پول

  • عبدالواحد موسوی لاری:

    موسوی لاری گفت: این بحث که می گویند اصلاح طلبان احساس خستگی می کنند و با خود درگیری داخلی دارند، برخلاف واقع است. اصلاح طلبان مسایل را نقد و بررسی می کنند و دیالوگ و تعارض دیدگاهی دارند، ولی در تصمیم گیری یکی می شوند برخلاف جریان اصولگرا که دیدگاه های مختلف با هم به تفاهم نمی رسند

  • مرد رمال با ایجاد سوءظن در وجودم، مرا به همسرم و خانواده اش بدبین کرد به طوری که احساس می‌کردم آن‌ها تلاش می‌کنند زندگی شیرین مرا به نابودی بکشانند. او مرا از آینده می‌ترساند و چنین وانمود می‌کرد که شوهرم در نهایت مرا طلاق می‌دهد و با زن دیگری ازدواج می‌کند! آن مرد در حالی هر بار حدود یک میلیون تومان از من پول می‌گرفت که ادعا می‌کرد بخت دخترم را نیز بسته اند و او برای ازدواجش با مشکل مواجه می‌شود. من هم که ترسیده بودم فقط تلاش می‌کردم تا پول رمالی‌های او را تامین کنم و کار به جایی رسید که نه تنها وام گرفتم بلکه النگوی طلایم را نیز فروختم و به او دادم.

  • آیت‌الله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان:

    دبیر شورای نگهبان گفت: در کنار مستندات و مدارک مراجع قانونی، بررسی‌های محلی نیز به تأیید صلاحیت افراد گمنام کمک کرد و بسیاری از افرادی که فاقد سابقه بودند از این طریق احراز صلاحیت شدند.

  • وقتی کوچک بودیم پدرمان این موضوع را به ما اطلاع داده بود و ما نیز هیچ انتخابی در مقابل خود نداشتیم، به نظر پدرم نباید هیچ کسی بدون رنج و تلاش به زندگی راحت برسد و اگر کسی راه خویش را گام به گام هموار کند قطعاً به پول و تجربه‌های بیشتری دست خواهد یافت.

  • ساختمان پلاسکو که آتش می‌گیرد او هم مثل بسیاری از کسبه‌های این ساختمان ۵۳ ساله خسارت می‌بیند. بعد از دو سال دوندگی، وقتی بدهی‌هایش را می‌دهد، مجبور می‌شود به یکی از شهرک‌های اطراف تهران مهاجرت کند و یک مغازه سیگارفروشی راه بیندازد. او هم مثل ۸۰ درصد پلاسکونشینان مدتی در مجتمع تجاری نور مشغول به کار می‌شود اما به دلیل «شرایط بد تجاری» آنجا ۲۰ میلیون تومان دیگر به بدهی‌هایش اضافه می‌شود. بعد از دو سال دوندگی، بدهی‌هایش را به هر ضرب و زوری که شده، پرداخت می‌کند و دست زن و دو بچه‌اش را می‌گیرد و با پول پیش خانه‌اش در تهران، یک خانه در شهرک‌های حاشیه پایتخت می‌خرد، و حالا با همه مشکلاتی که دارد به زندگی ادامه می‌دهد.

  • قتل یک زن در خانه اش ماموران پلیس آگاهی تهران را به خانه مقتول کشاند. شوهر این زن به ماموران گفت: وقتی دخترم را به مدرسه بردم خودم نیز به محل کارم رفتم اما وقتی با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم جواب نداد به محل کارش نیز نرفته بود نگران شدم به خانه برگشتم که جسد او را دیدم. همسرم را با پیچاندن سیم تلفن به گردنش خفه کرده بودند. در ادامه مشخص شد این زن 30 ساله با یکی از همکارانش به‌نام پیمان بارها تماس تلفنی داشته است. وقتی او را برای تحقیق و بازجویی احضار کردند وی منکر ارتباط پنهانی شد و گفت: من از شیرین 5 میلیون تومان پول قرض کرده بودم 4 میلیون را مدتی بعد پس دادم اما قرار بود یک میلیون بقیه را وقتی پول دستم آمد پس بدهم که شیرین مدام به من اعتراض می‌کرد و می‌گفت پولش را پس بدهم. روز حادثه هم به خانه‌اش رفتم تا با او صحبت کنم که دعوایمان شد و او را خفه کردم...

  • هنوز چند روزی از اظهارنظر سخنگوی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره بررسی ممنوع الکاری هنرمندانی که از حضور در جشنواره فیلم فجر امسال انصراف داده اند نمی‌گذرد، که این بار عضو دیگر این کمیسیون با لحنی تندتر حرکت این گروه از هنرمندان را نوعی وطن‌فروشی توصیف کرده است.

  • چندی قبل مردی به اداره پلیس رفت و گفت سارق یا سارقانی به خانه‌اش دستبرد زده و پول، طلا و اموال قیمتی خانه‌اش را سرقت کرده‌اند.

  • یک مطالعه جدید نشان داده است که قند، درست مثل داروهای اعتیاد آور بر سامانه پاداش مغز تأثیر می‌گذارد.

  • صبح دیروز مرد جوانی که چند ماه قبل از سوی مردان ناشناسی ربوده شده بود به‌همراه متهمان پرونده در شعبه هفتم دادگاه کیفری به تشریح این ماجرا پرداخت. وی گفت: چند ماه قبل در خانه‌ام واقع در خیابان جردن خوابیده بودم که ناگهان 3 مرد ناشناس را بالای سرم دیدم. آنها خودشان را مأمور اطلاعات معرفی کرده و پس‌از اینکه محتویات گاوصندوق را که شامل 600 هزار دلار پول نقد و حدود 10 میلیون تومان پول ایران بود خالی کردند، مرا با دستبند و چشم بند سوار خودرو کرده و به خانه‌ای در ورامین بردند.