کد خبر: 13158
A

مسیح مهاجری: بعضی از کارهای خلخالی درست و مفید بود

مثل سندهای مربوط به اسلحه که گفته شد آقای هاشمی برای ترور منصور اسلحه داده بودند؟! لابد صدای آقای هاشمی را شنیدید که فیلم آن هم موجود است که گفته بودند من با مبارزه مسلحانه مخالف بودم. پرسیدند که شما سلاح ترور حسنعلی منصور را تامین کردید که پاسخ دادند اصلا چنین کاری را نکرده‌اند.

مسیح مهاجری: بعضی از کارهای خلخالی درست و مفید بود
آقای بهشتی یک انسان تشکیلاتی، سازنده و قوی بود. گاهی می‌دیدم که آقای بهشتی در سالنامه‌ای که معمولا همراه داشتند، چیزهایی را می‌نوشت و گاهی هم وقتی از ایشان می‌پرسیدیم برایمان توضیح می‌داد که چه می‌نویسد یا از روی آنچه نقل می‌کردند، متوجه می‌شدیم که چه نوشته‌اند.
 
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، خبرآنلاین در مصاحبه ای با حجت السلام مسیح مهاجری، به جزئیاتی در مورد آیت الله هاشمی و یاران انقلاب پرداخته است که در زیر می خوانید:
 
*خودتان پیش‌بینی حضور چنین جمعیتی را در مراسم تشییع می‌کردید یا برای شما هم شوک بود؟
 
برای من شوک نبود، برای من این پیش‌بینی وجود داشت که مردم خیلی از ایشان تجلیل کنند اما شاید بیش از آنچه ماها هم فکر می‌کردیم این تجلیل بزرگ بود. البته من باید در کنار این پاسخ این را هم اضافه کنم که اصلا فکر نمی‌کردم این ماجرا الان اتفاق بیفتد.
 
*فوت آقای هاشمی؟
 
بله. چون من ایشان را مرتب می‌دیدم، یعنی حداقل هفته‌ای یکبار دیداری بین ما صورت می‌گرفت، گاهی وقت‌ها هم بیشتر. خیلی سرحال و خیلی خوب بودند و فکر نمی‌کردم به این زودی ایشان از دنیا بروند. منتها عمر دست خداست. به همین دلیل ما اصلا به این قضیه فکر نمی‌کردیم ولی آن لحظه‌ای که این اتفاق افتاد و ایشان از دنیا رفتند، آنوقت به این فکر افتادیم که حالا مردم چه خواهند کرد؟ پیش‌بینی من این بود که مردم خیلی از ایشان تجلیل می‌کنند. ولی باید اعتراف کنم که این تجلیل بیش از همان پیش‌بینی هم بود که من می‌کردم.
 
*آقای هاشمی در دهه 60 واقعا سیاستمدار محبوبی بودند؟
 
اینطور موارد نسبی است. نمی‌توان گفت که محبوبیت مطلق است. کما اینکه عکس آن را هم نمی‌توان گفت که مطلق است. یعنی اگر کسی محبوب نباشد، باز مطلق است. در مجموع، چه در دهه 60 و چه دهه‌های بعد و حتی آخر زندگی شان، آقای هاشمی نسبت به سایر سیاستمداران در کشور ما، محبوب‌ترین بودند. البته همیشه افت و خیز وجود دارد و این محبوب‌ترین هم باز به معنای این نیست که هیچ مخالفی نداشتند. ولی در مجموع ایشان محبوب‌ترین سیاستمدار در کشور ما بودند.
 
*آیا مصداقی از افرادی که به سمت آقای هاشمی برگشتند هم دارید که نام ببرید؟
 
شما واقعا توقع نداشته باشید که اسم ببرم ولی بدون اسم مواردی را می‌گویم که خودم دیدم.
 
*در هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب؟
 
بله. طلبه‌هایی در قم که حتی در جهت مخالف آقای هاشمی و در تقویت افراد مقابل آقای هاشمی کتاب نوشتند و منتشر کردند و بعد از اینکه متوجه شدند نزد من آمدند و به اشتباهشان اقرار کردند و گفتند که می‌خواهند با آقای هاشمی ارتباط برقرار کنند و از نزدیک با ایشان آشنا شوند و کارهای دیگری انجام دهند. من هم این کار را انجام دادم و آنها با آقای هاشمی، ارتباط برقرار کردند و بعد هم در مورد مواضع آقای هاشمی کتاب نوشتند. نه در مدح ایشان بلکه در حمایت از افکار و مواضع سیاسی آقای هاشمی. 
 
*یک سوال از شما نسل اولی‌های انقلاب این است که واقعا چقدر در کادرسازی موفق بوده اید؟ کادر اولیه نظام برآمده از حزب جمهوری بود بعد از آن اما این رویه عوض شد، گاها سیاسیونی را شاهد بودیم که یک شبه ره صدساله را رفتند...
 
خیلی سوال خوبی است چون یک سابقه مهم و جالبی دارد که برایتان بازگو می‌کنم؛ من خودم به اضافه یکی دو نفر از دوستان حزب جمهوری اسلامی مان به آقای بهشتی از سال 59 پیشنهاد کردیم که حزب وارد کادرسازی شود. آن زمان پیشنهاد من این بود که سالانه حداقل 200 نفر توسط حزب جمهوری اسلامی ساخته شوند که جایگزین عده‌ای ازنمایندگان مجلس در دوره‌های بعد شوند، وزیر شوند و مسئولیتهای بعدی را در رده‌های مختلف برعهده بگیرند و اینگونه نباشد که وقتی این نسل رفت، کادر ساخته شده نداشته باشیم. آقای بهشتی یک انسان تشکیلاتی، سازنده و قوی بود. گاهی می‌دیدم که آقای بهشتی در سالنامه‌ای که معمولا همراه داشتند، چیزهایی را می‌نوشت و گاهی هم وقتی از ایشان می‌پرسیدیم برایمان توضیح می‌داد که چه می‌نویسد یا از روی آنچه نقل می‌کردند، متوجه می‌شدیم که چه نوشته‌اند. مثلا می‌گفتند که دیروز جلسه‌ای داشتند و چند نفری بودند که در میانشان فردی هم بوده که به نظرشان آدم جالبی رسیده است. اسم و خصوصیاتش را نوشتم تا برای یکی از کارهایی که پیش می‌آید از او استفاده کنم و از قبل از انقلاب هم ایشان برنامه‌هایی را داشتند و اجرا کرده بودند برای ساختن افرادی به منظور کارهای مختلف هم در حوزه علمیه و هم در خارج از حوزه علمیه در تهران.
 
*الان که چند دهه گذشته، شما از متوقف شدن فعالیت حزب جمهوری اسلامی افسوس می‌خورید؟ فکر می‌کنید اگر این حزب برگردد، می‌تواند در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار باشد؟
 
اگر خالص بود، بله. با این دعواها و اختلافاتی که داشت، نه. اگر خالص بود و خلوصش هم با همان خطی که خود موسسین از اول داشتند. اگر قرار به افسوس است که اگر آقای بهشتی بود چقدر جلو رفتن این حزب عالی می‌شد و افسوس اگر این اختلافات نبود، این حزب چقدر خوب می‌توانست جلو برود. حزب در صورتی که با همان محتوای اصلی خود که موسسین تنظیم کرده بودند و در اساسنامه و مرامنامه آمده، پیش می‌رفت، الان واقعا افسوس دارد که چرا نیست.
 
*شما یک زمانی اعدام‌های منافقین توسط آقای خلخالی را هم تائید کرده بودید. استدلال شما در مقابل منتقدان این رویه ایشان چیست؟
 
من دو نکته در مورد آقای خلخالی می‌گویم؛ نخست اینکه آقای خلخالی آن زمان لازم بود کارهایی انجام دهد و بعضی کارهایش خیلی درست و مفید بود. مثلا اعدام چند نفر از سران رژیم مثل ژنرالهایشان اگر نبود، بعدها گرفتار داستانی شبیه داستان عبدالفتاح السیسی در مصر می‌شدیم. می‌دانید که او جزو ژنرالهای ارتش مصر بود که در زمان آقای مبارک هم مشغول بود و بعد خودش را در دولت اخوان‌المسلمین جا زد و وزیر دفاع دولت آقای محمد مرسی شد و بعد علیه محمد مرسی کودتا کرد و همان بساط قبل را سر کار آورد. اگر بعضی کارهای آقای خلخالی نبود، ما هم گرفتار مشابه این وضع می‌شدیم. پس از این بابت باید آقای خلخالی را تائید کنیم که کارش درست است. من در کار قضاوت نبودم و ممکن است در جاهایی هم اشتباه کرده باشد که آنهم برای خودش بحث دیگری است. بنابراین مثل خیلی‌های دیگر که نمی‌توانیم چیزی را مطلق تائید کنیم، اینجا هم همینطور است. انسان، انسان است و اشتباه هم دارد.
 
*می شود گفت جریان آقای آیت در حزب جمهوری اسلامی طیف نسبتاً تندرو حزب بودند؟ گفته می‌شود اقای آیت اهل جمع آوری سند درمورد اشخاص و موضوعات مختلف بودند و به مناسبت‌های مختلف از آنها استفاده می‌کردند.
 
مثل سندهای مربوط به اسلحه که گفته شد آقای هاشمی برای ترور منصور اسلحه داده بودند؟! لابد صدای آقای هاشمی را شنیدید که فیلم آن هم موجود است که گفته بودند من با مبارزه مسلحانه مخالف بودم. پرسیدند که شما سلاح ترور حسنعلی منصور را تامین کردید که پاسخ دادند اصلا چنین کاری را نکرده‌اند.
 
بگذارید جریان آقای آیت را برایتان بگویم که خیلی مهم است؛ چند روز قبل از شهادت آقای بهشتی در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، آقای آیت گفته بود که من با وزیر خارجه شدن آقای مهندس موسوی مخالفم. آقای بهشتی گفتند که بسیار خوب! مخالف باشید. گفت من این مخالفت را در مجلس خواهم گفت و علیه او حرف خواهم زد. آقای بهشتی گفتند که مقررات تشکیلاتی ایجاب می‌کند که شما رای تان را بدهید، رای مخالف بدهید و رای موافق به آقای موسوی ندهید، عیبی هم ندارد. اما حق ندارید علیه او صحبت کنید چون شما عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی هستید و باید یا از نظر حزب حمایت کنید که حزب او را به عنوان وزیر خارجه معرفی کرده و حمایت می‌کند یا اگر این کار را نمی‌کنید، دیگر مخالفت را هم ابراز نکنید و برای خودتان باشد، تنها رای مخالف بدهید. درواقع مقررات حزبی همین است و تشکیلات یعنی این.
 
آقای آیت گفت که نخیر، من مخالفت هم می‌کنم، حرفم را هم می‌زنم و رای مخالف هم می‌دهم. آقای بهشتی هم با اینکه کمتر عصبانی می‌شدند اما آن روز دیدم که عصبانی شدند. خودم در آن جلسه حضور داشتم و برایتان نقل می‌کنم؛ آقای بهشتی گفتند که اگر شما به این مقررات عمل نکنید و تخلف کنید و برعلیه آقای موسوی در آنجا صحبت کنید، من خودم شما را محاکمه و از حزب اخراج می‌کنم. آیت هم گفت هرکار می‌خواهید بکنید. بعد هم آقای بهشتی شهید شد و عملا بعد از شهادت ایشان، موضوع وزیر خارجه شدن آقای موسوی در مجلس مطرح شد، آقای آیت باز هم مخالفت کرد و همانطور که توضیح دادم آقای خامنه‌ای از وزیر خارجه شدن آقای موسوی حمایت کردند و ایشان رای آورد.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر