کامل نوآوری کنند. حامیان این طرح معتقدند که قوانین دستوپاگیر، جلوی رشد و رقابت آمریکا با دیگر کشورها را میگیرد.
اما مخالفان به شدت با آن مخالفند. گروههای حامی حقوق مصرفکننده میگویند این طرح «به شرکتها اجازه میدهد از مسئولیتپذیری شانه خالی کنند و با شهروندان آمریکایی مانند موشهای آزمایشگاهی رفتار شود.» این جدال نشاندهنده شکاف عمیقی است که بر سر آینده هوش مصنوعی وجود دارد: آیا باید آن را برای شکوفایی رها کرد یا برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی، مهارش کرد؟
وقتی دیگر به چشمان خود هم نمیتوانید اعتماد کنید
اثرات این فناوری دیگر محدود به دنیای اقتصاد و سیاست نیست و به تار و پود واقعیت اجتماعی ما نفوذ کرده است. چند ساعت پس از ترور چارلی کرک، یک مفسر راستگرا در یوتا، دونالد ترامپ ویدئویی را در محکومیت این حادثه منتشر کرد. اما آیا واقعاً خود او بود؟
در عرض چند دقیقه، شبکههای اجتماعی پر از ادعاهایی شد که این ویدئو با هوش مصنوعی ساخته شده (دیپفیک) است. کاربران به ناپدید شدن لحظهای انگشت ترامپ یا اشباع بودن رنگهای ویدئو به عنوان مدرک اشاره میکردند. هرچند کارشناسان امنیت سایبری این ادعا را رد کردند و گفتند هیچ نشانهای از جعلی بودن ویدئو وجود ندارد، اما این اتفاق یک واقعیت ترسناک را آشکار کرد: ما به نقطهای رسیدهایم که به راحتی میتوان ویدئوهای واقعی را جعلی خواند و ویدئوهای جعلی را واقعی پنداشت.
این پدیده که به آن «سود سهام دروغگو» (Liar's Dividend) میگویند، ابزار قدرتمندی برای بیاعتبار کردن حقیقت است. خود ترامپ نیز پیش از این، ویدئویی واقعی را «احتمالاً ساخته هوش مصنوعی» خوانده بود. در این آشفتگی، مردم تمایل دارند به روایتهایی بچسبند که باورهای قبلیشان را تأیید میکند و اینترنت را به مکانی چندپارهتر و پر از تنش تبدیل میکند.
آیا هوش مصنوعی خالقان خود را میبلعد؟
و در نهایت، این موج به زندگی روزمره و مشاغل ما نیز رسیده است. گزارشی در نشریه «آتلانتیک» نشان میدهد که شرکتهای هوش مصنوعی میلیونها ویدئوی آموزشی از یوتیوب را برای آموزش مدلهای خود دانلود کردهاند؛ از آموزش نجاری و آشپزی گرفته تا برنامهنویسی. حالا، همان هوش مصنوعی که از این انسانهای متخصص آموخته است، میتواند جایگزین آنها شود و خود به ارائه مشاوره بپردازد. این تهدیدی جدی برای اقتصاد خلاقان و متخصصانی است که دانش خود را به رایگان در اینترنت به اشتراک گذاشتهاند و حالا با خطر حذف شدن توسط شاگردان مصنوعی خود روبرو هستند.
داستان لری الیسون و اوراکل، تنها نوک کوه یخ است. در زیر سطح، جهانی در حال دگرگونی است؛ جهانی که در آن ثروت و قدرت با سرعتی بیسابقه در دستان عدهای معدود متمرکز میشود، مرز بین واقعیت و خیال در حال محو شدن است و قوانین بازی برای همیشه در حال تغییرند. تصمیماتی که امروز در این زمینه گرفته میشود، نه تنها آینده فناوری، بلکه آینده خود ما را نیز رقم خواهد زد.