قضاوت، اخلاق و مسئولیت/ به بهانه پرونده سه ورزشکار ایرانی در کره جنوبی
یادداشتی از محمدرضا آخوندی

چند سال پیش در یکی از دورههای آموزشی انجمن ورزشینویسان که با حضور استادانی بینالمللی برگزار شد، سوالی ذهن من را مشغول کرده بود. آنروز، از خانم دکتر ورنا بروک —دیکی از اساتید مطرح دوره — پرسیدم:
اگر من خبرنگار، از دوپینگ یک ورزشکار مطمئن باشم و حتی شواهد معتبری داشته باشم، آیا مجازم گزارشی در این باره منتشر کنم؟
پاسخش محکم و روشن بود:
«به هیچ وجه. حتی اگر با چشم خودت دیده باشی، حق انتشار نداری. چون تو کارشناس حوزه دوپینگ نیستی. مرجع صلاحیتدار باید اعلام کند و اگر شواهدی داری، باید به آن مرجع تحویل دهی.»
این پاسخ برای من تنها یک نکته فنی نبود، بلکه تبدیل شد به یک اصل اخلاقی در حرفه خبرنگاری. مرزی مشخص میان مشاهده شخصی و قضاوت رسمی. میان اطلاعرسانی مسئولانه و شکلدهی به افکار عمومی با قضاوتهای شخصی.
امروز، و در سایه خبر تلخ خودکشی یکی از ورزشکاران، بار دیگر اهمیت این اصل را احساس میکنم. بهویژه در روزهایی که نام سه ورزشکار ایرانی در کره جنوبی بر سر زبانها افتاده و برخی با شتاب، آنان را به جرم تجاوز محکوم کردهاند.
- فاصله اتهام تا محکومیت
خطای این سه جوان - اگر در نهایت اثبات شود - غیرقابل دفاع است. رفتار خلاف اخلاق، توجیهپذیر نیست. اما مسئله مهم این است که ما در جایگاه قضاوت نیستیم. این ورزشکاران در حال حاضر متهماند، نه مجرم. رأی نهایی باید از سوی مراجع رسمی صادر شود. شاید یکی تبرئه شود، شاید هر سه، شاید هیچکدام. هیچکس حق ندارد پیش از روشنشدن حقیقت، حکم صادر کند.
- نقد از سر انصاف، نه عقدهگشایی
این پرونده، جای تسویهحساب سیاسی یا شخصی نیست. اگر کسی با احسان حدادی، رئیس فدراسیون، یا با حاکمیت زاویه دارد، نباید از این اتفاق برای تخریب بیضابطه استفاده کند. ما میتوانیم خطا را نقد کنیم، بدون آنکه حیثیت انسانها را نابود کنیم.
در فرهنگ دینی و ملی ما، بر «پوشاندن عیب» تأکید شده، نه «بر سر طبل رسوایی کوبیدن» پیش از اثبات
- در نقد منصف باشیم
این یادداشت دعوت به تطهیر یا نادیدهگرفتن خطا نیست. بلکه دعوتی است به رعایت انصاف، پرهیز از هیجانزدگی، و احترام به فرآیند قانونی و اخلاقی قضاوت.
خبری درباره خودکشی یکی از این ورزشکاران در زندان مطرح شد و متأثر شدیم. تلخی این اتفاق تلنگری است که یادمان بیاورد در عصر شبکههای اجتماعی، کلمات ما میتوانند شمشیر باشند یا مرهم.
بیایید از خودمان بپرسیم:
آیا ما هم، زمانی که به این سه نفر حمله میکنیم، خود هیچ خطایی نکردهایم؟
"گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند..."
شاید وقت آن رسیده که پیش از صدور حکم برای دیگران، نگاهی دوباره به «نقش خود» در فضای رسانهای و افکار عمومی بیندازیم.
منبع: دیدهبان ایران