کد خبر: 257609
A

کم رویی نجومی رییس صداوسیما: آقای جبلی شما هم رقیب هستی هم خود را داور میدانی!

پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، اخیراً ادعا کرده که «نمایش خانگی» رقیب رسانه ملی نیست و اصلاً در حد و اندازه آن نیست. اما رفتارها و اقدامات صداوسیما نشان‌دهنده چیزی کاملاً متفاوت است.

کم رویی نجومی رییس صداوسیما: آقای جبلی شما هم رقیب هستی هم خود را داور میدانی!

 به گزارش سایت دیده بان ایران ؛  پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، اخیراً ادعا کرده که «نمایش خانگی» رقیب رسانه ملی نیست و اصلاً در حد و اندازه آن نیست. اما رفتارها و اقدامات صداوسیما نشان‌دهنده چیزی کاملاً متفاوت است. 

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که آمارهای رسمی و نظرسنجی‌های مستقل، از ریزش شدید مخاطبان تلویزیون ایران حکایت دارند.

 برای مثال، طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در پاییز ۱۴۰۳، تنها ۱۱ درصد از مردم فیلم و سریال‌های صداوسیما را دنبال می‌کنند. همچنین، در نظرسنجی دیگری از ایسپا، تنها ۱۲.۵ درصد مردم اخبار را از سازمان صداوسیما دریافت می‌کنند، در حالی که این رقم در سال ۱۳۹۶ بسیار بالاتر بود. 

این آمار اندک مخاطبان، نشان‌دهنده بحران عمیقی در جذب و حفظ بینندگان است و توضیح می‌دهد چرا صداوسیما با چنین شدت و حدتی به دنبال محدود کردن رقبای خود مانند پلتفرم‌های نمایش خانگی است. اگر واقعاً رقیبی وجود ندارد، چرا این همه تلاش برای سرکوب و محدودیت؟ 

در ادامه، به تفصیل به بررسی این تناقضات می‌پردازیم:

۱. تلاش مداوم برای ایجاد محدودیت‌های قانونی و مقرراتی: صداوسیما هر روز به دنبال روزنه‌ای جدید برای اعمال محدودیت بر نمایش خانگی است. از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا شورای عالی فضای مجازی، از راهروهای مجلس شورای اسلامی تا اتاق‌های شورای نگهبان، هر فرصتی را برای تصویب بخشنامه‌ها، مصوبات و مقرراتی که نمایش خانگی را محدود یا حتی تعطیل کند، مغتنم می‌شمارد. این اقدامات نه تنها نشان‌دهنده ترس از رقابت است، بلکه با ادعای جبلی مبنی بر عدم رقابت تناقض دارد. 

در حالی که مخاطبان تلویزیون به طور چشمگیری کاهش یافته – برای نمونه، سریال‌های تلویزیونی مانند «لمندگان» تنها ۹ درصد مخاطب دارند – پلتفرم‌های نمایش خانگی با تولید محتوای جذاب‌تر، مخاطبان بیشتری جذب کرده‌اند. این ریزش مخاطبان (از ۷۲.۲ درصد در فروردین ۱۴۰۴ به حدود ۷۰ درصد در شش ماه بعد)، صداوسیما را وادار به استفاده از اهرم‌های قدرت برای حفظ موقعیت انحصاری خود کرده است.

۲. شکایت‌ها و تلاش برای توقیف برنامه‌ها و سریال‌ها: هر هفته، شاهد شکایت‌های جدید از سوی صداوسیما یا نهادهای وابسته به آن علیه برنامه‌ها و سریال‌های نمایش خانگی هستیم. این تلاش‌ها برای توقیف و مانع‌تراشی، از بررسی محتوای اخلاقی گرفته تا ادعاهای سیاسی، ادامه دارد. 

چرا اگر نمایش خانگی "در حد و اندازه" نیست، این همه انرژی صرف می‌شود؟ پاسخ در آمار نهفته است: اعتماد مخاطبان به صداوسیما تنها حدود ۱۴ درصد است ، و بیش از نیمی از مردم اعلام کرده‌اند که تلویزیون را دنبال نمی‌کنند. این کاهش اعتماد، صداوسیما را به سمت رقابت ناجوانمردانه سوق داده تا رقبا را از میدان به در کند.

۳. ممنوع‌الکاری هنرمندان: هر از گاهی، به بهانه‌های صیانتی، حراستی یا ایدئولوژیک، چهره‌ها و هنرمندانی که خارج از چارچوب تلویزیون فعالیت می‌کنند، ممنوع‌الکار می‌شوند. این ممنوعیت‌ها نه تنها آزادی بیان را محدود می‌کند، بلکه مستقیماً به نمایش خانگی ضربه می‌زند. 

در شرایطی که گزارش‌هایی مانند گزارش الجزیره از ریزش مخاطبان صداوسیما سخن می‌گویند و تأکید می‌کنند که تلویزیون رسمی دیگر منبع اصلی اطلاعات در ایران نیست، چنین اقداماتی تلاشی مذبوحانه برای بازگرداندن مخاطبان از دست رفته است.

۴. تخریب در بخش‌های خبری، برنامه‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای وابسته: هر هفته، در برنامه‌های خبری مختلف شبکه‌های تلویزیونی، به بهانه‌های گوناگون، نمایش خانگی تخریب می‌شود. از اتهامات فرهنگی گرفته تا ادعاهای سیاسی، این تخریب‌ها بخشی از استراتژی کلی برای تضعیف رقیب است. اما واقعیت این است که صداوسیما حتی در اطلاع‌رسانی هم شکست خورده؛ آمار نشان می‌دهد که تنها ۱۲.۵ درصد مردم اخبار را از تلویزیون می‌گیرند، در حالی که پلتفرم‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی سهم بیشتری دارند.

چند روز یکبار، روزنامه جام‌جم که وابسته به صداوسیماست  مطالبی علیه نمایش خانگی منتشر می‌کند. این مقالات اغلب با لحنی تند و اتهام‌زننده، سعی در زیر سؤال بردن کیفیت و محتوای پلتفرم‌های رقیب دارند.

 این در حالی است که خود صداوسیما با بودجه هنگفت ۴۳ هزار میلیارد تومانی، نتوانسته مخاطبان را حفظ کند و سریال‌هایش زیر ۱۰ درصد مخاطب دارند.

 در برنامه‌های مختلف تلویزیونی، دائماً به بهانه‌های مختلف به شبکه نمایش خانگی حمله می‌شود. از میزگردهای فرهنگی گرفته تا برنامه‌های گفت‌وگو محور، این حملات ادامه دارد.

 این رویکرد، در کنار آمار پایین مخاطبان (مانند ۱۱ درصد برای فیلم و سریال‌ها)، نشان‌دهنده ناامیدی از وضعیت فعلی است.

علاوه بر این‌ها صداوسیما با راه‌اندازی کانال‌های تلگرامی وابسته و اکانت‌های قرارگاهی که به تازگی فاش شده اکانت‌های بدنام توسط آن‌ها مدیریت می‌شود، به طور سیستماتیک نمایش خانگی را تخریب می‌کند.

 صداوسیما از این ابزارها برای انتشار شایعات، انتقادات بی‌پایه و کمپین‌های منفی استفاده می‌کند.

 اما چرا؟ چون ریزش مخاطبان ادامه دارد و حتی ادعاهای خود صداوسیما مبنی بر ۷۰ درصد مخاطب، با نظرسنجی‌های مستقل مانند ایسپا تناقض دارد، جایی که برای اخبار تنها ۱۲.۵ درصد ذکر شده.

ظاهراً رقیب نمایش خانگی که خود را ناظر هم می‌داند یک رقیب ناجوانمرد است!

 با وجود آمار اندک مخاطبان تلویزیون (که حتی در نظرسنجی‌های خودی مانند مرکز تحقیقات صداوسیما نیز کاهش نشان می‌دهد )، این اقدامات بیشتر شبیه به تلاش برای حفظ انحصار است تا رقابت سالم.

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر