کد خبر: 17289
A

جنجالی‌ترین نامه‌نگاری‌های سیاسی؛ازکیانوری تاهاشمی‌و مطهری

نامه‌های سرگشاده سیاسی که این روزها در حال رد و بدل شدن میان چهره‌های سیاسی است، قدمتی طولانی در تاریخ معاصر ایران دارد.

جنجالی‌ترین نامه‌نگاری‌های سیاسی؛ازکیانوری تاهاشمی‌و مطهری

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، در آستانه انتخابات 96، تب نامه‌نگاری‌های سیاسی در ایران بالا گرفته است. از نامه جهانگیری به احمد جنتی گرفته تا نامه علی مطهری به عباسعلی کدخدایی و حسین شریعتمداری یا نامه‌های جداگانه 800نماینده و 40اقتصاددان به حسن روحانی. اما این سنتی تازه در سپهر سیاست ورزی ایران به شمار نمی‌رود.

سنت نامه‌نگاری سیاسی در ایران

گفت‌وگو میان سیاسیون در هر کشوری آدابی دارد. گاهی مناظره است و گاهی نامه‌نگاری و گاهی هم رایزنی‌های پشت‌پرده است یا دیدوبازدیدهای خانگی. گاهی هم از طریق تریبون‌های رسمی است که در بیشتر اوقات نیز شکل رسانه‌ای داشته و در مقابل دوربین تلویزیون یا ستون‌های ثابت مطبوعات صورت می‌گیرد.

در ایران، بیشتر گفت‌وگوهای سیاسی، شکلی تریبونی دارد. یک فعال سیاسی در جایی، پاسخ فعال سیاسی دیگری را در جایی دیگر می‌دهد. آن یکی، کمی بعد، بدون نام بردن از اولی، پاسخی به او در تریبونی دیگر می‌دهد و مخاطب همه این کنایه‌ها و حرف‌ها باید آنقدر باهوش باشد که بداند منظور از حرف‌های اینها در تریبون‌های رسمی چیست.

با این وجود، سنت نامه‌نگاری سیاسی در ایران، یکی از آن اشکال گفت‌وگوهای مستقیم فعالان سیاسی است که هم به شفاف‌تر شدن فضای گفت‌وگو کمک می‌کند و هم مخاطبان را از سرگیجه کنایه‌اندازی‌های تریبونی رهایی می‌دهد. گاهی هم این نامه‌ها، برای ثبت در تاریخ نوشته می‌شود و شهادت می‌دهد که در مقطعی از زمان، دیدگاه یک شخص، حزب یا جریان سیاسی، دقیقا چه بوده است.

مثلا نامه محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران به مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره امکانات لازم برای ادامه جنگ که گفته می‌شود به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران انجامید، از آن نامه‌های تاریخ‌ساز است. نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب در سال 88 نیز از جنس نامه‌های جنجالی به شمار می‌رود. چندی پس از آن نامه، معلوم شد که سران حزب جمهوری اسلامی نیز در سال 58 نامه‌ای به امام خمینی(ره) نوشته و توجه امام را به برخی تبلیغات علیه حزب جمهوری اسلامی جلب کرده بودند. بعضی از این نامه‌های ماندگار در تاریخ، البته جنبه تئوریک دارند. مانند نامه‌نگاری‌های پی در پی عبدالکریم سروش و آیت‌الله سبحانی درباره نظریات روشنفکری سروش.

جنجال‌برانگیزترین نامه‌نگاری‌ها

در تاریخ سیاسی معاصر کشورمان، نامه‌های جنجال‌برانگیز کم نیستند. از نامه‌ای که امام خمینی(ره) به گورباچف نوشت و پاسخی با احترام فراوان دریافت کرد یا دو نامه اثرگذار رهبر انقلاب به جوانان غربی، تا نامه‌هایی که احمدی‌نژاد خطاب به روسای‌جمهور آمریکا نوشت و البته پاسخی دریافت نکرد.

اوج نامه‌نگاری‌های سیاسی در داخل کشور، در دوره اصلاحات بود. آن زمان که دبیران کل حزب مشارکت و حزب موتلفه دست به قلم شدند و نامه‌هایی برای یکدیگر نوشتند. نامه‌های سید محمدرضا خاتمی و حبیب الله عسگراولادی را باید یکی از مهمترین اسناد باقی مانده از جدل‌های سیاسی در آن دوره دانست. عسگراولادی از جمله چهره‌هایی بود که در سالهای بعد هم مخاطب نامه‌نگاری‌های سیاسی قرار گرفت. مانند نامه‌ای که عطاالله مهاجرانی به او نوشت یا نامه‌ای که مطهری برایش نگاشت. نامه‌نگاری‌های عسگراولادی و سید احمد خاتمی درباره حصر کاندیداهای معترض انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز از جمله اسناد مهم تاریخ معاصر است.

اصولا در سال 88 و با شدت گرفتن تنش‌های سیاسی در کشور، نامه‌نگاری‌ها اوج گرفت. از نامه‌ای که مهدی کروبی درباره وضعیت زندانها نوشته شد که بی‌شباهت به نامه کیانوری در سال‌های انتهایی دهه شصت نبود، تا نامه محسن رضایی به آیت‌الله جنتی درباره بازشماری آرا.

ماجرای نامه‌نگاری‌ها حتی پس از بحران سیاسی سال 88 هم ادامه پیدا کرد. مثلا نامه‌ای که وزیران سابق دولت احمدی نژاد درباره تشکیل یک ستاد فراقوه‌ای برای اداره کشور نوشتند یا نامه‌نگاری‌هایی که محمود احمدی‌نژاد با رئیس قوه قضائیه برای بازدید از زندان اوین انجام داد.

چهره‌های نامه‌نویس

در میان این نامه‌نگاری‌ها، برخی چهره‌های سیاسی بیش از دیگران از این ابزار برای بیان دیدگاه‌های خود استفاده می‌کنند. از میان آنها، افزون بر مرحوم عسگراولادی، می‌توان به احمد توکلی اشاره کرد که از نامه به آیت الله هاشمی شاهرودی درباره آزادی بیان تا نامه به هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی را در کارنامه خود دارد. صادق زیباکلام نیز از همین چهره‌هاست. او نیز به حسن روحانی، علی مطهری، محمود احمدی‌نژاد، حسین شریعتمداری و برخی دیگر از چهره‌ها نامه نوشته است.

اما مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز به‌سان عسگراولادی، یا نویسنده نامه‌های بسیاری بود یا مقصد نامه بسیاری از شخصیت‌ها. از تازه‌ترین نامه‌هایی که برای او نوشته شد، می‌توان به نامه سید حسن خمینی اشاره کرد که پس از ردصلاحیت در انتخابات خبرگان پنجم منتشر شد. نامه‌های مرحوم هاشمی رفسنجانی به علمای اهل سنت نیز در زمره مشهورترین نامه‌هایی هستند که نشان از روحیه وحدت آفرین علمای شیعه دارد. در کنار آیت الله هاشمی، آیت الله مکارم شیرازی نیز در نامه‌هایی که برای پاپ یا برخی علمای اهل سنت نگاشته، همین خط فکری کاهش اختلاف میان ادیان ابراهیمی را دنبال کرده است.

علی مطهری نیز که اخیرا نامه‌هایش به کدخدایی و شریعتمداری خبرساز شده، سابقه‌ای طولانی در نامه‌نگاری دارد. به نظر می‌رسد که او می‌خواهد ادامه دهنده راه چهره‌های سرشناسی باشد که از سنت نامه‌نگاری برای بیان دیدگاه‌های سیاسی خود استفاده کرده‌اند. شاید برای همین است که نامه‌های او معمولا خبرساز می‌شود. از نامه‌ای که چند هفته قبل به دادستان درباره حصر کاندیداهای معترض انتخابات 88 نوشت تا نامه‌ای که برای آیت الله یزدی درباره بازی ایران و کره‌جنوبی نگاشت. او حتی درباره رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در سال 92 نامه‌ای به رهبر انقلاب نوشت.

سنت ادامه دارد

سنت نامه‌نگاری در ایران همچنان ادامه دارد. کم نیستند نامه‌هایی که خطاب به اشخاص مختلف منتشر می‌شوند و اما کمتر پاسخی دریافت می‌کنند. هر از گاهی خبر می‌رسد که فرد یا افرادی به چهره‌ای نامه نوشته و مساله‌ای را مطرح کرده‌اند. پاسخشان البته یا خصوصی داده شده یا پاسخی نگرفته‌اند. مانند نامه‌ای که مصطفی میرسلیم گفته درباره اقتصاد مقاومتی به رهبر انقلاب نوشته یا نامه‌ای که محسن رنانی خطاب به ایشان منتشر کرده است. 

چه نامه‌نگاری سیاسی در ایران را امری اثربخش بدانیم و چه آن را کلیشه‌ای به یادگار مانده از دهه‌های قبل توصیف کنیم، این واقعیتی است که همچنان فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و به نظر می‌رسد در آستانه انتخابات 96، این دست نامه‌نگاری‌ها افزایش پیدا کند اما اینکه این سنت در نهایت به شفافیت و گشایش‌های بیشتر در فضای سیاسی منتهی می‌شود یا نه، نکته است که باید برای تحلیل آن کمی بیشتر صبر کرد.

خبرآنلاین: مریم محمدپور

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر