کد خبر: 17286
A
محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور:

ریشه تخریب ها علیه دولت، خارج از ایران است

نهاوندیان: دشمنان هم می‌دانند که هرچه بتوانند شکاف ایجاد کنند و به سرمایه اجتماعی لطمه بزنند، رشد کشور دچار آسیب می‌شود. طبعاً رسانه‌ها در این باره وظیفه دارند که در مقابل افتراها و سیاه‌نمایی‌ها بایستند و آینده روشن و افق امیدانگیز را برای مردم ترسیم کنند. خادمان مردم نیز به جای اینکه درباره خودشان حرف بزنند، وظیفه دارند خدمت خود را افزایش دهند.

ریشه تخریب ها علیه دولت، خارج از ایران است
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ ایران در گفت و گو با محمد نهاوندیان نوشت- «معیشت» و «اشرافی‌گری»، دو کلیدواژه‌ای است که در ماه‌های اخیر مورد استفاده منتقدان دولت بوده است. به نظر می‌رسد رقبای انتخاباتی با نزدیک شدن به زمان انتخابات، قصد دارند از این نمد، کلاهی برای خود بدوزند؛ اینکه ادعا کنند هیچ گشایشی در رفع دغدغه‌های معیشتی مردم ایجاد نشده است و همزمان دولت را به «اشرافی‌گری» و بی «خبری از رنج‌ها و نیازهای مردم» متهم کنند. طبیعی است که جمع این دو، به افزایش شکاف میان دولت و ملت منتهی می‌شود. اما گویی تلاش‌های بی قاعده برای کسب رأی، سبب شده است که رقبای دولت از منافع ملی فارغ شده و متوجه آسیب‌های جدی این رویکرد به ساخت سیاسی کشور نباشند. 
 
 منتقدان در ماه‌های اخیر دولت را با تکیه بر کلیدواژه معیشت آماج نقدها و گاه تخریب‌های خود قرار داده‌اند. آنان ادعا می‌کنند که دولت به معیشت مردم بی توجه است و در مقابل، خود را دغدغه‌مند معرفی می‌کنند. دولت برای رفع دغدغه‌های معیشتی مردم چه کرده است و ارزیابی شما از این ادعای منتقدان چیست؟
 
داشتن دغدغه معیشت مردم بسیار خوب است، اما صرف بیان مشکل، دردی را دوا نمی‌کند، بلکه باید چاره را پیشنهاد داد و در مسیر حل مشکل گام برداشت. طبیعی است که برای رفع دغدغه معیشت، باید تولید ثروت را بالا ببریم. اکنون در پایان سال 95 باید خداوند را شاکر باشیم که بعد از سال‌ها که به جای رشد، تولید ما کاهش یافته بود، به یک نرخ رشد کم نظیر در تاریخ اقتصاد کشور دست یافتیم.
 
برخلاف آنچه گفته می‌شود، نرخ رشد فقط محدود به نفت نیست، بلکه بخش‌های اقتصادی غیر از نفت کشور هم نرخ رشد قابل توجهی داشته‌اند. این امر نشان می‌دهد که در اکثر بخش‌های اقتصادی کشور، تولید بیش از گذشته شده است و افزایش تولید، یعنی رفع دغدغه معیشت مردم. به عنوان مثال وقتی تولید کشاورزی کشور افزایش یافته است، این به معنی افزایش اشتغال در بخش کشاورزی و در نهایت به معنای رفع یا بهبود دغدغه معیشت است. امسال برای خرید تضمینی گندم، دولت حدود 14 هزار میلیارد تومان به کشاورزان پرداخت کرده است. این پول به جیب کشاورز گندم کار رفته است. یا اگر در بخش گردشگری رشد تولید داریم، به این معنی است که پول این بخش نصیب فعالان عرصه گردشگری شده است. در بخش صنعت نیز آمارها نشان می‌دهد که بیش از هدفگذاری دولت، واحدهای صنعتی از کار مانده فعال شده‌اند. فعال شدن این واحدها به این معنی است که اکنون کارگران این واحدها سر کار رفته‌اند و مشغول به کار شده‌اند.
 
باوجود نرخ رشد بالایی که اعلام شد، هنوز مشکلاتی وجود دارد و به نظر می‌رسد منتقدان به جای اشاره به دستاوردها، روی ضعف‌هایباقی مانده تأکید می‌کنند.
 
واقعیت این است که باوجود دستاوردها، در برخی  قسمت‌ها هنوز مشکلاتی وجود دارد. اما برای به دست دادن یک ارزیابی واقعبینانه، باید مسیر پایان سال را با آغاز سال مقایسه کنیم و ببینیم که کجا بودیم و اکنون کجا ایستاده‌ایم. آیا در پایان سال اشتغال بیشتر داریم یا خیر؟ قطعاً اشتغال در پایان سال بیشتر شده است و این، به آن معنا است که دغدغه معیشت مردم کمتر شده است. ما برای رفع دغدغه معیشت مردم باید بر رشد اشتغالزا تکیه کنیم که به لطف خدا کارنامه دولت در رشد و اشتغال مثبت بوده است. لازمه‌های رشد اشتغالزا نیز ثبات اقتصاد کلان است. اکنون مردم به عنوان مخاطبان دولت می‌دانند وقتی نرخ تورم از 40 درصد به حدود 8 درصد رسید، به این معنی است که زمینه برای سرمایه‌گذاری بیشتر شده است.
بنابراین، اگر بپذیریم که آرامش و ثبات زیرساخت رشد اشتغالزاست، آمارها تأکید می‌کند دولت در این زمینه نیز دستاوردهای بسیار خوبی داشته است. در مثالی دیگر، سال گذشته در چنین زمانی، در نظر داشتیم و اعلام کردیم که باید به تورم 8 درصد و رشد 8 درصدی دست یابیم. برخی تعجب کردند که مگر می‌شود به این اهداف دست یافت؟ امروز باید خداوند را شاکر باشیم که هم در نرخ تورم به این هدف رسیدیم و هم رشد اقتصادی افزایش یافت که براساس گزارش اخیر بانک مرکزی، براساس سال پایه 90، نرخ رشد حتی از این هم بالاتر رفت.
 
منتقدان همراه با برجسته‌سازی نیازهای معیشتی، دولت را به اشرافی‌گری و زندگی مرفه متهم می‌کنند و دولتمردان را فارغ از نیازهای مردم عنوان می‌کنند. پاسخ شما چیست؟

 

بازدید کنندگان
ادعا و افترا هرچند اکنون هزینه ندارد، اما در قیامت باید هزینه این افتراها را پرداخت کرد. کار پسندیده‌ای نیست که بعضی از اعضای دولت بخواهند درباره خود و زندگی خود حرف بزنند. اعضای دولت خادمان ملت هستند و فکر، ذکر و روز و شب آنان باید صرف خدمت به مردم شود. کسانی که با دولتمردان معاشرت دارند، همچون همسایه‌ها یا دوستان و آشنایان، وقتی می‌شنوند که درباره فلان فرد گفته شود که او یک کاخ اشرافی در فلان قسمت شهر دارد، اما می‌بینند که این عضو دولت در آپارتمان اجاره‌ای زندگی می‌کند و روز و شب او را می‌بینند، متوجه می‌شوند که چه کسی راست می‌گوید. مردم می‌دانند که بسیاری از این افتراها پایه ندارد.
 
شما ریشه این افتراها را در چه می‌دانید؟
 
اگر درباره ریشه این افتراها جست‌وجو کنیم، می‌بینیم که برخی از آنها، دسیسه‌های بیگانه ساخته‌ای است که می‌خواهند میان مردم و خادمان آنان شکاف ایجاد کنند. در 37 سال انقلاب اسلامی، به این بلوغ رسیده‌ایم که هرچه پیوند دولت و ملت تقویت شود و ارکان نظام در کنار هم باشند، طبعاً دشمنان ناکام می‌شوند.
 
دشمنان هم می‌دانند که هرچه بتوانند شکاف ایجاد کنند و به سرمایه اجتماعی لطمه بزنند، رشد کشور دچار آسیب می‌شود. طبعاً رسانه‌ها در این باره وظیفه دارند که در مقابل افتراها و سیاه‌نمایی‌ها بایستند و آینده روشن و افق امیدانگیز را برای مردم ترسیم کنند. خادمان مردم نیز به جای اینکه درباره خودشان حرف بزنند، وظیفه دارند خدمت خود را افزایش دهند.
 
در سال 95 چه مقدار از انتقادها به دولت دلسوزانه و همراه با ارائه رویکرد بود و چه مقدار تخریب و تنها برای سیاه‌نمایی؟
 
تشخیص این امر که کدام انتقاد دلسوزانه و کدام فقط با هدف تخریب بوده است، کار چندان سختی نیست. دولت همواره گفته است که از انتقادات استقبال می‌کند. واقعاً هم موارد بسیاری بوده است که نشان می‌دهد دولت از انتقاد سازنده استقبال می‌کند. ضمن اینکه نقدها و نامه‌های بسیاری بوده است که رئیس جمهوری به طور جدی دستور داده‌اند که به این نقد، حتی اگر با لحن تندی بوده است، رسیدگی شود. یا گزارش‌های نظارتی نیز به طور جدی پیگیری شده است.
 
تفاوت میان انتقاد سازنده با تخریب‌های با انگیزه‌های نادرست، در همین یک کلمه نهفته است که یک نقد سازنده دنبال راه حل است. به عبارت دیگر، در نقد سازنده، منتقد برای وجود مشکل شادمانی نمی‌کند، بلکه با بیان نقد، نگرانی خود را ابراز می‌کند تا مشکل رفع شود. نقد منصفانه، دلسوزی خود را با ارائه طریق برای رفع مشکل نشان می‌دهد. اما اگر دیدید که یک روزنامه یا سایتی فقط دنبال ایرادگیری است و اگر همان ایراد فردا حل شد، دیگر در آن رسانه انعکاس نمی‌یابد، این اصلاً به معنای نقد نیست. به عنوان مثال، وقتی نوسانی در نرخ ارز پیدا می‌شود، روزنامه‌ای چند روز مداوم این مطلب را به عنوان تیتر یک خود انتخاب می‌کند.
 
اما وقتی آن نوسان موسمی برطرف شد و آن التهاب‌های ارزی فروکش کرد و وضع به حالت عادی بازگشت، دیگر در آن روزنامه نمی‌بینید که به این موضوع پرداخته شود یا بهبود اوضاع برجسته شود. این مسأله مردم را به این فکر وا می‌دارد که بنابراین، نیت این رسانه حل مشکل نبود. زیرا اگر کسی درد مردم را دارد، هم در شادی و هم در غم آنان  شریک است، نه اینکه فقط آسیب‌ها و نقاط سیاه را ببیند، اما از نقاط فراوان روشنی که هست، دم نزند.

مرتضی گلپور 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر