کد خبر: 55123
A

اکبرترکان: احزاب در کشور ما نه برنامه دارند نه کادرسازی می‌کنند

برنامه‌های اقتصادی در دولت‌های مختلف و در سطح ملی در کشور اجرا شده است اما در تصمیم سازی‌ها و سیاستگذاری‌های این برنامه‌ها احزاب نقشی ندارند و در حالی که در کشور نزدیک به 260 حزب به ثبت رسیده است اما این احزاب در برنامه‌ریزی‌های حوزه اقتصادی نه تنها منفعلانه عمل کرده‌اند حتی در سطح مدیران اقتصادی هم نماینده فعالی ندارند.

اکبرترکان: احزاب در کشور ما نه برنامه دارند نه کادرسازی می‌کنند

به گزارش دیده بان ایران؛ احزاب در ایران بیشتر فعالیت خود را بر محورهای سیاسی متمرکز کرده‌اند. در مسائل اقتصادی نظریه یا برنامه‌ای مشخص ندارند.مشکلات و شرایط اقتصادی کنونی اهمیت حضور احزاب و فعالان حزبی را در ارائه راهکارها بیشتر کرده است در واقع احزاب می‌توانند مانند پل ارتباطی عمل کنند تا اعتماد مردم را به دولتمردان و سیاستگذاران افزایش دهند. اکبر ترکان در گفت‌و‌گو با «ایران» در خصوص علت حضور نداشتن احزاب در تصمیم گیری‌های اقتصادی به سؤالات ما پاسخ داد: 

قوانین بالادستی اجازه حضور احزاب در تصمیم سازی‌های اقتصادی را داده یا فقدان آنها در حوزه نظریه‌ها و سیاست‌های اقتصادی دلیل دیگری دارد؟
می توانیم برنامه‌های اقتصادی را از انقلاب تا به 3 دهه تفکیک کنیم. دهه اول دوران جنگ است که بین سال‌های 57 تا 67 قرار می‌گیرد. در این دوران تصمیم گیری‌ها به سمت دولتی کردن اقتصاد پیش رفت. ملی کردن بانک‌ها، اجرای اصل 44 با برداشت‌های اولیه ای که داشتیم، ملی کردن کارخانجات بزرگ، ملی کردن صنایع فولاد، خودروسازی، بیمه‌ها، واگذاری اراضی دولتی به مردم و..این اقدامات متکی بر دیدگاه‌های اقتصاد دولتی و شرایط مربوط به بعد از پیروزی انقلاب بود و تا پایان جنگ ادامه داشت. در سال 68 سیاست‌هایی به نام سیاست‌های بازسازی در دستور کار قرار گرفت. این سیاست‌ها تا حدودی دور از سیاست‌های دولتی‌سازی بود و مخالف جهت سیاست‌های پیشین بود. این سیاست‌ها بیشتر در جهت مردمی کردن اقتصاد بود، این سیاست سال‌های بعد دستاوردهای مهمی در اقتصاد داشت.
یعنی سیاست‌ها به سمت خصوصی‌سازی پیش می‌رفت؟
تا حدودی. در پایان دولت هاشمی بر پایه همین سیاست‌ها برنامه چشم‌انداز به تصویب رسید. برنامه چشم‌انداز یعنی این‌که ما در افق آینده چه چیزی را می‌خواهیم به دست بیاوریم. در چشم انداز آنچه می‌خواهیم به آن برسیم مشخص است می‌توان گفت برنامه‌های چشم‌انداز آرزوهای قابل تحقق است. یعنی با منابع موجود می‌توانیم به آن برنامه‌ها برسیم.سند چشم‌انداز در سال 82 تصویب شد. آغاز آن در دولت هاشمی بود اما تا طی شدن مراحل در سال 82 نهایی شد. در سند چشم‌انداز برنامه‌های کشور به برنامه‌ها و اهداف 5 ساله تبدیل شد.در سال 1385 سند مهم دیگری در کشور به نام سیاست‌های کلی اصل 44 منتشر شد. این سند تفسیر جدید از نظر رهبری در مورد اصل 44 بود تا نقش بخش خصوصی در اقتصاد برجسته‌تر شود. این سند در مجلس به قانون تبدیل و روش‌های اجرایی آن مشخص شد. این سندهایی که نام بردم نقش بسیار مهمی در اقتصاد ایران ایفا کردند. در سال 92 بسته سیاستی جدیدی به اسم سیاست‌های اقتصاد مقاومتی توسط رهبری ابلاغ شد که الآن هم در دستور کار است. چندی پیش هم سیاستی دیگر به نام الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت سندی توسط تیمی که رهبری مأمور کرده بود منتشر شد.این سند قرار است ادامه سند چشم‌انداز 20 ساله باشد که فعلاً به‌صورت سندی خام است. سندی الگوی ایرانی -اسلامی پیشرفت بعد از 1404 مبنای برنامه‌ها قرار می‌گیرد. این سند فعلاً تکمیل نشده و به بحث‌های مختلفی نیاز دارد.
احزاب و شخصیت‌های حزبی چقدر در تنظیم این سندهایی که اشاره کردید نقش داشتند؟
احزاب در این برنامه‌ها نقش مهمی نداشتند. باید بگویم احزاب در وقت انتخابات بروز و ظهور پیدا می‌کنند. بعد از انتخابات در حالت سکوت فرو می‌روند تا انتخابات بعدی.وظیفه احزاب در کشورهای دیگر کادرسازی است. آنها برای حل مشکلات برنامه و راه حل ارائه می‌دهند. احزاب در کشور ما نه برنامه دارند نه کادرسازی می‌کنند.
کوتاهی از احزاب است یا قوانین؟
بیشتر به خاطر کوتاهی خود احزاب است. احزاب باید جلسات منظم آموزشی داشته باشند. مسائل اقتصادی را بررسی کنند و دائماً بولتن و برنامه و راهکار به کشور و مردم ارائه کنند. در نتیجه کارکرد احزاب در کشور ما کارکرد یک حزب مورد انتظار را ندارد. ما هنوز فرهنگ حزبی نداریم. باید فرهنگ آن بتدریج رشد کند. وقتی احزاب خودشان تکاپو ندارند چطور راه حل برای مسائل اقتصادی بدهند. احزاب دیده نمی‌شوند چون خودشان تکاپو ندارند.
با توضیحاتی که دادید نظام حزبی کارآمدتر است یا نظام صنفی؟ به نظر می‌رسد تشکل‌ها و اصناف در مواقع ضروری واکنش‌های بموقع تری به اقتصاد دارند.
احزاب و اصناف دو حوزه عملکردی متفاوتی دارند. اصناف در حوزه کسب و کار خودشان فعالیت می‌کنند اما احزاب بیشتر در سیاستگذاری عمل می‌کنند. البته به صلاح ما است که احزاب نیرومندی داشته باشیم. احزابی که دائماً کار کنند، نظر بدهند، برنامه ارائه کنند تا مثل کشورهای دیگر که احزاب کارآمدی دارند ما هم به آن احزاب برسیم. حزبی که منفعل است و برنامه ای ندارد اثر‌گذاری هم ندارد و موقع انتخابات هم برنامه‌ها کلی است. به همین دلیل برنامه‌های اعلام شده در موقع انتخابات بعد از آن قابلیت اجرایی ندارد یا حزب نمی‌تواند برای اجرای برنامه‌ها راهکار ارائه کند. احزاب راهکار نمی‌دهند و موقع انتخابات فقط مشکلات را برمی‌شمارند و اصولاً عملگرایی در حوزه اقتصاد ندارند. راهکارهای که ارائه می‌دهند هم مناسب نیست. احزاب باید شرایط حضور خود را تغییر دهند و این حضور را محدود به زمان انتخابات نکنند. احزاب ما می‌توانند این نقش را در صحنه‌های اقتصادی این‌گونه ایفا کنند که با تحلیل‌ها و راهکارهای اقتصادی طرح و برنامه برای برای ساماندهی اقتصاد بدهند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر