کد خبر: 38669
A
فرامرز سید آقایی

غول گرانی را دست کم گرفتید

این یادداشت را خیلی ساده می نویسم تا نویسنده یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی هم با آن ارتباط برقرار کند: امروز خبری در رسانه‌ها منتشر شد با این محتوا که مردم در اسپانیا جشن گرفتند و در این جشن با پرتاب تخم‌مرغ و پاشیدن آرد به یکدیگر شادی کردند؛ این درحالی است که در ایران چندی است گران شدن نان و تخم‌مرغ به مساله معیشتی اقشار پایین و کم درآمد تبدیل شده است. در همین زمان رسانه ها اخباری از تجمع‌های مردم ایران در اعتراض به وضع اقتصادی و گرانی منتشر کرده‌اند. هم‌امروز، در یادداشتی نوشته شده است: "مگر چه گرانی رخ داده‌است، ما خودمان روزنامه‌نگاریم و در متن اجتماع حضور داریم". بعید است روزنامه‌نگاری در متن مردم حضور داشته‌باشد، از گرانی خبر داشته‌باشد و این‌چنین مردم معترض را تحذیر کند. بعید است روزنامه‌نگاری در متن مردم حاضر باشد اما نداند کدام نوع از گرانی است که مردم را به خیابان‌ها می‌کشاند

غول گرانی را دست کم گرفتید

دیده بان ایران:- فرامرز سید آقایی (روزنامه نگار) این یادداشت را خیلی ساده می نویسم تا نویسنده یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی هم با آن ارتباط برقرار کند: امروز خبری در رسانه‌ها منتشر شد با این محتوا که مردم در اسپانیا جشن گرفتند و در این جشن با پرتاب تخم‌مرغ و پاشیدن آرد به یکدیگر شادی کردند؛ این درحالی است که در ایران چندی است گران شدن نان و تخم‌مرغ به مساله معیشتی اقشار پایین و کم درآمد تبدیل شده است. در همین زمان رسانه ها اخباری از تجمع‌های مردم ایران در اعتراض به وضع اقتصادی و گرانی منتشر کرده‌اند. هم‌امروز، در یادداشتی نوشته شده است: "مگر چه گرانی رخ داده‌است، ما خودمان روزنامه‌نگاریم و در متن اجتماع حضور داریم". 

بعید است روزنامه‌نگاری در متن مردم حضور داشته‌باشد، از گرانی خبر داشته‌باشد و این‌چنین مردم معترض را تحذیر کند. بعید است روزنامه‌نگاری در متن مردم حاضر باشد اما نداند کدام نوع از گرانی است که مردم را به خیابان‌ها می‌کشاند. اگر مدیران کشور هم مانند نویسنده یادداشت این روزنامه قضاوت کنند باید سال‌ها نشست و منتظر ماند تا اوضاع کشور اصلاح شود. با تاکید بر اینکه به عنوان یک روزنامه نگار طرفدار اصلاحات و اعتدال و نقد و اعتراض، هیچ نوع اغتشاش و اقدامات تخریبی از سوی هیچ‌کسی را نه قبول دارم نه مفید به حال کشور و مردم می دانم، توجه نویسنده یادداشت روزنامه جمهوری‌اسلامی با تیتر "مگر چه گرانی بی‌مهاری رخ داده که مردم را به خیابان بکشاند" را جلب می کنم به چند نکته مهم:

یک- درست است که هر نوع گرانی قاعدتا نباید مردم را به خیابان‌ها بکشاند؛ اما نوعی از گرانی هست که پایه ایجاد جو روانی و موجد گرانی کاذب است مانند افزایش نرخ ارز که در کوتاه مدت اثر منفی اما در درازمدت به شرط اجرای درست برنامه ها اثر مثبت بر تولید و اشتغال می گذارد؛ با این حال در کوتاه مدت همین افزایش نرخ ارز بدلیل جو روانی که از خود در جامعه دارای جمعیت بیکار و محروم می گذارد، باعث سوءاستفاده کسبه و افزایش قیمت ها و احساس بی‌پناهی مردم می شود. به عنوان نمونه، برخی از شرکت های دارویی در همین مدت کوتاه به بهانه افزایش نرخ ارز داروهای تولیدی خود را تا حدود 100 درصد گران کرده اند و برخی دیگر همزمان با افزایش نرخ، از دوز و تعداد داروها در بسته‌بندی‌ کاسته‌اند. از سوی دیگر، نقص بیمه ها در پوشش اقلامی از داروها هزینه زیادی را بر بیماران تحمیل می کند. اگر در جامعه حضور داشته باشیم حتما باید ببینیم نانوایی های زیادی هستند که باوجود لغو افزایش قیمت نان به دستور رئیس‌جمهور، هنوز نان را با قیمت جدید عرضه می کنند و هیچ برخوردی با آنان نمی شود. مردم دربرابر این افزایش قیمت ها هیچ دفاعی ندارند و درطول سال‌های 84 تاکنون این حالت بی‌دفاعی، انرژی منفی پنهانی در جامعه ایجاد کرده‌است. 

دو- نوعی از گرانی هست که در زندگی و معیشت مردم عادی تاثیر مستقیم ندارد مانند گران‌شدن اتومبیل چون جزو نیازهای اولیه خانوار نیست اما نوعی از گرانی هست که بدلیل مصرف اساسی و روزمره خانوار با کوچکترین افزایشی در خانواده‌های کم‌درآمد، بیکار، دارای کار اما یک‌سال حقوق نگرفته، دارای بیمار و هزینه‌های درمانی، مستاجران، بازنشستگان، مستمری‌بگیران، بیوگان، معلولان و خانواده‌های دارای فرزندان دانشجو بحران ایجاد می کند. گرانی تخم‌مرغ و نان از آن نوعی است که مردم را ناگهان به خیابان‌ها می‌کشاند. حافظه تاریخی خود را بکار بندید و به یاد بیاورید که دولت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی اگرچه توانست کشور را از گرداب بعد از جنگ بیرون بکشد، سازندگی را ریل‌گذاری کند و موفقیت‌های بیشماری نیز در سازندگی و اصلاح کشور بدست بیاورد اما چون دولت سازندگی بنای کار را بر خرج‌کردن از جیب مردم عادی گذاشته‌ و از جیب رانتخواران و طبقه پردرآمد وابسته به نهادهای قدرت غافل مانده بود، آن شد که دیدیم. دولت‌هایی که بر درآمد نفت متکی هستند و در پیرامون‌شان لامحاله بستری از رانت‌های مختلف ایجاد می شود، به اعتقاد کارشناسان اقتصادی بهتر است توسعه را تنها بر جیب مردم عادی بنا نکنند. در دراز مدت، تنها یک گرانی ساده هم می تواند مردم را به خیابان‌ها بکشاند.

 

سه- تجمعات اعتراضی را(یا هرچه اسمش را بگذارید) تنها و به عنوان یک اتفاق دفعتا واحده نبینید. بهتر است این تجمعات را در یک "بسته ایجاد بحران" ببینید که از سالها پیش ایجاد شده است تا تصور نکنید مردم فقط بدلیل گرانی قابل یا غیرقابل مهار به اعتراض اقدام کرده اند. این بسته ایجاد بحران را در رفتار و گفتار مسئولان قوای سه گانه کشور در فاصله سال‌های 92 تاکنون باید جست. انباشت انرژی اعتراضی مردم از همان روزی آغاز شد که مجلس هشتم وزرای دولت یازدهم را یکی پس از دیگری رد و رئیس‌جمهور قانونی و مردمی شیخ حسن روحانی را وادار کرد برای انتخاب وزرایش ملاحظات بیشماری را درنظر بگیرد. بخش دیگری از "بسته ایجاد بحران" مربوط است به باز شدن پرونده‌های متعدد فساد مالی و دولتی مربوط به دولت‌های نهم و دهم و تباه کردن سرمایه‌های پولی، اقتصادی و انسانی کشور توسط اعضای دولت پاکدستان در سالهای 84 تا 92 و در عین‌حال اغماض از مجازات مجرمان نفتی، کش‌دادن پرونده‌های مالی و اخیرا تبرئه یکی از متهمان به نام قاضی مرتضوی و همچنین صبر، اغماض و بی‌اقدامی قوه‌قضائیه دربرابر اغتشاشات فرقه زنبیلیه یکی از دلایل ایجاد انرژی منفی در مردم و بستر ناامیدی آنان از اجرای عدالت در کشوری است که مجرمان عادی در آن به شدیدترین مجازات‌ها محکوم می شوند. امروز همه این اتفاقات جلوی چشم مردم است. هم قضاوت مردمی را شکل می دهد هم انرژی‌های منفی را در روح جامعه انباشته‌می کند. تناقض در تلقی عدالت‌اجتماعی و اجرای مواردی که (از نظر مردم) با عدالت مورد انتظار فاصله زیادی دارد، بخشی از انرژی اعتراضات امروز را ایجاد کرده است. باید اشاره ای هم بکنم به پرونده حقوق‌های نجومی که وقتی جزئیات آن برملا شد، مردم انتظار داشتند درصورت برخورد قانونی با آن بطور شفاف از جزئیات رسیدگی به این پرونده باخبر شوند اما نه تنها در این زمینه شفاف سازی نشد بلکه ناگهان از سوی دختر یکی از صاحبان حقوق‌های نجومی داغ جدیدی بر دل مردم گذاشته‌شد: "پدرم سهم خود از انقلاب را برداشته است". انرژی‌های منفی که در طول این سالیان در دل مردم انباشته شده است؛ مردمی که با هزار آرزو به پای صندوق‌های رای می‌آیند و به کاندیدای محبوب خود رای می‌دهند تا روند اصلاح کشور را مدیرت کند، روزی(وقتی به تنها باقیمانده سفره‌شان) دست بزنید ناگهان آزاد می شود. به این ترتیب، یا تجمعات اعتراضی خودجوش شکل می‌گیرد یا تجمعات اولیه دست ساز رقبای سیاسی دولت دوازدهم در مشهد به بیراهه کشیده می شود و دودش به چشم هم‌آنان می رود. 

چهار- خوب دیدن و درست قضاوت کردن یکی از نخستین ویژگی‌های یک روزنامه‌نگار خوب و حاضر در متن جامعه است. دفاع از آقای روحانی وظیفه تک‌تک روزنامه‌نگاران معتدل، اصلاح‌طلب و کسانی است که به او رای داده اند اما کسی حق ندارد برای دفاع از ایشان به مردم بتازد یا مشکلات مردم را نبیند و پدیده خانمان‌برانداز گرانی را تحقیر کند. روزنامه نگارانی که در متن مردم حضور دارند و از همه چیز اطلاع دارند، تاثیر گرانی‌های ناگهانی در ماه‌های اخیر(حتی اگر غیرقابل مهار نباشد) بر زندگی مردم را نباید نادیده بگیرند.

 

 

*روزنامه نگار 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر